او دوران کودکی خود را در خانوادهای پرجمعیت سپری کرد. برادر کوچکترش، ایرج طهماسب، از شناختهشدهترین کارگردانان و هنرمندان عرصهی برنامهسازی برای گروه سنی کودکان و نوجوانان است. استاد ناصر طهماسب، کار دوبله و گویندگی را از سال ۱۳۴۰ آغاز کرد. او با استفاده از صدای خاص و منحصر به فرد خود، در هر یک از نقشها و کاراکترهایی که به جای آنها صحبت میکند سعی دارد، هر کدام را با لحنی متفاوت اجرا کند. برخی از هواداران و مخاطبان ناصر طهماسب، زمانی که صدای این گوینده و دوبلور توانمند کشورمان را می شنوند، به روزهایی سفر میکنند که بازیگران مشهور سینمای جهان همچون: هارولد لوید، آنتونی پرکینز و جک نیکلسون، در فیلمها و سریالهای خارجی آن دوران به ایفای نقش میپرداختند. ناصر طهماسب علاوه بر کارنامه درخشانش در عرصه دوبله و گویندگی، حضور پررنگ و درخشانی نیز در زمینه مدیریت دوبلاژ داشته است. استاد طهماسب، در اواخر دهه ۴۰ عهدهدار سمت مدیریت دوبلاژ شد. هنر ایشان در گویندگی نقشهای مختلف، با لحجهها و گویشهای متفاوت، توجه همگان را به خود جلب کرده بود. او در طی دوران حرفهای گویندگیاش به جای رلها، کاراکترها و ژانرهای متفاوتی از فیلمها و سریالها، به ایفای نقش پرداخته است؛ اما فیلمهای کمدی که استاد ناصر طهماسب در آنها گویندگی کردهاند، مورد توجه و اقبال بیشتری قرار گرفتهاند. آنچه که کار دوبله و گویندگی ناصر طهماسب را از سایر گویندگان متمایز میکند، نمایش زاویههای مختلفی از ماهیت کاراکترها و نقشها است.
صداپیشگی و نقش آفرینی در فیلمها و کارتونهای مطرح، همچون: ارتش سری به جای فرمانده کسلر و هزاردستان به کارگردانی زنده یاد علی حاتمی به جای علی نصیریان و گویندگی کاراکتر یوگی در کارتون یوگی و دوستان، از کارهای مشهور ایشان است. وی در آرزوی روزی است که برنامهای مختص کودکان با توجه به روحیات و علاقههای آنها تولید شود. صدای استاد طهماسب، مانند صدای ناقوسی است که در ابتدای دهه ۴۰ به صدا درآمده است و تا قرنها و دهههای دیگر، همچنان در ذهنها و خاطره مخاطبان، جاودانه و ماندگار میماند. او در آثار ارزشمندی از سینما و تلویزیون ایران و جهان و به جای هنرپیشههای مشهور گویندگی کرده است. از جملهی آنها : به ایفای نقش به جای جک نیکلسون، در فیلمهای: محله چینیها، دیوانه از قفس پرید، تلالو و قول، به جای کوین اسپیسی در فیلمهای: هفت، مظنونین همیشگی، گلن گری گلن و راس، به جای هنری فوندا در فیلمهای: خوشههای خشم و مرد عوضی، به جای استیو مک کوئین در فیلم های: حادثه توماس کراون و هفت دلار، میتوان اشاره کرد. همچنین ناصر طهماسب گویندگی به جای گری کوپر در فیلمهای: وراکروز، ماجرای نیمروز، باغ شیطان و گلوله آتش و به جای والتر وایت در سریال: برکینگ بد و به جای جاناتان گرت در فیلم: بر باد رفته! را نیز در کارنامهی حرفهای خود دارد. از نقشهای ماندگاری که ناصر طهماسب آن را دوبله کرده است میتوان به ایفای نقش ایشان در فیلم سینمایی محمد رسول الله(ص)، به کارگردانی مصطفی عقاد، به جای بلال حبشی اشاره کرد.
از کارتونها، انیمیشنها و سریالهای محبوبی که بارها با صدای زیبای ناصر طهماسب از تلویزیون پخش شدهاند: میتوان انیمیشن: باگز بانی به جای خود باگز بانی و در سریال: بود ابوت و لو کاستلو، به جای ابوت نام برد. در کارنامهی حرفهای ناصر طهماسب گویندگی و مدیریت دوبلاژ چندین آثار ایرانی ارزشمند نیز به چشم میخورد.
