کاربردهای گرافیک در تولید و پخش خبر تلویزیون
در عصری زندگی می کنیم که سرعت و تخصص دو شاخص مهم آن است. ریزشدن و خرد شدن تخصصهای کلان و روزآمد شدن یافته و بافتههای این روزگار دور از انتظار نیست. گاه این تخصص ها چنان هستند که اصلاً به حساب نمیآیند و از این رو کمتر به آنها پرداخته شدهاند طراحی گرافیک برای تولید و پخش خبر تلویزیون از جمله این تخصصهای ظریف و ناپیداست چندان که گویی اصلاً نیست.
پیش از این گرافیک را در دو حوزه هنر و تبلیغات میدانستند و افراد شاغل و فعال در آن را نیز، هنرمند و یا تبلیغاتچی اطلاق می کردند. اما امروزه با گسترده شده کاربردهای این تخصص، تعاریف متفاوتی هم برای آن ساخته و پرداخته شده است. وقتی این روزها صحبت از گرافیک خبر در هر سه نوعاش(چاپی، تلویزیونی و سایبر) میشود، بایستی بدانیم که گرافیک دیگر صرفاً هنر و یا تبلیغات نیست. بلکه مفهوم دیگری را هم در برمیگیرد و آن رسانه است. لذا گرافیک خبر ترکیبی از هنر و رسانه است. ترکیبی که همانا تفکیک ناپذیراست.
در این مقاله در ابتدا تعاریفی از خبر و واژههای مرتبط با آن را ارائه می نماییم.
ماهیت خبر
رسانهها در عملکرد روزانه خود صحنه مناظره بینشها و میدان منازعه کلمات و معانی هستند، برخلاف آنچه ظاهراً به نظر میرسد، رسانهها در نقش خبری خود آینهی انعکاس رویدادها و واقعیات دنیای اجتماعی و سیاسی نیستند، بلکه برعکس آفریننده واقعیت های اجتماعی و سیاسی هستند. و به تصورات ما از دنیای اطرافمان هستی میبخشند. این فرض و پیشنهاد در آغاز عجیب می نماید و ممکن است ما را در شناخت محیط اطراف خود دچار تردید کند. لیکن با اندکی اندیشه میتوان پیبرد که خبر خود واقعیت و خود عینیت جهان اطراف ما نیست، بلکه تنها حکایت و روایتی از این واقعیت است.
اینکه آیا واقعیتی خارج از محدوده کلام وجود دارد یا نه، مورد بحث نیست. بلکه این شناخت اساسی که خبر ساخته و پرداخته ذهن بشر است و این ذهن تنیده در عقاید، آداب و رسوم و هنجارهای فرهنگی است، کلید گشایش راز خبر است. خبر به ما میگوید که به چه چیز خبر فکر کنیم و چگونه به آن بیندیشیم.
علاوه بر این، خبر محصول کار سازمان یافتهای است که سلسله مراتب، ارزش ها و هنجارهای تولیدی خود را دارد. خبر از دنیای واقعی برمیخیزد، بر اساس هنجارهای فرهنگی و سازمان خبری، واقعیت را دگرگون میکند و به صورت روایت و داستان به دنیای واقعی باز میگردد. در این فراگرد (مشاهد، بغیر، روایت و اشاعه) خبر به ارزش ها و هنجارهایی که از آنها برخاسته است، حکم طبیعی و عینی میبخشد و در گستره خود آنها را باز تولید کند. به رغم ادعای روشنگری، خبر از آنجا که باید ساده باشد و در سطح تصورات و ذهنیات مخاطبانش قرار گیرد، از آنجا که باید به زبان آنان سخن گوید و از دیدگاه ایشان دارای معنی باشد، نمیتواند فراتر از سطح عمومی مخاطبانش حرکت کند. در نتیجه خبر به صورت تأیید کننده و توصیه گر باورهای بیشتر پرداخته مخاطبان عمل میکند.
خبر در تلویزیون
تعریف خبر
ارائه تعریف جامع و مانع بدون تکیه بر تعاریف پیشین و مراحل تهیه و تنظیم خبر، مشکل اصلی محققان، روزنامهنگاران و استادان دانشگاه ها بوده است. مهمترین اشکال هایی را که میتوان رای تعاریف خبر بیان کرد، بدین ترتیب است.
۱- بیشتر تعاریف خبر توصیفی هستند و تنها به وصف یک یا دو خبر اکتفا میکنند، مانند:
خبر گزارش از واقعیتهاست اما هر واقعیتی را نمیتوان خبر نامید. در این توصیف ابعاد تازگی، مجاورت، شگفتی و … معقول مانده است.
۲- بعضی تعاریف خبر تمثیلی است مانند : اگر فردی سگی را گاز بگیرد خبر است. اما بر عکس، اگرسگی فردی را گاز بگیرد، خبر نیست. این خبر گر چه بعد شگفتی را در خبر روشن میکند اما در برابر مثالی دیگر چون خبر کشتن یک شیر توسط الاغی در باغ وحش تهران حتی در جنبه تمثیلیاش، کاستیهای فراوان دارد.
۳- بعضی تعاریف خبر به صورت تک بعدی به خبر میپردازد، پس از خود جریان غافل مانده اند. پس برای رهایی از این گونه تعاریف محدود و شکننده لازم است به چشم اندازی کلیتر از خبر پرداخت.
۴- کاستی مهم دیگر تعاریف خبر، آن است که هر یک از آنها تنها برای یک یا دو نوع از خبرها کاربرد دارند. در حالی که در خبرنویسی دانشجویان با ابعادی از خبر آشنا میشوند که لازم است در تعریف خبر بیان شوند.
