مجید انتظامی

تـولد: ١٩ بهمن ١٣٢۶

محل تـولد: تهـران
وب سایت: www.majidentezami.com

زندگی‌نامه، آثـار و سوابق هنری
وی از دوره تحصیلات ابتدائی شروع به فراگیری موسیقی کرد و یک سال پس از گرفتن دیپلم هنرستان، وارد ارکستر سمفونیک شد و زیر نظر آنتوان کاتلوس، ساز ابوا را آموخت. او سلفژ و تئوری و هارمونی را نزد ثمین باغچه بان و مصطفی کمال پورتراب آموزش دید و نخستین نت موسیقی را به کمک پورتراب نوشت. وی سپس برای معالجه بیماری کلیه و ادامه تحصیل به آلمان سفر کرد و در آنجا به دانشگاه رفت و از کنسرواتوار برلین فارغ‌التحصیل شد. او در آلمان نزد اساتیدی چون کارل اشتاین، تحصیل موسیقی را ادامه داد و با ارکسترهای زیادی همچون: ارکستر سمفونیک برلین و ارکستر فیلارمونیک آلمان همکاری کرد. سال ۱۳۵۳، پس از بازگشت به ایران، در ارکستر سمفونیک تهران استخدام شده و تدریس در دانشگاه تهران و هنرستان عالی موسیقی را از همین سال آغاز کرد و قطعاتی را نیز برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ساخت. اولین تجربه موسیقی تصویری‌اش، با ساخت موسیقی فیلم کوتاه: زال و سیمرغ در سال ۱۳۵۶ بود و با ساخت موسیقی فیلم: سفر سنگ، بطور حرفه‌ای کار ساخت موسیقی فیلم را آغاز کرد. او از دههٔ ۱۳۵۰ تاکنون، بیش از ۸۰ موسیقی فیلم نوشته است و از پرکارترین آهنگسازان سینمای ایران به شمار می‌آید. از آثار دیگرش، حدود ۱۰ موسیقی صحنه‌ای می‌باشد که در اجرای بعضی از آنها به عنوان نوازنده حضور داشته است. استاد مجید انتظامی، در دانشکدهٔ موسیقی دانشگاه هنر نیز به تدریس پرداخته است و داوری بیست و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر را نیز عهده‌دار بوده است. همسر وی آذرنوش صدر سالک، نوازنده چنگ، پیانو و مدرس موسیقی است.

استاد مجید انتظامی، با دریافت ۴ سیمرغ بلورین برای فیلم‌های بای سیکل ران، روز واقعه، آژانس شیشه‌ای و دیوانه‌ای از قفس پرید مشترکاً به همراه حسین علیزاده و محمدرضا علیقلی، برندهٔ بیشترین سیمرغ بلورین در بخش بهترین موسیقی متن جشنواره فیلم فجر است. انتظامی از برگزیدگان هشتمین همایش چهره‌های ماندگار در سال ۱۳۸۹ است و در سال ۱۳۹۳، به عنوان جهادگر عرصهٔ فرهنگ و هنر، نشان افتخار دریافت کرده است. او فرزند زنده‌یاد عزت‌الله انتظامی، آقای بازیگر سینمای ایران می‌باشد.

جـوایز
– برنده سیمرغ بلورین بهترین دستاورد هنری برای فیلم: دیوانه‌ای از قفس پرید – بیست و یکمین جشنواره فیلم فجر
– برنده سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن برای فیلم: بایسیکل‌ران – هفتمین جشنواره فیلم فجر
– برنده سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن برای فیلم: آژانس شیشه‌ای – شانزدهمین جشنواره فیلم فجر
– برنده سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن برای فیلم: روز واقعه – سیزدهمین جشنواره فیلم فجر
– برنده دیپلم افتخار بهترین موسیقی متن برای فیلم: راز خنجر – یازدهمین جشنواره فیلم فجر
– برنده دیپلم افتخار بهترین موسیقی متن برای فیلم: از کرخه تا راین – یازدهمین جشنواره فیلم فجر
– برنده تندیس زرین بهترین موسیقی متن برای فیلم: دیوانه‌ای از قفس پرید – هفتمین جشن خانه سینما
– برنده تندیس زرین بهترین موسیقی متن برای فیلم: نورا – ششمین جشن خانه سینما
– برنده لوح زرین بهترین موسیقی متن برای فیلم: ترن – ششمین جشنواره فیلم فجر
– نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن برای فیلم: دوئل – بیست و دومین جشنواره فیلم فجر
– نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن برای فیلم: اعتراض – هجدهمین جشنواره فیلم فجر
– نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن برای فیلم: نون و گلدون – چهاردهمین جشنواره فیلم فجر
– نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن برای فیلم: راه افتخار – سیزدهمین جشنواره فیلم فجر
– نامزد دریافت تندیس زرین بهترین موسیقی متن برای فیلم: دوئل – نهمین جشن خانه سینما
– نامزد دریافت تندیس زرین بهترین موسیقی متن برای فیلم: عروس افغان – هشتمین جشن خانه سینما
– نامزد دریافت تندیس زرین بهترین موسیقی متن برای فیلم: من ترانه ۱۵ سال دارم – ششمین جشن خانه سینما

