تاملی بر حال و روز تئاتر معاصر ارامنه در ایران
علیرضا (کاویان) هایل مقدم* – با شادباش آغاز سال ۲۰۲۳ میلادی و میلاد باسعادت پیامآور صلح و مهربانی، حضرت عیسی بن مریم (ع)، به تمام مسیحیان جهان، به ویژه هموطنان ارجمند مسیحی، بیمناسبت ندیدیم به این بهانه، از میان اخبار و گزارشات و مصاحبههای مرتبط با رویدادهای گروههای نمایشی ارامنه در ایران، نیمنگاهی داشته باشیم به پایش وضعیت هنر تئاتر ارامنه در ایران
در گزارش ۱۶ مهرماه سالجاری، روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، از مراسم بزرگداشت چهلمین روز درگذشت هنرمند فقید ارمنی، اهل مراغه، مرحومه لئونی تاشچیان(۱۳۰۵ – ۱۴۰۱)، پیشکسوت تئاتر، نقاشی و طراحی ایران، در محل موزهی اسقف اعظم آرداک مانوکیان(کلیسای مریم مقدس)، یا موزه مردمشناسی ارامنه، قابل دستیابی در پورتال این وزارتخانه، به نقل از سرجیک مارقاریان(سخنگوی مراسم)، اشاره میشود که از این بانوی هنرمند، در سال ۱۳۸۰، به دلیل خدمات فراوان در عرصه هنر و مشارکت در تأسیس مجموعه فرهنگی و ورزشی سیپان(با قدمت ۶۰ ساله)، که در رشتههای تئاتر، سرود، نقاشی، عروسکسازی، رشته های فرهنگی ارمنی و ورزشی، پذیرای بیش از ۲۰۰ هنرمند و کارجوی ارمنی میباشد، از سوی وزارتخانه مزبور، به عنوان یکی از بانوان تأثیرگذار در حوزه هنر، تقدیر و تجلیل به عمل آمد.
برخی از شرکتکنندگان در این مراسم عبارت بودند از: کاظم نظری(مدیر کل هنرهای نمایشی)، سرگئی گریگوریان(رایزن فرهنگی سفارت ارمنستان در تهران)، حسن رونده(مسئول امور استانهای اداره کل هنرهای نمایشی)، گریگور قازاریان(مترجم و پژوهشگر هنر)، احمد جولائی(پژوهشگر هنر)، هیات امنای ارامنه تهران، آلیس شاهمرادیان(مدیر موزهی آرداک مانوکیان) و تنی چند از هنرمندان و پژوهشگران ارمنی و غیرارمنی. همچنین مستند پرتره آن مرحومه، به کارگردانی احمد جولائی، برای حاضرین به نمایش درآمد. و ضمن مرور زندگینامه این چهره بارز تئاتر ارامنه، به نقش آموزشی و تربیتی مگردیچ تاشچیان(پدر هنرمند فقید)، که خود از هنرمندان تئاتر، به سه زبان ارمنی، فارسی و ترکی بوده است، پرداخته شد.
در این گزارش، بنا به اظهارات مدیر کل اداره هنرهای نمایشی، قول حمایت وزارت متبوعه، از گروههای نمایشی ارامنه، در سالنهای اصلی نمایش سراسر کشور و نیز وعده اعزام این گروهها، با توافق صورت گرفته با رایزن فرهنگی سفارت جمهوری ارمنستان، به این کشور و میزبانی متقابل گروههای هنری این همسایه شمالی ایران، در عرصهی تئاتر آمده است:
آندرانیک خچومیان(۱۳۳۴)، مترجم، کارگردان، بازیگر، نویسنده، نمایشنامهنویس، تولیدکننده و تهیهکننده سینما و تئاتر پیشکسوت کشور، طی یک مصاحبه با سایت هنرآنلاین، شناخت عمیقتری از وضعیت هنر نمایش ارامنه و متون نمایشی ارمنی در ایران را به خوانندگان ارائه کرده است. این عضو انجمن نویسندگان کودک و نوجوان و برنده نشان کانتق در سال ۱۳۹۵(نشان اعطایی به مترجمان برتر سال از سوی کانون نویسندگان ارمنستان با همکاری کلیسای اجمیازین مقدس)، در پاسخ به این سوال که چرا ادبیات خاورمیانه هم در این کشورها و هم در سطح کلانتر مهجور مانده، با اشاره به مصاحبه رادیوئی خویش اظهار میدارد: شناساندن متون ارمنی و خاورمیانهای، مستلزم سرمایهگذاری دولتهاست. مترجمان ارمنی در صورت حمایت میتوانند آداب ایرانی را به مردم ارمنستان معرفی کنند، ولی متأسفانه حمایت نمیشوند/ دولت باید چندین مترجم فارسی زبان را در نقاط مختلف دنیا پیدا کند که کتابهای فارسی را به زبانهای مختلف ترجمه کنند و همه این کارها سرمایه میخواهد و بدون حمایتهای دولتی نمیشود کاری از پیش برد.