لذا با این پیش زمینه به تعاریف متعددی که توسط صاحب نظران درباره خبر انجام شده است، میپردازیم:
تعریف خبر از دیدگاه صاحب نظران علوم ارتباطات:
– خبر، آگاهی. اطلاع، آگهی، وقوف. خبر کلمهی مفردی است که به مبتدا نسبت داده میشود تا با آن کلامی ساخته شود که چون این کلام به مخاطب القا شد، او از حالت منتظرهای که دارد، در میآید و به اصطلاح سکوت او در این مورد جایز باشد. (لغت نامه دهخدا)
– خبر شامل هر عمل و اندیشهای واقعی که برای عدهای کثیر از مخاطبان، جلب توجه کند. (لیل اسپنسر» Lyle spencer)
– خبر نقل واقعی و عینی حوادث جاری مهم است که در روزنامه چاپ میشود و مورد توجه خوانندگان قرار میگیرد. (س، مولی S-mully)
– خبر، گزارش خلاصه و دقیق یک رویداد است، نه خود رویداد (میچل. دی. چارنلی، استاد دانشگاه سینوتای امریکا)
– خبر عبارت است از، انتشار منظم جریان وقایع و آگاهیها و دانشهای انسانی و نقل عقاید افکار عمومی است. (فرناندو- ترو، رئیس و استاد انیستیتوی مطبوعات دانشگاه پاریس)
– خبر آگاهی است که برای کسی حائز اهمیت باشد، خبر گذرا و از بین رفتنی است. به محض اینکه رویداد یا وضعیتی تفهیم شد و تنش برخاسته از آن کاستی گرفت، آگاهی مورد پذیرش به صورت تاریخ در میآید، البته در این حال هم می تواند جالب توجه باشد اما دیگر عاجل و مبرم نیست. دیگر خبر نیست. (شیبوتانی)
عناصر خبر در تلویزیون
اعلام در بیان وقایع جالب اجتماعی موقعی به خوبی صورت می گیرد که عوامل و عناصر مؤثر در ایجاد هر واقعه به طور کامل جستجو و ارائه شود. به طور کلی هر خبر، هر چند کوچک و کوتاه باشد، باید از لحاظ عوامل و عناصر زیر تکمیل گردد:
– شخص یا اشخاصی که در واقعه شرکت یا مداخله دارند و یا واقعه به نحوی به آنان ارتباط مییابد.
– موضوع و نوع واقعه یعنی آنچه واقعه را تشکیل میدهد.
– علت و انگیزهای که سبب ایجاد واقعه شده است.
– چگونگی وقوع، که تربیت و کیفیت واقعه را معلوم مینماید.
– زمان وقوع که موقعیت واقعه را از نظر تاریخی، روز و ساعت تعیین میکند.
– مکان وقوع که وضع واقعه را از نظر محل و فاصله آن با جاهای دیگر مشخص میسازد.
– بنابراین اگر ارزش های خبری به اخبار شکل میدهند، عناصر خبری اخبار را به نمایش میگذارند. به طوری که هر اندازه که عناصر خبری کاملتر باشند، شکل خبر از نظر اطلاعاتی که باید به مخاطب بدهد جذابتر خواهد بود. عنصرهای تشکیل دهنده عناصر خبری به شرح زیر میباشد:
چه کسی (که) Who، چه چیزی (چه) What، کجا؟ where، چه وقت، (کی) when، چرا؟ why چطور(چگونه) how .
افزایش غنای خبر با در نظر گرفتن این عناصر است که می توان تصویر جامعی از رویداد را به بیننده منتقل کرد.
۱- چه کسی (که): هر گاه خبری تهیه میکنیم، باید عوامل درگیر در ماجرای آن خبر، و در اینجا به طور اخص، فرد یا افراد ماجرا که در پیدایش و وقوع رویداد نقش داشتهاند دقیق بشناسیم و آنان را در خبر خود معرفی کنیم.
۲- چه چیزی (چه) این عنصر عمدتاً بر ماهیت رویدادی که قرار است به خبر تبدیل شود متمرکز است. این عنصر و عنصر پیشین که معمولاً از مهمترین عناصر خبری هستند.
۳- کجا؟ : هر رویدادی از وجه مکانی برای خود یک محل وقوع دارد. عنصر کجا از آنجا که محل رویداد را مشخص میسازد از اهمیت برخوردار است اطلاعات مربوط به عنصر کجا به ویژه اگر این عنصر شناخته شده نباشد، باید به طرزی تفصیلیتر ارائه شوند مثلاً اگر محل رویداد در کشور کوچک و گمنامی باشد باید به مخاطب توضیحاتی در مورد موقعیت جغرافیایی آن ارائه شود.
۴- چه وقت، کی؟ زمان رویداد برای بینندگان باید ارائه گردد. بیننده باید از زمان وقوع رویداد اطلاع داشته باشد.
۵- چرا و چطور؟ عناصر خبری چرا و چطور جنبههای تحلیلی و توصیفی رویدادها را تبیین میکنند. این دو عنصر در بسیاری از مواقع با دیدگاه های شخصی خبرنگار، خواسته و ناخواسته آمیخته میشوند. و همه آنچه درباره بی طرفی خبری، عینیگرایی و پرهیز از جانبداری خبری گفته میشود از همین دو عنصر سرچشمه میگیرند. بطور کلی عنصر چرا و چگونه عمدتا در گزارش ها و خبرهای تحلیلی و توصیفی استفاده میشود، نکتهای که در اینجا باید متذکر شد این است که بین عناصر خبری و ارزش های خبری رابطه مستقیمی به شکل زیر وجود دارد:
چه کسی= شهرت
چه چیزی= در برگیری و شگفتن فراوان
کجا= مجاورت
چه وقت= تازگی
و دو عنصر چرا و چطور، ارزش تحلیلی و توصیفی دارند زیرا بیننده نمیداند که رویداد چرا و چطور اتفاق افتاده است.
سبکهای خبر نویسی:
در خبر ۴ قسم سبک خبرنویسی مرسوم است:
۱- سبک هرم وارونه
۲- سبک تاریخی
۳- سبک تاریخی به همراه لید
۴- پایان شگفت انگیز
۱- سبک هرم وارونه: چکیده و مهمترین مطلب رویداد، در ابتدای خبر و کم ارزشترین مطلب در انتهای آن قرار میگیرد و هر قسمت با توجه به میزان اهمیت آنها از بالا به پایین تنظیم میشود. این سبک یکی از کاراترین روشها انتقال اطلاعات است.
۲- سبک تاریخی: در این سبک برخلاف سبک هرم وارونه مطالب به همان صورتی که به لحاظ زمانی تحقق یافتهاند در قالب خبر ارائه میشوند. در این سبک، خبرنگار به داوری نمیپردازد. و کاری به این ندارد که کدام خبر یا بخش ماجرا مهمتر است، تا آن را در پاراگراف نخست خبر ارائه کند. بنابراین برخلاف سبک هرم وارونه، تا حدود زیادی از اعمال نظر خبرنگار جلوگیری میشود. و مطالب به طرز کامل تری ارائه میگردد.
