● محل تـولد: تبـریز
زندگینامه، آثـار و سوابق هنری
وی مترجم و نویسنده، مدرس دانشگاه و داور عکس و بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۸۴، با عنوان کارشناس امور فرهنگی است. عضویت در انجمن صنفی عکاسان مطبوعات، هیات امنای موزه عکسخانه شهر، هیات موسس و مدیر مسئول انجمن عکاسی ایرانشهر، هیات مؤسس انجمن ملی عکاسی ایران از فعالیتهای او هستند. استاد اسماعیل عباسی، دانشآموخته رشته مترجمی زبان انگلیسی از دانشکده ادبیات و نیز حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه تهران است. او همچنین دورههای آموزشی بسیاری را در لوور کمبریج، دوره نشر (یونسکو، ژاپن)، دوره ویرایش و انتشارات (دانش نو، تهران) ودوره نشر کتاب (هند) گذرانده است. ویراستاری و گرافیست انتشارات، مترجمی، صفحهآرایی، گزارشگری، مدیر مسئولی نشریات و البته تدریس در دانشگاههای کشور در کنار عکاسی از دیگر فعالیتهای او به شمار میآیند. ایشان داوری دهها جشنواره و مسابقههای داخلی عکس را نیز بر عهده داشته و بنیانگذار و دبیر جشنواره عکس کودک کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بوده است. برخی کتابهایی که توسط وی نیز تالیف شدهاند عبارتند از: آبی که مینوشیم، بیست سال تئاتر کودک، فرهنگ عکاسی و گنجینه موزه عکسخانه شهر. استاد اسماعیل عباسی، نویسنده و محقق برنامههای تلویزیونی مانند سریالهای سرخپوستان امریکا (۱۳۵۸)، سیاهپوستان امریکا (۱۳۵۹)، کارگران شورهزار (۱۳۵۹)، جمعه خونین (۱۳۵۹)، جنگ آینه، تبعیض نژادی و… بوده است. علاوه بر اینها، عکاسی فیلمهای عروسکی انیمیشن، ساخته عبدالله علیمراد، فیلم عروسکی انیمیشن، ساخته فرخنده ترابی و عکاسی نمایشهای کودکان را به عهده داشته است. این هنرمند عکاس، جوایز متعددی را کسب کرده و در طول سال های فعالیت خود، نمایشگاههای بسیاری از عکسهایش برپا کرده است.
وظیفه عکاس ایجاد جرقه فکر کردن در مردم است
اسماعیل عباسی، داور اولین جشنواره فیلم و عکس سلامت در سال ۱۳۹۴ در بخش عکس، با اشاره به داوری های انجام شده در این جشنواره، گفت: هر چیزی را باید بر اساس بدنه، عوامل تشکیل هنده و شرایط فرهنگی تاریخی آن سنجید، اینکه انتظار معجزه در شروع یک حرکت داشته باشیم خیلی زیاد است. عباسی خاطر نشان کرد: تداوم و ارتباط بیشتر با عکاسان و مردم در نتیجه این جشنواره باعث شروع یک حرکت اجتماعی خواهد شد.مولف دایرهالمعارف عکاسی ایران، با اشاره به تاثیرات جشنواره های عکس، بیان کرد: انتظار نداریم که مردم با دیدن یک عکس به کلی رفتارشان در حوزه سلامت عوض شود، بلکه انتطار می رود که بعد از نگاه کردن به عکس و گذشت زمان، به موضوع نگاهی دوباره کند و به مسائل محیطی خود توجه نماید که یکی از مقوله ها باید سلامت باشد. این داور اولین دوره جشنواره عکس سلامت گفت: عکاسان نیز وظیفه دارند با عکس های خود در دیگران جرقه ایجاد نمایند و این جرقه باید خود را در کتاب، جشنواره و مکان های دیگر نشان دهد که به این وسیله می توان سلامت را وارد جامعه کرد. وی با بیان این مطلب که دغدغه های هر فرد را نمی توان با اجبار ساخت؛ افزود: باید با تلنگر در افراد دغدغه ایجاد کرد و اینکه عکاس در ابتدا، عکس را برای جشنواره بگیرد می تواند این دید را ایجاد کند که در مراحل دیگر آن را ادامه دهد و در نهایت تعدادی از شرکت کننده ها این به عنوان دغدغه اصلی شان تبدیل شود. اسماعیل عباسی تاکید کرد: در کنار به نمایش درآمدن این عکس ها در نمایشگاه ها، کتاب ها و سایت های اینترنی باید آن ها را در شهرهای مختلف چرخاند و به دید عموم مردم گذاشت.
