محمود کلاری

تـولد: ٩ اردیبهشت ١٣٣۰

محل تـولد: تهـران

زندگی‌نامه، آثـار و سوابق هنری
او از ۱۸ سالگی، ساخت فیلم را با فیلم‌های هشت میلیمتری و به عنوان کارگردان آغاز کرد و در فیلم‌های هشت میلیمتری ساخت خود، از سایر فیلم‌برداران بهره می‌گرفت. بعد از پایان دوره تخصصی شناخت و تکنیک عکاسی در نیویورک، با آژانس بین‌المللی عکس خبری سیگما در پاریس وارد عرصه هنری شد و در ٢۵ سالگی اولین نمایشگاه عکس خود بنام حمایت تنهایی آدم را در تهران برگزار کرد. در سال ١٣۵٩، وقتی ٢٩ ساله بود توسط مجله آمریکایی تایم، به عنوان یکی از ١۵ عکاس برتر سال انتخاب شد و عکس های او در مجلات مختلف آلمانی، فرانسوی، و آمریکایی چاپ شدند. پس از بازگشت به ایران، از سال ١٣۶٣ تا ١٣۶۵، بعنوان دبیر واحد عکاسی تلویزیون فعالیت کرد و بعنوان استاد مهمان در دانشگاه تهران نیز عکاسی خبری تدریس می کرد. استاد کلاری؛ سینمای حرفه‌ای را در سال ١٣۶٣، با عکاسی فیلم شهر موش ها، به کارگردانی مرضیه برومند و محمد علی طالبی تجربه کرد و فعالیت حرفه‌ ای سینمایی خود را در سال ۱۳۶۳، با فیلمبرداری فیلم جاده‌‌های سرد آغاز کرد. از میان آثاری که وی مدیریت فیلمبرداری آنها را بر عهده داشته است، میتوان به فیلم نامزد اسکار بچه‌ های آسمان، اثر مجید مجیدی و همچنین فیلم برنده اسکار جدایی نادر از سیمینّ، اثر اصغر فرهادی اشاره کرد. ساعت ۵ عصر، بادیگارد، آتش بس، مرگ ماهی و صدها فیلم دیگر با هنر فیلمبرداری او به موفقیت‌های بی نظیر دست یافتند. استاد محمود کلاری، در مسیر کاری‌ اش تا امروز ٢٠ بار کاندیدای دریافت جایزه بهترین فیلمبردار در جشنواره فیلم فجر شده است که در نهایت توانست پنج سیمرغ و یک جایزه از بخش بین‌ الملل جشنواره را از آنِ خود کند. دریافت تندیس جشن خانه سینما، برای فیلم‌برداری فیلم: ماهی‌ ها عاشق می شوند، به کارگردانی دکتر علی رفیعی هم از دیگر موفقیت‌ های اوست. پسر ٣۶ ساله او، کوهیار کلاری نیز جا پای پدر گذاشته و بعنوان تصویربردار و مدیر فیلم‌برداری تجربه های موفقی را گذرانده است.

