● محل تـولد: تبـریز
● درگـذشت: ۷ شهریور ۱۳۹۷ در اوهایو – آمریکا
زندگینامه، آثـار و سوابق هنری
وی در سال ۱۳۱۲، اولین تجربه عکاسی و چاپ و ظهور عکس را انجام داد. در سال ۱۳۲۰، در یک مسابقه عکاسی که انجمن فرهنگی ایران و فرانسه ترتیب داد، برنده اول مسابقه شد. او در فروردین ۱۳۳۴، با افتتاح استودیو هادی بهطور حرفهای عکاسی را شروع و در تابستان همان سال اولین کلاس عکاسی ایران را برپا کرد. وی سالها در تلویزیون مدرس عکاسی به عموم مردم بود. او از سال ۱۳۴۹، مدیر گروه و رئیس دپارتمان عکاسی در پردیس هنر دانشگاه تهران بود و تا آخر سال تحصیلی۱۳۶۶، به تدریس در دوره چهارساله عکاسی در دانشگاه پرداخت. در سال ۱۳۶۲ رشته عکاسی را به طور مجزا در دانشگاه ها بنیان گذارد و به همین خاطر، وی را طراح و پایهگذار رشته عکاسی در دانشگاههای ایران میدانند. اگرچه فعالیتهای عکاسی وی گونههای مختلف عکاسی را در بر میگیرد، اما شهرت شادروان استاد میرهادی شفائیه، بیشتر به خاطر پرترههاست و تعداد زیادی از هنرمندان و چهرههای آن سالها مقابل لنز دوربین شفائیه نشستند. از مشهورترین کارهای او در این زمینه میتوان به پرترههای: نیما یوشیج، احمد شاملو، اردشیر محصص، ثمین باغچه بان و دیگر مشاهیر ادبی و هنری همدوره خودش اشاره کرد. عکاسی حرفه ای از اشیاء هنری موزه ای و پرترههای هنرمندانه، از شاخص ترین فعالیتهایی است که شفاییه در سال های فعالیت حرفهای اش در دهه چهل و پنجاه شمسی انجام داده است. استاد شفاییه، در سال ۱۳۶۷ به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد و تا پایان عمر در ایالت اوهایو، به کار و زندگی ادامه داد. کتاب ارزشمند: فن و هنر عکاسی، کتابی در عکاسی از قلم ایشان است که در سال ۱۳۷۲، توسط شرکت انتشارات علمی و فرهنگی در تهران به چاپ رسیده است و از اولین کتب مدون شده آموزش عکاسی است که تقریبا اکثر هنرجویان عکاسی آن را مطالعه کرده اند. او در سن ۹۵ سالگی درگذشت.
متن ارسالی استاد هادی شفاییه به مناسبت برگزاری دور دوم جشنواره سراسری عکس فیروزه در شهر تبریز از: دابلین/ اوهایو – اول آبان ماه سال ۱۳۸۸
با نام آفریدگار
هشتاد سال پیش عکس های زیبای بزرگ پوسترهای لومییر، کارخانه های مشهور فرانسوی لوازم عکاسی آن زمان، در هادی هفت ساله چنان اثر گذاشتند که مسیر زندگی ی او را رقم زدند!
شکوفایی هنر عکاسی ایران، بی آنکه تا این لحظه کسی بداند، مدیون آن عکسهاست. نمایندگی آن کارخانه در ایران با پدرم « شفائیه » بود و من همه ی مواد لازم را به وفور در دسترس داشتم.
ده ساله بودم که قدم در این راه طولانی گذاشتم، اولین عکس را از خدمتکار خانه گرفتم و خیلی زود به راه افتادم. افسوس که هیچ یک از آن آثار باقی نمانده تا در مسیر تاریخ عکاسی ایران به عنوان نخستین جای پای کسی باشند که بالاخره روزی قدم در دانشگاه گذاشت و بار سنگین خود را در مقامی آکادمیک بر زمین نهاد.
حیف که « آن روز » از « چنین روزی » بی خبر بودم.
از این که زنده ام و نتیجه ی زحماتم را امروز به چشم خویش می بینم بر خود می بالم و از اینکه پویندگان این راه فراموشم نکرده اند از آنان سپاسگزارم و بر ایشان روزهای پربار و سرشار از توفیق و درخشش آرزو می کنم.
جای عکس آن خدمتکارمان خالی!
دریغ!