آثـار
موسیقی فیلم
۱۳۵۶ – سفر سنگ
۱۳۶۰ – در محاصره
۱۳۶۰ – آفتاب نشین‌ها
۱۳۶۰ – خط قرمز
۱۳۶۲ – پرونده
۱۳۶۲ – سردار جنگل
۱۳۶۲ – سناتور
۱۳۶۳ – عقابها
۱۳۶۳ – آشیانه مهر
۱۳۶۴ – تفنگ شکسته
۱۳۶۴ – بای سیکل ران
۱۳۶۴ – گردباد
۱۳۶۴ – پلاک
۱۳۶۵ – ماموریت
۱۳۶۵ – دستفروش
۱۳۶۵ – دزد و نویسنده
۱۳۶۵ – گذرگاه
۱۳۶۵ – دبیرستان
۱۳۶۶ – ترن
۱۳۶۶ – بحران
۱۳۶۶ – کانی مانگا
۱۳۶۶ – هراس
۱۳۶۶ – سیمرغ
۱۳۶۷ – زرد قناری
۱۳۶۷ – گودال
۱۳۶۷ – گنبد نور
۱۳۶۸ – آخرین پرواز
۱۳۶۸ – مدرسه رجایی
۱۳۶۹ – آتش پنهان
۱۳۶۹ – ابلیس
۱۳۶۹ – دریا برای تو
۱۳۶۹ – در آرزوی ازدواج
۱۳۶۹ – راز کوکب
۱۳۶۹ – چشم شیشه‌ای
۱۳۶۹ – اُ منفی
۱۳۶۹ – شب بیست و نهم
۱۳۷۰ – اوینار
۱۳۷۰ – پوتین
۱۳۷۰ – تبعیدی‌ها
۱۳۷۰ – ناصرالدین شاه آکتور سینما
۱۳۷۰ – وصل نیکان
۱۳۷۱ – مرد ناتمام
۱۳۷۱ – از کرخه تا راین
۱۳۷۱ – راز خنجر
۱۳۷۱ – طعمه
۱۳۷۱ – آذرخش
۱۳۷۱ – یک شب و یک غریبه
۱۳۷۱ – سوء ظن
۱۳۷۱ – زیر آسمان
۱۳۷۲ – روز واقعه
۱۳۷۲ – آخرین خون
۱۳۷۲ – ضربه آخر
۱۳۷۲ – آرزوی بزرگ
۱۳۷۲ – بدل
۱۳۷۳ – دل و دشنه
۱۳۷۳ – حمله به اچ ۳
۱۳۷۳ – راه افتخار
۱۳۷۴ – بازمانده
۱۳۷۴ – نون و گلدون
۱۳۷۴ – بوی پیراهن یوسف
۱۳۷۴ – مرد آفتابی
۱۳۷۴ – دشمن
۱۳۷۴ – قله دنیا
۱۳۷۵ – سرعت
۱۳۷۶ – سیب
۱۳۷۶ – آژانس شیشه‌ای
۱۳۷۷ – سکوت
۱۳۷۷ – عشق بدون مرز
۱۳۷۸ – اعتراض
۱۳۷۹ – مریم مقدس
۱۳۸۰ – من ترانه ۱۵ سال دارم
۱۳۸۰ – نورا
۱۳۸۱ – دیوانه‌ای از قفس پرید
۱۳۸۱ – نغمه
۱۳۸۲ – دوئل
۱۳۸۲ – عروس افغان
۱۳۸۳ – جایی برای زندگی
۱۳۸۳ – طبل بزرگ زیر پای چپ
۱۳۸۸ – زمهریر
۱۳۸۹ – و آسمان آبی
۱۳۹۳ – پی ۲۲

موسیقی مجموعه تلویزیونی
۱۳۷۵ – تنهاترین سردار
۱۳۷۶ – مردان آنجلس
۱۳۸۷ – شیخ بهایی
۱۳۹۲ – کلاه پهلوی

سمفونی
– ایثار
– انقلاب اسلامی
– مقاومت
– خرمشهر
– این فصل را با من بخوان
– صلح

آلبوم موسیقی
آلبوم موسیقی بی کلام «آرام تر از دریا» از کارهای ماندگار وی می‌باشد.
آلبوم تنهاترین سردار با صدای محمد اصفهانی و آهنگسازی وی منتشر شده است.

سمفونی مقاومت
این سمفونی، دومین سه‌گانه مجید انتظامی در یادبود جنگ ایران و عراق است. این سمفونی در چهار قسمت با عنوان‌های: عروج، رویش، امید و مقاومت، به سفارش بنیاد شهید ساخته شده‌ است. اولین اجرای این اثر، از ۳۱ شهریور تا ۴ مهر ۱۳۸۸ در تالار وحدت تهران بوده‌ است.

