اردشیر مجرد تاکستانی

تـولد: ١ فروردین ١٣٢٨

محل تـولد: رشت

زندگی‌نامه، آثـار و سوابق هنری
او بعد از پایان تحصیلات ابتدایی با توجه به گرایش های درونی و استعداد و توانایی ذاتی‌اش، راه هنر را در پیش گرفت و به هنرستان هنرهای تجسمی رفت. وی نگارگری را گرچه نزد ناصر استاد محمود، معیری، عباس مقیمی، ابوطالب محمد، محمود فرشچیان و… آموخته است، اما استاد حقیقی او همانا آثار و میراث نگارگری استادان قدیم این هنر متعالی بوده است. وی با اشتیاق فراوان آموختن و با میل باطنی پرداختن به تحقیق، از این گنجینه غنی بهره های فراوان برده و از آن بسیار آموخته است. او یکی از نقاشان مکتب مینیاتوریست است. وی نگارگر و محقق نگارگری و تذهیب و تشعیر و فارغ‌التحصیل هنرستان هنرهای تجسمی است. حاصل همین آموختن ها و پرداختن ها بوده که اردشیر مجرد تاکستانی را از تمامی هم نسلان خویش در زمینه هنر نگارگری جدا کرده و از او هنرمندی محقق و پژوهنده‌ای ارزنده در زمینه هنر عمیق و ریشه دار نگارگری و تذهیب و تشعیر ایرانی ساخته است. حاصل پژوهش های این نگارگر و محقق در این زمینه ها در طول سالیان گذشته، به صورت آثار آموزشی و پژوهشی فرصت انتشار یافته اند که: شیوه تذهیب، یکی از این آثار است. او در اعتلای مینیاتور نقش مهمی داشته است. به طور کلی شاگردان استاد فرشچیان، خود را مکلف و ملزم به تصویر گری محض ادبیات، اعم از شعرو نثر؛ نساخته و به این هنر، با مفهومی جدای از رابطه درون مایه‌ای سنتی و عرفی‌اش با شعر و ادب نگریسته اند. موضوع تک کاری های مجرد تاکستانی، شبیه به انسان‌های دردمند و حزن انگیز و اندوهبار و مصیبت و معصیت زده نقاشان اکسپرسیونیست است. ایشان در حوزه آموزش و تدریس سابقه طولانی دارد و نمایشگاه های متعددی از آثار نگارگری اش را در داخل و خارج از کشور برپا کرده است. دریافت جوایز هنری و داوری تعدادی از بی ینال ها و نمایشگاه های نگارگری از جمله موارد دیگری هستند که در کارنامه فعالیت‌های این هنرمند به چشم می خورند.

وی مدتی برای پژوهش به آلمان سفر کرد و پس از بازگشت، به مدت ١۴ سال به مرمت نسخه‌های خطی موزه‌ حضرت فاطمه(س) و حضرت معصومه(س) در شهر قم پرداخت. او سابقه سال‌ها تدریس در هنرستان‌های گرافیک دانشگاه تهران و مراکز هنری دیگر را دارد و قرار است به عنوان یکی از استادان دانشگاه فرشچیان نیز تدریس کند. استاد اردشیر مجرد تاکستانی مسابقات و جشنواره‌های بسیاری از جمله نخستین دو سالانه‌ی نگارگری ایران، داوری و نمایشگاه‌های انفرادی متعددی در زمینه نگارگری برگزار کرده، همچنین در بیش از ۲۰ نمایشگاه گروهی و چند نمایشگاه خارجی نیز شرکت داشته است و اخیرا از سوی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان یکی از اعضای شورای سیاست‌گذاری جشنواره بین‌المللی هنرهای تجسمی فجر معرفی شده است.

از ایشان، مقالاتی در زمینه ابر و باد در دایرهٔ‌المعارف بزرگ اسلامی و تاریخچه تذهیب در دایرهٔ‌المعارف بزرگ شیعه به چاپ رسیده است. تاکستانی سرپرست کارگاه مرمت و صحافی سنتی نسخه‌های خطی و نفیس حرم فاطمه معصومه(س) است. از آثار تاکستانی می‌توان به: راهنمای نقاشی و کتاب آرایی در ایرانو شیوه تذهیب اشاره کرد. موسسه آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی یک اثر نگارگری با عنوان: واقعه غدیر، از اردشیر مجرد تاکستانی خریداری نموده است.

