هویت و زبان سینمای کوردی

سینمای کوردی، بهعنوان بزرگترین نمونه یک سینمای فراملی (Transnational) و بیدولت (Stateless)، جریانی هویتمحور است که در گستره ایران، ترکیه، عراق، سوریه و دیاسپورا شکل گرفته است.
به گزارش مجله هنر، این مقاله، با هدف تعریف استقلال هویتی سینمای کوردی، ابتدا شاخصههای یک سینمای ملی مستقل را تبیین میکند. سپس نشان میدهد که چگونه این سینما، یک زبان شاعرانه، استعاری و نمادین متمایز را خلق کرده است. نتیجهگیری مقاله، ضمن تأکید بر استقلال تام هویتی و سبکی سینمای کوردی، وابستگی مستمر آن را در حوزه صنعت و توزیع جهانی به سینماهای غالب منطقهای مورد بحث قرار میدهد.
۱. کالبدشناسی یک سینمای مستقل: معیارهای هویتبخشی
هویت سینمایی چیست؟
سینما، آینهای است که فرهنگ، تاریخ، و روح یک ملت را بازمیتاباند؛ زبانی بصری که نهتنها داستان میگوید، بلکه هویت جمعی را بازتعریف میکند و گاه به آن جان میبخشد. اما چه چیزی یک سینما را «ملی» یا «هویتی» میکند؟
برای پاسخ به این پرسش، باید معیارهایی چندوجهی را بررسی کنیم که ترکیبی از فرهنگ، تاریخ، زیباییشناسی، و صنعت را در بر میگیرد. این معیارها به ما کمک میکنند تا هویت یک سینما را از دیگران متمایز کنیم، خواه سینمای هالیوود باشد، خواه سینمای فرانسه، یا جریانی نوظهور مانند سینمای کوردی. ریشههای فرهنگی و هویتی هر سینمای هویتمند، از خاک فرهنگ و تاریخ یک ملت میروید.
برای سنجش استقلال و هویت یک جریان سینمایی (مثل سینمای آمریکا، بریتانیا، لاتین، فرانسه، ایران، کوردستان و …) ، باید فراتر از صرفاً جغرافیا یا زبان تولید فیلم، به مجموعهای از شاخصههای چندگانه توجه کرد. یک سینمای ملی یا مستقل، ترکیبی از عوامل فرهنگی، تاریخی، زیباییشناختی و صنعتی است که در امضای نهایی اثر تبلور مییابد.
۱.۱. زمینه فرهنگی و هویتی (Cultural and Identity Context)
• زبان و گویش (Language and Dialect): زبان اصلی فیلمها، نهتنها ابزار ارتباطی، بلکه حامل کامل فرهنگ، فولکلور، طنز، ادبیات شفاهی و شیوهی بیان خاص آن ملت است. این زبان، مرزهای فرهنگی را تعریف میکند.
• سنتها و آداب (Traditions and Customs): بازتاب سنتها، آیینها، افسانهها و ارزشهای فرهنگی بومی منطقه در محتوای فیلمها. (مانند رقص و موسیقی سنتی در سینمای هند).
• موضوعات محلی (Local Topics): تمرکز بر دغدغههای اجتماعی، سیاسی و انسانی که ریشه در شرایط خاص آن جامعه دارند. (مانند مسائل خانوادگی).
۱.۲. سبک زیباییشناختی (Aesthetic Style)
• ویژگیهای بصری (Visual Characteristics): امضای تصویری منحصر به فرد، مانند قاببندیهای مینیمال (سینمای ژاپن ، مثل آثار اوزو)، کاتهای سریع (موج نو فرانسه)، یا استفادهی متمایز از رنگ و نور.
• روایت (Narration): شیوه داستانگویی، از روایت خطی و قهرمانمحور(هالیوود) تا رئالیسم جادویی و روایتهای چندلایه (سینمای آمریکای لاتین).
• موسیقی و صدا (Music and Sound): استفادهی هویتبخش از موسیقی متن (سنتی یا بومی) یا سکوتهای معنادار و صداهای محیطی برای انتقال حس.
۱.۳. زمینهی تاریخی و سیاسی (Historical and Political Context)
• تاریخچه ملی: بازتاب تجربههای تاریخی مهم مانند جنگ، استعمار، یا انقلاب که حافظهی جمعی یک ملت را شکل میدهند. (مانند حس گناه و بازسازی در سینمای آلمان پس از جنگ جهانی).
• سیاست و سانسور (Politics and Censorship): تأثیر مستقیم قوانین دولتی و محدودیتها بر فرم و محتوای فیلم، که اغلب منجر به خلق زبان استعاری و نمادین میشود.

