● محل تـولد: اهـواز
● درگـذشت: ۲۲ مهر ۱۳۹۹ در تهران
زندگینامه، آثـار و سوابق هنری
وی اصالتاً اهل دامغان بود ولی به اقتضای شغل پدرش که دامپزشک بود به شهرهای مختلف سفر میکرد. وی به عشق سینما راهی تهران شد و رشته رادیو تلویزیون را در دانشکده هنرهای دراماتیک خواند و کارشناسی ارشد را در رشته سینما از دانشگاه تربیت مدرس گرفت سپس مدرک دکترای سینما را از کشور انگلیس دریافت کرد و به ایران بازگشت. ایشان مجری، کارشناس تلویزیونی و کارگردان و عکاس پیشکسوت بود. استاد دکتر اکبر عالمی، از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۶، عضو فرهنگستان هنر و فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود و بیشتر فعالیتهای ایشان در زمینه کارگردانی، در ژانر مستند عرضه شده است. ترجمه و تألیف کتابهای فنی سینمایی، تدریس مباحث تکنیکی و تخصصی در دانشکدههای سینمایی، عضو هیات علمی و مدیر گروه انیمیشن دانشگاه تربیت مدرس، اجرا و کارشناسی برنامههای تخصصی سینمایی در تلویزیون، داور جشنوارههای بینالمللی فیلم و انیمیشن، داور و مجری جشنوارههای مختلف ایران، دبیری همایشهای ملی انیمیشن، ریاست لابراتوار وزارت فرهنگ و آموزش عالی در سال ۱۳۷۵، مسئولیت لابراتوارهای سازمان صدا و سیما در سال ۱۳۶۰، از جمله فعالیتهای اوست. وی تجربه بازیگری را نیز با فیلم بابا نان داد، ساخته شده در سال ۱۳۵۱، در کارنامه خود دارد. استاد عالمی، در دهه ۷۰، مجری و کارشناس برنامه هنر هفتم بود که به عقیده بسیاری اثرگذارترین برنامه تلویزیون در رابطه با سینما بوده است. وی به عنوان مجری کارشناس در برنامه سینما ماوراء نیز فعالیت داشته است، وی از اعضا انجمن مدرسان سینما است، از دیگر کارهای ماندگار وی گویندگی مجموعه پنج قسمتی: جهان، آفریده هنر، در رابطه با تاریخ هنر و مستند: چرا زیبایی مهم است؟ دربارهٔ فلسفه زیبایی در هنر؛ که این مجموعهها تاکنون منتشر نشدهاند و مجموعه پنج قسمتی: نوابغ عکاسی، در رابطه با تاریخ عکاسی، پخش شده از شبکه مستند سیما و به تهیهکنندگی و مدیریت دوبلاژ بهزاد زهرایی را میتوان نام برد.
از فعالیتهای هنری زندهیاد دکتر اکبر عالمی میتوان به ساخت برنامههای هنری و فرهنگی تلویزیونی در زمینهٔ سینما همراه با اجراهای حرفهای و ماندگار و نقدهای تأثیرگذار فیلم، چند دهه تدریس در دانشگاههای هنر، مدیریت لابراتوارهای سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ساخت حدود ۳۰ فیلم مستند برای صنایع داروسازی، پتروشیمی، نساجی و چوب به زبانهای انگلیسی، فرانسه، اسپانیولی، آلمانی، ایتالیایی، عربی اشاره کرد. در تاریخ ۸ اسفند ۱۳۹۳، همزمان با برگزاری جشن تصویر سال در خانه هنرمندان ایران، طی مراسمی، از یک عمر تلاش اکبر عالمی در عرصه عکاسی و سینما تجلیل شد و از این استاد دانشگاه، به عنوان معمار کلمه با دانشی چند وجهی یاد شد. ایشان به عنوان مجری و گوینده در برنامههایی انگشتشمار، اما با کیفیت حضور پیدا کرد و خاطره این حضورها همچنان در ذهن مردم زنده است.