از هنرپیشگان و بازیگران مشهور ایرانی که ناصر طهماسب به جای آنها گویندگی کرده است : علی نصیریان، در نقش ابوالفتح، در سریال هزاردستان، نقش شیطان، در فیلم ابراهیم خلیل الله، به کارگردانی محمدرضا ورزی، پرویز پورحسینی، در فیلم طلسم و مهدی هاشمی، در فیلم بگذار زندگی کنیم، میتوان نام برد. در عرصه مدیریت دوبلاژ با توجه به علاقهی زیاد ناصر طهماسب به زنده یاد علی حاتمی و وسواس شدید این کارگردان به ارائه کاری تمیز، سبب شد تا دوبلورها به جای بازیگران صحبت کنند. به همین منظور از ناصر طهماسب برای مدیریت دوبلاژ دو فیلم: مادر و کمالالملک استفاده کرد. ناصر طهماسب گاهی نیز به عنوان راوی در فیلمهای سینمایی حضور داشته است. برای مثال فیلمهای سینمایی: یک دزدی عاشقانه، به کارگردانی امیر شهاب رضویان، فیلم سینمایی سنپطرزبورگ، به کارگردانی بهروز افخمی و من مادر هستم به کارگردانی فریدون جیرانی، از جملهی این آثار هستند. ناصر طهماسب علاوه بر فعالیت در کارهای صوتی، تجربهی رفتن جلوی دوربین نیز را داشته است. استاد ناصر طهماسب، با بازی در فیلم سینمایی: راه دوم، به کارگردانی حمید رخشانی، سریالهای کلانتر ۳ و مرگ تدریجی یک رویا، به کارگردانی فریدون جیرانی، بازیگری را نیز به کولهبار تجربیاتش افزوده است.
استاد طهماسب صدایی گوش نواز دارد که شنونده را به سمت رویاهایش پرواز میدهد. صدایی که از ذهنش هرگز پاک نمیشود و لذت شنیدن کتاب صوتی را صد چندان میکند. کتاب صوتی گنج روز نیاز؛ گزیده طبقات الصوفیه، اثر شیخالاسلام ابواسماعیل عبدالله، مشهور به خواجه عبدالله انصاری، ملقب به پیر هرات است. این کتاب صوتی، از مجموعه گنج حکمت، با نظارت محمد شریفی و توضیح محمد سرور مولایی و با صدای گرم و زیبای ناصر طهماسب منتشر شده است. هدف مجموعه کتابهای صوتی که با عنوان: گنج حکمت و همراه با صدای شناختهشدهترین گویندگان و دوبلورها منتشر میشوند، برداشتن قدمی هر چند کوچک برای یافتن مفاهیم بلند انسانی از طریق میراث ادب فارسی برای نسل امروز بشر میباشد.
این کتاب، حاصل تقریرها و بیانات خواجه، که فارسیزبانان او را بیشتر با مناجاتهایش میشناسند، در حلقههای درس او برای مریدان حاضر در آن حلقهها بوده است. در این کتاب صوتی، داستانها و حکایتهای مشایخ صوفیه و احوال ایشان؛ بیشتر جهت اطلاع مریدان از احوال پیران و تعلیم و ارشاد آنان و آشنایی با مراحل سیر و سلوک و دشواریهای راه و آداب و رسوم اهل طریقت و پارهای از رخدادهای تاریخی و برخورد مشایخ با آن رخدادهاست.