قطعه عروج
این قطعه در سرعتی آرام آغاز می‌شود و اجرای سازهای ارکستر و گروه کر یادآور حرکت و سیر و سلوک است که در ادامه این قطعه ملودی آرام همراه با نگرانی نشان دهنده نزدیک شدن به مفهوم عروج است. این قطعه که در ادامه با همراهی گروه کر توأم می‌شود، تداعی کننده رشادت و سخت کوشی انسان‌ها است، سپس تمام گروه با این ملودی همراه می‌شوند و اشعار حماسی، میهنی که نشان دهنده عزم راسخ ایرانیان است را طنین انداز می‌کنند و در پایان این قطعه جاودانگی، عظمت و مفهوم سیرو سلوک در نوای این ملودی شنیده می‌شود.

قطعه رویش
این قطعه توصیف جریان هستی است و اشعار آن در وصف جاودانگی مام میهن سروده شده‌ است؛ و با آرامشی خاص و با همراهی سازهایی مانند گیتار، ماندولین، هارپ، پیانو و با همراهی آواز سنتی، پاپ و گروه کر اجرا می‌گردد.

قطعه امید
این قطعه در تنالیته دو مینور، با بهره‌گیری از ارکستر زهی و بادی آغاز می‌شود و پس از آن بخش‌های دیگر ارکستر نیز به آن اضافه می‌شوند، قطعه امید، بیانگر مفهوم امید به عنوان کیمیای دست‌یابی به گوهر مقاومت است، در این قسمت نوای دردمندانه انسان‌های امیدوار که در راه مقاومت گام نهاده‌اند روح انسان را به اصل مقاومت و امید می‌برد. از ویژگی‌های این قطعه می‌توان به تلفیق دو صدای محمد عبدالحسینی و نیما مسیحا اشاره کرد.

قطعه مقاومت
قطعه پایانی این سمفونی با تمپوی تند همراه است، این قسمت شکوفایی مفهوم مقاومت و تولد عشق و ایمان که لازمه زندگی و حیات کامل بشر است را ارائه می‌کند. این قطعه با صدای محمد عبدالحسینی و در ساختاری سنتی به اجرا در می‌آید.

نوازندگان و دست اندکاران
– دستیار آهنگساز: آذرنوش صدرسالک
– ناظر ضبط: مهدی بزرگمهر
– ویلن: خاچیک بابایان، مازیار ظهیرالدینی، علی جعفری پویان، بردیا کیارس، پدرام فریوسفی، میلاد عالمی، محمدرضا عربانی
– ویولا: میثم مروستی، سهراب برهمندی، پویا خوش آهنگ
– ویلنسل: مجید اسماعیلی، مهرداد عالمی، سوگل شیری
– کنترباس: کارن کبیری
– فلوت: ناصر رحیمی
– ابوا: مجید انتظامی
– هورن: باربد بیات
– ترومپت: حسن فراهانی
– تیمپانی و سازهای کوبه ای: محمود منتظم صدیقی
– دف و سازهای کوبه ای: کورش بزرگ پور، سعید سرتایی
– درامز: هومن غفاری
– گیتار: فیروز ویسانلو
– گیتار باس: بابک ریاحی پور
– پیانو: رضا تاج بخش
– هارپ: آذرنوش صدرسالک
– گروه کر: سودابه شمس، فهیمه اسماعیلی، نسرین ناصحی، شهرام رکوعی، محمدرضا صفی، محمدرضا صادقی
– ضبط موسیقی: استودیو پاپ، ناصر فرهودی، حمیدرضا آداب

مراسم بزرگداشت مجید انتظامی
مراسم تجلیل از استاد مجید انتظامی، آهنگساز و نوازنده ابوا، عصر روز سه شنبه مورخ: ۲۴ مرداد ۱۳۹۶، در تالار سوره حوزه هنری برگزار شد. در این مراسم افرادی مانند: لوریس چکناواریان، هوشنگ کامکار، محمد سریر، مسعود جعفری جوزانی، محمدعلی باشه‌آهنگر، حسام‌الدین سراج، پوران درخشنده، جمال شورجه، رضا میرکریمی، گوهر خیراندیش، اکرم محمدی، حبیب اسماعیلی، همایون اسعدیان، محمدحسین مهدویان و کامران ملکی حضور داشتند. در ابتدای این مراسم پس از پخش ویدئویی که مروری بر فیلم‌هایی داشت که مجید انتظامی موسیقی آنها را نوشته است؛ حمید حامی، خواننده؛ به روی صحنه آمد و قطعه‌ای را اجرا کرد. در ادامه امیرصادق محمدی سازنده مستند زندگی مجید انتظامی، با عنوان: ابوایست، در سخنانی گفت: پنج سال پیش ایده ساخت این فیلم به ذهن من رسید. مشکلات زیادی سر راهم بود اما بزرگترین آنها این بود که خود استاد نمی‌خواستند این فیلم ساخته شوند. ایشان ممانعت زیادی برای این کار انجام دادند. اگر لطف گلنوش انتظامی نبود کار به اینجا نمی‌رسید. او سپس رو به مجید انتظامی گفت: استاد ممنون از تواضعتان و اینکه با ممانعت خود، چیزهای زیادی به من یاد دادید. امروز در این سالن طیف وسیعی از مردم و با اختلاف‌ نظرهای زیاد وجود دارند. کارکرد موسیقی شما این است، همه را کنار یکدیگر جمع می‌کند.