۱.۴. صنعت و اقتصاد (Industry and Economy)
• ساختار تولید: وجود یک صنعت مستقل، شامل استودیوها، بودجهی محلی و سازوکار سازمانیافته برای تولید و پخش. سینمای آمریکا با هالیوود و سیستم استودیوییش تعریف میشود، در حالی که سینمای کوبا بیشتر دولتی و ایدئولوژیک است.
• مخاطب و صادرات: تولید برای مخاطب داخلی و سپس توانایی صادرات جهانی که آن سینما را بهعنوان نماینده ملت خود معرفی کند. مثلاً سینمای بالیوود اول برای هندیها طراحی شد، اما حالا جهانی است.
۱.۵ . شخصیتهای کلیدی و جنبشهای هنری
• کارگردانهای شاخص: حضور کارگردانهای بزرگ با سبک مشخص، هویت میسازد. مثلاً سینمای ایتالیا با نئورئالیسم (روسولینی، ویسکونتی) شناخته میشود، یا سینمای ایران با عباس کیارستمی و اصغر فرهادی.
• جنبشهای سینمایی: موجهای خاص مثل موج نو فرانسه یا سینمای نوین آلمان، به سینما هویت میدهند.
۱.۶ . تعامل با جهان
• تأثیرپذیری و تأثیرگذاری: یک سینمای ملی هم از سینمای جهان تأثیر میگیرد و هم روی آن اثر میگذارد. مثلاً سینمای ژاپن از هالیوود تأثیر گرفته، ولی کارگردانهایی مثل کوروساوا نیز هالیوود رو متحول کردند.
اما باید دانست که هویت سینمایی همیشه ثابت نیست و با زمان تغییر میکند. مثلاً سینمای ایران قبل از انقلاب، با بعد از آن، فرق دارد، ولی هر دو، بخشی از هویتش می باشند. یا سینمای آمریکا که از وسترن، به بلاکباسترهای مدرن رسیده است.
سینمای یک ملت زمانی هویت مستقل پیدا میکند که ریشه در فرهنگ و تاریخ خود داشته باشد، یک سبک بصری یا روایی متمایز خلق کند، و از نظر صنعتی بتواند خود را حفظ کند.
۲. سینمای کوردی: سینمای بیدولت
سینمای کوردی، با جمعیتی بین ۳۰ تا ۴۵ میلیون نفر در خاورمیانه و گسترهی پنج کشور (ایران، ترکیه، عراق، سوریه و ارمنستان)، نمونهی بارز یک سینمای بیدولت است. در فقدان دولتملت و مواجهه با چالشهای سرکوب زبان، هویت و فرهنگ، سینما به ابزاری کلیدی برای حفظ حافظهی جمعی، انتقال میراث فرهنگی و مقاومت در برابر خاموشی تبدیل شده است.
هویت در سینمای کوردی، نه یک موضوع انتخابی، بلکه مهمترین عنصر و دلیل بقای آن است. فیلمسازان کوشیدهاند تا هویتی را به تصویر بکشند که در تضاد با روایتهای رسمی و کلیشهای دول میزبان قرار دارد.
۲.۱. تاریخچه: ریشههای یک صدای مقاوم
برخلاف سینماهای ملی با زیرساختهای صنعتی قدیمی، سینمای کوردی در غیاب حمایت دولتی شکل گرفت و ریشههای آن به دهه ۱۹۲۰ بازمیگردد:
• خاستگاه تاریخی در ارمنستان: فیلم صامت «زاره» (Zare, ۱۹۲۶)، به کارگردانی هامو بک نازاریان ارمنی، در ارمنستان شوروی، بهعنوان نخستین فیلم داستانی بلند سینمای کوردی شناخته میشود. این فیلم، با روایت عشقی یک زوج ایزدی – کوردی و نمایش آیینها و پوشش کوردی، پیوند تاریخی دو ملت را نشان میدهد.
فیلم کردر- ایزیدنر (Krder – Ezidner, ۱۹۳۳)، ساخته آماسی مارتیروسیان، نیز زندگی کردهای ایزدی را به تصویر کشید و نشاندهنده پیوند تاریخی میان کردها و ارامنه بهعنوان اقوام تحت ستم بود.
• پیشگامان هویتمحور: در ترکیه، ییلماز گونای، فیلمساز کوردتبار زازا، با آثاری مانند «یول» (Yol, راه، ۱۹۸۲) (برندهی نخل طلای کن)، گونای در زندان فیلمش را نوشت و کارگردانی کرد، او هرچند مجبور به استفاده از زبان ترکی بود، اما با آمیختن لباس، آهنگ محلی و تمرکز بر فقر، سرکوب و زندگی روستایی کوردها، هویت کوردی را از حاشیه به مرکز روایتهای جهانی آورد.