اکبر عالمی، در بامداد ۲۲ مهر ۱۳۹۹ در سن ۷۵ سالگی درگذشت. وی در ۱۰ مهر ۱۳۹۹ برای ساخت یک مستند راهی بیمارستانی شده بود که با وجود رعایت پروتکلهای بهداشتی، وی و سه تن از همکارانش به بیماری کرونا مبتلا شدند. او با بدتر شدن بیماری، در بیمارستان بستری شد و با دستگاه تنفس میکرد. وی در گفتوگوی کوتاهی که در ۱۵ مهرماه داشت بیماریاش را اینگونه توضیح داد: برای فیلمبرداری مستندی با سه نفر دیگر از همکارانم به یکی از بیمارستانهای تهران رفته بودیم و اگرچه تمام موارد ضروری را رعایت کردیم اما با این حال هر چهار نفر به کرونا مبتلا شدیم.
امیر سرایی مقدم، خواهرزاده او گفت: طبیعت ویروس کرونا به گونهای است که نمیتوان با اطمینان کامل گفت که فرد کجا و چگونه به آن مبتلا شده است. دو روز پیش از بستری شدن آقای عالمی، برای ساخت مستندمان به بیمارستان رفته بودیم و البته ایشان حدود ۱۲ روز پیش برای حضور در یک جلسه دفاع به دانشگاه رفته بودند. طبیعتا بهطور قطع و یقین نمیتوان گفت در کدامیک از این مکانها به کرونا مبتلا شدهاند.
ابراهیم حاتمیکیا، کارگردان سینما نیز خود را شاگرد ابراهیم عالمی میداند و معتقد است که سینمای ایران بزرگ استاد سینمایش را از دست داد. این کارگردان در بخشی از نوشتار خود به خاطرات سالهای دور با عالمی گریزی میزند و به ۱۳۵۹ خورشیدی اشاره میکند که خودش جوانی ۱۹ ساله بوده و عاشق فیلمبرداری و در ادامه مینویسد: برای اولینبار در کلاسهای فیلمسازی شرکت کردم و شدم شاگرد استاد اکبر عالمی. دلچسبترین کلاسهای فیلمسازی. او با کیف چرمی بزرگی وارد کلاس میشد و همچون شعبدهبازان یکییکی از کیف اسلاید و کتابی و ابزاری بیرون میکشید و ساعتها به شیوه سمعی و بصری شاگردان را سِحر میکرد. استاد به من جسارت داد و من در زیرزمین خانه، فیلم سوپر ۸ را که ۱۵ متر طول داشت، ظاهر کردم. باوری که استاد به ما میداد از جنس سحر بود. او ایمانی میداد که فراتر از تکنیک بود.
فیلمهـا
۱۳۸۷ – مروارید خلیج فارس
۱۳۸۷ – ۱۳۸۳ – خلیج فارس، نواحی نهگانه
گویندگی
۱۳۸۹ – جهان، آفریده هنر – مجموعه پنج قسمتی
۱۳۹۰ – نوابغ عکاسی – مجموعه پنج قسمتی
۱۳۹۴ – چرا زیبایی مهم است؟
کتابشناسی
– قدرت واژگان، فرهنگنامهای به زبان انگلیسی از انواع واژگان تخصصی هنرهای مختلف اعم از: هنرهای تجسمی، سینما، عکاسی، تلویزیون و تئاتر، به همراه شرح و تفسیر آنها
– تمهیدات سینمایی، کتابی در چهار بخش که به جلوههای ویژه سینمایی میپردازد.
– فرهنگ جامع انیمیشن، کتابی پیرامون اصطلاحات معمول بین انیماتورها و بهطور کلی دربارهٔ تعابیر و اصطلاحات علمی انیمیشن که زیر نظر اکبر عالمی توسط فرناز خوشبخت تألیف گردیده است.
ظهور، در عکاسی و سینما، اثر سی آی و آر آی جاکوبسن، کتابی مرجع در هنر عکاسی که توسط اکبر عالمی ترجمه شده است.