گوشیهای هوشمند عکاسی را متحول کرد / فواید و آفات عکاسی موبایلی
اسماعیل عباسی، مدرس دانشگاه درباره عکاسیموبایلی گفت: قدیم درباره کادربندی، نورسنجی و … دقت بسیاری میشد، چون نگاتیو محدودیت میآورد اما اکنون این توجهها به بعد از عکاسی موکول شده است. وی گفت: تکنولوژی بر فرهنگ تأثیر میگذارد، یعنی ابزاری که تولید میشود و تحولات تکنولوژیک، مسیر زندگی را تغییر میدهد یا به شکلهای دیگری در میآورد. او ادامه داد: مثلاً اگر به گوشیهای همراهی که دوربین دارند توجه کنیم، عکاسی را زیر و رو کرده است. اگر چه پدیده دیجیتال هم که پیشدرآمد این دوربینها بود، به قول “درک کالستر” یک زلزله هشت ریشتری در زمینه عکاسی به وجود آورد و نحوه برخورد ما با پدیده عکاسی را متحول کرد. این عکاس پیشکسوت افزود: ما وقتی گوشی هوشمند میخریم، بدون اینکه بخواهیم یک دوربین هم در اختیارمان قرار میگیرد؛ حال اگر به عکاسی علاقه داشته باشیم که جنبه مثبت قضیه است و اگر هم علاقهای نداشته باشیم، ناخودآگاه هدایت شده و وارد بحث عکاسی میشویم. این همان تأثیر تکنولوژی بر فرهنگ عکاسی است. این موضوع در سادهترین چیزها دیده میشود، یعنی ممکن است از غذا عکس بگیریم و آن را به دوستانمان نشان دهیم. در صورتی که قبل از ظهور گوشیهای هوشمند، چنین فرهنگی نداشتیم. استاد اسماعیل عباسی، اشاره به برخی آفات عکاسی موبایلی اظهار داشت: موضوع دیگری که این دوربینها تحمیل کرده، تغییر برخورد مردم در مواجهه با برخی حوادث است. قدیم اگر کسی کمک نیاز داشت، مردم به یاری او میشتافتند، اما طی چند سال اخیر دیده شده که به جای کمک، به عکسبرداری و فیلمبرداری از آن اتفاق میپردازند. همچنین، قدیم درباره کادربندی، نورسنجی و … دقت بسیاری میشد، چون نگاتیو محدودیت میآورد اما اکنون این توجهها به بعد از عکاسی موکول شده است. یعنی بلافاصله عکس ثبت میشود و سپس نور و کادر و … ویرایش میشود.
وی خاطرنشان کرد: البته عکاسی با موبایل تأثیر مثبت هم دارد، یعنی اگر قبلاً تهیه عکس خبری و اطلاعرسانی مختص آژانسهای عکس و خبرگزاریها بود، اما اکنون این محدودیت وجود ندارد. یا مثلاً برخی اماکن یا جلساتی هست که خبرنگار و عکاس در آن اجازه حضور ندارد و ثبت واقعه صرفاً توسط دوربین گوشی تلفن انجام میشود. به عنوان نمونه، عکسهای دستگیری معمر قذافی یا اعدام صدام چنین داستانی دارد. وی تأکید کرد: فوریت و زودرس بودن حاصل کار اگرچه در خیلی از موارد منافعی هم دارد، اما آن شخصی که دوربین موبایل در دست دارد، باید حوصله به خرج دهد و باری به هر جهت عکس نگیرد، چون از نظر کیفی بر عکاسی اثر میگذارد.
منبع: سایت هنرآنلاین
دلیل حساسیت روی عکاسی در خیابان چیست؟
اسماعیل عباسی، عکاس و استاد دانشگاه گفت: کسی که بخواهد جاسوسی کند و اطلاعات بهدست آورد، ابزارش را دارد. اینکه بخواهیم هر فرد دوربین به دستی را کنار بزنیم، ثبت تاریخ و اسنادمان را کند میکنیم و عقب خواهیم انداخت. اسماعیل عباسی، در باره اهمیت حضور عکاسان خیابانی در شهر و ثبت زندگی اجتماعی مردم، اظهار کرد: وقتی از طریق ماهواره حتی میتوان شمارهی پلاک ماشینها را خواند، این حساسیتی که دربارهی عکاسان در فضاهای عمومی وجود دارد، غلط و بیجا مینماید. مدیریتی که مسؤول این کار است باید به حل شدن این مشکل بیندیشد.