این عضو چهار دوره هیات مدیره کانون نمایشنامهنویسان ایرانی در خانه تئاتر، با بیش از ۳۶ عنوان ترجمه کتاب از زبان ارمنی به فارسی در طول ۲۰ سال، در کارنامه پربار فرهنگی خود، در جائی دیگر از این گفتگو، در جواب این سوال که عضویت شما در صنف نمایشنامهنویسان تا چه حد در معرفی نمایشنامههایتان موثر بوده، میگوید: تأثیری نداشته و من تنها متون چاپ شدهام را در کانالهای تلگرامی برای دوستانم میفرستم! وی همچنین در بخش دیگری از صحبتهایش، لزوم کمک رسانهها، برای معرفی آثار نمایشی کنشگران فعال ترجمه و تألیف نمایشنامه، چه ایرانی و چه ارمنستانی را گوشزد مینماید و بر این نکته تأکید دارد که: نمیتوان روی درآمد ترجمه حساب کرد، مگر اینکه این نمایشنامهها، جائی اجرا شوند تا به خالق آثار حق تألیف بدهند.
آقای خچومیان، در پاسخ به اینکه در حوزه ترجمه ادبیات نمایشی ارمنستان، چه افراد دیگری را میشناسید؟ میگوید: متأسفانه به غیر از برادرم، واهیک، که دو کتاب از ارمنی به فارسی ترجمه کرده، کس دیگری در زمینه ترجمه نمایشنامه نداریم. البته در مورد رمان و شعر وضعیت بهتر است. قابل ذکر است که هامون و دریا، اثر عباس جهانگیریان، همسر چینی، نوشته رحمت امینی و دو نمایشنامه اسماعیل شفیعی، از ترجمههای فارسی به ارمنی ایشان است.
در شماره ۵۸ فصلنامه فرهنگی پیمان(سال پانزدهم، زمستان ۱۳۹۰)، طی مقالهای، به قلم وارطان داودیان که به تشریح تاریخچه تأسیس و شکلگیری باشگاه فرهنگی ورزشی آرارات، در آستانه هفتاد سالگی پرداخته، در رابطه با فعالیتهای تئاتری ارامنه عضو این باشگاه میخوانیم:
باشگاه فرهنگی – ورزشی آرارات در ۴ جولای ۱۹۴۴ میلادی، مصادف با ۱۳ تیر ۱۳۲۳ شمسی، با همت ۱۲۲ تن از جوانان ارمنی(اعضای موسس) در تهران تأسیس شد. در شرایط اجنماعی آن دوران، به صحنه بردن و اجرای موسیقی فولکلوریک، رسیتال و کنسرتهای موسیقی کلاسیک، اجراهای گروه کر، اجرای نمایشنامههای اخلاقی و برنامههای متنوع فرهنگی و ادبی، در حفظ و تقویت روحیهی جامعه، که متأثر از وقایع سیاسی پس از جنگ بود، بسیار موثر افتاد… کلیه فعالیتهای باشگاه، در دو مرکز جداگانه صورت میپذیرد که عبارتند از: ۱- کانون فعالیتهای هنری واقع در خیابان جمهوری اسلامی، کوچهی نوبهار، ۲- ورزشگاه آرارات در منطقهی ونک. تا ۱۳۳۲ که باشگاه، ساختمان مرکزی واقع در خیابان نادری(جمهوری اسلامی فعلی) را اجاره و سپس خریداری کرد، با اجاره اتاقهائی در خیابانهای حافظ و قوام السلطنه(سی تیر کنونی) به کار خود ادامه میداد. این مرکز، از ۱۳۳۲ تا زمان انتشار مقاله(۱۳۹۰)، کانون فعالیتهای هنری بوده و دارای تالار نمایشی موسوم به کومیتاس، برای برگزاری برنامههای فرهنگی – هنری به گنجایش ۴۴۰ تماشاگر، و تالاری کوچک به نام هاکوپ کاراپنتس، کتابخانه، بایگانی اسناد و بخش اداری است.