لوریس چکناواریان، آهنگساز و رهبر ارکستر، نیز اظهار کرد: مجید انتظامی نه‌تنها پسر خوبی است بلکه آهنگساز بزرگی نیز است و به سینمای ایران خدمت زیادی کرده است. او از خانواده بزرگی است و من به او افتخار می‌کنم. او همچنین مجید انتظامی را به میوه درخت پدرش، عزت‌الله انتظامی، بازیگر پیشکسوت سینما، تشبیه کرد.

محمدعلی باشه‌آهنگر، کارگردان سینما، بیان کرد: من از زمانی که در دانشکده سینما و تئاتر درس می‌خواندم و احساس می‌کردم فیلمنامه‌نویس بزرگی هستم، موسیقی فیلم‌های شما به من انگیزه و احساس زلال شما، به من تصویر نو و بدیعی می‌داد. شما زیر سایه پدر بزرگوار نماندید و شخصیتی مستقل پیدا کردید. او ادامه داد: بسیاری از مردم، نام عوامل یک فیلم را نمی‌دانند اما ملودی‌های احساسی شما در ذهن آنها ماندگار است. علاوه بر این در فیلم‌های کوتاه و مستند بسیاری از آثار شما استفاده شده است و عجیب است که این ملودی‌ها روی آن فیلم‌ها هم نشسته است. وی اضافه کرد: شما میوه درخت پدرتان نیستید بلکه درخت تنومندی هستید که ما به شما افتخار می‌کنیم.

محمد سریر، آهنگساز و رهبر ارکستر، سخنران بعدی مراسم بود که گفت: استاد عزت‌الله انتظامی، سایه بلندی دارند و مشکل است کسی بتواند از زیر سایه او به عنوان فرزند برجسته‌تر خودش را نشان بدهد. مجید از درون این سایه بلند شد و این بسیار مهم است. او با آثارش استقلال و وجه مستقلی را از موسیقی متن فیلم نشان داد که در زندگی بسیاری از ما حضور دارد. او در ادامه اظهار کرد: این موسیقی در ما نفوذ کرده و همگی با آثار او زندگی کرده و خاطره خوش و آموزه‌های بسیاری از آنها داریم. من بیش از ۴۰ سال است که با او آشنا هستم و می‌دانم در چه دوران‌هایی با چه زحمت‌ها و گاه کسالت‌هایی، آثارش را با کیفیت خوب عرضه و ماندگار کرده است. در بخش بعدی بخش‌هایی از مستند: ابوایست پخش شد.

رضا میرکریمی، کارگردان سینما، با بیان اینکه مجید انتظامی چندوجهی است، گفت: در وجوه او که نگاه می‌کنیم مجید انتظامی را سرشار از تجربه و عمق نگاه می‌بینیم. او فرد خودخواهی نیست که فقط به خود و کارش فکر کند. میزان تعهد اجتماعی او نسبت به هم‌صنف‌هایش زیاد است. او ادامه داد: من با موسیقی شما خیلی خاطره دارم و خوشحال می‌شوم این افتخار برای من نیز ثبت شود که از موسیقی شما در فیلم‌هایم استفاده کنم.

هوشنگ کامکار، آهنگساز، نیز اظهار کرد: من از جوانی با مجید انتظامی آشنا شدم. او در آن زمان با ارکسترسمفونیک تهران همکاری می‌کرد و از بهترین نوازندگان ابوا بود. در آن دوران اینگونه نبود که هر کس بخواهد بتواند وارد ارکستر شود. سرپرست گروه کامکارها، با بیان اینکه آثار انتظامی را دوست دارد، اضافه کرد: شیوه او با ایده من مطابقت دارد. من معتقد هستم آثار موسیقی باید هویت ملی داشته باشد. استفاده کردن از تم‌های ایرانی بسیار با ارزش است. اگر آثار او در خارج از کشور، توسط ارکستر سمفونیک‌ها اجرا شود برای آن ارزش بسیاری قائل هستند و استقبال زیادی از این آثار می‌کنند. او سپس به حضور ارکستر سمفونیک تهران، در فستیوال راونای ایتالیا اشاره کرد و گفت: بهتر بود که در سفر ارکستر سمفونیک تهران به ایتالیا، از آثار آهنگسازان ایرانی نواخته می‌شد.

کامران ملکی، کارگردان، نویسنده و بازیگر، با بیان اینکه از طرف مدیرعامل خانه سینما در این مراسم حضور دارد، گفت: در سیاست آقازاده‌های سیاسی خود را به سیاست می‌چسباند اما آقازاده‌های هنر به هنر تجلی می‌بخشد. او اظهار کرد: انتظامی سال‌ها ریاست کانون آهنگسازان سینما را برعهده داشت. بسیاری از فیلمسازان از آثار او الهام گرفتند. کسانی که با او کار کردند می‌دانند انتظامی چقدر بر نوازندگی موسیقی تاثیر گذاشت. او معتقد است، باید نفس نوازنده در اثر حضور داشته باشد تا جان بگیرد؛ کاری که انتظامی کرده است تربیت نوازندگان و حفظ آنهاست.