در بخشهایی از کتاب صوتی گنج روز نیاز؛ گزیده طبقات الصوفیه میشنویم: آنکه تو را به آرزومندی دید، نشانی داد از آنچه دید؛ و آنکه تو را به تو دید، بیش باز راه ندید. الهی که پیدایی، این جستن چیست؟ من دیدهور میجویم، به محنت من کیست؟
نقش / بازیگر / اثر
- اشلی / لزلی هاوارد - بربادرفته - دوبله مشهور دوم
- کاب / هارولد لوید - پنجه گربه
- گاندی / بن کینگزلی - گاندی
- بلال حبشی / جانی سکا - رسالت (محمد رسول الله)
- لویی / داستین هافمن - پاپیون
- کمیسر دویل / جین هاکمن - رابط فرانسوی 1
- مک مورفی / جک نیکلسون - پرواز بر فراز آشیانه فاخته (دیوانه از قفس پرید)
- جک نیکلسون / درخشش
- جک نیکلسون / فهرست آرزوها
- تام / هنری فوندا - خوشه های خشم
- کریستوفر بالستررو / هنری فوندا - مرد اشتباهی - ساخته آلفرد هیچکاک
- هنری فوندا / ۱۲ مرد خشمگین
- جیمز استوارت / چگونه غرب تسخیر شد
- ویلیام هولدن / پاریس در تب و تاب
- استیو مک کوئین / ماجرای توماس کراون
- همفری بوگارت / سابرینا
- روژه هنن / اسلحه بزرگ
- مایکل کین / بازرس
- ژاور / آنتونی پرکینز - بینوایان - ساخته ۱۹۷۸
- ژاور / جفری راش - بینوایان - ساخته ۱۹۹۸
- کوین اسپیسی / مظنونین همیشگی
- ویرژیل اولدمن / جفری راش - بالاترین پیشنهاد
- باگیرا (پلنگ سیاه) / کتاب جنگل - ساخته ۲۰۱۶
سریال های خارجی
- در برابر باد / جانات گرت - با بازی جان اینگلیش
- ارتش سری / سرهنگ لودویک کسلر - با بازی کلیفورد رز
- خانه پوشالی / فرانسیس ارکات - با بازی یان ریچاردسون
- خانه پوشالی / فرانک آندروود - با بازی کوین اسپیسی
استاد طهماسب، در یک فیلم سینمایی و یک مجموعه تلویزیونی به عنوان بازیگر ایفای نقش کزده است. نخستین تجربه بازیگری او در فیلم: راه دوم(ساخته حمید رخشانی) بوده است. او همچنین در سریال مرگ تدریجی یک رؤیا و فیلم سینمایی من مادر هستم، ساخته فریدون جیرانی بازی کردهاست. همچنین او در سریال کلانتر ۳، ایفای نقش داشته است.
نویسنده
۱۳۷۵ - زن امروز
۱۳۷۱ - پرواز را به خاطر بسپار
مدیر دوبلاژ
۱۳۹۳ - جلالالدین
۱۳۸۶ - قابهای خالی
۱۳۸۲ - هیام
۱۳۷۹ - مسافر ری
۱۳۷۵ - لاکپشت
۱۳۷۲ - پاییز بلند
۱۳۷۱ - سفر
۱۳۶۳ - گلهای داوودی
- مرتضی عقیلی: کاکو - لوطی - زن یکشنبه - پنجمین سوارسرنوشت
- خسرو شکیبایی: دادشاه - خط قرمز
- بهمن مفید: بابا شمل
- جمشید آریا: در فیلم لاکپشت
- جمشید مشایخی: تحفهها
- عنایت بخشی: ستاره والماس
- علی آزاد: گروگان
کتاب معرفی زندگی و ۵۰ سال فعالیت هنری ناصر طهماسب، صداپیشه نامدار با عنوان: صدایی در تاریکی، در مهر ۱۳۹۲ رونمایی شد. صدایی در تاریکی کوششی است برای رسیدن به آگاهی؛ آگاهی دربارهٔ شناخت رابطهای میان جزئی به صورت دوبلور در برابر کلّی به نام دوبلاژ جزء و کلّی که در یک جا به نقطه وحدت رسیده و دیگر از هم قابل تفکیک نیستند. کتاب مشتمل بر پنج فصل است: صدایی متولد میشود، پرسش و پاسخ، چیزی بیشتر از کلمات، حنجرهای به وسعت تمام نقشها، دوبلهشناسی ناصر طهماسب.
آقای طهماسب در حال حاضر كیفیت دوبله در ایران را چطور میبینید؟
در كل دوبله در ایران سریعتر انجام میشود و با آمدن نسل جدید و پیشرفت تكنولوژی، افراد و دستگاههای نو وارد دوبله شدند؛ ولی كلیت دوبله این است كه در حال حاضر فیلمهایی كه دوبله میشوند بار دراماتیک ندارند؛ یا پلیسی هستند و یا یكسری فیلمهای كرهای كه خیلی هم جالب نیستند، برای تلویزیون دوبله میشوند كه به نظر من اصلا برای مخاطب جذابیت ندارند. مثلا فیلم سینمایی: اینجا بدون من، بهرام توكلی را مشاهده كنید كه چقدر جذاب بود به دلیل اینكه درام است و خود به خود مخاطب را جذب میكند.
طی این سالهایی كه وارد حرفه دوبله شدید بیشتر گویندگی كردید یا مدیر دوبلاژی؟
من بیشتر سرپرستی كارها و مدیر دوبلاژی آنها را بر عهده داشتم تا گویندگی؛ گویندگی كمتر انجام دادم ولی گویندگیهایی هم كه داشتم خوب و دلنشین بود. البته با افرادی كه كار كردم اكثرشان دیگر حضور ندارند، یا فوت كردهاند و یا دیگر در دوبله كار نمیكنند. افرادی همچون رفعت هاشمپور، فهیمه راستكار، خانم كاظمی، خانم خردمند، آقای نوذری، آقای مقبلی، آقای رسولزاده، علی کسمایی، سعید شرافت، حسن تهامی و نظیر اینگونه افراد كه دیگر نمیتوان كسی را جایگزین آنها كرد. این تاسف بار است كه اینگونه افراد دیگر در دوبله حضور ندارند.