عکاسی در ایران قد کشیده است
دکتر اکبر عالمی استاد دانشگاه و کارگردان سینما، در حاشیه افتتاح هفتمین همایش ١۰ روز با عکاسان ایران، که در آذر ۱۳۹۷ برگزار شد، سطح کیفی آثار نمایشیافته در این همایش را مثبت ارزیابی کرد و گفت: بهنظر من آثار نمایشیافته در این دوره غنای لازم را دارند و نمایشگاه امسال از سال پیش بسیار جذابتر و غرورآمیزتر است ولی در آن کمتر به بناهای تاریخی ایران پرداخته شده و بیشتر به مناظر و طبیعت توجه شده است. وی با تأکید به لزوم داشتن جهانبینی در عکاسی گفت: من اکنون از جلسهای میآیم که در آنجا از جهانبینی در عکاسی حرف زدم؛ در آن جلسه به این نکته اشاره کردم که با آمدن دوربینهای دیجیتال، دوربین تقریباً خطا نمیکند؛ بنابراین جهانبینی عکاس و اینکه چگونه به دنیا نگاه کند از همه چیز مهمتر است. چیزی که میتواند یک عکاس را از عکاس دیگر متمایز کند، جهانبینی او، زاویه نگاهش و لحظه قطعی است؛ بنابراین یک عکاس باید همیشه فکر کند که چگونه میتواند از نور، زاویه و لحظه دقیق، درست استفاده کند. عالمی با اشاره به کوتاهشدن فاصلهها به وسیله عکاسی گفت: عکاسی بهطور کلی فاصلهها را کوتاه کرده است. یادمان باشد که عکاسی ٢ بار اختراع شد؛ یکی در آستانه قرن ٢۰ با شروع دوران آنالوگ و دیگری در آستانه قرن ٢١ با آغاز دوران دیجیتال بود که این اتفاق افتاد.
این کارگردان سینما با اشاره به فراگیری عکاسی در جهان امروز گفت: اگر فکر کنیم، میبینیم که امروز همه با دوربینهایی که روی تلفن همراهشان هست، میتوانند عکس بگیرند؛ حتی یک بچه ٧ساله نیز میتواند این کار را انجام دهد و گاهی اوقات در مدارس و کودکستانها مسابقه عکاسی برگزار میشود. استاد دانشگاه تربیت مدرس، ضمن تأکید بر گستردگی و پیچیدگی رشته عکاسی گفت: اکنون رشته عکاسی ١۴۴ شاخه گوناگون دارد و هیچکس در دنیا نمیتواند ادعا کند که: من در تمام این ١۴۴ رشته تخصص دارم.، اگر یک عکاس تراز اول در دنیا بخواهد چنین ادعایی داشته باشد، حداکثر میتواند در ١۰ شاخه این رشته مدعی باشد. عالمی با توجه به رویکرد همایش هفتم “١۰ روز با عکاسان ایران” مبنی بر تمرکز بر “چهره ایران” افزود: مساحت کشور عزیز ما یکچهارم قاره اروپاست، فرهنگها و پارهفرهنگهای بسیار گستردهای دارد و از نظر اقلیم، تنوع حیرتآوری دارد. اگر سالهای سال بدون خستگی از گوشه و کنار ایران عکس بگیریم، باز هم نمیتوانیم حق مطلب را ادا کنیم، بنابراین میتوانیم از یک زاویه بگوییم که هنوز جای کار بسیاری وجود دارد و از زاویه دیگر، همایش امسال را با سال گذشته مقایسه کنیم و ببینیم که ارتقا پیدا کردهایم. من احساس میکنم قد کشیدهایم. عکاسی در ایران قد کشیده است و میتواند معرفی خوبی از کشور عزیز ما داشته باشد.