گوهر خیراندیش، بازیگر سینما و تلویزیون گفت: دردانه هنر امشب ستاره این مجلس است. از او حرف زدن برای من سخت است. من به عنوان یک بازیگر زن، از آذر صدرسالک همسر دردانه‌یشان تشکر می‌کنم. او نیز هنرمند است. دخترشان نیز که من افتخار داشتم در فیلم ایشان بازی کنم، هنرمند است. این بازیگر با بیان خاطره‌ای گفت: یک بار با منزل مجید انتظامی تماس گرفتم و او من را از پشت تلفن نشناخت. بعداً تماس گرفت و عذرخواهی کرد و گفت در حال نوشتن نت موسیقی بوده است. این اتفاق نه‌ تنها من را دلگیر نکرد، بلکه خوشحال شدم با کسی در تماس هستم که شیدایی او در نوشتن موسیقی باعث می‌شود که در لحظه کسی را نشناسد. او ادامه داد: مردم آثار او را مانند دیالوگ فیلم حفظ می‌شوند. کارهای او پرسوناژیست که ما می‌شناسیمش و من به عنوان یک بازیگر متوجه می‌شوم تک تک آثار او با ما ارتباط برقرار می‌کند.

مسعود جعفری جوزانی، کارگردان سینما، نیز در سخنانی اظهار کرد: موسیقی ساختن برای فیلم کار سختی است اما مجید همه حس و وجودش را در ذره ذره فیلم می‌دمد و مانیفست احساس او در فیلم تجلی پیدا می‌کند.

حسام‌الدین سراج، خواننده موسیقی گفت: من از مجید انتظامی، اخلاق‌مداری، صبر، متانت و مهربانی آموختم. بزرگترین ویژگی یک هنرمند هوشمندی است. چرا امروز همه به مجید انتظامی خوش‌بین هستند؟ زیرا انتخاب‌های او بسیار دقیق بود. او به ستون فقرات موسیقی و سینما تبدیل شده است. سراج همچنین بیان کرد که از مجید انتظامی، ارتباط و احترام همسر را یاد گرفته است.

پس از پخش دقایقی از آثار انتظامی در زمینه موسیقی فیلم‌، یادداشت سیدضیاءالدین دری- کارگردان سینما- که نتوانسته بود خود را به مراسم برساند، خوانده شد.

تجلیل از مجید انتظامی بخش پایانی این مراسم بود. انتظامی پس از این تجلیل در سخنانی گفت: من دو برگه پر نوشته بودم که درباره آنها صحبت کنم اما الان می‌خواهم صحبت خود را کوتاه کنم تا به تماشای فیلمی بنشینید که دو سال برای آن زحمت کشیده است. او ادامه داد: ما در حوزه موسیقی، افرادی را از دست می‌دهیم و بی‌سروصدا از کنار آنها رد می‌شویم. آن بهایی که باید، هنوز به موسیقی داده نشده است. انتظامی سپس از ناصر فرهودی و علیرضا خورشیدفر یاد کرد و از همسرش خواست به روی سن بیاید. آذرنوش صدرسالک پس از آمدن روی سن بر دستان همسرش بوسه زد. او درباره همسرش آذرنوش صدرسال،- نوازنده چنگ، گفت: او ۴۰ سال در کنار من زحمت کشیده است. او فردی است که ۹ ماهه باردار بود، اما صندلی‌های استودیو را به یکدیگر می‌چسباند و روی آن‌ها می‌خوابید تا من تنها نباشم.

مجید انتظامی سی و یک ساله بود که با آذرنوش صدر سالک از مدرسان مدرسه موسیقی ازدواج کرد. صدر سالک از دوازده سالگی وارد گروه کر تلویزیون شد. او از سنین پایین تر زیر نظر معلمان خارجی ساز هارپ را آموزش دید و به طور رسمی از هجده سالگی با ارکستر سمفونیک تهران کارش را آغاز کرد. از آن زمان تا به امروز چیزی نزدیک به ۴۰ سال می گذرد. صدر سالک، آن طور که خودش می گوید طی این سال ها در کنار مجید انتظامی در موسیقی کار کرده و فعالیت خود را در زمینه های مختلف جدا و مجزا از همسرش نمی‌داند، با این که صدر سالک تنها نوازنده ساز هارپ در ایران است همچنان خود را دستیار مجید انتظامی می داند.

مصاحبه
از همان اول به موسیقی علاقه داشتید یا بعد از تجربه‌ هنرهای دیگر به موسیقی گرایش پیدا کردید؟
بله، از همان اول عاشق نواختن ساز بودم. مثلاً وقتی بچه بودم، می‌دیدم نوازنده‌‌ای در یک مهمانی دست به ساز می‌برد و موقع نواختن همه سکوت می‌کنند. بعد که اجرای او تمام می‌شود، همه تشویق می‌کنند. یا بارها در کنسرت‌ها دیده ‌بودم که مردم با بهترین لباس‌هایشان می‌آمدند و در سکوت می‌نشستند تا صدای ساز را گوش کنند. همه‌ی این‌ها روی من اثر خوبی گذاشته بود.

