برپایی نمایشگاه آنلاین نیاز به فرهنگسازی دارد
علیرضا اسماعیلی که تازهترین نمایشگاه انفرادی نقاشیهایش در گالری گلستان به صورت مجازی برپاست، کرونا را عاملی برای رکود عرصه هنر دانست و گفت: نمایشگاه برخط نیاز به فرهنگسازی دارد؛ چون ارائه اینترنتی آثار در ایران مقبول و مطلوب همه نیست.
به گزارش مجله هنر به نقل از ایرنا، نمایشگاه مجازی نقاشی های علیرضا اسماعیلی در گالری گلستان برگزار شد.
در این نمایشگاه اسماعیلی مجموعه ای از نقاشی هایش را که موضوع اصلی آنها را درختان و زنان تشکیل می داد در معرض دید مخاطبان قرار داد.
با این که اسماعیلی هنرمند صاحب سبکی است، سال هاست حرفه ای نقاشی می کند و تاکنون نمایشگاه های متعددی برپا کرده است، نمایشگاه مجازی او با اقبال خوبی مواجه نشد.
او معتقد است با این که بیماری کرونا روی تمام مختصات جهان تاثیر گذاشت، موجب تغییرات اساسی در مناسبات انسانی و اجتماعی شد و شکل اجرا و برگزاری بسیاری رویدادها را تغییر داد؛ اما متاسفانه در عرصه هنر، موجب نوعی رکود شد. تعطیلی سینماها، تئاترها، گالری ها و رویدادهای فرهنگی بخشی از تاثیرات شیوع بیماری کروناست.
به بهانه نمایشگاه و نحوه برگزاری این رویداد با این هنرمند به گفتوگو نشستیم.
در ابتدا کمی درباره خودتان بگوید، چه عواملی دست به دست هم دادند که تصمیم بگیرید وارد وادی هنر شوید؟
متولد تهران هستم؛ ولی از دوران کودکی همراه مادربزرگم به روستاهای مازندران و شهرهای ساحلی دریای مازندران؛ بابلسر، فریدونکنار، محمودآباد، نوشهر و چند شهر دیگر می رفتم. از آنجا به شدت با طبیعت خو گرفتم و پیوسته کنار رودخانه ها و جنگل ها و سواحل دریا پرسه می زدم و همین طیبعت بعدها به صورت ناخودآگاه در نقاشی های من پررنگ شد. البته از دوران کودکی به نقاشی علاقه داشتم. مشق هایم را با مداد رنگی مینوشتم و بابت این کار بارها توسط آموزگارهایم تنبیه شدم.
با توجه به علاقهتان به نقاشی چرا برای ادامه تحصیل به هنرستان نرفتید؟
با وجود علاقه ام به نقاشی می خواستم معمار شوم برای همین دیپلم ریاضی گرفتم و چند بار در کنکور مهندسی شرکت کردم ولی در رشته معماری قبول نشدم. نهایتا در رشته زبان و ادبیات انگلیسی وارد دانشگاه علامه طباطبایی شدم. همزمان در کنکور هنر هم شرکت کردم و در رشته گرافیک دانشگاه هنر پذیرفته شدم و در سال ۱۳۶۶ فارغ التحصیل شدم.
در زمان دانشجویی با دوستانی آشنا شدم که امروز نقاشان موفق و صاحب نامی هستند. آقایان احمد وکیلی و کریم نصر. با آقای وکیلی به پارک قیطریه می رفتیم و آبرنگ کار می کردیم. نخستین جعبه آبرنگ وینزور را از احمد وکیلی هدیه گرفتم. مدام به کلاس های عملی بچه های نقاشی سرک می کشیدم و همزمان کارهایم را به استاد بهمن بروجنی نشان می دادم و ایشان تذکرات و راهنمایی های خوبی به من می دادند و حتی به من توصیه کردند تغییر رشته بدهم و به جمع بچه های نقاشی ملحق شوم. گرافیک یک رشته کاربردی و تبلیغاتی است و طبعا من می باید به فکر درآمد و امرار معاش می بودم و به همین خاطر این رشته را ادامه دادم و لیسانس گرفتم.
تحصیل در رشته گرافیک چه تاثیری روی آثار شما گذاشت؟
عنصر تصویرسازی در کارهای گرافیکی من غالب است و این بیشتر به خاطر زمینه کار من در نقاشی است. بیشتر جلد کتاب های من با استفاده از نقاشی و تصویر سازی کار شده اند. در مورد خلق آثار گرافیکی، ایده خلاق نقش مهمی داره، وقتی ایده آمد تکنیک مناسب هم همراهش می آید. البته زمینه های طراحی گرافیک خیلی وسیع هستند. تقریبا در بیشتر زمینه های گرافیکی کارکردم ولی بیشتر طراحی لوگو و جلد کتاب و مجلات را کار کردم،ولی خوب باید توجه داشت که کار گرافیک همیشه یک سفارش دهنده دارد و نهایتا باید نقطه نظرهای او در کار لحاظ شود. اما در مورد نقاشی سفارش دهنده ای وجود ندارد. نقاشی یک امر کاملا شخصی و انفرادی است و در آتلیه یا فضای بیرونی بدون هیچ واسطه ای خلق می شود و کاملا بازتابی است از روحیات و ذهن نقاش است و به همین دلیل نیاز به مکاشفه های درونی و بیرونی دارد که این امر در جستجوی مداوم نقاش به دست می آید و گاه بسیار هیجان انگیز و جذاب است و البته شکست ها وپیروزی هایی هم دارد.