۳- سبک تاریخی همراه با لید: سبک تاریخی همراه با لید ترکیبی از سبک هرم وارونه و سبک تاریخی است. در تهیه خبر به صورت سبک تاریخی همراه لید، ابتدا چکیده مهمترین مطلب به صورت لید در پاراگراف اول خبر قرار میگیرد. سپس ماجرا یا رویداد به آن صورتی که اتفاق افتاده است به ترتیب زمان وقوع رویداد همانند سبک تاریخی شرح داده میشود.
سبک پایان شگفتانگیر: سبک پایان شگفتانگیز از سبک های شیرین خبرنویسی است. در این سبک قفل ماجرا در پایان خبر باز میشود و مخاطب را شگفت زده میکند.
سوگیری های خبری
نقش سوگیری خبری در تغییر فکر و عقیدهی مخاطبان میتواند طی مدت کم و بیش کوتاهی بسیار چشمگیر باشد. به عبارت دیگر سوگیری خبری متناسب با اهداف و سیاستهای درست یا نادرست دروازهبانان خبری (Gatekeepers News)، میتواند افکار عمومی و انگاره های متفاوت افراد جامعه را به سوی چنان اهدافی سوق دهد.
به تعبیر متفاوت میتوانیم بگوییم که سوگیری خبری، همسو و هم جهت با تبلیغات (منفی یا مثبت) است. نتیجه آن که همان گونه که تبلیغات می تواند از جنبههای ناآشکار نظارت اجتماعی محسوب شود، سوگیری خبری نیز میتواند چنین قدرتی را دارا باشد.
اما این نکته را باید در نظر گرفت که شم سیاسی و اجتماعی دروازهبانان خبری پشتوانهای برای بکارگیری صحیح انواع سوگیری باشد. چرا که انتخاب نامناسب انواع سوگیری در خبر آثار و عواقب فراوانی به بار میآورد که نخستین اثر سوء “از اعتبار ساقط کردن” خبر است.
به عبارت دیگر اگر تصمیمگیرندگان و دروازبانان خبری بکارگیری سوگیریهای خبری را (بنا بر سیاستهای تعیین شدهی داخلی و خارجی) لازم و ضروری میدانند، بجاست تا حد امکان از سوگیری لفظی کنارهگیری کنند. و با رعایت قاعدهی بی طرفی و واقع نمایی و با در نظر گرفتن اهداف و سیاستهای خارجی یا داخلی سوگیری در متن خبر را بر سایر انواع سوگیری به ویژه سوگیری لفظی ترجیح دهند.
سوگیری عبارت است از: دیدگاه های پیش نظری یاعاطفی مبتنی بر خرافات، عقاید قالبی و… درباره افراد گروه ها یا موضوعهای خاص که موجب تفسیرهای ذهنی و دور از واقعیت عینی میشوند.
سوگیریهای خبری بر دو نوع است:
۱- سوگیری در الفاظ: از آنجا که زبان خبر در رسانههای خبری بیشتر از خود رویداد به خبر معنا میبخشد، الفاظ و کلماتی که در متن خبر به کار برده میشوند، به قدری حساس و سرنوشت ساز هستند که زبان خبر بلافاصله پس از گزینش خبر به میان میآید. به طوری که اگر الفاظ در جای خود و به طور دقیق به کار نرود، برداشتها و تعابیر گوناگونی در مخاطبان ایجاد میشود. مثالهای زیر نمونههای از سوگیری های خبر هستند.
– سوء قصد به آزادی= تهدید مطبوعات
– جنایت منفور= آدم کشی
– تیراندازی شدید= بمباران
۲- سوگیری در متن خبر: در بعضی خبرها ممکن است به ظاهر هیچ نوع لفظ سوگیرنهای وجود نداشته باشد. اما در متن خبر نوعی سوگیری را در ذهن مخاطب ایجاد کند، به طور کلی بیشترین سوگیریهایی که در خبر روزنامهها، نشریات و سایر وسایل ارتباط جمعی به چشم میخورند. شش نوعاند.
۱- سوگیری اسنادی ۲- سوگیری وصفی ۳- سوگیری قیدی ۴- سوگیری متنی ۵- سوگیری جملهای ۶- سوگیری تصویری
موضوعهای خبر در تلویزیون
موضوعات خبری مورد توجه در سیمای جمهوری اسلامی ایران براساس مطالعه خبرها منتشره از بخشهای مختلف، به طور عمده و بدون رعایت هیچ گونه ترتیبی در عناوین ۱۳ گانه زیر خلاصه میشود:
۱- اخبار سیاسی داخلی
۲- اخبار سیاسی خارجی و روابط دیپلماتیک
۳- نظامی، دفاع ، جنگ و خشنونت های سیاسی
۴- اختبار اقتصادی، تجاری، کارگری، کشاورزی
۵- اخبار پزشکی، بهداشتی
۶- امور آموزشی
۷- اخبار اجتماعی، حوادث و اتفاقات
۸- امور قضایی و حقوق
۹- انرژی، محیط زیست، صرفهجویی، حقوق بشر
۱۰- اخبار ورزشی
۱۱- اخبار علمی فرهنگی ، هنری، ادبی
۱۲- امور توسعه
۱۳- اخبار مذهبی و دینی
ویژگیهای خبر تلویزیون
تلویزیون پدیده ای بزرگ قرن حاضر نام گرفته است، در این وسیلهی ارتباطی، میتوان به طور همزمان از مطالب چاپ شده، سخنرانی، فیلم، رنگ، موزیک، هیجان، حرکت و صدا به خوبی برای ابلاغ پیام استفاده کرد. تلویزیون یک وسیلهی ارتباطی است که مانند روزنامه، سینما و رادیو جنبههای گوناگون خبری تفریحی، آموزشی، فرهنگی و تبلیغاتی داشته و به طرق گوناگون مورد استفاده قرار می گیرد. و از لحاظ ارتباطی و خبری تلویزیون یک وسیلهی جدید است که در عین حال تکنیکهای مختلف رادیو، سینما و روزنامه را در خود جمع کرده است و از آن بهره برداری میکند. در تلویزیون واژهها، صرفاً بخشی از حس را حمل میکنند. بقیه توسط لحن، صدا، حالت چهره، موسیقی، عکس، فیلم یا حتی یک مکث بیان میشوند.
