● محل تـولد: تهـران
● درگـذشت: ۱۶ شهریور ۱۳۹۷ در رم، ایتالیا
زندگینامه، آثـار و سوابق هنری
وی طراح، نقاش، مجسمهساز و استاد هنر معاصر ایرانی بود. او از نخستین دانشآموختگان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، بشمار میرود. او از شاخصترین نقاشان نوگرای ایران است که با رویکردی مدرنیستی و سبکی شخصی، آثاری بدیع و منحصر به فرد خلق کرده است. زندهیاد وزیری مقدم، در سالهای ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۵، ریاست دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران را بر عهده داشت. او تنها نقاش ایرانی است که موزه هنرهای مدرن نیویورک(MOMA)، اثرش را بدون واسطه خریداری کرده است. وی نزد پدر خواندن و نوشتن را آموخت و تحصیلات ابتدایی را از ۵ سالگی آغاز کرد. اما قبلا نزد پدرش با خواندن و نوشتن آشنا شده بود. در دوره دبستان به درس جغرافیا و ترسیم نقشه های جغرافی بسیار علاقه داشت. رنگ کردن نقشه کشورهای گوناگون آن هم با رنگهای تند قرمز، زرد، سبز وآبی نخستین تماس او با رنگ آمیزی بود. این هنرمند به موسیقی نیز علاقه داشت و زمانی که در دانشکده هنرهای زیبا تحصیل می کرد، ٢ سال به تمرین نوازندگی ویلن پرداخت. او سال های کودکی را در شهرهای بهبهان و اهواز گذراند. سال ١٣١۴ به همراه خانواده به تهران نقل مکان کرد اما به زودی شهر تهران را به سوی ارومیه ترک کرد و در سن ١۶ سالگی در همین شهر برای اولین بار در زمینه نقاشی رنگ روغن دست به تجربه زد. وزیری مقدم دوره دانشکده را در شرایط نامساعد مالی و با پشتکار زیاد گذراند. او چندی هم در تماشاخانه تهران دکورهای صحنه را نقاشی می کرد. او در سال ۱۳۲۲، در امتحان ورودی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران پذیرفته شد. از اولین استادان وی علیمحمد حیدریان و مادام امینفر بودند. وزیریمقدم در سال ۱۳۲۷، به عنوان اولین دانشآموختگان دانشکده هنرهای زیبا فارغالتحصیل شد. در مردادماه سال ۱۳۳۴، راهی ایتالیا شد و تا ۱۳۴۲ در رم به فعالیت هنری پرداخت. سال ۱۳۳۷، دانشنامهٔ آکادمی هنرهای زیبای رم را دریافت داشت. پایاننامهٔ تحصیلی خود را دربارهٔ موندریان و تأثیر او در هنر قرن بیستم به رشتهٔ تحریر درآورد.
استاد وزیری مقدم، به ساخت مجسمههای چوبیِ مَفصلی و متحرک مشهور است و اولین بار آثاری ساخت که مخاطب میتوانست در اثر هنری دخالت داشته باشد. زندگینامه او به همراه مرور و تحلیلی بر مجموعهای از آثارش، در کتاب: پیشگامان هنر نوگرای ایران: محسن وزیری مقدم، به کوشش رویین پاکباز و یعقوب امدادیان، با همکاری توکا ملکی، توسط موزه هنرهای معاصر تهران و مؤسسه توسعه هنرهای تجسمی منتشر شده است. او از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۵، در دانشکدهٔ هنرهای تزئینی(دانشگاه هنر) و دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به آموزش هنر اشتغال داشت. وزیریمقدم را به سبب از میان بردن شیوههای آموزشی کهنه در هنرآموزی و حذف شیوهٔ کمالالملکی؛ در دانشکده هنرهای زیبا نیز از پیشگامان هنر مدرن ایران مینامند. وی به آموزش دروسی همچون طراحی، نقاشی و چاپ دستی پرداخت و نخستین بار در سال ۱۳۵۰ کلاس پایه و اصول طراحی را در دانشکده هنرهای زیبا برعهده داشت. از مشهورترین شاگردان وزیریمقدم میتوان به اصغر محمدی، غلامحسین نامی و محمدابراهیم جعفری اشاره کرد. کتب تألیفی او در زمینه طراحی، از جمله کتاب شیوهٔ طراحی(چاپ اول: ۱۳۶۰)، سالها در زمره کتب درسی و پایهٔ طراحی در ایران بوده است.