هنرمند استخدام کنید؛ نه هنرورز
تلویزیون ما چه در حوزه فیلمسازی و چه در حوزه تربیت مجریان کارآزموده و با سواد توانسته موفق عمل کند یا به نوعی الگویی برای ادبیات شفاهی و کتبی جامعه باشد؟
من فکر میکنم رسانه ملی واژهای بسیار سنگین و مقدس است و نمیتوان طوری از آن استفاده کرد که لوث شود. ممکن است برای بعضیها این تصور را ایجاد کند که در رسانهای مقدس و ملی همه به طور تمام و کمال دارند به وظایفشان عمل میکنند. باید عملکرد رسانه توسط کارشناسان اندیشمند با تفکرات گوناگون ارزیابی شود و حاصل آنها اعلام شود که آیا عملکرد صدا و سیمای ما به وسعت و ژرفای این عنوان هست یا نیست. مسألهای که خیلی وقتها مغفول میماند این است که کلاس درس با منبر، منبر با تلویزیون، تلویزیون با رادیو، رادیو با سخنرانی، سخنرانی با همایش تفاوت دارد. اینها رسانههای مختلفی هستند با کارکردهای گوناگون. ما این رسانهها را گاهی با هم اشتباه میگیریم و فکر میکنیم کلاس درس میتواند در تلویزیون برگزار شود یا برعکس. البته ما میتوانیم از شیوه تأثیر غیر مستقیم استفاده کنیم، بدون اینکه مخاطبمان را اذیت کنیم. مثالی که میتوانم بزنم فیلم Mrs. Doubtfire است که در مذمت طلاق و از هم پاشیده شدن خانواده ساخته شد. تأثیر این فیلم در زمان اکران به حدی بود که بسیاری از مردم دنیا با این فیلم گریستند و برخی از آنها که در آستانه طلاق بودند، از تصمیمشان صرفنظر کردند. این کاری است که فقط هنر و هنرمند میتواند انجام دهد(شیوه تأثیر غیر مستقیم) و نه موعظه و پند یا شعار…! هنرمندان میتوانند با شیوه تبلیغ غیر مستقیم یک شیوه درست را به تماشاگران القا کنند بدون اینکه تماشاگر متوجه شود که این آدم چه گونه حرفش را به کرسی نشاند. به قول معروف مخاطب حس نمیکند که گوینده پیام و خود پیام، کی آمد، کی شد!… اینها را گفتم تا به این نکته برسم که باید برای اصلاح امور از هنرمندان دعوت کرد و نه هنروران یا هنرورزان. تفاوت است بین این دو گروه با هنرمند. هنرمند کسی است که خلاقیت دارد و از راه دل وارد میشود. نه از راه در…! حالا شما پیدا کنید پرتقال فروش را.
اما آنچنان که باید و شاید برای ضعفهایی که در بخش هنری و زیباشناختی تلویزیون اتفاق میافتد فکری نمیشود؟ از ادبیات عجیب و غریب بسیاری مجریهای تلویزیون گرفته تا رفتارها و….
گویندگان و مجریان صدا و سیما که باید نماینده حافظ و سعدی و عطارها باشند در عمل وقتی حرف میزنند و یکدفعه چشمدرچشم مردم و جلوی دوربین یک برنامه میگویند: راستی آتش. من از شما میخواهم این کلمهای که فلان گوینده گفت را روی کاغذ بنویسید تا بهعنوان مثال بدهیم به یک گوینده دیگر آن را بخواند. واقعیت را بخواهید من که نمیتوانم این کلمه را روی کاغذ بنویسم. گوینده اما چنین چیزی میگوید و فکر میکند نوآوری کرده. یا گوینده دائماً میگوید در واقع در واقع….مدام میگوید در واقع…این چیزهاست که براستی بخشی از مشکل است.