گاهشمار زیر، به قلم ژیلبرت مشکنبریانس، در شماره ۳۸ فصلنامه پیمان(سال دهم، زمستان ۱۳۸۵)، به زیبایی حضور ارمنیان ایرانی در حوزه تئاتر را توضیح داده است:
– ۱۸۷۹م (۱۲۵۸ش): اجرای نخستین نمایش ارامنه تبریز در محله غله، به همت کشیش مسروپ پاپازیان(مدیر مدرسه ارمنیان تبریز)
– ۱۸۸۱م (۱۲۶۰ش): تأسیس نخستین گروه نمایش ارامنه در تهران، با اجراهایی در منازل، از این سال تا ۱۸۸۳م (۱۲۶۳ش). هوسپ تادئوسیان، با دو نمایش اوستا پطروس و شوشانیک و دو درام، از جمله کسانی بود که در این سالها در منزلش اجرا داشت.
– ۱۸۸۴م (۱۲۶۳ش): احداث تالار بزرگ مدرسه ارامنه، واقع در دروازه قزوین تهران و رونق هنر نمایش در بین ارمنیان تهران
– ۱۸۸۸م
(۱۲۶۷ش): تأسیس انجمن دوستداران تئاتر تهران، به همت هارطون ماردیروسیان که ریاست هیات مدیره آن را نیز بر عهده گرفت.
– ۱۸۸۶م (۱۲۶۵ش): تأسیس اولین گروه نمایش ارامنه اصفهان، با اجرای: انجیر چخو، به همت بگلر آقایان، در منزلی متعلق به کلیسای وانک
– ۱۸۹۰م (۱۲۶۹ش): ممنوعیت فعالیتهای نمایشی کلیه گروههای ارمنی اصفهان، به دستور اسقف یسایی آسدوازادوریان (خلیفهی وقت ارامنه) به مدت ۷ سال
– ۱۸۹۹م (۱۲۷۸ش): تأسیس انجمن دوستداران تئاتر در اصفهان و موافقت جاثلیق مگردیچ خریمیان، با ایفای نقش توسط بانوان در صورت عدم مغایرت با شریعت، در پاسخ به استفتاء اسقف جلفای اصفهان، مقاکیا درونیان و اجرای:بهبو، اژر گابریل سوندوکیان، نخستین نمایش اجراشده با حضور زنان در صحنه بعد از این تاریخ
– ۱۹۰۰م (۱۲۷۹ش): تأسیس انجمن دوستداران تئاتر در دو محله بزرگ ارمنینشین تبریز
– ۱۹۰۴م (۱۲۸۳ش): احداث تالار و سن نمایش در شهر خوی آذربایجانغربی
– ۱۹۰۹م (۱۲۸۸ش): تشکیل گروه دوستداران تئاتر، متشکل از تبریزیان ارمنی و غیرارمنی جهت اجرای تئاترهایی به زبان فارسی
– ۱۹۱۰م (۱۲۸۹ش): اجرای نمایش با حضور هنرمندان، به نام ارمنستانی و قفقازی همچون آبلیان، آرمنیان، مانوئلیان، سیرانوش و… در تهران
– ۱۹۱۳م (۱۲۹۲ش): بزرگداشت بیست و پنجمین سالگرد تأسیس گروه نمایش، در محله جلفای اصفهان و توسعه مراودات هنرمندان قفقازی به این محله ارمنینشین
– ۱۹۱۴-۱۹۱۵م (۱۲۹۳-۱۲۹۴ش): احداث تالار پانصد نفری تئاتر آرامیان، در محله غله ارامنه تبریز، با حدود سه دهه فعالیت.