سال های ١٣٢٨ تا ١٣٣٢، مصادف با آغاز جنبش نوگرایی در نقاشی ایران است و وزیری مقدم نیز مانند بسیاری از هم نسلان خود تحت تاثیر امپرسیونیست ها و”ونگوگ” قرار می گیرد. او منظره، تک چهره، صحنه های زندگی مردم را نقاشی می کند و میکوشد مضامین سنتی را به قالبی نو در آورد. مجموعه ای از این نقاشی ها در سال ١٣٣١ در انجمن ایران و امریکا به عنوان اولین نمایشگاه انفرادی او به نمایش در آمدند. اولین سال های حضورش در ایتالیا مقارن بود با اوج گیری جنبشی جدید در عرصه هنر انتزاعی که با عناوینی مترادف با تاشیسم، “هنر بی فرم” و “هنر دیگر” شناخته می شود. استاد وزیری مقدم، در بیست و نهمین بی ینال جهانی ونیز، در سال ١٣٣٧، با اثری به نام: شهر ایرانی شرکت کرد و نمایشگاه های بسیاری از آثارش در شهرهای اروپا و ایران برگزار شدند.
استاد محسن وزیری مقدم، صبح روز جمعه ۱۶ شهریورماه ۱۳۹۷، در سن ۹۴ سالگی و پس از دو سال مبارزه با بیماری سرطان روده، در خانهاش در شهر رم ایتالیا درگذشت. هامون وزیری مقدم، فرزند ارشد این هنرمند و مدیر و موسس بنیاد محسن وزیری مقدم، درباره پدرش محسن وزیری مقدم گفت: با اینکه پدر دچار کهولت سن شده بودند، اما همچنان تا آخر عمرشان به خلق آثار هنری ادامه دادند که برخی از این آثار در گالری اعتماد به نمایش درآمد. پدر همچنین فعالیتشان را در خارج از کشور ادامه دادند و بعد از نمایشگاه اعتماد، در کشوری چون آلمان هم نمایشگاهی از آثار او برگزار شد.
نمایشگاهها
۱۳۳۱ – نخستین نمایشگاه انفرادی – مجموعهای از نقاشیهای نوگرایانه وزیری مقدم، انجمن ایران و آمریکا
۱۳۳۷ – بیست و نهمین بیینال جهانی ونیز – حضور با اثری به نام: شهر ایرانی
۱۳۹۳ – نمایشگاه شهود رنگ – تهران، گالری خاک
۲۰۱۴ – نمایشگاه جمعی در برزیل -همزمان با جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل
کتابشناسی
– شیوهٔ طراحی. جلد اول، تهران – انتشارات سروش
– طراحی کتابهای درسی – سال اول و دوم هنرستان نظام قدیم – تهران – وزارت آموزش و پرورش
– راهنمای نقاشی
– طراحی (۲) -کتابهای درسی – نظام جدید آموزش متوسطه -تهران – وزارت آموزش و پرورش
– اندیشه و کار – پُل کلی. ورنر هافتمان – مترجم: محسن وزیریمقدم – تهران – انتشارات سروش
– شیوهٔ طراحی ۲ – جلد دوم، تهران – انتشارات سروش
– چهارده گفتار دربارهٔ نقاشی، گرافیک و مجسمهسازی – تهران – نشر شهر
– یادماندهها – تهران – مشق هنر
اگر محسن وزیری مقدم نبود، تاریخ هنر دچار نقصان و خدشه میشد
به گزارش روابط عمومی خانه هنرمندان ایران٬ مراسم بزرگداشت محسن وزیری مقدم با حضور خانواده این هنرمند فقید و جمعی از هنرمندان عصر پنجشنبه ۵ مهر ۱۳۹۷ در سالن شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد. مجید رجبی معمار در این مراسم که به همت خانه هنرمندان ایران و با همکاری انجمن هنرمندان مجسمه ساز ایران برگزار شده بود٬ گفت: با این که سال تازه به نیمه رسیده، اما تعداد زیادی از هنرمندان را از دست دادیم و محسن وزیری مقدم یکی از این هنرمندان صاحب سبک و تاثیرگذار بود. هنرمندانی که جای خلی آنها را نمیتوان به آسانی پر کرد. او افزود: محسن وزیری مقدم، هنرمند پرتلاش و جستوجوگری بود. همان گونه که خودش در فیلم مستند: هراس پرواز میگوید: اگر نقاشی نکنم میمیرم. هنرمند پرتلاش٬ جدی و موثری بود و با وجود این که در دو دهه پایانی عمرش بخشی از بینایی خود را از دست داد٬ اما تا آخرین روزهای زندگیاش نقاشی کرد.