او ادامه داد: متأسفانه در کشور ما، یک نهاد مشخص و معین تصمیمگیرنده وجود ندارد. در خیابان تا دوربین درمیآوری، چند نفر بیربط و ذیربط میگویند عکاسی نکن. یکبار که در ناجا تدریس داشتم و این موضوع را با یکی از مسؤولان در میان گذاشتم. آنها به من پیشنهاد دادند که چیزی تدوین و پیگیری شود که بتوانیم یک راه حل قانونی پیدا کنیم. اگر یک نهاد پاسخگو باشد، این کار شدنی است، اما متأسفانه چنین نیست. حتی شاهد بودهام افراد عادی هم گاهی دخالت میکنند. اینها باید آموزش داده شود و مردم در تلویزیون و روزنامهها با قوانین عکاسی در محیط بیرون آشنا شوند. عباسی بیان کرد: در بسیاری از کشورها این موارد تعریف شده است. شما در خیابان میتوانید از هر چیزی که در معرض دید همه است عکس بگیرید. وقتی این تعریف ارائه میشود کسی نمیتواند مانعتراشی کند. باید نهادی که مسؤولیت این امر را برعهده میگیرد واقعا مسؤول باشد و پشت عکاس بایستد. در حال حاضر قانونی در این زمینه مطرح نشده است. حتی اگر قانونی هم باشد، ممکن است با مشکلاتی مواجه باشیم. یک مثال برایتان میزنم؛ وزارت ارشاد مسؤول برگزاری کنسرت است، آیا اگر مشکلی پیش بیاید، وزارت ارشاد میتواند پشت هنرمند بایستد؟ نمیتواند. پس اگر قانونی هم باشد و نهادش هم متخصص باشد، تا وقتی آن فرهنگ جا نیفتد با مشکل مواجه خواهیم بود.
این مدرس دانشگاه در ادامه، به تفاوت نگاه یک عکاس خبری و مردم عادی در مواجهه با یک رویداد اشاره کرد و گفت: تفاوت عکاس خبری با خبرنگار – شهروند این است که عکاس خبری مسؤولیتی تعریفشده دارد، او به یک سیستم وابسته است و با توجه به حرفهاش، با اخلاق روزنامهنگاری آشناست و میداند که هر نوع برخوردی از نظر اخلاق روزنامهنگاری باید درست باشد. شهروند – خبرنگار با چنین چیزی آشنا نیست. فکر میکند همهچیز را میشود تولید و منتشر کرد، ولی حضور خبرنگار – شهروند یک حسن دارد. خبرنگار تا بخواهد خودش را از جایی به جایی برساند، خبرنگار – شهروند بهدلیل حضور در محل حادثه، زودتر خبر و عکس را میگیرد و میفرستد. او افزود: اگر متوجه این تفاوتها باشیم و بدانیم تولید خبرنگار – شهروند با تولید عکاس خبری فرق دارد، در برخورد با این دو مقوله مشکل ایجاد نخواهد شد. ما خیلی وقتها اشتباه میکنیم و فکر میکنیم از تولید یک شخص عادی انتظار تولید خبرنگار حرفهای را باید داشت و حتما اصولش هم رعایت شده است.
تنها منبع فارسی فتوژورنالیسم در ایران یک کتاب دوجلدی است!
او در بخش دیگری از سخنانش، به وضعیت فتوژورنالیسم در ایران اشاره و اظهار کرد: در یک دورهای واقعا نمیشد با تعاریفی که برای فتوژورنالیسم در دنیا قائل هستیم و با آنچه در ایران اتفاق میافتد، تطابقی دید. تا این اواخر، فتوژورنالیسم را عکاسی خبری میدانستیم، در حالی که عکاسی خبری زیرشاخهای از فتوژورنالیسم است. درباره ریزهکاریها، آگاهی چندانی وجود نداشت. خوشبختانه افراد تحصیلکرده از طریق کتاب، آموزش، اینترنت و … حرکتهایی را آغاز کردهاند. از جمله اینکه به بحث حقوق عکاس بها میدهند. زمانی اگر معترض میشدید، میگفتند ما با چاپ عکس شما باعث تبلیغتان هم شدهایم! الان خوشبختانه اتفاقات در مسیر درست افتاده، البته برای رسیدن به شرایط مطلوب، راه زیادی در پیش داریم. مثلا باور کردن اینکه خبرنگار، عکاس و خبرگزاری بیطرفی خود را حفظ کند. وی ادامه داد: حرکت در این زمینه کند بوده است. علت آن نیز این است که به آموزش فتوژورنالیسم در دانشگاههای ایران آنچنان بها داده نمیشود. عکاسی که تحت عنوان فتوژورنالیست فعالیت میکند، کجا آموزش میبیند؟ یا دانشجوی عکاسی است که چون روزنامهنگاری نمیخواند با اصول روزنامهنگاری چندان آشنا نمیشود، یا دانشجوی روزنامهنگاری است که عکاسی را جدی نمیآموزد. بیشتر سردبیران هم توانایی هدایت فتوژورنالیستها را ندارند. در نتیجه فتوژورنالیست این وسط گیر میکند. پیش از این هم گفتهام که باید فکری به حال این قضیه شود. ما در رشتهی روزنامهنگاری چقدر عکاسی یاد میگیریم، یا در رشتهی عکاسی چقدر به عکاس روزنامهنگاری یاد میدهیم؟ به دانشجوی عکاسی دو واحد عکاسی خبری آموزش میدهند و تمام میشود. باید به این قضیه توجه جدی شود.