سرپرستی کارگاه مینیاتور و تذهیب موزه شهدا به مدت هفت سال، سبب تولید بیش از هزار اثر هنری تذهیب، مینیاتور، قطاعی و… از سوی او شد؛ که در موزه مذکور، موجود و محفوظ است. در حال حاضر نیز، سرپرستی کارگاه مرمّت و صحافی سنتی و مرمت نسخه های خطی و نفیس آستانه ی مقدّسه ی حضرت معصومه(س) را داراست. استاد تاکستانی، پس از احساس کمبود کتابهای آموزش هنرهای مینیاتور، تذهیب و تشعیر در ایران، با استفاده از تجارب سی ساله ی علمی و آموزشی خود، در مراکز فرهنگی و کلاسهای خصوصی، همچنین مجموعه ها و منابع گوناگون، کتبی را به رشته ی تحریر درآورد.

کتاب‌ها
کتاب‌های: تشعیر، از نشر شاهد، تشعیر در هنرهای کتاب آرایی، از انتشارات یساولی، شیوه تذهیب، از انتشارات سروش، راهنمای نقاشی و هنرهای کتاب آرایی در ایران، از انتشارات آستانه مقدسه حضرت معصومه(س)، خودآموز مینیاتور، در ٣جلد و سفرنامه غیاث الدین نقاش، از دیگر آثار استاد است. گفتنی است که بعضی از این کتب، جزو اولین کتاب‌هایی هستند که در این زمینه ها در ایران و شاید در دنیا منتشر شده‌اند.

تجلیل از اردشیر مجرد تاکستانی
از استاد اردشیر مجرد تاکستانی، هنرمند پیشکسوت هنرهای سنتی، که زمانی یکی از شاگردان محمود فرشچیان، ابوطالب مقیمی، عباس معیری بوده است، در روز شنبه، مورخ ۲۱ مهر ماه ١٣٩٧، با حضور رییس پژوهشکده هنرهای سنتی و استادان بازنشسته دانشگاه شاهد، تجلیل بعمل آمد. همچنین ۴۱ اثر از مینیاتور، نگارگری تذهیب و نقاشی این هنرمند از ۲۱ مهر تا ۲ آبان ماه به مدت ۱۲ روز در پژوهشکده هنرهای سنتی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری به نمایش گذاشته شد.

مصاحبه
کارگاهی پر از نور و رنگ در گوشه ای از قم، نگارگرانی کهنه کار را در خود جای داده؛ تا اسناد عشق و دین مانده از راه دراز تاریخ بشریت بمانند؛ رنگ نبازند و حجم گذشته به هجوم آینده وصل شوند. کارگاهی پر از برم و چرم و کاغذ و رنگ و سایه، که در گوشه‌ای از آن استاد اردشیر مجرد تاکستانی، آرام و بی صدا، به عشقبازی با میراث گذشته دین نشسته است. از هنر عاشورا و هنر عاشورایی می‌پرسیدم. سکوت و بغض و گریه و…

هنر اسلامی تا چه اندازه ای از عاشورا و محرم تأثیر گرفته است؟
در فرهنگ شیعه، وقایع تاریخ مذهبی همانند عاشورا، همواره جایگاه بسیار ارجمندی داشته است و ما تصور می کنیم که فقط شیعیان به این حماسه پرشور عشق می‌ورزند امّا اینگونه نیست؛ هر انسان حق طلبی‌ این اتفاق را منشأ اثر و الهام و سرمشق خود قرار داده و از این واقعه، درسی در خور تحسین گرفته است.

رقص آنجا کن که خود را بشکنی
پنبه را از ریش شهوت برکنی
رقص و جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند

انسان در اینطور وقایع، باید به اندیشه عظیم و با شکوه و جلال و عشق واقعی شخصی بنگرد، تا دریابد که عشق به اللّه چه می کند و چه عشقی در وجودش به وجود می آورد، تا اینکه فرد با تمام عشق به طرف مرگ، که زندگی واقعی است، رهسپار می شود. اگر به آثار قرون وسطایی اروپا نگاه کنیم، درمی‌یابیم که اتفاقات حماسی – مذهبی، چه شور و جدی در هنرمندان آن دوره بوجود آورده، آنها با الهام از این واقعه‌ها، چه آثار باشکوهی بوجود آورده‌اند! باید به آن آثار، با دقت نگاه کرد و آنها را درک نمود، تا شکوه و جلال این وقایع را در آثار خلق شده مورد نظر، مشاهده کنیم. خالق مطلق، تمامی موجودات را با عشق خلق کرده، همانطور که در قرآن شریف فرموده: ما انسان را آفریدیم و از روح خود در آن دمیدیم. بنابراین درمی یابیم که انسان خدا گونه است، منتها این رمز الهی را فراموش کرده است. ما نمی توانیم بدون احساس حضور خداوند زندگی کنیم. بنده، در حضور الهی غرق است؛ در بیداری، خواب، راه رفتن، کار کردن و تنفس کردن. هر کاری بدون حضور خداوند، امکان ندارد. خداوند تبارک و تعالی، همه موجودات زنده و بی جان را در بر گرفته و بدون حضور این قدرت لطیف و با شکوه، زندگی غیر ممکن است. عشق به خداوند تبارک و تعالی، چنان شوری در وجود انسان بوجود می آورد که دیگر نیازی به حکومت و دیگر مسایل برای شخص باقی نمی ماند و این عشق، چنان پرشور است که انسان، سرشار از وجد و سرور شده، همه چیز برایش زیباست. عشق، تنها واقعه ای است که انسان را به خداوند نزدیک تر می کند.

گر نبودی بهر عشق پاک را
کی وجودی دادمی افلاک را

واقعه ی عاشورا شور عشق است؛ سرور و نشاط زندگی است. مرگ در آن جایی ندارد؛ اصلاً مرگی در کار نیست.

هر که از جان بگذرد جانش دهم…

مرگ در مقابل عشق، تسلیم است. عشق، حاکم بر زندگی مادی نیست و در زندگی معنوی افراد، عشق است که سخن می گوید. عشق طریق راه خداوند است.

هر که درو نیست از این عشق رنگ
نزد خدا نیست بجز چوب و سنگ

اگر پیام عاشورا با همان شور و عشق الهی، که آن حضرت به طرفش می شتافت بیان شود، باید دانست که عاشقان این راه فراوانند. واقعه کربلا را چنان با شور و شوق، عشق و سرور باید بیان کرد که شأن عشق به اللّه، با تمامی عظمتش، روشن گردد.

عشق، کار خفتگان و نازکان نرم نیست
عشق، کار پر دلان پهلوان است ای پسر!

در واقع باید اینطور تصور نمود که انسان‌های به خدا رسیده هیچگاه نیازی به دنیا ندارند؛ زیرا به آنچه لازم بوده، رسیده‌اند و آن هم احساس عشق الهی است. دین یک منشور آزادی است، نه زنجیر بر گردن و پای بشریت.

عاشق صنع توام در شکر و صبر
عاشق مصنوع کی باشم چو گبر

به عنوان یک هنرمند، تا چه حدی می توانید با عاشورا و محرم ارتباط برقرار کنید؟
همان طور که قبلاً هم عرض کردم، هنرمندان واقعی، درک دیگری از واقعه عاشورا دارند که فهم آن برای خیلی ها مشکل است. هنرمند به پشت صحنه نگاه می کند و با دید ناقص خود، اتفاقاتی را لمس می کند که دیگران آن را متوجه نمی‌شوند. این مطلب، دلیل بر این نمی شود که دیگران این احساس را ندارند، بلکه طریقه بیان آنرا نیاموخته‌اند. خداوند تبارک و تعالی، همه نعمت های خود را به انسان هدیه فرموده. هر انسانی در نوع خود شاهکار خلقت الهی است؛ هیچ چیز کم ندارد. شاعر، موسیقی‌دان، نقاش و… هر یک وظیفه ای در این هستی دارند که اگر نباشند، هستی ناقص است. آفرینش الهی کامل است و هر مهره، جای خود قرار گرفته است. نشانه‌های فراوانی برای حضور حضرت حق در کنار ماست که با کمی دقت، آنها را خواهیم یافت. یک رستاخیز، یک زندگی، حیات و مرگ طبیعی، همه نشان از قدرت الهی اند. عاشورا، حریم عشق است. برای دیدن معشوق باید سر داد؛ باید جان داد؛ باید خون داد. هر که با شمشیر عشق مرد، پاک می شود؛ زیرا با شمشیر عشق است که عاشق، قربانی می شود.