خبر تلویزیون باید دارای ویژگی های همانند، هدفمندی، جامع نگری و وحدت موضوع باشد و سوژه خبر باید بر اساس واقعیتهایی که وجود دارد، تعیین شود. انتخاب سوژه و تحقیق درباره آن و نیز پرورش و پردازش آن دقت زیادی میخواهد. از ویژگی های ساختاری خبر تلویزیون می توان به گزارشها، مصاحبهها و نیز جلوههای صوتی و تصویری اشاره کرد. در خبر تلویزیون بر حسب مورد از مصاحبه استفاده میشود و آنچه مسلم است این است که مصاحبهگر یا گزارشگر باید تلاش کند تا از منابعی در خبر استفاده کند که بر موضوع خبر تسلط داشته باشد. که این خود میتواند علاوه بر مستندکردن خبر، تأثیرگذاری آن را بالا ببرد. در خبر تلویزیون تنوع تصویر، جذابیت. چگونگی حرکات تصاویر خبری و چگونگی تدوین خبرها بسیار با اهمیت است. و در کنار اینها مجموعهای از کارهای گرافیکی، اسلاید، حرکات رایانه ای و دوربین و استفاده از تصاویر آرشیوی می تواند در کار تصویربرداری خبر مهم تلقی شود . همچنین یکی از راه های متنوع کردن تصاویر خبری، تهیه نماهای مخلتف است.
ویژگی های خبر تلویزیون
۱- شروع خبر در تلویزیون
۲- ساختار برنامه خبر تلویزیون
۳- خبر نویسی برای تلویزیون
۴- شیوه ارائه خبر تلویزیون
۵- نگارش خبر تلویزیون
۶- معیار گزینش خبر
۷- زلالی و روانی در خبرنویسی
۸- گرافیک خبری تلویزیون
۹- خبرهای رویداد مدار و موضوع گرا در تلویزیون
۱۰- تأثیر عوامل گوناگون در فرایند خبر تلویزیون
۱۱- تفاوت خبر با تفسیر و تحلیل
۱۲- گویندگی خبر تلویزیون
۱۳- منبع خبر در تلویزیون
شروع خبر در تلویزیون
هر برنامه تلویزیونی دارای مشخصات ویژهای است که از شروع آن برای بیننده روشن میشود که برنامه دارای چه محتوایی است، بنابراین شروع خبر تلویزیونی نیز به لحاظ روانی و جذب مخاطب باید دارای ویژگی های خاصی باشد. در شروع خبر تلویزیونی، علاوه بر بخش آرم خبر که خود دارای ویژگی های هنری و گرافیکی و نیز روانی است، شروع خبر نیز باید با نخستین واژههایی که مخاطب را میخکوب کند و آن را جذب کند شروع شود. در شروع خبر رادیو، ورودی را با واژههای خوش آهنگ و اجرای مناسب میتوان شنیدنی کرد. اما در خبر تلویزیونی تأمین این فضا، باید به کمک رنگ، حرکت و صدا و تصویر پر کرد. شروع خبر تلویزیونی باید با گیراترین و مهمترین قسمت خبر باشد. تا بر بیاعتنایی مخاطب غلبه شود و او را به پیگیری خبر تشویق کند.
بنابراین خلاصه خبر باید متناسب با شروع خبر باشد، یعنی حجم خبر و به ویژه بلندی یا کوتاهی آن، نوع خلاصه خبر یا لید را تعیین میکند. و قاعده اساسی که همواره باید در نظر داشت این است که مقدمه خبر در عین این که حاوی قسمت های اساسی خبر است، باید تا جایی که ممکن است خالی از مطالب و کلمات زائد باشد و به طور مختصر و کوتاه بیان شود. لید و شروع خبر، مهمترین و نیز تنظیم کننده نبض مطلب است و با شروع خوب و جذاب حواس مخاطب را باید شکار کرده و به طور کلی در شروع خبر این نکتهها اهمیت دارند:
الف) کلمات و واژههای اولیه باید مهم و جذاب باشند. ب) ورودی و شروع خبر اگر چه مانند لید از جنس متن خبر هستند، اما باید جذابترین نکته آن باشد. ج) پیام ورودی لزوماً مهمترین بخش خبر نیست اما قطعهای از خبر است که تأثیرگذاری بیشتری نسبت به بخشهای دیگر دارد. به عبارت دیگر در ورودی خبر، را با پیامی که میتواند بیشترین زمینه داد و ستد ذهنی، احساسی یا عاطفی را برای مخاطب تأمین کند برمیگزینند. د) حجم و اندازه شروع خبر محدود نیست البته این حجم باید فشرده و کوتاه باشد اما در حقیقت به موضوع خبر نیز بستگی دارد.
ساختار برنامه خبری
یک برنامه خبری از ۴ عنصر یا عامل تشکیل شده است که هر کدام کاربردها و وظایف خاصی را در رابطه با ارائه خبر بر عهده دارند.
۱- آرم متحرک ( آرم استیشن): آرم استیشن یا آرم متحرک در ابتدای هر بخش خبری می آید و ضمن اعلام شروع بخش خبری، مخاطب را از نوع خبرها (سیاسی، ورزشی، هنری و . . . ) هم آگاه میسازد.
۲- تیترهای مهم خبر روز: پس از آرم استیشن مهمترین خبرهای روز ارائه میگردند. تیترهای مهم روز وظیفهای بس مهم در اختیار داشته، از سویی کاربردی ایدئولوژیک داشته و از یک طرف به ذهن مخاطب علامت میدهند که به خبرهای مهم روز دقت بیشتری نمایند. کاربرد ایدئولوژیکی تیترهای مهم روز در این حقیقت نهفته است که در یک برنامه خبری رپرتاژها و خبرهای گوناگون به نمایش در میآیند و مخاطب در محیط پر سر و صدای خانواده ممکن است بعضی از خبرها را از دست بدهد یا به آنها دقت ننماید. ولی مهمترین تیترهای روز به او اشاره میکند که خبرهایی که از نظر سازمان خبری مهم تلقی می شود، را از دست نداده و به آنان توجه نمایند. اما این تیترهای مهم کاربرد دیگری نیز دارند.
تحقیقات ثابت نموده است که بخش مهمی از یک برنامه خبری لحظاتی بعد از پخش از ذهن مخاطبان رخت بر میبندد همانطور که اشاره شد تیترهای مهم دقت مخاطب را حداقل به این تیترهای افزایش داده، کمک می نماید تا اخبار مربوطه در ذهن مخاطب حفظ گردد.