– ۱۹۱۶م (۱۲۹۵ش) به بعد: دعوت از گروهای تئاتری غیر ارمنی، برای استفاده از تالار آرامیان(برخی از هنرمندانی که در این سالها در شکلگیری نمایش ارمنیان ایران نقش مهمی داشتند برای نمونه عبارت بودند از: آرامائیس آقامالیان، یپراد بارویان، یلنا آودیسیان، مگردیچ تاشچیان و… از آذربایجان ایران و مانوئل ماروتیان، از ایروان بودند. در همین سال زوج هنرمند(وارتو و آرتو طریان) که از دو سال قبل فعالیت رسمی خود را آغاز کرده بودند، روی صحنههای نمایش تهران ظاهر شدند. استودیو دراماتیک، که آرتو آن را اداره میکرد، در دهه ۲۰ میلادی، جایگاه ویژهای در میان جوانان تهرانی داشت. ظاهرا، وارتو، با کارگردانی نمایش تهدید را بتوان نخستین بانوی کارگردان تئاتر در ایران نامید.
– ۱۹۳۰م (۱۳۰۹ش): تشکیل گروه نمایشی انجمن هنرپیشههای ارمنی، در جلفای اصفهان و اجرای نمایشهائی از قبیل: جنگ ملیکها، کاج نازار، لیلی و مجنون، ناموس، شیرین و فرهاد و سایات نوا با هنرمندی گریگوریس نازلومیان، آرمن مگردومیان، تیگران آبگاریان و …(اجرای شانزده نمایش، به همراه اپرای آنوش، برای نخستین بار در این سال در اصفهان).
– ۱۹۳۵م (۱۳۱۴ش): حضور مگردیچ تاشچیان، در جلفا و اقدام به مرمت تالار مدرسه مرکزی ارامنه برای اجراهایی با همکاری آروس تاشچیان و آرتوش میناسیان و سایرین.
– ۱۹۴۶م (۱۳۲۵ش): اجرای نمایشهای عروسی کدخدا احمد، آرشین مالالان، خونبهای ایران، برای فارسیزبانان توسط آرمن مگردومیان. همچنین در این سال و سال قبل از آن، اجرا برای کودک و نوجوان، مورد توجه واقع شد و گروههایی همچون گروه تئاتر کودکان به سرپرستی ر.آتایان و ن.آقاسیان یا تئاتر کاخ کودکان، به سرپرستی سروریان، اقدام به تولید نمایش، برای این رده سنی در جامعه ارامنه کردند.
در حال حاضر، تلاش برای کسب اطلاعات دستهبندی شدهای همچون: تشکلهای نمایشی مسیحیان در کشور(مثلا گروههای ثبت شده تئاتری ارامنه در سامانه ثبت وزارت ارشاد و یا دیگر بانکهای داده)، منجر به اطلاعات ارزشمندی نمیشود. از طریق هنرمندان مستقل ارمنی در ایران هم که به همت شورای خلیفهگری ارامنهی تهران، با تنی چند از آنان پیش از تهیه این گزارش، ارتباط حاصل شد تا زمینهی گفتگو با افراد مطلع(خصوصا در بدنهی تئاتر ارمنستان با پیشینهی قوی در هنر نمایش و تأثیرگذاری انکارناپذیر تاریخی بر تئاتر ایران طی دو سده گذشته)، را فراهم سازند، متأسفانه راه به جائی برده نشد!
به نظر میرسد هموطنان هنرمند مسیحی امروز، برای احیای دوران درخشان تئاتر خود و ایران، همچون دهههایی که ذکر آن پیشتر به تفصیل آمد، نیاز به مشارکتی متعهدانهتر و سازماندهی شدهتر دارند. کسانی که به حق بر گردن تئاتر ایران و توسعه آن طی قریب به ۱۵۰ سال گذشته، حق بسیاری دارند.
* کارشناس ارشد تئاتر – نویسنده، مترجم، نمایشنامهنویس، صداپیشه و پژوهشگر هنرهای نمایشی