کلاری در باره تاثیر عکاسی در موفقیت‌های خود می گوید: به‌طور قطع تجربیات چندین‌ ساله من در عکاسی تأثیر غیرقابل‌ انکاری بر فیلم‌برداری من داشته است. به عقیده من عکاسی به هر شکل و با هر سبکی می‌ تواند در دراز مدت اندیشه زیبایی‌ شناختی شما را تقویت کند و در نهایت ذهنیت تصویری‌تان را شکل دهد و تربیت کند. وی در برنامه دورهمی، در ٢٢ دی ماه ١٣٩۶ حضور یافت. مهران مدیری، گفتگو با محمود کلاری را از سن و سال او آغاز کرد و این فیلمبردار سینما در این باره گفت: من متولد فروردین ماه ١٣٣۰ هستم و ۶۶ سال سن دارم ولی از سن ۶۰ سالگی همیشه هراس داشتم و به نظرم وقتی سن شما روی عدد ۶۰ قرار میگیرد نوعی ترس وارد وجودتان می‌شود و در ادامه از خصوصیات فروردین ماهی‌ها گفت. محمود کلاری درباره ورودش به این حرفه گفت :عشق به عکاسی من را وارد این حرفه کرد. من در یک خانواده سنتی متولد شدم و ذر اطرافم در آن زمان، حتی یک دوربین هم نبود و این برای خود من هم تعجب برانگیز بود که چطور به این حرفه علاقه‌مند شدم. اولین بار وقتی ۶ سالم بود همراه عمو و زن عمویم به عکاسی رفتیم و به نظرم علاقه من به عکاسی از همانجا شکل گرفت. وی ادامه داد: اولین دوربینم را وقتی ١٣ سالم بود گرفتم اما متاسفانه اکنون آن را ندارم ولی دوربین بعدی را وقتی ٢۰ سالم بود گرفتم و در سال ۶٣ با فیلم جاده های سرد وارد این حرفه شدم و شانس این را داشتم که در کنار کارگردان های مطرح کار انجام دهم. وی در باره سبب تبحر خود در فیلمبرداری صحبت کرد و گفت: در قدم اول کار کردن با کارگردان های مطرح که باعث شناخته شدن عناصر فیلم شدند و در مرحله بعد فیلم‌هایی که بیرون از ایران درخشیدند و من شانس حضور در آنها را داشتم.

او در این برنامه، درباره عکسی که از لحظه فرو ریختن دیوار برلین گرفته بود گفت: ما تصویربرداری فیلم کرخه تا راین را در آلمان تمام کرده بودیم و قرار بود که به ایران برگردیم اما من زمانی که این ماجرا را شنیدم تصمیم گرفتم به برلین بروم. لحظه ای که این اتفاق رخ داد من آنجا بودم و توانستم فرو ریختن دیوار برلین را در آن لحظه ثبت کنم. وی از احساس خود، در هنگام گرفتن جایزه اسکار صحبت کرد و از این حس به عنوان یکی از بهترین حس های دنیا یاد کرد. در پی سئوال مهران مدیری، درباره احساساتی شدن سر صحنه گفت: من کلا آدم احساساتی هستم و بارها سر صحنه دچار این احساسات شده‌ام. مثلا سر صحنه فیلم جدایی نادر از سیمین، زمانی که پیمان معادی در حال شستن پدرش بود، چون این اتفاق برای خودم من هم رخ داده بود، یاد خودم افتادم و اصلا نیمی از صحنه را ندیدم و با صدای اصغر فرهادی به خودم آمدم. در ادامه؛ او درباره عاشق شدن و ماجرای آن گفت: همسر من خواهر یکی از دوستان صمیمی من بود که با هم رفت و آمد زیادی داشتیم. وی از آن دست دخترهای پر سر و صدا و پرجنب و جوشی بود که همیشه سر بازی حرص همه را در می آورد و من همیشه به دوستم میگفتم چطور خواهرت را در خانه تحمل می کنید؟ ماجرای این دوستی در همین حالت عادی ادامه داشت تا اینکه ما با خبر شدیم پدرم سرطان دارد و تنها سه ماه زنده است. یک روز پدرم از من خواست که تا زنده است ازدواج کنم و من هم نتوانستم به پدرم نه بگویم. یک روز که به منزل دوستم رفته بودم، همسرم در آشپزخانه بود و من به آنجا رفتم و خیلی غیر منتظره به او گفتم: با من ازدواج میکنی؟! که او هم بدون هیچ تاملی گفت: چه کسی بهتر از تو. ما در عرض ١۵ روز ازدواج کردیم و الان نزدیک نیم قرن است که با هم زندگی خوبی داریم و حاصل این ازدواج سه پسر به نام های کوهیار، کامیار و مهیار است.

مهران مدیری در ادامه این گفتگو از جایزه هایی که محمود کلاری گرفته بود صحبت کرد و از او خواست درباره مهم‌ترین جایزه اش صحبت کند که گفت: لهستان مهم‌ترین مدرسه فیلمبرداری جهان را دارد و یک جشنواره مخصوص فیلمبردارها در آن برگزار می‌شود، من در این جشنواره مهم، بعداز فیلم جدایی نادر از سیمین، جایزه نقره را گرفتم که خیلی برایم ارزشمند است.