این عکاس به راهکار این موضوع اشاره کرد و گفت: یکسری واحدهای درسی، بخصوص کارهای عملی را باید به درسهایمان اضافه کنیم. کسانی که تجربه عملی دارند و کسانی که به بحثهای تئوریک مسلط هستند، باید بیشتر با این بچهها کار کنند. منابع آموزشی هم که به شدت کم داریم. استاد اسماعیل عباسی، به منابع فارسی فتوژورنالیسم اشاره و اظهار کرد: تأسفآور است که تنها منبع فتوژورنالیسم در ایران، همان دو جلد کتابی است که من کار کردهام و این باعث خوشحالی من نیست. متأسفانه در زمینههای دیگر عکاسی هم همینطور. منابع انگلیسی زیاد داریم. اگر به طریقی دانشجویان از نظر زبان تقویت شوند و به این منابع دسترسی داشته باشند و بتوانند از آن استفاده کنند، خیلی برایشان مفیدتر خواهد بود.
او ادامه داد: وقتی در هر موردی صحبت میکنیم، درمییابیم مشکلات زنجیروار به هم متصل است. از یک طرف باید ناشر خوبی وجود داشته باشد، نویسنده و مترجمی کارآمد باشد و دانشگاهی که بفهمد این کتاب مفید است. باید مدرس خوب داشته باشیم، عکاسی که از نظر مالی تأمین شود، سردبیری که تفاوتها را دریابد، یعنی کل سیستم روزنامهنگاری و آموزش باید درست عمل کند.
عباسی در پایان، به موضوع گشایش نیافتن موزهای برای عکس در ایران اشاره و اضافه کرد: لزوم وجود این موزه آنچنان بدیهی است که حتی به سوال کردن نمیرسد، اما اینکه موزهای راه بیفتد و درست عمل نکند، میشود موزهی هنرهای معاصر. موزه باید درست تعریف شود و نهادهایی که باید پشت آن بایستند، حضور داشته باشند. ولی متأسفانه ما همیشه گرفتار این هستیم که همهچیز دولتی باشد و دولت پشت قضایا باشد. دولتمردان هم معمولا به اینطور چیزها، اگر به فرض هم اشراف داشته باشند، رغبت و علاقهای نشان نمیدهند. سیستمهای دولتی در اینگونه موارد همیشه ناموفق بودهاند.
منبع: خبرگزاری ایسنا
دستکاری عکس، خدشه به باور ۱۸۰ ساله حقیقت گویی عکاسی است
اسماعیل عباسی، با برشمردن بخشهایی از منشور اخلاق روزنامهنگاری به بحث اخلاق در کار حرفهای عکاسان خبری اشاره کرد و اهمیت آن را تا جایی دانست که گاهی آنها را در بربار وجدان خود قرار میدهد. او همچنین گفت که دستکاری در عکس بزرگترین لطمه را به اعتبار عکاسی میزند. به گزارش روابط عمومی انجمن عکاسان ایران، پنجمین روز برگزاری «ده روز با عکاسان» با سخنرانی اسماعیل عباسی، عکاسی پیشکسوت و پانل «ادیتوریال عکس» عصر پنج شنبه، ۲۶ دی ماه ۱۳۹۳، در خانه هنرمندان برگزار شد. در ابتدای این مراسم کاووس صادقلو، رئیس هیات مدیره انجمن مطبوعات ایران از حاضران خواست به احترام سالروز فوت بهمن جلالی، یاد حسین پرتوی و کاوه گلستان یک دقیقه بایستند و سکوت کنند. پس از آن اسماعیل عباسی در مورد: اخلاق در عکاسی به خصوص عکاسی مطبوعاتی صحبت کرد. وی گفت: اخلاق یکسری اصول و قوانینی است که برخ لاف قانون، به صورت مکتوب تدوین نشده است و به تصمیم گیریهای افراد در شرایط خاص برمیگردد. در حرفه ما افراد، باید کاملا حرفهای باشند. بخش دوم کار ما به اخلاق مربوط است که افراد باید تصمیم بگیرند در موقعیتهای حساس چه تصمیمی بگیرند. گاهی حل کردن این مسئله، بیشتر از خود عکاسی، عکاس را درگیر میکند و مسائل اخلاقی گاهی عکاس را در برابر وجدان خود قرار میدهد. او افزود: یک جامعه دموکراتیک برای تصمیمگیری به اطلاعات درست نیاز دارد و عکاس و خبرنگار این اطلاعات را در اختیار جامعه قرار میدهند مثل وقتی که میخواهیم رای دهیم و این اطلاعات از طریق عکاس و خبرنگار به جامعه منتقل میشود.