کمی از شخصیت فرمانده كسلر در سریال ارتش سری كه یكی از ماندگارترین كارهایتان شناخته شده است برایمان بگویید؟
فرمانده كسلر، مربوط به كارهای بعد از انقلابم میشود. این فیلم ارتشی بود و خیلی هم جالب بود البته شاید برایتان جالب باشد که اصلا فكر نمیكردم این قدر برای مردم جذاب باشد. این فیلم دوبله خیلی خوبی داشت، البته فیلمهای خوب دیگری هم مثل: خوشههای خشم، بیگانه و ... داشتیم كه حضورشان در دنیا پرشور است.
از نظر مردم نقش فرمانده كسلر در سریال ارتش سری ماندگارترین نقشتان بود ولی از نظر خودتان چه فیلم یا سریالی بهترین بود؟
به نظرم یكی از كارهایی كه در ذهنم ماندگار شد؛ كمالالملك بود كه علاوه بر گویندگی مدیر دوبلاژی آن هم بر عهدهی خودم بود، این فیلم هم دوبله خوبی دارد و به عقیده من فیلمی بود كه دوبله آن را زنده كرد. هزاردستان هم از جمله فیلمهایی است كه دوبلهی خیلی موفق داشت، به همین خاطر دوبله فوقالعادهاش، همیشه برایم ماندگار است. فیلم: مادر هم از جمله فیلمهایی است كه دوبلهی خوبی داشت و برایم خیلی خوب بود چرا كه بحث مادر در آن مطرح میشد به همین خاطر هم از لحاظ داستانی و هم از لحاظ دوبله خیلی زیبا بود.
اولین فیلمی را كه در آن گویندگی كردید را به یاد دارید؟
اولین فیلمی كه میخواستم گویندگی كنم فیلم سینمایی هملت بود و نقشی كه من باید جای او صحبت میكردم مربوط به یك گوركن بود، یكی از افرادی كه از همان ابتدای گویندگی خیلی با او كار كردم و خیلی از او راضی هستم آقای احمد رسولزاده است؛ چرا كه همیشه از همان ابتدا به حرفهایم گوش میكرد و خیلی كمكم میكرد.
به نظر شما مترجم چقدر میتواند در كیفیت دوبله یك فیلم یا سریال تاثیرگذار باشد؟
مترجم در دوبله یك فیلم یا سریال تاثیر زیادی میگذارد، اگر تازهكار باشد و ترجمه بدی از متن ارائه دهد، صد درصد تاثیر بدی خواهد گذاشت. من همیشه معتقدم ما در دوبله، یك زبان داریم كه با آن صحبت میكنیم و یك زبان نوشتار هم داریم كه با آن مینویسیم. در دوبله یك صدای زبان وجود دارد كه فقط ما دوبلورها آن را بلدیم یعنی به كمك آن میتوانیم به جمله طعمی دهیم تا آن را مثل گل باز كند؛ البته زمانی هم كه یك فیلم دكوپاژ میشود جملهها جذابتر میشوند؛ به عنوان مثال زمانی كه شخصیت فیلم به جایی میرسد که میگوید: کشتم، دوربین سریع به سمت صورت فرد میرود و یك كلوزآپ رخ میدهد. گویندگان خوب این جملهها را به مفهوم اصلی تبدیل میكنند كه به این مساله صدای زبان میگوییم و متعلق به خود گوینده است و هیچ ربطی هم به معلومات و ... ندارد. اصل كار دوبله این است كه نزدیكی و دوری ارتباطها را نشان دهد و لغتها باید تبدیل به جملههای جذاب شوند؛ یعنی به محض اینكه به گوش ما میرسد مقصود را متوجه شویم.
شما به عنوان پیشكسوتی كه سالهاست در عرصهی دوبله فعالیت دارید چه انتظاری از دوبله ایران دارید و فكر میكنید چرا ضعیف شده است؟
به دلیل اینكه ما سینمای خوب نداریم، با این اوضاع و احوال دوبله ما هیچ پیشرفتی نمیكند به همین خاطر دوبله دیگر مشتری ندارد. اگر فیلمهای خارجی در ایران اكران شوند دوبله در میان مردم بیشتر جا باز میکند، بیشتر به زبان فیلم گوش میدهند و كمكم آن را میفهمند. به عنوان مثال همین فیلم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی اگر از تلویزیون پخش میشد شاید اصلا به درد نمیخورد چون تصویر کوچک است، این فیلم به دلیل اینكه روی پرده بود و صدای اعلاء داشت توانست موفق شود. كلیت ماجرا این است كه زمانی كه سینما نیست دوبله هم مشتری ندارد.