البته، با هنر بازیگری هم آشنا بودید؟
پدرم تئاتر بازی می‌کرد و من را هم با خودش به تئاتر می‌برد. پشت صحنه، یک صندلی کوچک گذاشته بودند کنار جایی که بازیگران وارد سن می‌شوند. آن‌جا می‌نشستم و اجراها را تماشا می‌کردم. باید ساکت می‌ماندم و دیده نمی‌شدم. پدرم هر پیشنهادی را نمی‌پذیرفت. اغلب گفتگو‌ها را بازنویسی می‌کرد، با کارگردان حرف می‌زد و بعضی وقتها قسمتی از نمایش عوض می‌شد. از کودکی در خانه کلمه‌هایی می‌شنیدم مثل دیالوگ، نورپردازی و… دوستان خانواده‌ ما هم هنرمند بودند. مثل خانواده‌ی آقای علی نصیریان که با هم رفت‌وآمد خانوادگی داشتیم.

چرا سراغ بازیگری نرفتید؟
موسیقی را دوست داشتم و الآن هم پشیمان نیستم. اغلب در باره‌ی بازیگری پدرم از من می‌پرسند، ولی بازیگری دنیای دیگری است و درس‌هایی می‌خوانند که در موسیقی نیست، مثل فن بیان.

چطور در رشته‌ موسیقی درس خواندید؟
به پدرم گفتم که برایم ویولن بگیرد. او به من گفت: تو تصدیق کلاس شش را بگیر، من هم تو را به جایی می‌برم که همه‌ی سازها را دارد. تصدیق ششم را که گرفتم، مرا به هنرستان برد. در اولین روز ورود، در اتاقی از من امتحان هوش و شنوایی و… گرفتند. استادان دست‌ها و دهان را دیدند و تشخیص دادند برای چه‌ سازی‌ مناسب هستم. از همان موقع با ساز بادی آبوا آشنا شدم و هنوز هم با همان ساز کار می‌کنم. بچه‌ خیلی پر شر و شوری بودم و خودم هم هیچوقت فکر نمی‌کردم اگر یک ساز به دستم بدهند، ناگهان تبدیل به بچه‌ای محجوب و سر به زیر می‌شوم. آن زمان به هیچ‌وجه بچه‌ها در راهروها و حیاط هنرستان، وقت نمی‌گذراندند. از هر اتاقی صدای‌سازی‌ می‌آمد. بچه‌ها دائم سرگرم تمرین و کار با ساز بودند و از کوچک‌ترین فرصت‌ برای یادگیری استفاده می‌کردند. همه‌ی آن‌ها به نوعی بعدها استادان مطرحی شدند.

استادان بودند؟هنرستان چه کسانی بودند؟
استادی داشتیم که پیرمردی اتریشی بود و آبوا آموزش می‌داد. نوازنده‌های خوب از خارج می‌آمدند که هم به شاگردان درس بدهند و هم در ارکستر سمفونیک ایران کار ‌کنند. او تمام عمرش را در ایران زحمت کشید و خیلی به ما کمک کرد که موسیقی یاد بگیریم. یکی دیگر از استادان ما ثمین باغچه‌بان بود که هارمونی درس می‌داد. او فرزند جبار باغچه‌بان، بنیانگذار اولین کودکستان و اولین مدرسه‌ کودکان ناشنوا در ایران بود. هارمونی درس تخصصی‌تری است که شروع آهنگ‌سازی حساب می‌شد. تا کلاس نهم، صبح‌ها درس‌های بقیه‌ی مدارس را یاد می‌گرفتیم و بعدازظهرها موسیقی داشتیم. خانه‌ی ما تا هنرستان خیلی فاصله داشت. پدرم که در اداره‌ی تئاتر کار می‌کرد مرا به هنرستان می‌رساند و خودم با اتوبوس برمی‌گشتم و اگر پول نداشتم هم پیاده می‌آمدم.

آبوا چه جور سازی است؟
شاید بشود گفت که کمی شبیه سازهای ایرانی مثل‌ سرنا است؛ اما خیلی پیشرفته‌تر از آن است. آبوا از حساس‌ترین سازهای ارکستر سمفونیک است. آنقدر حساس که بقیه‌ی سازهای ارکستر را با این ساز کوک می‌کنند. من وقتی ساز را به دست گرفتم، دیگر آن را زمین نگذاشتم. صدایش زیاد بود و برای اینکه همسایه‌ها اذیت نشوند، گاهی داخل کمد ساز می‌زدم.