این سهلانگاریها ریشه در کجا دارد؟
به این نکته باید دقت داشته باشیم: زمانی که رادیو در ایران آغاز به کار کرد، خیلی از جوانهای آن زمان آرزو داشتند صدایشان از بلندگوی رادیو پخش شود و مدیری مثل آقای معینیان بسیار سختگیر بود و آن زمان تا سال ١٣٣٧ خورشیدی، که تلویزیون برای تهران و شهرری برنامه پخش میکرد، من با رادیو قد کشیدم و تمام نوجوانیام پای رادیو سپری شد، تلویزیون پنج ساعت برنامه پخش میکرد که آن زمان اسمش: تلویزیون ایران بود. این جعبه جادو را نگاه میکردم و مدتی هم جذبش شدم، اما باز برگشتم به سمت آن چیزی که برایم جذابیتی متفاوت داشت یعنی رادیو. میخواهم این را بگویم که آن دوره حرف زدن گویندگان رادیو برای من الگو بود و زمانی که برنامههایش را میشنیدم از آنها فن بیان میآموختم. میخواهم این نتیجه را بگیرم که وقتی کسی گوینده رادیو یا تلویزیون میشد تاج افتخاری روی سرش قرار میگرفت که هم خود گوینده به آن افتخار میکرد، هم سازمان صداوسیما. سازمان متوجه بود که این گویندهها سرمایههای معنوی تشکیلات خواهند بود. یادمان باشد که مجریان و گویندگان باید الگوهای سخن گفتن، رفتار و پوشش جامعه باشند. مؤکداً میگویم که اینها الگوهای زبان مادری ما هستند و باید میراثدار بزرگانی که دنیا به آنها مینازد باشند؛ اما خیلی راحت میآیند جلوی دوربین و به قیمت شیرینبازی و تنوع و مردمپسند بودن چیزهایی میگویند که واقعاً آدم در میماند. ١٣ هفته طول میکشد تا مردم با یک برنامه تلویزیونی اُنس بگیرند و به آن عادت کنند، اما بعد از چند قسمت میبینیم یکدفعه مجری عوض شد! مگر میشود گوینده را دمبهدم عوض کرد؟ مردم بزرگترین داور هستند و نمره نهایی را آنها میدهند. از سالهای دور یک قانون نانوشته در عرصه رسانه وجود داشته و دارد که میگوید: هیچکس نباید ستاره شود.
پس شما هم موافق هستید که این ادبیات کلامی و رفتاری تأثیر شایسته و مثبتی روی فضای جامعه نمیگذارد؟
بله. یک عبارت دو کلمهای به شما میگویم و از شما هم میخواهم آن را با کلمات درشت و سیاه بنویسید: روانشناسی تأثیر. روانشناسی تأثیر به سه دوره تقسیم میشود: کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت. نتیجه این تأثیر را به صورت الگوهای رفتاری و… میتوانید بر اساس این سه بخش در بطن جامعه و مردم ببینید. متأسفانه گویندگان ما به محض آن که سعی میکنند شیک حرف بزنند، همان لحظه، لحظه سقوطشان است. البته گفتوگو کردن درباره این مسئله که مسئلهای عمیقی نیز است فرصتی بهتر و بیشتر میطلبد تا در مجال مفصل بتوان به زوایای آن پرداخت. باید به مجریها آموزش داد که وقتی جلوی دوربین میروند سعی کنند خودشان باشند نه اینکه ادا و اطوار در بیاورند و… اساس و ریشه اعتلا و ترقی هر جامعهای بیشک امر آموزش است. اگر میبینید ژاپن بعد از ناکازاکی و هیروشیما مثل ققنوس از دل آتش دوباره سر بیرون آورد به دلیل همین توجه به بحث آموزش درست است و بسترسازی مناسب. پشت سر هر تحولی در یک جامعه استوار، باید سایه یک مدیر را جستوجو کنیم. مدیر است که میتواند بستری از بالندگی و پیشرفت را فراهم بیاورد. بعد از یک مدتی هم باید این مدیران ارزیابی شوند تا مشخص شود عملکردشان چگونه بوده است. بعضیها فقط رفع تکلیف میکنند و نه کار. من همیشه به دانشجویانم میگویم که اگر عاشق کارشان نیستند، باید بسرعت آن کار را ترک کنند.