• ظهور زبان کوردی: در ایران، بهمن قبادی، با «زمانی برای مستی اسبها» (۲۰۰۰) (برندهی دوربین طلایی کن)، اولین فیلم بلند به زبان کوردی، راه را برای بازنمایی مستقیم زبان و هویت کوردی گشود. در این فیلم زندگی کودکان قاچاقچی در مرزهای ایران – عراق را با زبانی شاعرانه و واقعگرا روایت میکند.
• در عراق، پس از سقوط صدام در ۲۰۰۳، سینمای کوردی با آثاری مانند بیکەس (Bekas, ۲۰۱۲) به کارگردانی کارزان قادر و خاطرات روی سنگ (Memories on Stone, ۲۰۱۴) به کارگردانی شوکت امین کورکی، شاهد رشدی چشمگیر بود.
ش در سوریه، محدودیتهای شدید بعثیها و جنگ داخلی، تولیدات را به مستندهای کوتاه و زیرزمینی مانند کوبانی (Kobani, ۲۰۲۲)، به کارگردانی اوزلم آریزبا، محدود کرد که مقاومت زنان کرد در برابر داعش را به تصویر میکشد.
• در دیاسپورا، فیلمسازانی مانند هنر سلیم (Huner Saleem) با وودکا لیمو ( Vodka Lemon, ۲۰۰۳) در فرانسه، زندگی کردهای ارمنی را در دوران پسا شوروی روایت کردند.

۳. شاخصههای منحصر به فرد سینمای کوردی
سینمای کوردی، با استفاده از مولفههای سهگانه (فرهنگی، سبکی و سیاسی) که در بخش اول معرفی شد، امضای متمایز خود را در جهان سینما تثبیت کرده است.
۳.۱. زبان: حامل فرهنگی و پرچم مقاومت
زبان کوردی، با گویشهای متنوع خود (کرمانجی، سورانی، هورامی ، کلهری و … )، ستون هویت سینمای کوردی است.
• مبارزه برای موجودیت: در کشورهایی که زبان کوردی ممنوع یا محدود بوده است (مانند ترکیه تا ۱۹۹۱)، تولید فیلم به زبان مادری، یک بیانیه سیاسی و عملی فرهنگی- سیاسی در جهت مبارزه برای حفظ موجودیت تلقی میشود. این زبان حامل فولکلور، طنز و ادبیات شفاهی (بهویژه مقامها و نغمهها) است و شیوه بیان خاص یک ملت را منتقل میکند. این امر بهویژه در سینمای مستند کوردی نمود بیشتری یافته، جایی که دوربین به میان مردم رفته تا روایتهای دست اول و بدون واسطه از زندگی روزمره، رنجها و آرزوها را به زبان کوردی ثبت کند.
• چندزبانگی و هویت مرزی: سینمای کوردی ذاتاً یک سینمای مرزی است. پراکندگی جغرافیایی سبب خلق روایتهای چندزبانه (کوردی، ترکی، فارسی، عربی) شده است. این چندزبانگی، برخلاف «لهجهنمایی»های تحقیرآمیز در سینماهای غالب منطقهای، عمق تجربه زندگی کوردها در تعامل با «دیگری» را نشان میدهد. (مانانند «کیلومتر صفر» اثر هنر سلیم).
برای مثال، قبادی در مصاحبهای با مجله Cinéaste (۲۰۰۵) تأکید میکند که فیلمهایش را به کوردی میسازد تا مستقیماً با مخاطبان کرد سخن بگوید، زیرا «کردها سالها بدون فیلم یا زبان کوردی زندگی کردهاند.» . در نیمه ماه (Half Moon, ۲۰۰۶)، موسیقی و دیالوگهای کوردی حسرتهای یک ملت پراکنده را زمزمه میکنند، در حالی که در آوازهای سرزمین مادری (Marooned in Iraq, ۲۰۰۲)، موسیقی سنتی کوردی روح فیلم را زنده میکند.
این استفاده از زبان کوردی، همراه با فولکلور، ضربالمثلها و آیینهایی مانند ههلپرکی (رقص دستهجمعی)، نهتنها اصالت فرهنگی را تقویت میکند، بلکه در برابر کلیشههای منفی در سینماهای غالب منطقهای (مانند نمایش کردها بهعنوان قاچاقچی یا شورشی در سینمای ایرانی یا ترکی) مقاومت میکند.