كمی از كیفیت فیلمهایی كه برای دوبله خریداری میشوند برایمان بگویید چطور هستند؟
فیلمهایی كه در حال حاضر خریداری میشوند دیگر مثل گذشته نیستند و كیفیت آنچنانی ندارند، فكر میكنم دیگر كسی دوبله را نمیخواهد و اصلا دنبال این نیست كه پیشرفتی داشته باشد؛ متاسفانه مترجمانی را كه آشنا به دنیای فیلم نیستند را وارد میكنند و هر فیلمی را كه خودشان دلشان میخواهد دوبله میكنند.
فكر میكنید ممیزیهایی كه در فیلمها و سریالها میشود چقدر در دوبله و كیفیت آن تاثیرگذار باشد؟
زمانی كه در یك فیلم از كلمه: عزیزم استفاده می شود به راحتی آن را خط میزنند، عزیزم چه اشكالی دارد؟! كلمه عزیزم، كلمه محترمانهای است كه هر فردی میتواند از آن استفاده كند. به نظر من اگر عشق و علاقه را از میان برداشت كل ساختمان عالم بر هم میریزد. زمانی كه سانسورها بیش از حد باشد و رابطهها كور شود، همه چیز فیلم نابود میشود؛ به عنوان مثال فیلم: آخرین امپراطور، مدت پخش آن 135 دقیقه بود ولی تلویزیون آن را 75 دقیقه نشان داد. زمانی كه ناشیانه فیلمها را سانسور میكنند موجب پایین آمدن كیفیت آنها میشوند، یكسری فیلمهای بیمزه و لوس را خریداری و دوبله میكنند و دیگر اصلا برایشان مهم نیست كه چطور از آب در میآید؛ به عنوان مثال الان شبكه كودك چه فیلمهای خوبی دارد؟! بهترین این شبكه، سریال: بروسلی است و دیگر فیلمهای آن منسوخ و از رده سینما بیرون هستند. اگر بخواهیم منطقی فكر كنیم هیچكس مطابق فرهنگ كشورهای دیگر فیلم نمیسازد، اگر فیلمهای آلمانی، فرانسوی، آمریكایی كه خوب هستند و اسكار میگیرند برای دوبله خریداری شوند، بهتر است؛ ولی متاسفانه بیشتر یكسری فیلمهای كرهای خریداری میشود كه كیفیت ندارند.
فكر نمیكنید فیلم و سریالهای خارجی دوبله شدهای كه از تلویزیون پخش میشوند تكراری شدهاند و دیگر جذابیت آنچنانی ندارند؟
بله؛ حتی همین سریالهای تلویزیونی خودمان هم كه به روی آنتن می روند تكراری شدهاند و موضوع جدیدی برای مخاطب ندارند. به نظر من اگر فیلمها و سریالهای خوب خریداری شوند، طبیعتا دوبله هم وضعیت بهتری پیدا میكند و بیشتر دیده میشوند.
با وجود تمام مشكلات آینده دوبله ایران را چطور تصور میكنید؟
اگر تلویزیون دوبله را از میان بردارد و همهی فیلم و سریالها را با زیرنویس پخش كند زبان مخاطبان هم قوی میشود و مجبورند نگاه كنند تا یاد بگیرند.
ضعف اصلی دوبله ایران را در چه میبینید؟
باز هم تكرار میكنم اگر سینما باز باشد دوبله هم دیده میشود و مردم آن را میبینند و برایشان جالب میشود. من فكر میكنم اصل موضوع این است كه دوبله را نمیخواهند. ما اکران سینما نداریم، چه اشكالی دارد همین فیلمهای سه بعدی كودكان و ... به جای جشنواره ها در سینما گذاشته شوند. راستش را بخواهید من از سینما خیلی دور شدم و خیلی وقت است كه به سینما نرفتم البته شنیدم كه میخواهند یكسری فیلم ها را كه به جشنواره میروند در سینماها هم اكران كنند ولی نمیدانم چه زمانی این اتفاق بیفتد.
كمی از ابتدای ورودتان به حوزه دوبله برایمان تعریف كنید؟
دوبله در آن زمانی كه من وارد شدم این طور نبود، اكثر گویندگان در آن زمان میتوانستند آواز بخوانند. در حال حاضر دوبله آشفته بازار شده است و سر و سامانی ندارد، البته دراین میان جامعه هم بیتاثیر نیست.