مستند «شرقی» به طرز جنون آمیزی سرشار از عنصر پژوهش است
مراسم معرفی و نشست خبری فیلم مستند شرقی روز دوشنبه پانزده خرداد ۱۳۹۷ با حضور جمعی از اصحاب رسانه برگزار شد. اکبر عالمی در آغاز این نشست گفت: باید همه فیلم های مستند را به مثابه پژوهش نگاه کرد و چنین بنظر می رسد که مستند برای اندیشمندان است و نه آنها که به سینما به عنوان سرگرمی نگاه می کنند. یکی از قوانین سینما، جذابیت است و دور از ذهن است که این فیلم چنین باشد چون این قبیل فیلم ها برای اندیشیدن است. مستند «شرقی» به طرز جنون آمیزی سرشار از عنصر پژوهش است و همه ما در محضر پژوهش، سر تعظیم فرود می آوریم. وی افزود: برخی فیلمها ارزش آن را دارند که در کتابخانه ما در کنار کتابهای بزرگ قرار بگیرند، چنانکه من این قفسه را در کتابخانه ام دارم و فیلم (شرقی) مسعود طاهری این ارزش را دارد که در این قفسه قرار گیرد و اگر روزی دیسک دی وی دی این فیلم به دستم برسد با افتخار ان را در این قفسه قرار خواهم داد. اکبر عالمی گفت: خود من به شخصه از این فیلم چیزهای تازه و زیادی یاد گرفتم و این برای من خیلی ارزشمند است. وی همچنین به تلاش کارگردان در به سخن آوردن منابع آرشیوی اشاره کرد و گفت : من می فهمم مسعود طاهری چه کار کرده و آن را می ستایم چون سختی این کار من بیشتر از همه درک می کنم. اکبر عالمی گفت: اینکه صد و سی دقیقه بدون بازیگر سوپراستار و حتی بازیگر معمولی بدون دکور، بدون ابزارهای دیگر مخاطب جذب کنی و سعی کنی مخاطب خود را پای فیلمت نگه داری کار بسیار دشوار و سختی است که مسعود طاهری سعی کرده از پس آن بربیاید. او گفت: فیلم سعی کرده ژاپنیها و یک فیلسوف ژاپنی را به بشناساند و من به تلاش کارگردان در این زمینه احترام می گذارم.
بنابر این گزارش، در این برنامه، ابتدا فیلم که ١٣۰ دقیقه مدت داشت به نمایش درآمد و سپس، اکبر عالمی؛ استاد دانشگاه و پژوهشگر سینما و «مسعود طاهری»؛ نویسنده، تهیه کننده و کارگردان اثر، برای حاضران سخن گفتند. در ادامه مسعود طاهری اظهار داشت: جرقه نخستینِ فیلم به ٢۰ سال پیش و کلاس های مجتبی بشردوست در دانشگاه برمی گردد و این علاقه به مرور قوت گرفت. ایزوتسو ازجمله اندیشمندان و محققانی است که به ایران، از بیرون، بیطرفانه نگاه می کنند و ما هرقدر هم متخصص داشته باشیم اما به روایت خارجی و نگاه بیرونی و به اصطلاح سینماییها لانگشات برای پژوهش های فرهنگیمان نیاز داریم. نکته دیگر آنکه ایزوتسو، بر خلاف اغلب اسلامشناسان، شخصیت بی حبّ و بغضی داشت زیرا اسلام را در مسیر سنت علمی مسلمانان فهم کرد. اما در این میان، قدر ایزوتسو دانسته نشده و انگار که قرار بر این بوده که دانسته نشود و صدایش شنیده نشود، حتی در سرزمین مادریاش. از این جهت، شخصیت غریبی به حساب می آید. با این حال ایزوتسو، شخصیتی ذو ابعاد است و بر خلاف یک ژاپنی که فقط در یک رشته تخصص دارد، هم اسلامشناس است و هم زبانشناس، هم فلسفه می داند و هم بر هنر احاطه دارد و البته بر مطالعات تطبیقی ادیان تسلط دارد. او در ادامه گفت: «شرقی»، در این اثر، ممکن است با برخورد