سال‌های دهه‌ی ۶۰ یک کارتون ژاپنی در برنامه‌ی کودک تلویزیون پخش می‌شد که یکی از آهنگ‌های شما در تیتراژ آن پخش می‌شد. چطور این اتفاق افتاد؟
من قبل از انقلاب این موسیقی را برای فیلم کوتاه پویانمایی زال و سیمرغ ساخته بودم. وقتی‌ زال و سیمرغ‌ را بعنوان کار به من دادند، تجربه‌ خاصی در ساختن موسیقی برای تصویر نداشتم. آقای علی‌اکبر صادقی، از تصویر‌گران خوب ایران، در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان این پویانمایی را بر اساس داستان‌های شاهنامه ساختند. من هم براساس تصاویر آن مثلاً صحنه‌ حرکت اسب‌ها، موسیقی را طراحی کردم. نمی‌دانم کاست موسیقی آن چطوری به صدا‌ و‌ سیما و جایی رسیده بود که بعداً دیدم روی کارتون بچه‌های کوهستان آلپ پخش می‌شود. تیتراژ کارتون را که صدای خواننده داشت، حذف کرده بودند و این موسیقی را به جایش گذاشته بودند. الآن هم بیشتر آن را به اسم همین کارتون می‌شناسند. البته من بعد از فیلم زال و سیمرغ خیلی بیشتر به به عرصه تصویر و استفاده از موسیقی در آن علاقه‌مند شدم. متوجه شدم که چه بازی‌های جالبی می‌شود در موسیقی انجام داد.

سینما را دوست داشتید؟
خیلی! سینما رفتن تنها تفریح ما بود. دوره‌ی دانشجویی پول‌هایمان را جمع می‌کردیم و به سینما می‌رفتیم. بزرگ‌تر که شدیم راحت‌تر و بیشتر به دیدن فیلم می‌رفتیم. البته هیچوقت فکر نمی‌کردم زمانی برسد که خودم در ساخت یک فیلم نقش داشته باشم. بعد از انقلاب ارکستر سمفونیک تعطیل شد و من هم به سمت ساخت موسیقی فیلم رفتم.

در تدریس موسیقی سخت‌گیر هستید؟
البته خیلی وقت است که دیگر تدریس نمی‌کنم، اما موسیقی کار دقیق و منظمی است؛ یعنی شوخی‌بردار نیست. تمام کسانی که در موسیقی موفق‌اند وقتی درِ کلاس موسیقی را باز می‌کنند و روی صندلی می‌نشینند، حواسشان صد‌درصد همانجا است؛ نه اینکه با گوشی تلفن همراه سرگرم باشند. البته الآن در دنیا همه چیز تغییر کرده. زمانی که من آلمان بودم همه توی مترو کتاب می‌خواندند، الآن همه با گوشی سرگرمند.

فکر می‌کنید بین کسانی که می‌خواهند دنبال موسیقی بروند؛ بچه‌های نسل‌ جدید که در دنیای دیجیتال و اینترنت و گوشی‌های لمسی بزرگ شده‌اند با نسل‌های قبلی چه فرقی دارند؟
الآن بچه‌ها از نظر فناوری امکانات زیادی دارند، ولی اصل قضیه مشکل پیدا کرده است، یعنی انگیزه. برای کار در موسیقی باید خیلی انگیزه داشته باشید، چون مانع زیاد است و مدتی طولانی را هم باید به یاد گرفتن گذراند. برای همین است که خیلی از هنرجو‌ها این کار را کنار می‌گذارند. ما خیلی تلاش می‌کردیم و هرچقدر هم که به مانع می‌خوردیم باز ادامه می‌دادیم؛ حتی برنامه‌های اجرایمان تعطیل می‌شد ولی سرخورده نمی‌شدیم. من یک بار قرار بود توی استادیوم موسیقی اجرا کنم؛ یک استادیوم آدم موافق بودند و یک نفر که سمتی هم نداشت موافق نبود، در نتیجه کنسرت بهم خورد. یک اشکال هم این است که الآن شاگرد من به کسانی که سال‌ها در موسیقی کار کرده‌اند نگاه می‌کند و وقتی سختی‌های کار آن‌ها را می‌بیند و می‌شنود، برای ادامه‌ راه تردید پیدا می‌کند.

شاید سرعت و دسترسی‌های زیاد در دنیای جدید، حوصله‌ها را کم کرده است.
الآن کسانی که وارد موسیقی می‌شوند می‌خواهند خیلی زود آهنگ بسازند و اثری منتشر کنند. بعضی از آن‌ها حتی صبر نمی‌کنند که نت‌ها را درست یاد بگیرند، اما چون به فناوری دسترسی دارند می‌توانند قطعه‌هایی را بسازند. متأسفانه فضای موسیقی هم تغییر کرده است. پیش آمده کسانی آهنگ فیلمی را می‌گیرند و حتی بدون اینکه گام آن را عوض کنند به جای آهنگ خودشان برای فیلم دیگری جا می‌زنند یا مثلاً آهنگ یک اثر را برمی‌دارند، صدای خواننده را از آن حذف می‌کنند و بعد همان خط صدا را با ویولن می‌زنند و آهنگ را به نام خودشان نشان می‌دهند.

از چه سنی باید آموزش موسیقی را شروع کرد؟
خارج که بودم می‌گفتند بگذارید بچه‌های سه‌، چهار ساله هر جوری که دوست دارند با کلید‌های پیانو بازی کنند. شاید به همین دلیل است که الآن توی اینترنت فیلم‌هایی پیدا می‌کنید که در آن بچه‌‌های خیلی‌خیلی کوچک می‌توانند آهنگ‌های سخت را بزنند. گاهی خودم هم از دیدن این فیلم‌ها تعجب می‌کنم.