ورود نیروهای جدید به دوبله را چطور میبینید؟
در حال حاضر ورود گویندگان آن قدر آسان شده كه با یك پارتی میتوانند وارد شوند. پیش از این، ورود نیروهای جدید به دوبله خیلی مشكل بود ولی الان هر فردی راحت میتواند به دوبله بیاید. در آن زمان یك امتحانی از گویندگان گرفته میشد ولی سن آنها اجازه نمیداد همه آنها وارد شوند ولی حالا خیلیها وارد میشوند اما نمیتوانند بمانند و بعد از مدت كوتاهی متوجه میشوند كه به درد این حرفه نمیخورند.
به نظر شما در كار دوبله داشتن تحصیلات، بیشتر میتواند كمك كند یا استعدادهایی كه هر فرد دارد؟
تحصیلات مسلما خوب است و راه افراد را مشخص میكند و حتما هم باید باشد. كلاسهای زیادی برای دوبله وجود دارد ولی خیلی آكادمیك نیست به همین خاطر خیلی به آنها پرداخته نمیشود. اكثر بچههای سینما، از طریق صدای فیلم به كارگردانی رسیدهاند؛ به عنوان مثال در فیلم: سوتهدلان، ما 15 روز كار كردیم تا دوبله آن به پایان برسد، آن قدر تمرین كردیم تا قوام بیاید و در نهایت یك كار آبرومندانه ارائه شود. در كل ما در آن دوره برای دوبله فیلمها، كلی تمرین میكردیم تا یك كار گرم و زنده درآوریم كه حتی اگر تلویزیون آن را 30 سال بعد هم پخش كرد تازگی داشته باشد نه اینكه صدای مرده روی شخصیتها باشد ولی الان این طور است و كسی نیست كه حوصله علی حاتمی را داشته باشد و از جان و دل مایه بگذارد، بلكه در حال حاضر شرایط به گونهای شده است كه فقط میخواهند با شتاب و عجله كارها را به انجام برسانند بدون اینكه به كیفیت توجه كنند؛ مثلا فیلمهایی همچون: هزاردستان یا سوتهدلان، از جمله فیلمهایی بود كه واقعا روی آنها كار شد و میتوان گفت از بهترین فیلمهایی است كه در ویترین قرار دارند ولی در حال حاضر طی یك مدت خیلی كوتاه فیلم می سازند، البته این حرفهای من اصلا انتقاد نیست بلكه میخواهم بگویم متاسفانه دیالوگ در فیلمسازی ما از بین رفته است. فیلم های اصغر فرهادی كه جذابیت زیادی دارند دلیلش این است كه بازیگرانش از جانشان حرف میزنند. به عقیده من اگر اصغر فرهادی یك فیلم را دوبله كند طبیعتا اعلاء میشود چرا كه او كارگردانی ریزبین است و سرشار از احساس انسانی.
آقای طهماسب شما به عنوان پیشكسوت عرصه دوبله و كسی كه به عنوان استاد تیپسازی دوبله ایران شناخته شدهاید، فكر میكنید تخیل در دوبله چقدر میتواند تاثیرگذار باشد؟
تخیل در هر كاری خیلی مهم است، متاسفانه نسل امروز ما دامنه تخیل ندارند. من به یاد دارم چندین سال پیش كه میخواستم فیلم گربه آوازهخوان را دوبله كنم یك بچهای را آورده بودیم تا در این فیلم به عنوان صدایی نو صحبت كند، آن دختر بچه در آن زمان تخیل داشت و میدانست كه چگونه باید حرف بزند و از قدرت تخیلش كمك بگیرد.
در دوبله باید چه كرد كه نسل جدید بتواند دوبله را بالا ببرد و موجب پیشرفت آن شود؟
ما نمیتوانیم نسل جوان را تربیت كنیم بلكه افراد باید خودشان استعداد لازم را داشته باشند. متاسفانه در حال حاضر، اكثر گویندگانی كه وارد دوبله میشوند در همان حدی كه هستند باقی میمانند و هیچ خلاقیتی از خود نشان نمیدهند در نتیجه هیچ پیشرفتی هم نمیكنند. به عقیده من تربیت گوینده اصلا مهم نیست این مهم است كه چگونه تبدیل به یك ماده اساسی شود، یكسری مسائلی در دوبله وجود دارد كه یاددادنی نیست بلكه در وجود افراد ذاتی است. یكسری گویندگان خوبی هستند كه هم سریع میبینند و هم سریع میتوانند صحبت كنند و كاملا با هم هماهنگ هستند. ولی برخی گویندگان هم هستند كه خیلی خوب هستند ولی دیر میبینند و یا به عكس دیر میشنوند، در كل كمتر افرادی هستند كه از همه لحاظ هماهنگ باشند و به صورت دقیق زمانی كه میشنوند ببینند و سریع صحبت كنند البته به نظر من یكی از دلایلی كه گویندگان حرفهای نیستند این است كه به زبانهای مختلف دنیا تسلط ندارند و اصلا زبان نمیدانند.