انقباضی جامعه سینمایی مواجه شوم اما ترجیح دادم تا حقیقت گفته شود. بدر این اثر، قصد تراجمالرجال ساختن نداشتم. هدف آن بود تا فلسفه شرقی یا آسیایی او برجسته شود. با این حال، شخصیت ایزوتسو به گونه ای است که فیلم مستند او به هر شکلی و شیوه ای ساخته شود باز هم قابل ایراد خواهد بود و باید اعتراف کنم که این فیلم در محافظهکارانه ترین حالت خود ساخته شد. کارگردان مستند پرتره ایزوتسو خاطرنشان ساخت: این فیلم، محصول ۴ سال تلاش و ١۴٣ هزار کیلومتر سفر است که در سه ورژنِ فارسی، انگلیسی و ژاپنی نهایی شده است اما ایزوتسو برای من تمام نشده و همین روزها شنیدم کسی در ژاپن، ادعاهای تازه ای را درباره او مطرح کرده است؛ گویی روح توشیهیکو ایزوتسو نمی خواهد مرا رها کند! همچنین، در بخشهایی از این نشست، مسعود مسجدی؛ فیلمبردار و پوریا هاشمی؛ تدوینگر اثر هم کوتاه صحبت کردند.
تجلیل از اکبر عالمی به مناسبت روز معلم
به مناسبت فرا رسیدن روز معلم و گرامی داشت یاد و خاطره استاد شهید مطهری و همچنین سالروز تولد دکتر اکبر عالمی، طی مراسمی در اردیبهشت ماه ١٣٩۵، در سالن اجتماعات بنیاد سینمایی فارابی از خدمات این چهره ماندگار فرهنگی و سینمایی تجلیل و قدردانی شد. علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد در این مراسم که به پاسداشت یک عمر تلاش دکتر عالمی در راه اعتلای فرهنگ و هنر کشور برگزار شد؛ ضمن اشاره به یکی از وظایف فرهنگی بنیاد فارابی یعنی تقدیر از اساتید و هنرمندانی که به نوعی در راه تجلی و پیشرفت فرهنگ و هنر به ویژه سینمای نجیب این مرز و بوم تاثیرگذار بودهاند گفت: همزمان با فرا رسیدن روز معلم، امروز، از دکتر اکبر عالمی که یکی از استادان و مدیران برجسته عرصه های مختلف فرهنگی از جمله تدریس در دانشگاه و همچنین رسانه ملی هستند تجلیل می شود.
وی به چهره و شخصیت جذاب، صدای خوب، نقد های عالمانه، تالیف و ترجمههای اثرگذاری که توسط دکتر عالمی صورت گرفته اشاره کرد و افزود: حضور دوباره دکتر عالمی را در بنیاد سینمایی فارابی به فال نیک می گیریم و امیدواریم هم ما و هم نسل جوان، بیشتر از گذشته بتوانیم از تجربیات ارزشمند ایشان بهره مند شویم. تابش گفت: عظمت عالم از نگاه اکبر عالمی، تلنگری ست برای بیداری، و شکرگذاری برای لحظه های بودن و روزهایی که انسان را به انتظار ایستاده اند. باز شدن قفل رمزهای دیوان زندگی های جاری در درام ها از منظر اکبر عالمی، تنها یک کلید دارد و آن تلاش و آموزش برای خوب دیدن، خوب شنیدن و درست اندیشیدن است. علیرضا تابش ادامه داد: شکوه عالم از نگاه عالمی، آدمی را به وجد می آورد برای ثبت لحظه های تکرار نشدنی زندگی، خواه در قاب دوربین یا به مرکب نشستن قلم، که عالمی، قلمی شدن اندیشه را محصور در اسباب و ابزار نمی داند. مدیرعامل بنیاد فارابی افزود: فهمیدن از منظر دکتر اکبر عالمی، نیازمند مشق کردن است، و هنرمند در تعریف دکتر عالمی، خلاصه می شود در این عبارت که: آنچه دانشمند می اندیشد هنرمند می بیند. هنرمند تنها زمانی نقدش هنرمندانه است که پیشنهادی برای ارائه داشته باشد.