هادی شفائیه
از نگـاه دیگران
دکتر فرهاد فخریان، از نخستین گروه دانشجویان عکاسی استاد و با سابقه بیش از ۳۰ سال تدریس عکاسی در دانشگاه های ایران… بالاترین مدرک مورد نیاز برای استخدام به عنوان عکاس-خبرنگار تو روزنامهها سیکل بود، یعنی ۹ کلاس سواد … اونوقت در چنین شرایطی دکتر شفائیه، موقعیت اجتماعی و مادی دکتر داروساز رو رها کرده و پی عکاسی رفته … کتاب خریده به شکل خودآموز و از ابتدا یادگرفتن رو آغاز کرده و به همین شکل با عکاسی اون روز دنیا آشنا شده … با کارتیه برسون و انسل ادمز و یوسف کارش و رابرت کاپا حال کرده و ازشون یاد گرفته … یادم نمیره که برام تعریف میکرد زمانی که ۱۰۰۰ متر زمین رو تو بلوار کشاورز بر وصال فعلی میخواستن به من بفروشن ۳۰۰۰ تومن، من به جاش این دوربین لایکا رو خریدم ۳۲۰۰ تومن و پشیمون هم نیستم … !!!من به عنوان یه عکاس، یه شاگرد عکاسی، یه آموزگار عکاسی، یه دوست و یه فرزند، بسیار ازش یاد گرفتم و بهش مدیونم … ایشون تا روزای آخر عمرش که خوشبختانه کوتاه هم نبود، هیچوقت دچار فراموشی نشد و همیشه با نخستین زنگ، خودش گوشی رو برمیداشت و نه تنها بلافاصله میشناخت، بلکه خیلی گرم و صمیمی خوش و بش میکرد. دکتر شفائیه از نسل همون بزرگانی بود که ازشون عکس گرفته بود … همونایی که مانندشون دیگه به این سادگیها پدید نمیاد … آدمایی که هر کدومشون یه …
رسول اولیازاده، عکاس و مدیر پیشین خانه عکاسان ایران…او درعرصه عکاسی یک کیمیاگر بود؛ دست بهخاک میبرد، زر میشد. ۱۰روز وقت صرف خلق یک عکس میکرد و عکسی با ارزش معنوی بسیار میآفرید؛ بهگونهای که بهلحاظ مادی، قابل قیمتگذاری نبود.شفائیه درباره اولین روز تدریسش در دانشگاه گفته بود: روزی که در دانشکده هنرهای زیبا برای نخستینبار قرار بر تدریسم بود صدایم به شدت میلرزید و از شوق بر خود میبالیدم، افسوس که پیشامدهای زندگی مانع آن شد تا گواهی تحصیلی و مدرک پایانی فارغالتحصیلان رشته عکاسی را خودم به آنها تقدیم کنم.
فخرالدین فخرالدینی، عکاس پیشکسوت…اگر او (شفائیه) همت نمیکرد، امروزه فارغالتحصیلان رشته عکاسی (در ایران) وجود نداشتند.»فخرالدینی در این زمینه نیز بیان کرده است، «او در تکنیک “پرتره” یک سبک صادقانه ایجاد کرد، مثلا از “راچ کاپور” عکسی گرفته بود که در عین زیبایی، سادگی نیز در آن مشهود بود.
سیدمجتبی حسینی؛ معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی… تاثیر استاد هادی شفاییه که برای پایه گذاری آموزش عکاسی در دانشگاهها و نگاه علمی به عکاسی کوشید، همیشه در عکاسی ایران دیده می شود و جریان عکاسی مرهون خدمات این شفاییه است. شفاییه با نگاه توسعه ای به آینده و تلاش برای آموزش عکاسی در دانشگاه، راهی را به رشد و توسعه هنر عکاسی گشود که امروز تاثیر آینده نگری و خدمت دلسوزانه این استاد عکاسی در جریان هنر عکاسی و آموزش عکاسی ایران دیده می شود. شفاییه در کنار عکس هایی که با نگاه خود ثبت کرد و به یادگار گذاشت، حرکتی ماندگار و موثر را در آموزش عکاسی بنیان نهاد. فقدان استاد هادی شفاییه را به جامعه عکاسی و هنر کشور تسلیت می گویم.
هادی مظفری، مدیرکل دفتر هنرهای تجسمی… شفاییه پیشکسوت عکاسی ایران نقش موثری در پایه گذاری آموزش عکاسی دانشگاهی داشت و این حرکت به رشد و توسعه عکاسی و تداوم جریان رو به پیشرفت عکاسی کمک کرد. فعالیت در حوزه عکاسی و ایجاد زمینه آموزش عکاسی نام شفاییه را در تاریخ عکاسی ایران ماندگار کرد. درگذشت هادی شفاییه را تسلیت می گویم. روحش شاد و یادش گرامی باد.