عباسی سپس به منشور اخلاق روزنامهنگاران اشاره کرد و افزود: اصل اول این منشور میگوید حق مردم است که به اطلاعات حقیقی دست پیدا کنند و اصل دوم میگوید بارزترین وطیفه روزنامهنگار این است که مطالب کافی در اختیار مردم قرار گیرد تا آنها به تصویری جامع از جهان دست پیدا کنند. به همین دلیل است که هر نوع بزرگ نمایی یا کوچک نمایی از خبر ممنوع است و تحریف عمدی هیچگاه قابل قبول نیست. حتی دادن بار مفهومی به گزارشها ممنوع است.
او با بیان اینکه بحث اخلاق در فتوژورنالیسم و عکاسی مستند، بسیار پررنگ است، عنوان کرد: حکم کردن به خوب بودن چیزی به معنای ارزشگذاری است و با این کار وارد تقسیم بندی خیر و شر شدهایم. اخلاق، قانون نیست و جز نکوهش و نکوداشت نمیتواند کاری انجام دهد، ضمانت اجرایی هم ندارد. وظیفه روزنامه نگار جستجوی واقعیتها و انعکاس درست رخدادهاست و کار عکاس ثبت حقیقت بدون دخل و تصرف در ارزشگذاری است.
این عکاس در ادامه درباره بلاتکلیفی برخی از عکاساخان خبری گفت: نکتهای که در مورد عکاسان خبری وجود دارد، این است که تکلیفشان با خودشان مشخص نیست و نمیدانند عکاس خبری هستند یا عکاس هنری. منظورم قضاوت در مورد هیچکدام از این دو شاخه نیست اما هریک از آنها وظیف مشخصی دارند و اختلاط این دو گرفتاریهایی را ایجاد میکند. برخی عکاسان خبری فکر میکنند عکاس هنری هستند درحالی که در کار خبری، وارد کردن هنر درست نیست.
او در مورد واردکردن هنر در عکاسی خبری به ذکر مثالی پرداخت: عکسی از زلزله یا سیل پاکستان دیدم. عکاس با دوربین سوپر واید از پایین و در کنار جنازه، آسمان آبی و ابرهای پنبه ای را ارائه کرده بود اما این عکس نه جنبه خبری داشت و نه فضای حزن و درد را نشان میداد بلکه با دیدن عکس، بیشتر شیفته فضا میشدید. این عکاس میتواند جای دیگری کار هنری کند. استاد عباسی، سپس در مورد یکی دیگر از دغدغههای عکاسان خبری چنین توضیح داد: این موضوع که آیا عناصر مزاحم را باید از عکس حذف کرد یا صحنههای هولناک را باید منتشر کرد از دغدغههای روزمره عکاسان است. این مسئله البته منوط به عکاسان نیست و همه مشاغل دیگر هم با آن روبرو هستند مثلا رشته من در دانشگاه حقوق بود. در آن دوران فکر میکردم اگر موکلی به من مراجعه کند و متوجه شوم، قاتل است باید از او دفاع کنم یا نه؟ همین مسئله باعث شد رشته حقوق و علوم سیاسی را کنار بگذارم اما این نشان میدهد رشتههای دیگر نیز درگیر چنین مسائلی هستند.
به گفته عباسی کمبود وقت و کار زیاد، امکان قضاوت عکاسان و خبرنگاران در مسائل اخلاقی را کم میکند و به همین دلیل بهتر است آنها قبلا در مورد برخی از مسائل اخلاقی حساس، موضع خود را روشن کرده باشند. او سپس در مورد اینکه عکاسان هنگام مواجه با یک مسئله اخلاقی باید به وطیفه انسانی خود عمل کنند یا به ثبت لحظات بپردازند، مثالی زد: در تظاهرات جنبشهای مدنی به رهبری مارتین لوترکینگ، پلیسی درحال زدن یک مرد بود و عکاس به سراغ آن مرد رفت تا او را نجات دهد. لوترکینگ آن موقع به عکاس گفت تو کار انسانی خوبی کرد ولی تاریخ را به عقب بردی.