درست است که یاد گرفتن موسیقی مستقیم به استعداد بستگی دارد؟ یعنی اگر کسی استعدادش را نداشته باشد، هیچ وقت یاد نمی‌گیرد؟
من استعداد را زیاد قبول ندارم. چون خودم را صاحب استعداد متوسطی می‌دانم، ولی عاشق موسیقی بودم. اگر کسی فقط استعداد داشته باشد و بخواهد از آن استفاده کند دو تا کار موفق انجام می‌دهد، کار سوم می‌شود: کپی دوتای قبلی و بعد هم دیگر نمی‌تواند موسیقی جدید بسازد. موفقیت با عشق و تلاش به دست می‌آید. تا وقتی که دلت نخواهد هیچی نمی‌شوی چه دکتر چه آهنگ‌ساز.

خانواده‌ خودتان هم به موسیقی می‌پردازند؟
بله، همسرم آذرنوش صدرسالک، از ماهرترین نوازندگان هارپ(چنگ) هستند و اصلاً به دلیل همین علاقه‌ مشترکی که داشتیم؛ یعنی موسیقی با هم آشنا شدیم. پسرم سروش، هم در اتریش در رشته‌ موسیقی تحصیل کرده و الآن همین سازی که من دارم، یعنی آبوا را دنبال می‌کند.

این روزها مشغول چه کاری هستید؟
قطعاتی برای آبوا و هارپ نوشته بودم، که دارم آن‌ها را منظم و ثبت می‌کنم. یک سری موسیقی‌هایی هم از گذشته دارم که چون روی نوار‌های ضبط نگه‌داری می‌شد خراب شده است. دارم آن‌ها را بازسازی می‌کنم. الآن باید موسیقی‌ را با فناوری جدید نگه داشت. نوه‌ی ١۰ ساله‌ای به نام: پندار آداب دارم که هر وقت برای کار با گوشی تلفن همراه یا رایانه مشکل پیدا می‌کنم به او زنگ می‌زنم تا کمک بگیرم. به پدرم هم باید رسیدگی ‌کنم، چون سنشان زیاد است و نیاز به مراقبت دارند.

موسیقی، شناسنامه‌ فیلم است. برای اینکه بشود موسیقیِ فیلمِ خوب ساخت، باید با انواع موسیقیِ شرق و غرب جهان آشنا شد. من برای فیلم بایسیکل‌ران، که در پاکستان اتفاق می‌افتاد، از ساز سیتار هندی استفاده کردم که در پاکستان هم از آن استفاده می‌شود. یک نوازنده‌ی ماهر که با این ساز آشنا بود هم موافقت کرد که آن را برای ساخت موسیقی متن فیلم بنوازد. در فیلم روز واقعه، می‌خواستم حس و فضای عربی را به تماشاچی منتقل کنم. به همین علت هم از سازهایی مثل عود و قانون استفاده کردم که عرب‌ها از آنها زیاد استفاده می‌کنند. وقتی پیشنهاد ساخت موسیقی سریالمریم مقدس را به من دادند، متوجه شدم این سریال به سازهایی احتیاج دارد که در ایران نیست؛ بخصوص این‌که می‌خواستم موسیقی سریال بیشتر رنگ و بوی مسیحیت داشته باشد. نزدیکترین جا به کشورمان که سابقه‌ مسیحیت هم داشته باشد ارمنستان بود. با سختی زیاد توانستم به آنجا بروم و ساز‌ها و نوازنده‌های مورد نظرم را پیدا کنم. اگر هم زمانی قرار باشد برای فیلمی که در آمریکا اتفاق می‌افتد موسیقی بسازم، باید از آهنگ‌های سبک کانتری که مربوط به این کشور است استفاده کنم.

من از سال ١٣۵٣ بصورت جدی برای ساخت موسیقی کار می‌کنم و تا‌ الآن سمفونی‌هایی هم به مناسبت‌های گوناگون ساخته‌ام که در آن باید تعداد زیادی نوازنده را هماهنگ می‌کردم که هرکدام ساز متفاوتی دارند. بعد از انقلاب ترانه از فیلم‌ها حذف شد، اما همه‌ فیلم‌ها موسیقی متن داشتند. ما اساتیدی مانند آقای مرتضی حنانه داشتیم که موسیقی زیبای سریال هزار دستان را ساختند. در دنیای سینما موسیقی فیلم اهمیت زیادی دارد و گاهی یک ارکستر کامل را برای ساخت یک فیلم می‌آورند. در مقابل این، عده‌ای هم هستند که می‌گویند ملودی ممکن است حواس تماشاچی را پرت کند. با این حال برخلاف این نظر، خیلی از فیلم‌های بزرگ دنیا مثل لورنس عربستان، روزی روزگاری آمریکا، دکتر ژیواگو، پدرخوانده و کارهای جان ویلیامز همه ملودی‌های فوق‌العاده‌ای دارند.
ماهنامه دوچرخه – محمد سرابی

چرم مشهد
ارسـال پیـام
لطفـا مقـاله یا رزومـه هنـری خود را به این آدرس ارسال کنید: info@artmag.ir
تا دقایقی دیگـر، پاسخ شما ارسـال خـواهد شد.