عباس مجیدی، رئیس هیات مدیره انجمن هنرمندان مجسمه ساز در مراسم بزرگداشت محسن وزیری مقدم گفت: محسن وزیری مقدم از معدود هنرمندان تاثیرگذار ما در ۷۰ سال اخیر بود که هنرمندان نسلهای مختلف از او تاثیر پذیرفتهاند و اگر کسی حتی یک بار یکی از آثار او را دیده باشد نمیتواند این آثار را از خاطر خود ببرد.
آیدین آغداشلو، در مراسم بزرگداشت محسن وزیری مقدم در خانه هنرمندان ایران گفت: در سالهای اخیر جامعه هنری ما بسیاری از بزرگانش را از دست داده است و من به رسم دوستی و ادب درباره بسیاری از آنها سخن گفتهام٬ گویی من مرثیهخوان چهرههای فرهنگی کشور شدهام. او افزود: هنرمندان بخشی از جامعه ما را تشکیل میدهند که اثر هنری خلق میکنند و پس از مرگ آثارشان را از خود برای آیندگان به جا میگذارند. من همواره تصورم این بود که آثار هنرمندان پس از مرگ به جا میماند اما با دیدن فیلم: هراس پرواز و اثری که محسن وزیری مقدم کنار ساحل با ماسه خلق کرد و موج دریا آن را با خود برد٬ نظرم تغییر کرد. آغداشلو با بیان این مطلب که شانس این را نداشته که شاگرد محسن وزیری مقدم باشد گفت: این افتخار را داشتم در دورانی که خانهاش در نزدیکی خانهام در نیاوران بود به او سر بزنم. او همیشه پروای ماندگاری آثارش را داشت و از موسساتی که آثارش را خریدند و پس دادند همواره گله میکرد. متاسفانه بسیاری از موسسات آثارش را در حالی که آسیب جدی دیده بودند به او پس دادند. سرنوشت برخی از آثارش نیز هرگز مشخص نشد. او اضافه کرد: چشم وزیری مقدم همواره دنبال این بود که آثارش کجا میروند و برای آثاری که گم شده بودند همواره غصه میخورد. به نظر من حتی اگر از تمام دورههای کاری وزیری مقدم یک اثر به جا میماند او کار خودش را کرده است. آغداشلو ادامه داد: وزیری مقدم به عنوان انسان و هنرمند رسالتی داشت که به خوبی از عهده آنها برآمد. حالا دیگر مهم نیست که اثری از هنرمند در گزند روزگار به جا بماند یا نه.
به گفته این نقاش پیشکسوت٬ وزیری مقدم شخصیت خاصی داشت. اگر مروری کوتاه به زندگی او داشته باشیم به خوبی به این موضوع پی خواهیم برد. او از نسل هنرمندانی بود که برای آموختن و دیدن آثار هنرمندان بزرگ جهان سفرهای متعددی کرد و دستاورد آنچه که آموخته بود به ایران آورد و در کلاسهایش در اختیار شاگردانش گذاشت. آغداشلو ادامه داد: وزیری در دورهای به ایتالیا رفت که هنر معاصر ایتالیا، آخرین بخش درخشش را داشت. او با دیدن هنر دوره خودش دریافت که کجا ایستاده و چه کار باید بکند تا خودش را در عرصه هنر ثبت کند. وزیری هنرمند تجربه گرا و پرکاری بود و بر همین اساس، دورههای مختلف هنری را پشت سر گذاشت و هرگز در مسیر جستوجوگری و تجربه توقف نکرد. مجسمههای مفصلی و نقاشیهای شنی از موفقترین آثار دوره کاری او به شمار میروند.