او افزود: این مسئله چنان حاد است که خیلی از عکاسان بعد از مدتی دچار آسیبهای روحی و روانی میشوند و موسساتی برای درمان آنها تاسیس شده است. نمونه این موضوع را میتوان در مورد کوین کارتر یافت. عکس او از کرکسی که بالای سر یک کودک گرسنه ایستاده تا جان دهد، بسیار معروف شد. در این مورد کمی افسانه سرایی نیز شده است چون مسئله به آن حدی که گفته شد، نبود چون عکاس میتوانست عکسش را بگیرد و بچه را به جایی ببرد که به او غذا بدهند. او اقرار کرده بود که منتظر مانده تا کرکس بالهایش را باز کند و گفته اینجاست که اشتباه کرده است. هرچند او برنده جایزه پولیتزر شد اما به دلیل انتقادهای زیادی که شد، نهایتا خودکشی کرد. عباسی همچنین گفت یکی دیگر از چالشهای عکاسان خبری این است که تصاویری مانند صحنههای خودکشی، اعدام یا خشونت را منتشر کنند یا نه. به اعتقاد او فضای مجازی در مقایسه با روزنامه این مزیت را دارد که در صورت انتشار چنین عکسهایی، اخطاری به بیننده بدهد تا او متوجه شود. عباسی در مورد یکی از نظریاتی که در این مورد وجود دارد، گفت: عدهای میگویند برای قضاوت برای چاپ چنین عکسهایی، باید به این موضوع توجه کرد که خیر انتشار آن آثار فردی است یا گروهی و اگر سودمندی جامعه در چاپ آن وجود دارد، انتشار عکس اشکالی ندارد.
او در بخش دیگری از صحبتهایش در مورد دستکاریهایی که در عکسها صورت میگیرد، سخن گفت و به این مسئله اشاره کرد که جایزه ورلدپرس فتو به عنوان یکی از معتبرترین جایزههای عکاسی جهان قانونی دارد که دستکاری در عکس جایز نیست.
عباسی، در مورد تبعات دستکاری در عکس گفت: لطمه اساسی دستکاری عکس نه به موضوع بلکه به باور ۱۸۰ سالهای است که در مورد حقیقت گویی عکاسی وجود دارد و دستکاری به عکس، بزرگترین لطمه را به اعتبار عکاسی میزند و مردم به مرور با دیدن یک عکس میگویند فتوشاپی است.
سوابق تحصیلی
۱۳۴۸ – کارشناسی رشته مترجمی زبان انگلیسی از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران
۱۳۵۵ – کارشناسی دانش آموخته رشته حقوق و علوم سیاسی از دانشگاه تهران
دورههای آموزشی
۱۹۷۴ – ۱۳۵۳ – لوور کمبریج
۱۹۷۷ – ۱۳۵۶ – دوره نشر – یونسکو – ژاپن
۱۹۷۸ – ۱۳۵۷ – دوره ویرایش و انتشارات – دانش نو – تهران
۱۹۷۹ – ۱۳۵۸ – دوره نشر کتاب – هند
فعالیتها
۱۳۸۴ – بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با عنوان کارشناس امور فرهنگی
۱۳۸۵ – عضو هیئت امنای موزه عکسخانه شهر – تاکنون
۱۳۹۳ – عضو کارگروه واژه گزینی عکاسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی – تاکنون
۱۳۹۴ – عضو افتخاری انجمن عکاسان تبلیغاتی و صنعتی ایران – ناکنون
– عضو هیئت موسس و مدیر مسئول انجمن عکاسی ایرانشهر – تاکنون
– عضو هیئت مؤسس و هیئت مدیره (تا سال ۱۳۸۹) و عضو دائم انجمن عکاسان ایران
– عضو انجمن صنفی عکاسان مطبوعات – تاکنون
سوابق کاری
۱۳۵۰ – ۱۳۵۳ – ویراستار و گرافیست انتشارات بابک
۱۳۵۳ – ۱۳۵۵ – مترجم و ویراستار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
۱۳۵۵ – ۱۳۵۸ – عکاس و گزارشگر فصلنامه Newsletter خبرنامه یونسکو، ژاپن
۱۳۵۵ – ۱۳۵۷ – مسئول صفحهآرایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
۱۳۵۷ – ۱۳۵۹ – سرویراستار شرکت چاپ و نشر دانش نو – وابسته به شرکت تایم لایف
۱۳۶۳ – ۱۳۶۹ – گرافیست، عکاس و خبرنگار ویژه ماهنامه دانشمند
۱۳۶۳ – ۱۳۷۰ – سردبیر فصلنامه کاوش
۱۳۷۰ – عکاس و خبرنگار فصلنامه کاوش