۳- گوینده برنامه خبری: گوینده خبر یکی دیگر از عناصر بسیار مهم این گونه برنامههاست که به بیان خبرها در استودیو میپردازد. اگر گوینده از شیوه های درست ارائه خبر با استفاده از حرکات به جای اعضای صورت مانند ابرو، تنگ کردن چشم، لبخند زدن و تأکید از طریق تغییرات صوتی به هنگام معرفی خبر استفاده نماید، از یک سو حافظه مخاطبان از خبرهای پخش شده افزایش یافته و از سوی دیگر، علاقه آنان به پی گیری خبر نیز می تواند فزونی یابد.
۴- رپرتاژ خبری: رپرتاژ خبری که به وسیله خبرنگار و تیمهای خبری از محل حادثه یا اتفاقی خبری تهیه می شود نیز، یکی دیگر از عناصر خبری است و این رپرتاژها میتوانند با ارائه خبر به شکلی مدون که از دو عامل صوتی- تصویری در آن استفاده گردیده، به جلب نظر مخاطب بپردازد، چرا که به جای خواندن یک خبر به روی تصاویر از حادثه خبری، خبرنگار می تواند با مصاحبه با شاهدان ماجرا، نظر خواهی کارشناسان، و ظاهر شدن در صحنهی خبر و صحبت مستقیم با مخاطبان؛ خبر را به شکلی دلنشین و جالب توجه که باعث دلزدگی مخاطب نشود ارائه دهد.
خبرنویسی برای تلویزیون
دبیر خبر میتواند خبر خود را از منابع مختلفی استخراج کند، منابعی چون تلکسها و سایتهای خبری، گزارش تلفنی، تصاویر ویدئویی، فکسهای ارسالی و منابع شفاهی. نویسنده پس از مطالعه خبرها، همراه یک مونتور یا تدوینگر تصاویر را مشاهده میکند. در صورت نیاز بر روی تصاویر صدا، گذاشته می شود. چنانچه به پیوند میان تصویر و کلام نیاز باشد، نظرهای نویسنده خبر باید اجرا شود.
شیوه ارائه خبر در تلویزیون
شیوه ارائه خبر به اشکال مختلف مانند، خبر، گزارش خبری، مصاحبه و تقسیم است.
خبر: که گوینده آن را همراه با تصاویر یا بدون تصویر قرائت میکند،
گزارش خبری: نوعی از ارائه پیام، که ببیننده را کم و بیش در مقام ناظر عینی وقوع یک حادثه یا وجود پدیدهای که جنبه خبری داشته باشد قرار دهد، گزارش خبری نامیده میشود. گزارش خبری ممکن است توسط فردی به نام گزارشگر، که در محل حضور فیزیکی داد، ارائه شود یا با گفتار همراه باشد.
مصاحبه: مصاحبه انواع مختلفی دارد ولی در اینجا منظور مصاحبه خبری است. در مصاحبه خبری هدف مصاحبه کننده، کسب اطلاعات دقیق و مشخص از منبع خبر برای روشن شدن موضوع یا موضوع های خبری روز است. و مطالب تنظیم شده حاوی اطلاعات جدیدی است که قبلاً منتشر نشده است.
تفسیر: گزارش اخبار و وقایع همراه با ارائه عقیده و نظر نویسنده و پاسخ به عنصر خبری چرا؟ تفسیر نامیده می شود با این تعریف می توان نتیجه گرفت که نویسنده در تفسیر رویدادها و وقایع، نظر خود را بیان میکند و صرفاً عقیدهاش را درباره رویداد مورد نظر ارائه میدهد.
نگارش خبر تلویزیون:
نگارش خبر برای تلویزیون، نیاز به توانایی ها و مهارت های ویژهای دارد، کسانی که در خبر تلویزیون مشغول بکار هستند باید با فنون و ویژگیهای خبرنویسی آشنا باشند. یکی از مهم ترین ویژگی هایی که دبیران خبر باید به آن توجه داشته باشند، تسلط کامل به موضوع خبر و آشنایی با فنون خبر است، خبرنویسان تلویزیون باید در زوایای گوناگون موضوع خبر مطالعه و آگاهی داشته باشند. بدون تسلط بر موضوع خبر، نمی توان از کم و کیف یک رویداد، خبر مناسب تهیه و تنظیم کرد. از دیگر ویژگی های نگارش خبر، تندنویسی درستنویسی، روان نویسی، خلاصهنویسی، سادهنویسی و انتخاب واژهها و کلمات مناسب است. زبان وسیله ارتباط انسان ها با یکدیگر است. از این رو هنگام نوشتن خبر باید قواعد و دستور زبان را رعایت کرد. و مطلب خبر را به درستی انتخاب کرده و بر اساس دستور زبان نگارش شود.
معیار گزینش خبر:
وسایل ارتباط جمعی به ویژه اخبار تلویزیون در بین کهکشانی از دادههای خبر که روزانه بر روی تلکسها سایت های خبری نمایان میشوند، باید دست به گزینش بزنند. اولین قدم در کار خبر گزینش رویدادهایی است که اتفاق افتادهاند و با اتفاق خواهند افتاد.
در زمان کوتاه پخش تلویزیون، چونک ه با تصاویر همراه است، گزارش تمام رویدادها را نمیتوان ارائه کرد، اینجاست که مسأله گزینش خبر پیش میآید. اینکه چه خبری را برای پخش و انتخاب، گزینش کنیم ارتباط مستقیم با ارزش ها و عناصر خبری دارد. و این ارزش های خبری در جوامع متعدد با هم فرق دارند. ارزشهای خبری به هرمی شبیه هستند که رعایت سلسله مراتب در انتخاب خبر را الزامی میکند. این ارزش ها عبارتند از: در برگیری، شهرت، برخورد، استثناء و شگفتی ، بزرگی و فراوانی، تعداد و مقدار، مجاورت و تازگی، این هفت ارزش خبری حالتی منحصر به فرد دارند و می توانند جنبه های ارزش خبرها را پوشش دهند.
روانی و زلالی در خبر نویسی:
خبر نویس باید واژهای را برگزیند که قالب منظور و مرادش باشد برای نوشتن یک خبر خوب باید اصول ذیل رعایت شود.