اگر بخواهید آثارتان را دوره بندی کنید، آثارتان به چند دوره تقسیم می شود؟
در مورد دوره های نقاشی شاید بتوان این گونه تقسیم بندی کرد: دوره طیبعت بیجان، دوره اسب ها، دوره پرتره های زن و اسب، دوره سنگ ها، دوره درخت ها و دوره زن و درخت.
موضوع های شما به شکل های مختلف در دوره های بعدی کاری تان ادامه پیدا می کنند. مثلا ردپای سنگ ها را می توان در مجموعه بزرگ درختان تان دید. به عنوان مثال با این که در مجموعه درختان نوعی رهایی و آزادی و حرکت را شاهد هستیم اما در برخی از آثار اگر چه سنگی وجود ندارد اما سنگینی و وزن سنگ ها را شاهد هستیم. به نوعی این سنگ ها هستند که بر فضای کلی اثر سلطه دارند. مثل نقاشی شماره ۵ مجموعه اخیرتان؛ در این نقاشی این ابر است که چنین وزن و سنگینی را در اثر تداعی می کند.
من فکر می کنم پاسخ پرسش های شما در خود پرسش ها نهفته است. توضیح و تفسیر کارهای من از نگاه دیگران قابل تامل است اما من واقعا با نقاشی حرف می زنم و نمی توانم با کلمات کارهایم را توضیح دهم. این دوره ها گاه در یکدیگر تداخل می یابند و از خود، ردی به جای می گذارند. درختان همیشه در کارهای من حضور داشته اند. من عاشق درخت هستم. حیات همان گونه که به آب و هوا وابسته است به درخت نیز وابسته است. تصور این که در جایی درخت وجود نداشته باشد، برای من غیرممکن است. شاید وجه اشتراک درخت های من با نقاشی مینیاتور در سروهایی است که نقاشی می کنم. سرو در فرهنگ و ادبیات ما مظهر آزادگی و استقامت و جاودانگی است، درختی که در تمام فصول سبز است. من یک نقاش نوگرا هستم و هیچ سنخیتی با نگارگری مینیاتور ندارم. فکر می کنم به هر حال درخت به نوعی در نقاشی های آینده من حضور خواهند داشت.
با توجه به این که از جمله هنرمندانی هستید که در ایام شیوع کرونا نمایشگاه آنلاین برگزار کردید نظرتان درباره چنین نمایشگاه هایی چیست؟
نمایشگاه اینترنتی هنوز در ایران مقبول و مطلوب همه نیست. خریدار ترجیح می دهد اثر هنری را از نزدیک ببیند و بخرد. نمایشگاه آثار من با اینکه پرتعداد و متنوع بود، فروش موفقی نداشت. تنها ۵ کار کوچک از ۶۷ اثرم فروش رفت و این اصلا رضایت بخش نبود. به نظر من هنوز برپایی نمایشگاه آنلاین در ایران جا نیفتاده است و باید برای ادامه فعالیت در این حوزه نمایشگاهی برنامه ریزی و سپس فرهنگ سازی شود.
علیرضا اسماعیلی نقاش و گرافیست متولد ۱۳۳۶ تهران، دانش آموخته رشته گرافیک از دانشکده هنرهای تزیینی است. او نقاشی را به شکل جدی از دوران دانشکده و زیر نظر بهمن بروجنی آغاز کرد و درکنار نقاشی در رشته گرافیک فعالیت حرفهای خود را دنبال کرده است. اسماعیلی یکی از نخستین هنرمندان گالری گلستان به شمار می رود که در سال ۱۳۶۹ از سوی این گالری به جامعه هنری معرفی شد و اتفاقا نمایشگاه او با اقبال خوبی از سوی جامعه هنری روبرو شد. اسماعیلی از فاصله سال های ۱۳۶۹ تا سال ۱۳۷۹ شش نمایشگاه انفرادی در گالری گلستان برپا کرده است و پس از آن نمایشگاه هایی در گالری آریا، سیحون و دی برپا کرده است. آثار این هنرمند در بیش از ۲۳ نمایشگاه گروهی و بینالهای معتبر طراحی، نقاشی و گرافیک در معرض دید علاقه مندان قرار گرفته است.