به نظر شما وجود موسیقی چقدر میتواند در دوبله موثر باشد و اصلا ربطی به جذابیت آن دارد؟
بخشی از كار دوبله، موسیقی است كه در حال حاضر فوت شده است. زبان یك موسیقی دارد كه حتما باید باشد و یك فرهنگ محسوب میشود، به عنوان مثال عزت الله انتظامی و امثال او، صدایشان یك وزنی دارد و یك موسیقی خاصی در گفتارشان است كه با همین موسیقی صحبت میكنند ولی در حال حاضر دیگر این طور نیست و تمام صداها بدون هویت شده و شناخته شده نیستند. به اعتقاد من اگر صدا فراگیر شود و تبدیل به یك عنصر هنری شود، برای همه شناخته شده میشود و همه را جذب خود میكند. در حال حاضر بازیگران ما هم خیلی سرد و بیروح بازی میكنند و این بیروحی فقط در دوبله نیست كه به نظر من تمام اینها به خاطر نبود موسیقی است.
فكر نمیكنید بخشی از مشكلاتی كه در حوزه دوبله وجود دارد به بها دادن این هنر برمیگردد یعنی اگر به دوبله بیشتر بها داده شود وضعیتش قطعا بهتر میشود؟
درست است كه بخشی از این مشكلات به بها دادن برمیگردد، ولی در كار نباید فردی، فردی را تحویل بگیرد ولی متاسفانه این عادت بد ماست. به عنوان مثال شاگردی كه در مدرسه همیشه نمره 20 میگیرد میداند كه همیشه این نمره را كسب میكند و به بقیه شاگردان توجهی نمیكند كه چه نمرهای میگیرند، در كار هم به همین شكل است و به جای اینكه دیگران را نگاه كنیم باید آنها شما را نگاه كنند و غبطه بخورند، اگر این روحیه وجود نداشته باشد در هر كاری كه برویم نمیتوانیم موفق باشیم و این فقط مختص دوبله نیست بلكه در همه كارها نیز باید تلاش كرد، درست است كه در كار ما باید به دستمزدها رسیدگی شود و بهای بیشتری داده شود، ولی اصل موضوع این نیست.
نظرتان درباره مدیریت حال حاضر واحد دوبلاژ سیما چیست؟
به نظر من در كل هر فردی كه به عنوان مدیریت دوبله میآید باید صدا را بشناسد و بافت و دیالوگ را بداند و زبان را بشناسد. زمانی كه یك مدیر، فیلم را بشناسد مسلم است كه مابقی مسائل را هم به خوبی ميِشناسد. اگر مدیر فیلم را بشناسد قطعا كارهای خوبی هم صورت میگیرد ولی زمانی كه ترجمههای غلط وارد شود كیفیت كارها پایین میآید برخیها برای دوبله فیلم ها از خودشان یكسری تغییراتی انجام میدهند كه اصلا درست نیست.
دلیل همكاری كم شما با تلویزیون چیست؟ خودتان دلتان نمیخواهد همكاری كنید؟
زمانی كه من یك كاری را به انجام می رسانم میدانم كه خوب است یا بد؛ ولی دیگران فكر میكنند هر كاری كه انجام میدهند صد در صد خوب است، من معتقدم در هر كاری باید به قلب مخاطبان رسوخ كرد و باید راست بگوییم نه دروغ؛ ولی متاسفانه خیلیها به این مساله توجهی نمیكنند چرا كه فكر میكنند افرادی كه پای تلویزیون مینشینند چیزی نمیفهمند به همین خاطر بیتوجه هستیم. در كل من با تلویزیون هم كار میكنم، ولی بیرون هم فعالیت دارم ولی در كل خیلی زیاد فعالیت ندارم و بیشتر در منزل فیلم تماشا میكنم، كتاب میخوانم. من معتقدم یكی از مسائلی كه در كار هنری خیلی مهم است تعداد افراد هم وزن است یعنی نمیشود یك مربی خیلی خوب بگذاریم ولی بقیه خوب نباشند، كار هنری یك كار عاشقانه است كه باید در كنار كسانی كه حالت را خوب میكنند باشیم كه قطعا میتواند در كیفیت آثار موثر باشد.