در بخشی از این برنامه، مسعود کیمیایی روی خط تلفن برنامه دورهمی آمد و با شنیدن صدای استاد کیمیایی و تعریف‌هایی که از این استاد تصویربرداری کرد، محمود کلاری حسابی غافلگیر شد و مهران مدیری نیز از این موقعیت استفاده کرد و از مسعود کیمیایی برای حضور در برنامه دعوت کرد. سپس استاد کلاری، خاطره ای از علاقه اش به استاد کیمیایی و همکاری با او گفت و درباره تفاوت های سینمای حال حاضر با گذشته و خارج از ایران صحبت کرد و در بخشی از این گفتگو به ماجرای همکاری با مهران مدیری که بیشتر شبیه یک مهمانی است اشاره کرد و گفت: مهران مدیری سر صحنه ساعت ١١ صبحانه میخورد و ساعت یک ناهار و هر لحظه در حال گفتن این جمله است که: چیزی نمیارید بخوریم و این صحبت باعث شد تا مهران مدیری همه تماشاگران دورهمی را به صرف یک آش دعوت کند. در بخش پایانی این گفتگو کلاری، دوربین قدیمی‌اش را به موزه دورهمی تقدیم کرد و با دسته گلی که بهار روح افزا، دختربچه نابغه ریاضی برایش آورد، باز هم غافلگیر شد. بهار روح افزا، نفر اول جهان در مسابقات محاسبات ذهنی است که به عنوان کوچکترین نابغه ایران شناخته می‌شود. در این برنامه دورهمی، دختربچه نابغه ایرانی چرتکه ای را که با آن تمرین کرده بود و نفر اول دنیا شده بود را به موزه دورهمی تقدیم کرد.

کارگردانی
– ۱۳۷۵- ابر و آفتاب
– ۱۳۷۹ – رقص با رویا

فیلم‌های سینمایی
– ۱۳۹۶ – بمب
– ۱۳۹۶ – بهت
– ۱۳۹۶ – خوک
– ۱۳۹۵ – ساعت ۵ عصر
– ۱۳۹۴ – بادیگارد
– ۱۳۹۴ – فراری
– ۱۳۹۴ – هفت ماهگی
– ۱۳۹۳ – آتش‌بس ۲
– ۱۳۹۳ – کوچه بی‌نام
– ۱۳۹۳ – مرگ ماهی
– ۱۳۹۲ – اشباح
– ۱۳۹۲ – تمشک
– ۱۳۹۱ – ماهی و گربه
– ۱۳۹۱ – گذشته
– ۱۳۹۰ – استرداد
– ۱۳۹۰ – برف روی کاج‌ها
– ۱۳۸۹ – جدایی نادر از سیمین
– ۱۳۸۸ – آدم‌کش
– ۱۳۸۸ – شکلات داغ
– ۱۳۸۷ – امشب شب مهتابه
– ۱۳۸۷ – چهل سالگی
– ۱۳۸۷ – هفت و پنج دقیقه
– ۱۳۸۶ – خاک آشنا
– ۱۳۸۶ – خواب لیلا
– ۱۳۸۶ – صد سال به این سال‌ها
– ۱۳۸۵ – خون بازی
– ۱۳۸۵ – گرگ و میش
– ۱۳۸۵ – نسل جادویی
– ۱۳۸۴ – آفساید
– ۱۳۸۴ – پرونده هاوانا
– ۱۳۸۴ – یک بوس کوچولو
– ۱۳۸۳ – بید مجنون
– ۱۳۸۳ – ماهی‌ها عاشق می‌شوند
– ۱۳۸۲ – بابا عزیز
– ۱۳۸۲ – بوتیک
– ۱۳۸۲ – سربازهای جمعه
– ۱۳۸۱ – آبادان
– ۱۳۸۱ – چشمان سیاه
– ۱۳۸۰ – خانه‌ای روی آب
– ۱۳۸۰ – نیمه پنهان
– ۱۳۷۹ – آب و آتش
– ۱۳۷۸ – بوی کافور، عطر یاس
– ۱۳۷۸ – میکس
– ۱۳۷۷ – داستانهای جزیره – اپیزود اول، دختردایی گمشده
– ۱۳۷۷ – سیاوش
– ۱۳۷۷ – قرمز
– ۱۳۷۶ – درخت گلابی
– ۱۳۷۵ – ابر و آفتاب
– ۱۳۷۵ – لیلا
– ۱۳۷۵ – نامزدی
– ۱۳۷۴ – گبه
– ۱۳۷۳ – سمفونی تهران
– ۱۳۷۲ – همسر
– ۱۳۷۲ – همسفر
– ۱۳۷۱ – از کرخه تا راین
– ۱۳۷۱ – چشمهایم برای تو
– ۱۳۷۱ – سارا
– ۱۳۷۰ – دلشدگان
– ۱۳۷۰ – دو نفر و نصفی
– ۱۳۷۰ – ردپای گرگ
– ۱۳۷۰ – مرغابی وحشی
– ۱۳۶۹ – گروهبان
– ۱۳۶۹ – نوبت عاشقی
– ۱۳۶۸ – ای ایران
– ۱۳۶۸ – ریحانه
– ۱۳۶۸ – مادر
– ۱۳۶۷ – سرب
– ۱۳۶۶ – ویزا
– ۱۳۶۵ – شیر سنگی
– ۱۳۶۳ – مدرسه موش‌ها