۱۳۷۲ – ۱۳۷۶ – سردبیر ماهنامه عکس
۱۳۷۷ – ۱۳۷۹ – مدیر مسئول و عضو شورای سردبیری فصلنامه عکسنامه
۱۳۸۱ – ۱۳۸۷ – سردبیر ماهنامه دوربین عکاسی
سوابق تدریس
– مدرس مرکز آموزش همشهری
۱۳۷۰ – ۱۳۸۰ – مدرس دانشگاه آزاد اسلامی
۱۳۷۶ – عضو شورای گروه عکاسی و شورای پایاننامه دانشگاه آزاد اسلامی
۱۳۷۶ – مدرس دفتر مطالعات و توسعه رسانهها – تاکنون
۱۳۷۹ – ۱۳۸۱ – مدرس دانشگاه شاهد
۱۳۸۶ – مدرس دانشگاه هنر
۱۳۸۷ – ۱۳۸۹ – مدرس دانشکده خبر
۱۳۹۲ – مدرس دانشگاه علامه طباطبایی – دانشکده ارتباطات
سوابق داوری
۱۳۸۱ – ۱۳۸۴ – بنیانگذار و دبیر جشنواره عکس کودک – کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان – دورههای اول تا چهارم و دوره هفتم در سال ۱۳۹۱
۱۳۸۳ – عضو شورای سیاستگذاری و داور نهمین دوسالانه عکس ایران – موزه هنرهای معاصر تهران
۱۳۸۵ – عضو شورای سیاستگذاری دهمین دوسالانه عکس ایران – موزه هنرهای معاصر تهران
۱۳۸۷ – عضو شورای سیاستگذاری و دبیر یازدهمین دوسالانه عکس ایران – موزه هنرهای معاصر تهران
۱۳۹۰ – عضو شورای سیاستگذاری و دبیر دوازدهمین دوسالانه عکس ایران – موزه هنرهای معاصر تهران
۱۳۹۳ – عضو شورای سیاستگذاری و دبیر سیزدهمین دوسالانه عکس ایران – موزه هنرهای معاصر تهران
کتابها
الف: تألیف
۱۳۶۶ – فرهنگ عکاسی ، انتشارات سروش
۱۳۷۵ – آبی که مینوشیم – انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
۱۳۸۱ – بیست سال تئاتر کودک، (با همکاری) – انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
۱۳۸۸ – گنجینه موزه عکسخانه شهر (با همکاری)
۱۳۹۶ – مجموعه عکس چیست؟ – انتشارات پرگار
۱۳۹۶ – عکاسی مقدماتی – انتشارات پرگار
– دائره المعارف عکاسی (آماده چاپ)
ب: ترجمه
۱۳۵۱ – زندگینامه پیشرس، یوگنی یوتوشنکو – انتشارات بابک
۱۳۵۳ – شعر چگونه ساخته می شود؟ (با همکاری) – انتشارات بابک
۱۳۶۲ – کار با دوربین عکاسی – جلد یک – انتشارات بازتاب
۱۳۶۳ – کار با دوربین عکاسی، جلد دو – انتشارات بازتاب
۱۳۷۷ – نقد عکس: درآمدی بر درک تصویر (با همکاری) – انتشارات نشر مرکز
۱۳۸۰ – چگونه عکس ببینیم، جلد ۱: حیوانات – انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
۱۳۸۱ – چگونه عکس ببینیم، جلد ۲: مردم – انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
۱۳۸۵ – چگونه عکس بگیریم – انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
۱۳۸۵ – کودکی در اردوگاه، (با همکاری) – انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
۱۳۸۶ – شطرنج بازی کنیم (جلد ۲) – انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
۱۳۸۷ – فتوژورنالیسم، جلد ۱ (ترجمه و تدوین) – انتشارات دفتر مطالعات و توسعه رسانهها
۱۳۸۹ – زبان عکس، (باهمکاری) – انتشارات حرفه: هنرمند
۱۳۸۹ – فتوژورنالیسم، جلد ۲ (ترجمه و تدوین) – انتشارات دفتر مطالعات و توسعه رسانهها
۱۳۹۳ – ترکیب بندی در عکاسی (باهمکاری) – انتشارات پرگار
– دائرهالمعارف هاچینسون، (همکاری)
– ازم یه عکس بگیر: آموزش عکاسی به کودکان (آماده انتشار)
عکاسی برای کتاب
۱۳۸۶ – استخوانها – انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
۱۳۵۶ – بازیهای کودکان آسیا، یونسکو، ژاپن
۱۳۸۲ – دکمهها – انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
– تقویم: چهرههای کودکان – انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