۱- تناسب با مقتضیات زمان
۲- هماهنگی با نیاز مخاطب
۳- گزینش در محور جانشینی و همنشینی
۴- پرهیز از تکلف
روانی و زلالی در حقیقت به معنای این است که از دو آفت پیچیدگی و عوام زدگی و سطحی گرایی دوری کنیم. و آنچه را مردم هر عصر در گفتار روزانه و داد و ستدهای خویش به کار می گیرند یکسره بر قلم جاری کرد.
خبرهای رویداد مدار و فرایند مدار (موضوعگرا) در تلویزیون:
در انعکاس مطالب خبری دو محور اصلی و اساسی وجود دارد، یکی رویدادگرایی و دیگر فرایند مداری یا موضوع گرایی خبر است. خبرنگار یا گزارشگر موفق کسی است که اطلاعات صرف مربوط به یک رویداد مهم را به اطلاعات بیشتر تبدیل کند. که محور خبر را از رویداد به موضوع و فرایند شکل دهد. در گسترش و فرایند محوری خبر، گزارشگر یا خبرنگار زمینهها و پیدایش یک رویداد و آثار و تبعات آن را در جامعه و در زندگی مردم از تمام جهات ریشهیابی و کنکاش میکند. گزارشگر یا خبرنگار باید هم در گزینش اخبار و هم در پردازش آن اصل موضوع گرایی و فرایند مداری خبر را رعایت کند.
خبرهای رویداد گرا خبرهایی هسند که مربوط به رویدادهای مشخص و معین و یا موضوعاتی چون نشست ها و گشایشها و بیانیهها و دیدارها میباشند. خبرهای رویدادگرا صرفاً به دنبال طرح یک رخداد هستند به شرح و محتوای و علل و زمینهها و ریشه های آن نمی پردازند.
اما خبرهای فرآیند مدار یا موضوع گرا خبرهای پیچیدهای هستند که از یک گزارش یا مسأله مجرد و منفک فراتر می رود تا درکی منظم ، قاعده مند و جامع را منتقل سازند. نظیر گزارشهای مربوط به پیامدهای عملکرد یک دولت.
تأثیر عوامل گوناگون در فرایند خبر تلویزیون:
هر رویداد که اتفاق میافتد، در ذات و ماهیت خود دارای ارزش های خبری است که این ارزش ها در ماهیت رویداد نهفته میباشند. و این ارزش ها همیشه ثابت، عینی و تغییر ناپذیرند. اما آنچه به عنوان خبر در رسانه های جمعی و به ویژه در رادیو و تلویزیون پخش می شود، حاصل تأثیر عوامل گوناگونی است که واقعیت را به صورت نسبی نشان می دهند . یعنی اخبار براساس خط مشی و سیاست رسانه شکل میگیرند. و دستخوش تغییر می شوند. از لحظه رویداد تا لحظه پخش خبر، افراد و نهادهایی در انتخاب و گزینش خبر دخالت دارند و تصمیمگیری میکنند و لذا رویداد اتفاق افتاده از فیلترهای متعدد گذشته تا تحت عنوان خبر پخش و به مخاطب میرسد. در حالیکه ارزش های خبری نهفته در رویداد ظاهراً از عوامل تعیین کننده در ارائه خبر یک رویداد به شمار میآیند، اما عوامل دیگری نیز نقشی خود را به صورت آشکار و نهان ایفا میکنند.
۱- عوامل درون سازمانی: که شامل اعمال نظر مدیریت موسسه به صورت آشکار و نهان، جامعه پذیری کارکنان مؤسسه خبری با توجه به معیارها و ارزشهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، مذهبی، فرهنگی و غیره، اعمال نظر شخصی خبرنگار بر اساس باورها، نگرشها، اعتقادات او، وسایل فنی رسانه خبری و نیز وقت و زمان است.
۲- عوامل برون سازمانی: عواملی که از خارج سازمان بر فرایند خبر تأثیر می گذارند، شامل محدودیت های قانونی ، اعمال نفوذ اشخاص حقیقی و حقوقی، منابع خبر (News sarce) روابط عمومیها (Public Relations)، خبرگزاریها
(News Agencey) صاحبان سرمایه و آگهی، گروههای فشار، مخاطبان رسانه و…
تفاوت خبر با تفسیر و تحلیل:
در کتاب روزنامه نگاری نوین درباره تفاوت های خبر با تفسیر و تحلیل چنین آورده شده است:
خبر گزارشی از واقعیت های عینی است. رویدادی باید با ویژگی های خبری اتفاق بیافتد تا ارزش گزارش داشته باشد به همین دلیل است که در خبرنویسی، رویداد آن طور که اتفاق افتاده است، گزارش میشود نه آن طور که خبرنگار سردبیر یا هر فرد دیگر مایل باشد. اتفاق بیافتد.
جنبه ارزیابی ذهنی و قضاوت شخصی درباره رویدادهای خبری، تفسیر و اظهارنظر نام میگیرد. مفسر یا نویسنده تفسیر درباره رویدادی که احتمالاً خبر آن جداگانه انتشار یافته اظهار نظر میکند. و در نوشتههایش، استنباط، اندیشه، قضاوت شخصی و استدلال خود را بیان میکند.
تحلیل عبارت از توصیف حقیقی یک رویداد بدون بیان اظهار نظر نویسنده. نویسنده معمولاً اطلاعات جمعآوری شده از منابع مختلف و سابقه تاریخی رویداد را بهم مرتبط ساخته، کوشش در شناساندن علت و انگیزه و همچنین نحوه وقوع رویداد دارد. و در واقع به عناصر «چرا؟» و «چگونه» توامان پاسخ میگوید.
گویندگی خبر تلویزیون
گوینده خبر نشان دهندهی ایده آلهای فرهنگی جامعه بوده تا بتواند به عنوان میانجیگر مورد قبول واقع شود، یا به عبارت دیگر مخاطب، گفتههای وی را عین واقعیت دانسته، اخبار ارائه شده را باور کند. یک گوینده خوب و حرفهای، علاوه بر دارا بودن چنین خصوصیاتی، میبایستی بتواند به شکل درست و حرفه ای با استفاده از تغییرات تن صدا، تأکید بر لغات کلیدی و استفاده از اشارات صوتی به ارائه اخبار پرداخته تا اعتبار و وجهه خود را در میان مخاطبان گسترش دهد. بنابراین مشهود است که گویندگی خبری مهمترین ابزار نزدیکی برنامه خبری به مخاطب است.