۳.۲. زیباییشناسی استعاره و نماد (Aesthetics of Censorship)
بزرگترین دستاورد سینمای کوردی، خلق یک زبان شاعرانه، نمادین و استعاری است.
• ققنوسی از خاکستر سانسور: در شرایطی که نمایش مستقیم مطالبات هویتطلبانه ممنوع است، فیلمسازان کورد مجبور شدهاند به یک زبان نمادین، شاعرانه و استعاری روی آورند. این محدودیت، در چرخشی شگفتانگیز، به خلق سبکی ژرف و خیالانگیز و بینالمللی تبدیل شد (مانند آثار قبادی و «یادگاریهای روی سنگ» اثر شوکت امین کورکی).
• نمادهای کلیدی:
• کوهستان: نهتنها پسزمینه بصری، بلکه نماد استقامت ملت کورد، جدایی فرهنگی، پناهگاه و آزادی دور از دسترس.
• کودکان: نماد معصومیت از دست رفته، قربانیان فاجعههای تاریخی، و امید شکستناپذیر به آینده (مانند کودکان قاچاقچی در «زمانی برای مستی اسبها»).
• سکوت و مناظر: استفاده از سکوتهای طولانی، نماهای باز (لانگ شات) و صداهای طبیعی (باد، برف)، برای بیان رنج ناگفتنی، تنهایی و امید پنهان در غیاب دیالوگ مستقیم (مانند «ژانی گەل» از جمیل رستمی).
• آیینهای فرهنگی: نمایش آیینهای محلی مانند ههلپرکی (رقصهای دستهجمعی)، موسیقی سنتی و پوشش کوردی، ابزارهایی برای انتقال حس عمیق تعلق فرهنگی، شادی جمعی و مقاومت فرهنگی در برابر آسیمیلاسیون است.
• واقعگرایی اجتماعی: برخلاف سینمای ایران که گاه به فلسفه و انتزاع گرایش دارد، سینمای کوردی بر واقعیتهای خشن زندگی در مناطق مرزی، فقر، تبعید و مبارزه برای بقا تمرکز دارد.
۳.۳. مضامین محوری و تمایز از سینماهای منطقه
مضامین اصلی سینمای کوردی بر محور جنگ، آوارگی، فقر مرزی، جایگاه زن و کودک در شرایط بحران، و جستجوی مداوم برای سرزمین و هویت میچرخد و به همین دلیل، عمدتاً یک سینمای فاجعهمحور (Catastrophe Cinema) است که در آن، روایتها حول محور رنجهای تاریخی (مانند نسلکشیها، انفال، و بمباران شیمیایی) و درگیریهای مداوم سیاسی شکل میگیرند. این سینما، همزمان، بر انسانهای عادی و طبقات پایین جامعه تمرکز دارد که با سادگی، شجاعت و صبر در برابر نیروهای بزرگتر مقاومت میکنند.
(برای مطالعه بیشتر، میتوانید به کتاب: روایت فاجعه در سینمای کوردی ( گێڕانەوەی کارەسات له سینەمای کوردیدا ) اثر امیر غلامی و امجد غلامی مراجعه کنید).
وجه تمایز | سینمای کوردی | سینمای غالب منطقهای (ایرانی، ترکی، عربی) |
محوریت هویت | تأکید بر هویت قومی، زبان مادری و مقاومت در برابر آسیمیلاسیون. مانند زر Zer 2017) ) به کارگردانی کاظم اوز، در جستجوی یک ترانه از مادربزرگ به تاریخ و هویت کوردی خود بازمی گردد و آن را برجسته میکند. | تمرکز بر هویت ملی (فارسی، ترکی، عربی) و اغلب نمایش کوردها در قالب کلیشههای حاشیهای. مانند فیلم صادق کرده اثر ناصر تقوایی |
سبک بصری | زبان استعاری اجباری، واقعگرایی خشن در مناطق مرزی، نمادپردازی کوهستان و کودکان. مانند فیلم های قبادی و فیلم بیکس اثر کارزان قادر | گرایش به فلسفه و انتزاع (ایران)، مدرنیزاسیون (ترکیه)، یا درامهای شهری/مذهبی (عربی). |
زبان | استفاده از چندزبانگی برای نمایش واقعیت مرزنشینی؛ استفاده از زبان کوردی بهعنوان بیانیهی سیاسی. مانند فیلم صفر کیلومتر اثر هنر سلیم | اغلب استفاده از لهجهنمایی یا حذف کامل زبانهای اقلیت. مانند فیلم عقابها اثر ساموئل خاچیکیان یا حماسه دره شیلر اثر احمد حسنی مقدم یا سریال نون خ |
۳.۴. ساختار تولید: از دیاسپورا تا تولیدات شخصی
از منظر ساختار، سینمای کوردی یک صنعت ساماندهیشده ندارد. این سینما متکی بر تولیدات کمهزینه، شخصی و مستقل و عمدتا فیلم های کوتاه است که با سرمایههای فردی، حمایت دیاسپورا، یا مشارکتهای بینالمللی کوچک ساخته میشوند. به دلیل هزینه کمتر، فیلمهای کوتاه، در کردستان عراق و ایران رونق دارند. سانسور در ترکیه و سوریه، پخش داخلی را محدود کرده و بسیاری از فیلمها تنها از طریق جشنوارههای خارجی یا پلتفرمهای دیجیتال مانند یوتیوب به مخاطبان میرسند.