– سنگ و رنگ – انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
– نقاشیهای قهوهخانهای – انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
– عروسکهای توپ تخممرغی – انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
کتابهای منتشر نشده
۱۳۵۴ – فرهنگ سیاسی خاورمیانه، (ترجمه و تدوین)، امیرکبیر
۱۳۷۳ – خودآموز عکاسی، (تالیف)، دانشگاه پیام نور
۱۳۷۸ – مبانی عکاسی (ترجمه با همکاری)، شرکت انتشارات فنی ایران
برنامههای تلویزیونی
نویسنده و محقق دهها برنامه تلویزیونی شامل:
۱۳۵۸ – سریالهای سرخپوستان امریکا
۱۳۵۹ – سیاهپوستان امریکا کارگران شورهزار
۱۳۵۹ – جمعه خونین
۱۳۵۹ – جنگ آینه، تبعیض نژادی و…
مقالهها
۱۳۴۲ (نوروز) – چاپ نخستین ترجمه – مجله کیهان بچهها – اننشارات موسسه کیهان
– ترجمه و تالیف صدها مقاله در زمینه عکاسی در نشریات آدینه، حرفه: هنرمند، دانشمند، دوربین عکاسی، رشد، عکاسی خلاق، عکس، فیلم، کاوش، نگاه نو، نگین، ویژه نامه های جشنواره های عکس…
عکاسی فیلم
– دو فیلم عروسکی انیمیشن، ساخته: عبدالله علیمراد
– یک فیلم عروسکی انیمیشن، ساخته: فرخنده ترابی
عکاسی تئاتر
– بیش از ده نمایش برای کودکان، مرکز تئاتر کودک،
– کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
جـوایز
برای عکس
۱۳۷۲ – پنجمین دوسالانه عکس ایران – موزه هنرهای معاصر تهران
۱۳۷۳ – هفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، مسابقه کتاب از نگاه عکاسان – نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
برای تالیف و ترجمه کتاب
۱۳۷۷ – هفتمین جشنواره کتاب کودک و نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
۱۳۸۱ – جشنواره معلم – وزارت آموزش و پرورش، برای تالیف کتاب فرهنگ عکاسی
۱۳۸۳ – شورای کتاب کودک برای ترجمه مجموعه کتابهای چگونه عکس ببینیم: حیوانات و مردم
– جشنواره رشد – وزارت آموزش و پرورش
– جشنواره کتاب – وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
برای فعالیت در آموزش و گسترش عکاسی
– لوح سپاس از خانه عکاسان ایران – دو دوره
نمایشگاه عکس
انفرادی
۱۳۸۰ – گالری برگ – تهران
جمعی
۱۳۷۲ – پنجمین نمایشگاه سالانه عکس ایران – موزه هنرهای معاصر تهران
۱۳۷۵ – نمایشگاه عکس تهران ۵۷، تهران ۷۵، خانه عکاسان ایران
۱۳۷۹ – نمایشگاه عکس کوچه مرغی، گالری شهرداری، تهران
۱۳۸۱ – نمایشگاه عکس، گالری آتشزاد
۱۳۸۱ – نمایشگاه عکس، از پشت سر، انجمن عکاسی ایرانشهر، گالری هفت ثمر
۱۳۸۱ – نمایشگاه عکس در ساعت پنج، انجمن عکاسی ایرانشهر ،خانه هنرمندان ایران
۱۳۸۱ – نمایشگاه عکس، انجمن عکاسی ایرانشهر، گالری لاله
۱۳۸۲ – نمایشگاه عکس، انجمن عکاسی ایرانشهر (به نفع زلزله زدگان بم)، گالری لاله
۱۳۸۲ – نمایشگاه عکس ،انجمن عکاسی ایرانشهر (به نفع زلزله زدگان بم)، خانه هنرمندان ایران
۱۳۸۳ – نمایشگاه عکس،انجمن عکاسی ایرانشهر، خانه هنرمندان ایران
۱۳۸۳ – نمایشگاه عکس،انجمن عکاسی ایرانشهر، خانه فرهنگ تبریز
۱۳۸۳ – نمایشگاه نگاه ایرانی، دانشگاه مینه سوتا، ایالات متحده امریکا
– نمایشگاه عکس دانشجویان و اساتید دانشگاه، موزه هنرهای معاصر تهران
– نمایشگاه عکس کانون عکاسان همراه، (محل فعلی گالری لاله)، تهران
– نمایشگاه عکس، انجمن سینمای جوانان ایران، اراک
– نمایشگاه عکس، انجمن سینمای جوانان ایران، شیراز
– نمایشگاه عکس، انجمن سینمای جوانان ایران، تهران
– نمایشگاه عکس «۱۰۰ عکس، ۱۰۰عکاس»، خانه عکاسان ایران (سه دوره)