وی افزود: وزیری در دورهای این تجربیات را کرد که هنوز بسیاری از هنرمندان درگیر ترکیب هنر سنتی با هنر مدرن بودند. او هرگز در این تله نیفتاد که براساس نیاز روز و یا تکرار معنایی گمشده اثری را خلق کند. او به درستی هنرمندی جهانی و یکی از قلههای بلند هنر ایران بود. هر چند بسیار بیمهری دید حتی از سوی برخی از شاگردانش. آغداشلو با بیان این مطلب که محسن وزیری مقدم عمر پرباری داشت گفت: او به معنای واقعی هنرمند بود اما در دوره حیاتش آنگونه که باید درک نشد. او هنرمند چالشگری بود و با گفتار و رفتارش سعی داشت که جهان اطرافش را تصیحح کند. وزیری هنرمندی بود که در تمام دوران زندگیش جنگید و برای همین هم در دورههایی از زندگیاش تنها ماند. او افزود: با این که وزیری بخشی از بیناییاش را از دست داد و من با خودم گفتم حتما تقدیرش این بوده اما او به تقدیرش چیره شد. البته همچنین انتظاری از آدم بزرگی چون او که در تمام زندگیاش جنگید٬ میرفت. این نقاش پیشکسوت، با بیان این مطلب که وزیری، تفاوتی میان شاگردانش نمیگذاشت گفت: اما بارها پیش آمد که شاگردانش خشم او را برانگیختند. به قولی وزیری مشتی نبود که روی عدل پنبه کوبیده شود٬ او مشتی بود که روی طشت مسی کوبیده میشد. او هنرمند پرآوازهای بود.
آغداشلو ادامه داد: در طول تاریخ بارها شاهد بودهایم که با خادمین فرهنگ بد رفتاری شده است و خواستند که فراموششان کنیم. کاری که با فردوسی٬ بهرام بیضایی٬ کیارستمی٬ ادیب المالک و وزیری مقدم کردند تا آنها را از حافظه تاریخی ما پاک کنند اما ما حافظه قوی داریم و این اقدام عبث و بیهوده است. به گفته آغداشلو٬ اگر وزیری مقدم نبود تاریخ هنر دچار نقصان و خدشه میشد. او یکی از مهم ترین هنرمندان تاثیرگذار ما بوده و هست. او در دورهای در هنرستان و دانشگاه هنرهای زیبا درس داد و از هنر معاصر سخن گفت که چنین کاری مرسوم نبود. وجود او برای شاگردانش بسیار مغتنم بود.
آغداشلو، در پایان صحبتهای خود گفت: اگر امروز برخی از شاگردان وزیری مقدم او را فراموش کردهاند٬ این مشکل خودشان است چون وزیری مقدم به رسالتش به عنوان انسان و هنرمند معاصر جهانی عمل کرد. او معلم کار بلدی بود و اگر کسی جوهرش را داشت او تا جایی که میتوانست کمکش میکرد و او را تنها نمیگذاشت. دریغ که وزیری مقدم ما را تنها گذاشت.
در ادامه این مراسم حمید شانس گفت: محسن وزیری مقدم، سهم هنرن وگرای ما در هنر جهانی است. او از تاثیرگذارترین هنرمندان معاصر ایران است. ارتباط من با وزیری مقدم بسیار کم بود و سال ها پیش، دوست جوانی زمینه آشنایی نزدیک مرا با استاد فراهم کرد و دیدارهای متعددی با استاد در خانهاش داشتم. حتی بارها برای خرید آثارش تلاش کردم که به نتیجه نرسید. او افزود: البته آشنایی من با وزیری مقدم به سال ۱۳۴۹ باز میگردد. در دورانی که نوجوانی علاقه مند به نقاشی بودم و از طریق ابراهیم جعفری، که شاگرد وزیری مقدم بود در جریان آموزه های هنری او قرار میگرفتم. تاثیر آموزش وزیری مقدم تنها محدود به شاگردان مستقیم او نمی شود٬ نسل های مختلف با واسطه از او آموخته و تاثیر پذیرفته اند. به گفته شانس٬ شیوه آموزش وزیری مقدم متکی به تکنیک یا چگونگی به کار گیری رنگ و ابزار نبود او چگونه نگریستن را به شاگردانش یاد می داد و شیوه کار او بسیار خلاقانه و نوآورانه بود. او در صحبت هایش همواره تاریخ هنر را با شاگردانش در میان می گذاشت. این مجسمه ساز افزود: تحولاتی که محسن وزیری مقدم در عرصه هنر رقم زد، بسیار تاثیرگذارتر از تدریس اش بود. او با منش و سلوک و آثارش یکی از فعالان اجتماعی ایران به شمار می رود.