جایزه‌ها و بزرگداشت‌ها
– ۱۳۶۷ – برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری از هفتمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم سرب
– ۱۳۷۴ – برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری از چهاردهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم گبه
– ۱۳۷۷ – دریافت جایزه اومبای طلایی برای فیلم ابر و آفتاب از جشنواره بین‌المللی فیلم ماردل پلاتا آرژانتین
– ۱۳۷۸ – برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری از هجدهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم بوی کافور، عطر یاس
– ۱۳۷۸ – بزرگداشت از سوی جشنواره فیلم فجر
– ۱۳۸۲ – بزرگداشت در جشنواره سه قاره نانت بعد از ۱۵ سال به یک فیلمبردار اختصاص همراه با نمایشگاه عکس در کاخ جشنواره
– ۱۳۸۵ – برنده سیمرغ بلورین بهترین دستاورد هنری برای فیلمبرداری سیاه و سفید فیلم خون‌بازی
– ۱۳۸۷ – بزرگداشت از سوی جشنواره فیلم فجر
– ۱۳۸۹ – برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری از بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم جدایی نادر از سیمین
– ۱۳۹۰ – برنده قورباغه نقره‌ای نوزدهمین جشنواره بین‌المللی کمرایمیج لهستان برای فیلم جدایی نادر از سیمین
– ۱۳۹۰ – دریافت جایزه بهترین فیلم برداری برای فیلم استرداد، در جشن انجمن منتقدان سینمای ایران
– ۱۳۹۲ – تندیس بهترین فیلمبرداری نهمین جشن سینمای برای فیلم ماهی‌ها عاشق می‌شوند
– ۱۳۹۲ – دریافت جایزه بهترین فیلم برداری برای فیلم استرداد، در جشن انجمن منتقدان سینمای ایران
– ۱۳۹۳ – تندیس یک عمر دستاورد هنری از جشنواره دوبلین در ایرلند
– ۱۳۹۴ – بزرگداشت از سوی انجمن فیلمبرداران فرانسه AFC و دریافت تندیس کم فلکس
– ۱۳۹۶ – کاندید سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری سی وششمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم بمب؛ یک عاشقانه

چرم مشهد
0 0 رای ها
امتیـازدهی
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ارسـال پیـام
لطفـا مقـاله یا رزومـه هنـری خود را به این آدرس ارسال کنید: info@artmag.ir
تا دقایقی دیگـر، پاسخ شما ارسـال خـواهد شد.