با توجه به سابقه چندین ساله ای كه در عرصه گویندگی و مدیر دوبلاژی دارید، خودتان كدام كار را بیشتر دوست دارید؛ گویندگی یا مدیر دوبلاژی؟
راستش را بخواهید زمانی كه رل میگویم حالم خوب میشود و زمانی كه در نقشی گویندگی میكنم به خاطر اینكه خودم نیستم و وجود ندارم حالم خوب میشود و احساس خوبی دارم. در كل بر این باورم كه رل گفتن این خاصیت را دارد كه افراد را دگرگون میكند، چرا كه در آن لحظه گرفتار آن نقش مورد نظر هستی و خودت را فراموش می کنی.
با توجه به قابلیت های خوبی كه در بازیگری دارید چرا به كار بازیگری ادامه نمیدهید و حضورتان كمرنگ است؟
اولین كارم فیلم سینمایی راه دوم بود. از آن به بعد دیگر بازیگری را ادامه ندادم تا اینكه آقای جیرانی در سریال مرگ تدریجی یك رویا، به من پیشنهاد داد تا نقش داریوش آریان را ایفا كنم و من پذیرفتم و از آن به بعد هم دیگر نقشی ایفا نكردم؛ البته در سریال كلانتر هم بازی كردم. در كل در بازیگری، این برایم جالب بود كه بتوانم دیالوگها را حفظ كنم، چرا كه در دوبله از روی صفحه میخوانیم. در فیلم سینمایی: من مادرم آقای جیرانی هم بازی كردم كه هنوز اكران نشده است. خودم احساس میكنم در كار بازیگری چندان خبره نیستم به همین خاطر خیلی دوست ندارم بازی كنم ولی آن زمان كه سریال مرگ تدریجی یك رویا به روی آنتن رفت برایم جالب بود كه هم مرا بیشتر شناختند با وجود اینكه نیم ساعت بیشتر حضور نداشتم.
فكر میكنید بهترین راهی كه موجب پیشرفت دوبله ایران میشود چیست؟
به زودی قرار است چند فیلم سینمایی خارجی در سینما اكران شود ولی اطلاعی ندارم كه دوبله شود و یا به صورت زیرنویس به روی پرده برود ولی به نظرم اگر دوبله شود بهتر است و دوبله كمی رونق پیدا میكند و راه پیشرفتی برایش باز میشود، افراد نو وارد می شوند و خود زبان هم میتواند یك شكل خوبی پیدا كند ولی در حال حاضر وضعیت دوبله آشفته است.
به عنوان پیشكسوت دوبله چه پیامی به جوانانی كه در این عرصه فعالیت دارند، دارید؟
جوانان باید هر كاری را كه دوست دارند دنبال كنند؛ من معتقدم در هر كاری باید سخت كوشی كرد؛ به عنوان مثال اصغر فرهادی كلی سناریو گفت تا كم كم توانست پخته شود و در حال حاضر در قله سینما است، جوانان عرصه دوبله هم در ابتدا باید برسند و سپس به بالا بیایند چرا كه تمام افرادی كه اكنون موفق هستند به قدری تحقیر شدهاند تا به این جا رسیدهاند، اگر حس تحقیر را نشناسند چطور میتوانند به بالا بیایند؟
آقای طهماسب نظر شما درباره برگزاری جشنوارهای برای دوبله چیست؟ فكر میكنید در كیفیت آثار كمك كند؟
برگزاری چنین جشنوارهای وظیفه ارشاد است. این جشنواره دو سال برگزار شد ولی همیشگی نبود، من فكر میكنم اگر به صورت مستمر هر سال برگزار شود خوب است ولی تاثیر آنچنانی به كیفیت آثار ندارد؛ چرا كه روزانه حداقل 30 الی 40 فیلم دوبله میشود كه كیفیت خوبی هم از لحاظ صدا، ترجمه و دیگر مسائل ندارد. البته فیلمهای خوبی دوبله میشود ولی كسی این ذوق را ندارد كه به خاطر جایزه و تقدیر شدن كار كند. مشكل ما این است كه سر جایمان نیستیم و همیشه می خواهیم یك پله بالاتر باشیم و سریعتر كارها را انجام دهیم و احساس میكنیم جا ماندهایم،خود این مساله مشكل ایجاد میكند.
گفتوگو: خبرنگار ایسنا - فرزانه سبزعلی
برای شروع گفتگو و چت با همکاران ما، بر روی نام آنها کلیک کنید. در صورت ضرورت، به آدرس زیر ایمیل ارسال نمایید: info@artmag.ir