مطالب عمومی هنر

بازاریابی بین‌المللی، نیاز روز هنر ایران

عرفان عبداله‌زاده: هنرهای تجسمی، به وضوح به یک بازار سرمایه‌ای مطمئن بدل شده است که هر روز با اقبال بیشتر روبرو می‌شود و حتی شاهد خلاقیت‌ها و نوآوری‌هایی در شیوه‌های این سرمایه‌گذاری هستیم که نشانه توسعه آن است.

گسترش بازار هنر، به نفع سفره مردم هم هست، زیرا بخشی از سرمایه‌ها که راهی خرید و فروش ملک، دلار و سکه بود به سوی سرمایه‌گذاری بلندمدت سوق پیدا می‌کند و از سوداگری‌های روزمره فاصله می‌گیرد.

اگر بنگاه‌های بزرگ اقتصادی، مانند بانک‌ها متوجه چنین سرمایه‌گذاری‌هایی می‌شدند و پول‌های بزرگ را مثلا در املاک انباشت نمی‌کردند، شاید بازار مسکن به این روز حاد و غیرقابل باور دچار نمی‌شد.

در عین حال، سوق یافتن سرمایه‌داران الیت به سوی هنر، به رونق این بازار، اشتغال آفرینی برای هنرمندان، افزایش تولیدات هنری و نکته استراتژیک: «برندینگ جهانی قیمت آثار بزرگان هنر ایران» دور از دسترس نخواهد بود.

این تجارت نوین و شیک که در شمایل و تعاریف امروزینش، در کشورهای توسعه یافته چند دهه سابقه دارد، در ایران عمرش اندکی از یک دهه گذشته است و به همین جهت طبیعی است با فراز و نشیب روبه‌رو باشد و هنوز زوایای شناخته نشده بسیار پیش‌رو دارد، دو قدم به جلو و یک قدم به عقب، هیجان‌زدگی و … همه در این بازار نو رسیده قابل درک است و حتما با گذشت زمان و بالا رفتن تجربه عمومی، اشکالات موجود که گاه نقدهای تندی هم بدان می‌شود، کمتر خواهد شد.

اما ضروری‌ترین نیاز امروز توجه به زیرساخت‌های بازار هنر است، شاید تا این زیر ساخت‌ها تامین نشود، آن اتفاقی که همه برای هنر ایران آرزو دارند؛ محقق نشود. یکی از مهم‌ترین سرفصل‌های این موضوع: تداوم حضور بین‌المللی آثار ایرانی است. چنین موقعیتی نیازمند یک بازاریابی هوشمند مستمر فعالانه است.

آگاهان به بازار هنر، به خاطر دارند با حضور حراج خانه‌های کریستیز، ساتبیز و بونامز در منطقه خاورمیانه و بالا رفتن قیمت آثار هنرمندان ایران، ناگهان بازار داخلی تکان خورد و هنوز هم بسیاری از مجموعه‌داران و کلکسیونرها با توجه به چنین اقبال بین‌المللی در این بازار حضور پررنگ دارند. اما به نظر می‌رسد در عمل هیچ تلاش سازمان دهی شده‌ای در حفظ و توسعه این موقعیت از سوی ایران انجام نمی‌شود.

به نظر بسیاری از صاحب‌نظران، حلقه مفقوده جدی پیشروی توسعه بازار هنر ایران، بازاریابی علمی، خلاق و بانگیزه است؛ گالری‌ها، دیلرها و حتی حراجی‌ها در امر فرایند خریدارسازی تلاشی نمی‌کنند و از اساس هر کس به حیات خلوت خود قانع است و دایره کوچکی شکل گرفته که هیچ تناسبی با شمار هنرمندان ندارد.

درخصوص بازار ۸۰ میلیونی ایران، هیچ هدف‌گذاری دیده نمی‌شود و تمرکز گالری‌ها در تهران است و جز چند کلان شهر، خیلی از شهرهای به‌نام ایران فاقد گالری به معنای امروزی هستند. از این روست که بازار تجسمی تهران بیس محض شده است. پس عجیب نیست اگر همچنان قیمت آثاری بسیاری از نخبگان هنر کشورمان پایین است و غیر از چندین مستر، نرخ آثار جمعیت بزرگی از هنرمندان پایین است.

عرفان عبداله‌زاده

در فقدان چنین بازاریابی در داخل، پیداست که کسی نقشه راهی در منطقه و فراتر از آن ندارد و افت ارزش ریال هم سبب شده معدود تلاش‌های نمایشگاهی بخش خصوصی در آن سوی مرزها، به حداقل‌ترین عدد چند سال اخیر، نزول کند.

این در حالی است که دنیا بر بال شبکه‌های مجازی در گوشی موبایل من و شماست و بازاریابی خلاق می‌گوید از همین فرصت می‌توان بال پرواز ساخت.

تئوریسین‌های هنر معتقدند، عنصر نخست بازاریابی هنری، رسانه و تولید محتوای رسانه‌ای هدفمند است، کافی است در گوگل سرچ کنیم و ببینیم از هنرمندان و هنر ایران در روز چه میزان تولید محتوای فارسی و انگلیسی خلق می‌شود. پاسخش را همه می‌دانیم بسیار فقیریم!

منبع: ایسنا، عرفان عبداله‌زاده، کارشناس هنر

چرم مشهد

مقالات مرتبط

0 0 رای ها
امتیـازدهی
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ارسـال پیـام
لطفـا مقـاله یا رزومـه هنـری خود را به این آدرس ارسال کنید: info@artmag.ir
تا دقایقی دیگـر، پاسخ شما ارسـال خـواهد شد.