حضرت ابراهیم(ع) در محضر عشق، عشق قربانی می کند و معشوق به او پاسخ می گوید. هر اتفاق حماسی، تأثیری بر روح و روان هنرمندان می گذارد و هنرمند بر اساس بینش خود، اثری را خلق می کند. اگر عاشورا را خوب درک می کردند و درک کنند، در هنر تحولی عظیم بوجود می آمد و بدون شک، باید در نظر گاه ها تغییری پدید آید. دین، منشور آزادی است و سرشار از وجد و سرور الهی. این وجد و سرور را باید دریافت نمود.

عشق زلیخا ابتدا، بر یوسف آمد سال‌ها
شد آخر آن عشق خدا، می کرد بر یوسف قفا
بگریخت او، یوسف پی‌اش زد دست در پیراهنش
بدریده شد از جذب او، بر عکس حال ابتدا
گفتش: قصاص پیرهن بردم ز تو امروز من
گفت: بسی زین ها کند تقلیب، عشق کبریا

آیا آثاری مربوط به عاشورا داشته‌اید؟ آنها را معرفی نمایید و حس و اعتقاد خود را درباره آنها بیان بفرمایید.
اعتقاد بنده حقیر درباره ی عاشورا به گونه ای دیگر است؛ ولی موضوع، همان موضوع است. کسی که عاشق است، جادوگر است. چند اثر درباره عاشورا نقاشی کرده ام، که دو اثر، از دیگر آثار مهم‌تر است؛ ولی در این دو اثر که ذکر کردم، آن شور عشق الهی را نتوانستم بیان کنم و فکر می کنم باید دوباره دست به کار شوم و از خداوند طلب کنم، شاید در آثار بعدی موفق شوم سرور و جذبه عشق الهی را ترسیم کنم. اگر عشق، حضور داشته باشد، نفْس از بین خواهد رفت. وقتی نفس نباشد، همه نور است و دوستی؛ لطف است و معرفت؛ دیگر کسی به دیگری تهمت نخواهد زد؛ دیگر ستمی به کسی نمی شود.

عشق، کلید دروازه ی دیدار خداوند است.
دو اثر معرفی شده، یکی تابلوی تاریخ انبیا است که یک متر و ده سانتی متر در یک متر و ده سانتی متر است و در مرکز آن، صحرای کربلا نقاشی شده است؛ که در موزه شهدا نگهداری می شود. دیگری تشییع پیکر حضرت امام حسین(ع) بر دوش پیران بهشتی در لایه‌هایی از گل و برگ، که سر حضرت در داخل ظرفی طلا بوسیله پرندگان بهشتی حمل می شود؛ در قطع هشتاد سانتیمتر در پنجاه سانتی متر و حاشیه ای هم دارد که چاپ نشده است. این تابلو در موزه هنرهای معاصر نگهداری می شود. با اینکه این دو اثر با حال خاصی نقاشی شده، ولی احساس می کنم باید با فکری عمیق‌تر به نقاشی دوم توجه می کردم امّا بد نیست. بنده حقیر، آنطور که باید جذبه عشق را در دو اثر تجسم کنم، نتوانستم. شاید مطالعه‌ام کم بود و احساسم خشن، ولی فکر می کنم شاید بتوانم در آثار بعدی، مطالب گفته شده را لحاظ نمایم.

هنر عاشورایی در عصر حاضر را نقد کنید.
با چنین رفتن به منزل کی رسی؟!
با چنین خصلت به حاصل کی رسی؟!
بس گران جانی و بس اُشتر دلی
بر سبک روحان یکدل کی رسی؟!
با چنین زفتی چگونه کم زنی
با چنین وُصلت به واصل کی رسی؟!
چونک اندر سر گشادی نیستت
در گشاد سرّ مشکل کی رسی؟!
همچو آبی اندر این گل مانده ای
پس به پاک از آب و از گل کی رسی؟!
بگذر ار خورشید، وَ زمه چون خلیل
ور نه در خورشید کامل کی رسی؟!
بی بُراق عشق و سعی جبرئیل
چون محمّد در منازل کی رسی؟!

چرم مشهد
0 0 رای ها
امتیـازدهی
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ارسـال پیـام
لطفـا مقـاله یا رزومـه هنـری خود را به این آدرس ارسال کنید: info@artmag.ir
تا دقایقی دیگـر، پاسخ شما ارسـال خـواهد شد.