به گفته شانس٬ محسن وزیری مقدم اخلاقی داشت که هیچ کس نمی توانست او را نادیده بگیرد. او محکم استوار٬ با ثبات و سازش ناپذیر بود. او به اصول اخلاقی اش پایبند بود و هیچوقت برای رسیدن به هدفش، دلسرد نمی شد و میدان را خالی نمی کرد. وزیری مقدم این روحیه را از زندگی اش آموخت. او افزود: وزیری مقدم از خاندان با اصالت و ثروتمندی بود که از بد روزگار، در نوجوانی در تنهایی و فقر رها شد اما او تلاش کرد و روی پای خودش ایستاد و هرگز دست از مبارزه نشست. او انسان و هنرمند خستگی ناپذیری بود. او این روحیه را در تمام دوران زندگیاش حفظ کرد. او تلاش خستگی ناپذیری برای ترویج نگاه نو و نوگرایی از راه هنر انجام داد. به گفته شانس٬ وزیری، مصداق بارز سخن رولان بارت بود” آنها که رنج می برند پیکار می کنند و پیروز می شوند. او پیش قراول تغییر و نوگرایی در ایران بود و هرگز رهرو کسی نبود. وزیری مقدم نماد بارز نوگرایی در ایران است باید از او به درستی بهره برداری کنیم.
وی افزود: او با شیوه آموزش نو تلاش کرد تا امکان و فضایی برای ساختن آینده هنر ایران ایجاد شود. او با خلق نقاشی های شنی، مرز میان مجسمه و نقاشی را از بین برد. در مجموعه نقاشی های شنی او؛ شن به بازیگر و وزیری مقدم به بازی گردان تبدیل می شود. در این مجموعه او شاهد صمیانه ترین رفتار دراماتیک با متریال هستیم. حمید شانس، با اشاره به بسیاری از هنرمندان که همواره در حال تکرار آثار خود هستند گفت: این هنرمندان تاثیرشان پیش از فقدان فیزیکی شان به پایان می رسد٬ اما وزیری مقدم، از جنس هنرمندانی است که در تاریکی شب مثل ستاره می درخشند. به نظرم جایگاه وزیری مقدم با گذر زمان وعبور از پستی و بلندی ها رفیع تر خواهد شد. شانس در پایان صحبتهای خود گفت: وزیری مقدم بر روی ذهن بسیاری از ما تاثیر گذاشته است و پس از مرگ مادیاش، حیاتش همچنان ادامه خواهد داشت.
در بخش پایانی این مراسم هامون وزیری مقدم، ضمن قدردانی از تمام کسانی که در نخستین مراسم بزرگداشت محسن وزیری مقدم پس از درگذشت او شرکت کرده بودند گفت: من در این فرصت می خواهم درباره زندگیام با پدرم در سه سال و نیم آخر عمرش بگویم. داستان ما از روزی شروع شد که پس از سالها از پاریس به رم بازگشتم و به پدرم به شوخی گفتم: محسن تو چند اثر داری و او گفت نمی دانم. از او اجازه خواستم بروم دنبال آثارش و ببینم که او چند اثر خلق کرده و سرنوشت این آثار چه شده است. او افزود: تا پیش از آن، پدرم همیشه سعی می کرد ما از کارش دور باشیم و کم پیش آمده بود که درباره آثارش با ما حرف بزند. از آن روز به بعد پدرم هر روز عکس ها٬ اسناد و مدارکی درباره آثارش می آورد و ساعتها با هم وقت می گذاشتیم و درباره آثارش صحبت می کردیم.