منابع خبر در تلویزیون
به طور کلی دانستن منبع خبر و داشتن شناخت نسبت به آن، هم در هنگام تهیه خبر، هم در زمان پخش خبر از اهمیت ویژهای برخوردار است. در بحثهای روانشناسی و تغییر نگرشها به این مسئله توجه شده است. که پیام هایی که به منظور نفوذ در گرایش های مردم تهیه و انتشار می یابند، به یک اندازه تأثیر نمیگذارند. بلکه عواملی وجود دارد که اثر این پیامها را افزایش می دهد. و یا مانع تأثیر آنها میشود. یکی از عواملی که پیام باعث نفوذ و تأثیر آن در مخاطبان میشود، مسأله منبع پیام است. منبع پیام که یکی از عوامل مهم تغییر گرایش است، دارای زوایای متعدد میباشد. که این زوایا عبارتند از: اعتماد به منبع، جاذبه منبع و قدرت منبع
منابع خبری رسانه ها
در هر رسانهای می توان به موارد هشت گانه زیر بعنوان منابع خبری اشاره کرد:
۱- خبرنگاران: خبرنگاران بر اساس درک، شناخت و مطالعاتی که از محیط اطراف خود دارند بر حسب نیاز، پیشنهاد تهیه خبر در موضوعهای مختلف را می دهد.
۲- سردبیران: براساس شناخت و مطالعاتی که ازجامعه دارند،خود منشاء خبر میشوند.
۳- مدیران خبر: بر اساس نیازهای جامعه و رسانه و شناخت از وضع ملی و فرا ملی دستور تهیه خبر را می دهند.
۴- سایر رسانه ها: رسانه ها نیز به عنوان منبع خبر برای خبرنگاران تلقی میشوند. و معمولاً جراید مطبوعات و رادیو و تلویزیون به اخبار یکدیگر استفاده میکنند.
۵- سازمانها، ادارات و نهادها از جمله منابع خبری به شمار میروند.
۶- بانک اطلاعاتی: بانک اطلاعاتی یک منبع مطمئن و سریع برای تهیه اطلاعات است.
۷- روابط عمومیها
۸- مردم
هنرهای تجسمی
هنرهای تجسمی روی محوری است که یک سوی آن هنرهای کاربردی(Apply Art) و سوی دیگرش هنرهای زییا (Fine Art) قرار گرفته است. کاربردیترین شاخه هنرهای تجسمی؛ طراحی صنعتی و گرافیک و هنریترین شاخههای آنها نقاشی است .شاخههای جدیدی در هنرهای تجسمی بوجود آمده است مانند اینستالیشن، پرفورمانس، ویدئوآرت و آئودیوآرت که این شاخهها جنبه هنری بیشتری دارند. در بین شاخههای کاربردی هنرهای تجسمی، گرافیک حضور و کارایی بیشتری در رسانه تلویزیون دارد و با ظهور تکنولوژیهای فرامدرن این کارآیی و حضور بیشتر ملموس و محسوس میشود.
تعریف گرافیک
گرافیک عبارتست از هر پیام تصویری که نیت تکثیر را در ذات خود داشته باشد. این تعریف سه محور «پیام»، «تصویر»، «تکثیر» را شامل میشود و اتلاق عنوان گرافیک برای اثری مناسب است که این سه عنصر اصلی را همزمان داشته باشد. عنصر «پیام» اصلیترین ویژگی اثر گرافیکی است که وجه تفاوت آن از سایر مقولات مشابه نظیر نقاشی محسوب می شود. وجود این عنصر، باعث ارتباط اثر با مخاطب میگردد. عنصر دیگر «تصویر» است که وجود و حضور این عنصر، گرافیک را در زمره هنرهای تجسمی قرار داده است. «تکثیر» عنصر سومی است که اگر چه بیشتر به مسائل فنی و تکنیکی اثر میپردازد ولی عامل اصلی برقراری ارتباط متقابل اثر و مخاطب به حساب میآید.
تفاوت گرافیک و نقاشی
گرافیک معاصر دنیا، باسابقه صد سالهاش در ابتدا، مرزهای محسوسی با نقاشی نداشت. درواقع نخستین آثار گرافیک برخاسته از آثار نقاشان سبک های فوتوریست، اکسپرسیونیست، فووسیت و … بود. در گذر زمان تفاوت های این دو هنر شکل و شمایل جهانی به خود گرفت و امروزه تشخیص این وجوه افتراق چندان مشکل نیست. عمدهاین تفاوت ها عبارتند از:
الف- نقاشی همیشه هنر است ولی گرافیک گاهی هنر است و گاهی رسانه.
هر اثر نقاشی در هر ژانر و سبکی که آفرینده شده باشد یک اثر هنری است که با در نظر گرفتن خلاقیت ها و نوآوریها، درجات این هنر شدت و ضعف پیدا میکند. اما اثر گرافیکی اینگونه نیست که همیشه مطلقاً اثر هنری نامیده شود. لیکن بسته به نوع کارکرد و کاربرد، گاهی تعاریف دیگری هم به خود میگیرد. از این رو گرافیک گاهی هنر است و گاهی رسانه. آنجایی که آفرینش اثر بر اساس نیازهای مخاطب صورت میگیرد گرافیک رسانه میشود و هنگامی که اثر گرافیکی فارغ از خواستههای مخاطب خلق میشود تعریف هنر بر آن مصداق پیدا میکند.
ب- نقاشی هنر شخصی است و گرافیک هنر ارتباطی و عمومی. آفریننده اثر نقاشی میتواند تمام استانداردها، مرزها و تعاریف را زیر پا بگذارد و برای هر اثرش تعریفهای جدیدی بیافریند. چرا که بر اساس منویات ذهنی، شخصی و دلخواه خود عمل میکند و خود را ملزم به فهم همگانی نمی داند. درست بر عکس این، آفریننده اثر گرافیکی بایستی به فهم همگانی توجه کند و اثرش را ارزیابی کند که آیا مخاطبان میتوانند اثر او را در جهتی که خودش خواسته است درک کنند و به همین دلیل است که دانستن سطح دانش و آگاهی مخاطب برای او حائز اهمیت است. بعنوان مثال هنرمند نقاش میتواند چمنزار را به رنگ بنفش تصور کند و خورشید را به رنگ آبی، اما هنرمند گرافیک مجاز به شکستن چنین تعاریفی نیست بنابراین خورشید او همیشه زرد یا نارنجی است.