• نقش دیاسپورا: پراکندگی گستردهی کوردها در اروپا، آمریکا و کانادا، دیاسپورای قابل توجهی را شکل داده است. این دیاسپورا، که به تعبیر جامعهشناسان، «دوست جدید ملت بیدولت» نامیده میشود در تولید فکری، تأمین مالی و لابیگری فرهنگی (مانند جشنوارههای فیلم کوردی نیویورک و لندن و …) نقش حیاتی دارند. این جشنواره ها به سکویی برای نمایش فیلمهای کوردها از چهار پارهی کوردستان و جهان تبدیل شده و در حفظ تابآوری فرهنگی بسیار مؤثرند.
• اقتصاد مقاومتی: به دلیل هزینه کمتر، فیلمهای کوتاه و مستند رونق دارند و اغلب با تجهیزات ابتدایی ساخته میشوند. این عدم وجود زیرساخت دولتی، ضمن اینکه مانع از تبدیل شدن به «سینمای بدنه» شده است، آزادی عمل و جسارت بیشتری به فیلمسازان داده تا دغدغههای شخصی و سیاسی خود را بیان کنند.

۴. نتیجهگیری: استقلال هویتی در وابستگی صنعتی
در نهایت، سینمای کوردی یک جریان اصیل، مقاوم و مولد است. پاسخ به پرسش اصلی مقاله، مستلزم تفکیک میان دو حوزه است:
۱. استقلال هویتی و سبکی: بلی
سینمای کوردی از لحاظ فرهنگی، زبانی، مضمونی و زیباییشناختی به یک هویت متمایز دست یافته است. زبان شاعرانه استعاری، تمرکز بر هویت سرکوبشده، کوهستان بهعنوان نماد مقاومت، و روایتهای چندزبانه مرزی، امضایی است که این سینما را از سینماهای ملی منطقه متمایز میکند.
این سینما یک مکتب شاعرانه است که از دل تراژدیها برخاسته و با تکیه بر فرهنگ خود، به آوازی برای ملتی تبدیل شده که در برابر خاموشی ایستاده است.
۲. استقلال صنعتی و توزیع: خیر
سینمای کوردی از لحاظ صنعتی و توزیع جهانی، همچنان جوان و وابسته است. فیلمهای ساخته شده توسط کارگردانان کورد، اغلب در محافل جهانی به عنوان «فیلم ایرانی» یا «فیلم ترکی» معرفی شدهاند. نبود استودیوهای محلی، بودجههای کلان و پخش گسترده، هویت مستقل سینمای کوردی را در سطح اقتصادی و بازاریابی تضعیف کرده و آن را زیر سایه سینماهای بزرگتر قرار میدهد.
آینده سینمای کوردی در گرو تقویت زیرساختهای دیاسپورا، همبستگی فراملی بین فیلمسازان کورد در پنج جغرافیا، و تلاش مستمر برای معرفی خود بهعنوان یک جریان سینمایی کاملاً مستقل در عرصه جهانی است.




منابع:
Zare (film). Wikipedia entry and historical filmography sources
• سینا، خسرو. (۱۳۹۶). «هویت مهمترین عنصر سینمای کُرد». خبرگزاری مهر
• تهامینژاد، محمد. (۱۳۸۸). سینمای ایران و مسئلهی هویت. انتشارات نگاه، تهران
1. الستی، احمد، و شفیعی، مریم. (۱۳۹۵). «سینمای قومی در ایران: چالشهای هویت و سانسور». جهان سینما، شماره ۱۲۳
2. عارف، محمد. (۲۰۱۸). «سینهمای کوردی و کێشهکانی: لهژێر سانسۆردا». Hawlati، شماره ویژه سینمای کوردی، سلیمانیه
3. نوری، دلشاد. (۲۰۲۰). سینهمای کوردی له روژاوادا: ههوڵ بۆ سهربخهوهیی. چاپخانه کوردستان، اربیل