هامون وزیری مقدم ادامه داد: در ماه مارس سال ۲۰۱۵، قرار بود که با پدرم برای پی گرفتن بخشی از کار به تهران بیایم و برای معاینه او را به بیمارستان بردم. پس از معاینه به من گفتند که پدرم سرطان روده دارد. با شنیدن این خبر از بیمارستان بیرون آمدم و مدت زیادی گریه کردم اما به پدرم تا یک سال چیزی نگفتم هر چند که فکر می کنم او متوجه این موضوع شده بود. او افزود: پس از یک سال تصمیم گرفتم که برای پدرم کاری بکنم که دل او شاد شود. برای همین در رم برای او یک کارگاه گرفتم و بعد از آن هر روز ۱۴ ساعت وقتمان در این کارگاه می گذشت. هر روز، هفت صبح می رفتم خانهاش ، و در پی آن می رفتیم کارگاه و با هم کار می کردیم. واقعا این دوران تجربه بسیار عجیب و خوبی بود. هامون وزیری مقدم ادامه داد: در این دوران برای کارهایی که قرار بود در ایران و اروپا انجام بدهیم٬ نمایشگاههایی که برگزار کنیم تصمیم گرفتیم و یکی از کارهایی که با هم توانستیم انجام بدهیم، ثبت بنیاد وزیری مقدم در مارس ۲۰۱۶، در رم بود. در اکتبر ۲۰۱۶ وزیری مقدم نزدیک به شش ساعت بدون لحظه توقف کار کرد و مجموعه ای از نقاشی های شنیاش را خلق کرد که ویدیوی کوتاهی از این رویداد که نخستین پروژه بنیاد وزیری مقدم بود در گالری اعتماد نمایش داده شد.
وی گفت: سه هفته بعد پدرم بیمار شد و دو ماه آخر عمرش بر روی تخت بود. یکی از بزرگترین آرزوهای پدرم، چاپ کتاب زندگینامه و ثبت بنیادش بود٬ خوشحالم که او به آرزوهایش رسید. زمانی که کتابش چاپ شد من تهران بودم کتاب را توسط دوستی که به رم می رفت به دستش رساندم. پس از بازگشتم به رم، یک ساعت با هم وقت گذاشتیم تک تک صفحات کتابش را با هم دیدیم او واقعا از دیدن کتابش خوشحال بود و مثل یک کودک شادمانی می کرد. هامون وزیری مقدم درباره آخرین دیدارش با پدرش گفت: آخرین باری که به دیدارش رفتم؛ قرار بود نیم ساعته به خانه بازگردم اما این دیدار چهار ساعت طول کشید و در تمام این مدت دستهایش در دست هایم گرفته بودم و بعد از مدتی، دیگر فقط درباره کار حرف نزدیم. ساعت ۱۰ شب وقتی کادر بیمارستان مجبورم کردند که به خانه بروم با حس بسیار عجیبی به خانه رفتم دیگر نه اشکی از چشم از ترس رفتن پدرم فرو ریخت و نه اندوهی از این که ما را ترک کند. وی افزود: پدرم در زمان حیاتش هرگز دوست نداشت با ما از مرگ حرف بزند. او در ۱۰ ماه آخر عمرش، تلاش کرد تا بتوانم غم از دست دانش را تحمل کنیم. صبح فردای آخرین دیدارمان، با تماسی که از بیمارستان گرفتند متوجه رفتنش شدم. خیلی زود پیش پدرم رفتم. به گفته پزشک، او هنگام مرگش اصلا زجر نکشید و طبق خواستش پیکرش را در قطعه هنرمندان رم به خاک سپردیم.
هامون وزیری مقدم، در پایان صحبت های خود گفت: متاسفانه خیلی وقتها به جای صحبت کردن درباره هنر پدرم، درباره اخلاق او حرف می زنند. قبول دارم که او آدم بسیار جدی بود، گاه بداخلاق می شد اما قلب بزرگ و مهربانی در سینه او می تپید.
در این مراسم بخش هایی از فیلم هراس پرواز، به تهیه کنندگی امیر پژمان حببیان و کارگردانی سحر سلحشور، پخش شد. این فیلم قرار است ساعت ۲۴ شنبه هفتم مهر از شبکه مستند پخش شود. در بخش دیگر مراسم، نیز فیلمی از خلق مجموعه نقاشی های شنی محسن وزیری مقدم که نخستین پروژه بنیاد وزیری مقدم است پخش شد.