ج- گرافیک بایستی بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند ولی نقاشی چنین الزامی ندارد. گرافیک بدلیل بهرهمندی از عنصر پیام تلاش میکند آنرا به مخاطبانش القا کند. در واقع اثر گرافیکی الزاماً بایستی توانایی برقرای چنین ارتباطی را داشته باشد. ولی نقاشی بدلیل شخصی و دلخواهی بودنش نه فقط چنین هدفی را ندارد بلکه این بیننده تابلو نقاشی است که بایستی تلاش کند تا با نقاشی ارتباط برقرار کند. در مجموع تلاش برای برقراری ارتباط در گرافیک بر عهده خود اثر است ولی در نقاشی بر عهده مخاطب است.
د: گرافیک با هدف تکثیر ساخته میشود ولی نقاشی چنین نیست. اثر گرافیک بدنبال هدفی که دارد (ارتباط با مخاطب) میبایستی در تعداد مناسب منتشر شود و هیچ گاه اثر گرافیک بصورت تک نسخه، اثر گرافیکی نامیده نمیشود ولی نقاشی فقط در یک نسخه خلق میشود. معمولاً اثر نقاشی در موزهها و گالری ها به نمایش گذاشته میشود و تماشاگران و مخاطبان نزد آن به تماشا می روند. که این اصل درباره گرافیک معکوس است و این اثر گرافیکی است که به نزد مخاطبان می رود.
الفبای تصویری:
زبان تصویری هم مثل زبان نوشتاری از الفبای خاص تشکیل میشود. همانگونه که در زبان نوشتاری، حروف، کلمات و گرامر داریم در تصویر هم با موارد زیر به عنوان الفبا روبه رو هستیم.
۱ – نقطه: کوچکترین سطح است که فاقد طول، عرض و ارتفاع است. در هنر تجسمی وقتی از نقطه نام برده میشود، منظور چیزی است که دارای رنگ، تیرگی یا روشنی، اندازه و گاهی جرم باشد و در عین حال ملموس و قابل دیدن است. از این نظر در ظاهر تشابهی میان این مفهوم از نقطه با آنچه که در ریاضیات به نقطه گفته میشود، وجود ندارد. زیرا در ریاضیات نقطه موضوعی ذهنی است که در فضا یا بر صفحه متصور است، بدون اینکه قابل دیدن و لمس شدن باشد. اما این مفهوم ذهنی وقتی بخواهند نشان داده شود با استفاده از یک ابزار اثرگذار مشخص میشود. که در این صورت تبدیل به یک نقطه بصری خواهد شد. مثل نشان دادن مرکز یک دایره، یا محل تقاطع دو پاره خط. نقطهی تجسمی ممکن است به وسیله یک ابزار اثر گذار به وجود آید مثل اثر یک مداد یا قلم مو یا فشار و ضربهی چیزی سخت به روی یک سطح یا مثل یک لکه روشن بر سطح تیره و بالعکس.
نقطه انواع مختلف همچون گرد، سه گوش، چهار گوش، چند ضلعی و … دارد. نکته دیگر درباره نقطه نسبی بودن آن است. بدین معنا که یک دایره کوچک در یک کادر بزرگ نقطه محسوب میشود ولی همان دایره وقتی در یک کادر متناسب با خودش قرار گیرد به سطح تبدیل میشود.
۲ – خط: اگر نقطه در یکی از جهات (طول، عرض و یا ارتفاع) حرکت کند خط را تشکیل می دهد.
در زندگی روزمره و در طبیعت خط حضور چشمگیری دارد. به تعبیر دیگر ما به طور روزمره با خط و جلوههای گوناگون آن زندگی میکنیم. در این زمینه میتوان مثالهای متقاوتی ذکر کرد. نقوش خطی روی لباسها و روی فرش زیر پایمان، ردیف صندلیها در سالن امتحانات، خطوط آجرهای چیده شده و در امتداد هم دیوارهها و …. تنوع مثالها و نمونهها به خودی خود نشان می دهد. که منظور از خط تجسمی، معنایی نسبی از خط است. و آن نشان دادن یک حرکت ممتد و پیوسته بر سطح یا در فضاست. مثلاً یک قطار در حال حرکت از فاصلهای دور به صورت یک خط ممتد دیده میشود. در حالی که وقتی با قطار مسافرت می کنیم و در داخل آن هستیم دیگر این برداشت بصری را نداریم. بنابراین تشخیص و تجسم خط بصری مشروط است به این که در چه وسعتی، با چه فاصلهای و از کدام زاویه دید عناصر بصری را در یک ترکیب تجسمی قرار دهیم. خط که از امتداد نقطه ها در یک جهت حاصل میشود. انواع گوناگونی دارد:
خط “مستقیم” که عمودی یا افقی است. خط عمودی مملو از انرژی بصری است در عوض خط افقی ساکن است و تداعی کننده سکوت، رکود و خاموشی.
خط “اریب” نوع دیگری است که نامتعادل است و چشمان مخاطب هر لحظه انتظار دارد که سقوط کند یا به اوج برسد. خط “شکسته” پرتحرک است و پر انرژی. همانگونه که دستان ما از لمس کردن تیغه چاقو یا اره احساس درد و انزجار میکنند. چشمان ما هم از دیدن خطوط شکسته احساس درد و خستگی پیدا می کنئد. خط “منحنی” آخرین نوع خط است که بسته به جهت حرکت انحنای آن، انرژی ملایم آن هم جهت میگیرد.
۳ – سطح: هر گاه نقاط هم در جهت طول و هم در جهت عرض شروع به حرکت کنند در نتیجه حرکت آنها سطح پدید میآید. در طبیعت و در پیرامون ما سطوح به اشکال متنوع و حالتهای مختلفی وجود دارند. سطح چیزها در طبیعت گاهی به صورت هموار و گاه ناهموار و دارای بافت ها و نقش های مختلفی است. همهی سطحها از سه شکل هندسی دایره، مربع، مثلث یا ترکیبی از آنها به وجود میآیند. این شکلها را به طور معمول همه میشناسند و در حالی که سطحهای ساده ای به نظر میرسند خصوصیات قابل مطالعهای دارند.
*منابع و ماخذ در تحریریـه مجله هنر موجود است.