هنرمند باید هویت خود را در کارش عرضه کند
استاد یدالله کابلی هنرمند نامدار عرصه خوشنویسی گفت: هنرمند باید هویت خود را در کارش عرضه کند، تنها هنر مطرح نیست و ترکیبی از دانش و خلاقیت نیز مهم است.
به گزارش مجله هنر به نقل از ایرنا، دومین نشست مجازی «تجسم» با موضوع کشف امکانهای تازه در خوشنویسی، یکشنبه شب (۲۳ آبان) در صفحه اینستاگرام خانه هنرمندان ایران برگزار شد. در این برنامه شمسالدین مرادی، خوشنویس و کارشناس ارشد ارتباط تصویری با استاد یدالله کابلی خوشنویس و عضو شورای عالی انجمن خوشنویسان ایران گفت وگو کرد.
در ابتدای این نشست مرادی پرسید امروزه خوشنویسی چگونه میتواند خود را با سرعت و اتفاقات مدرن وفق دهد؟
کابلی در پاسخ به این پرسش عنوان کرد: همه کسانی که در عرصههای مختلف تحولات اجتماعی، سیاسی، علمی و پژوهشی زحمت میکشند، خودشان بر این باورند تلاش هنرمند مانا و ماندگار است. هنرمندان مانند یک منشور چندوجهی، هر وجه وجودشان سرشار از تلاش برای درخشندگی است؛ چه آن زمان که برای خلق یک اثر هنری میاندیشند، چه آن زمان که اثری را خلق میکنند و به پدیدهای میاندیشند که حاصلش کاری ماندگار باشد.
جامعه هنری، به طور خاص و عام، نسلی پیشرو، فرهیخته، فرزانه هستند. آنها در زندگی روزمره خود مدام در حال کنکاش، تکاپو و کشف و شهود در عالم معنا هستند. در بین هنرهایی که همه به سوی یک نقطه تعالی حرکت میکنند، شاید هنر خوشنویسی با توجه به اینکه با ۲ عنصر زیبایی شناختی و زیبایی بصری که هندسه ساختاری خط است، زیبا باشد.
وی ادامه داد: تاریخ پیدایش تمدن بشری از زمانی آغاز شد که نوشتن ابداع شد. امروزه در جشنوارهها و همایشهای بینالمللی، هنرمندان از نقاط مختلف جهان شرکت میکنند و خوشنویسی همچنان به عنوان یک هنر زنده و پویا مطرح است و در برخی کشورها آن را هنر قدسی میدانند.
نقاشیخط هنر جدیدی نیست
مرادی در ادامه به هنر نقاشیخط اشاره کرد و یداله کابلی در این باره بیان کرد: بحث نقاشیخط صحبت دهههای اخیر نیست. میتوان گفت قبل از قاجار و دوران صفویه، کسانی بودند که کار نقاشیخط میکردند. آنها خط را به شکل محیطی طراحی کرده و در آن نقش میگذاشتند و تصویرگری میکردند. اگر بنمایه اثر تمام کسانی که کار نقاشیخط میکنند، فارغ از سمت و سو، گرایش و شیوه کارشان، دارای هویت باشد، آن هنر جذابیت و قوام و دوام پیدا میکند.
متاسفانه یکی از مشکلات هنر نقاشیخط این است که جوانان به دلیل فریبنده بودن دنیای رنگ، بدون اینکه مسیر دانشگاهی و قانونمند را در هنر خوشنویسی بگذرانند، وارد نقاشیخط شدند.
استاد کابلی ادامه داد: برخی نقاشان هم هستند که رنگها را میشناسند ولی کوچکترین دانشی در هندسه خوشنویسی ندارند. در حوزه نقاشی-خط کار میکنند و به صرف صاحب نام بودن در نقاشی اثرشان خریدار دارد، اما اگر از لحاظ مولفههای خوشنویسی به اثرشان نگاه کنیم، آنچه باید را نمیبینیم.
وی اضافه کرد: اساتید نقاشیخط باید به هنرجویانشان تاکید کنند نقوشی که دارای هویت نیستند، نمیتوانند جایگاه خاصی را در کنار آثار استادان و هنرمندان ما داشته باشد.
عضو شورای عالی انجمن خوشنویسان ایران اظهار کرد: ما در کلاسها تجربه کردیم برخی هنرجویان صاحب فکر و اراده و فردیت هنری، علاقه مندند در عین پیروی از استاد، کار خود را انجام دهند. ما در روزگاری زندگی میکنیم که باید کاری فراروی زمان و مکان و کاربردها ارائه کنیم. در سیر تحول خوشنویسی میبینیم برای مثال وقتی یک چلیپا در تبریز، یکی در خراسان، یکی در اصفهان و شیراز نوشته میشود، از اصول و قواعدی برخوردارند که در همه جا هنرمند خود را موظف به رعایت آن میداند اما با گذشت زمان شاهد گذر هنرمندان از آن هستیم. در همه هنرها این اتفاق با توجه به حفظ اصالتها افتاد و در هنر خوشنویسی وقتی به دوران میرزا غلامرضا اصفهانی و میرحسین میرسیم، سیاهمشقها را میبینیم که ترکیببندی و فضاسازی آن زیبا است.
در یک صفحه سفید کاغذ، بیشمار نقطه برای خلق اثر خوشنویسی مهیای تلاش یک هنرمند است. این مسیر نیازمند مطالعه است که ما در عالم لحظهها و خالق آن مستغرق شویم.
در بخش دیگری از نشست مجازی، یدالله کابلی اظهار کرد: هنرمند باید هویت خودش را در کارش عرضه کند. این جا تنها هنر نیست و ترکیبی از دانش و خلاقیت نیز است. اگر به گذشته تاریخ خوشنویسی ایران نگاه کنیم، دلیل پیدایش قلمهای متفاوت این بود که ذوق ایرانی تحمل یکجانبه نگری و ملالآوری را به خود نمیداد، در نتیجه از هر خطی، خط تازهای پدید آمد. هنر زمانی هنر است که با نگاهی ژرف و عمیق و با کنکاشی با قوای تخیل و خلاقیت همراه باشد.
کابلی بیان کرد: آیا هنرمندی که خیلی به پوسته پرداخته و به دقت تمام ابعاد، تناسبات، ظرافتها و تراش الماس گونه کلمات و حروف را یاد گرفته، میتواند با آنها فضاسازی و زیبایی را ایجاد کند؟ آن فراگیری و توجه، نباید دست و پای هنرمند را نگه دارد.
وی گفت: هنر دنیایی است که همه میتوانند به آن پناه ببرند و در آن خود را پیدا کنند. دنیای هنر انسان را به ظرافت، زیبایی، مهربانی، لطافت و انس و الفت دعوت میکند. همه مردم تندخو، کجخلق، بداخلاق و بدطینت زمانی میتوانند اصلاح شوند که با هنر آشتی کنند، هنر صلح همه جنگها است.