اکبر عالمی نیز در این مراسم، به قدمت همکاری خود با بنیاد فارابی که شامل دو دهه شصت و هفتاد شمسی می شود اشاره کرد و گفت: اوایل انقلاب و در دوره ای که مسئولیت بخش فیلم و عکس وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بر عهده داشتم پیشنهادهای کاری زیادی از کشورهای مختلف داشتم که خوشبختانه به دلیل عرق ملی قبول نکردم و با افتخار به کارم ادامه دادم، چنانچه وصیت کردهام در وطنم ایران دفن شوم. وی به تجربیات خود در حوزههایی چون پژوهشگری، نویسندگی، مترجمی و نقد فیلم اشاره کرد و افزود: به غیر از ۴۳ سال تدریس که یک رکورد محسوب می شود، ۳۱ فیلم مستند تولید کرده و هشت سال عضو شورای عالی کتاب انتشارات سروش بوده ام. عالمی گفت: در کنار مطالعاتی که طی این سالها داشته ام بخش زیادی از آموخته های خود را از طریق کشف و شهود اندوختهام. این استاد دانشگاه ادامه داد: دوربین تلویزیون قداست خاصی دارد و نباید با آن شوخی کرد چرا که بینندگان تلویزیون دارای فهم و شعور بالا و آگاهی نسبی نسبت به مسایل روز دنیا هستند و حرکات و گفتار مجری را نیز زیر نظر دارند. به همین دلیل مجری باید اطلاعات کافی در خصوص موضوع برنامه ای که قرار هست اجرا کند داشته باشد.
وی در ادامه، مسئولین فرهنگی و هنرمندان را اربابان سلیقه برشمرد و گفت: مدیران بنیاد فارابی در راس نهادی تکیه زدهاند که بیشترین تاثیر را از زمان پیدایش سینما در ایران بر جای گذاشته است. دکتر عالمی در پایان ضمن اینکه تدریس و آموزش را به نوعی یک عمل زایش و حاصل آن را افرادی دانست که حتی به درجه استادی نایل شدهاند گفت: امیدوارم خداوندی که جهان را بر مبنای عدالت خلق کرده است آبروی روز افزون به همه انسان ها ببخشد. در پایان این آیین و نشست صمیمی که تعدادی از همکاران و مدیران بنیاد سینمایی فارابی ضمن تجلیل از مقام علمی استاد اکبر عالمی، خاطراتی از دوران دانشجویی در محضر این استاد را بیان کردند، لوح یادبود و هدایایی از سوی مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی به این معلم پیشکسوت سینمای ایرا اهداء شد.
شفافیت به پیشرفت سینما کمک می کند
نویسنده و منتقد پیشکسوت سینما گفت: اگر مدیرانی با تصمیمات شفاف و منطقی برای اداره سینما داشته باشیم، بطور قطع سرعت پیشرفت و تاثیرات مثبت این هنر بسیار بیشتر خواهد شد. اکبر عالمی ،درباره لزوم شفاف سازی در برنامهها و امور فرهنگی اظهار داشت: شفاف سازی امری بدیهی در مدیریت است و همواره باید از اینکه دلایل تصمیمات خود را شفاف برای مخاطبان اعلام می کنیم، خرسند باشیم. وی افزود: شفاف سازی البته تنها به هزینهها محدود نمی شود، هر چند بودجه و مسائل مالی اهمیت دارد اما باید بدانیم که وقتی در یک بخشی به عنوان مدیر قرار می گیریم باید علاوه بر امانتداری دلیل تصمیمات خود را صریح بیان کنیم. کارگردان فیلم سینمایی: مروارید خلیج فارس، با تاکید بر اینکه سازمان بازرسی کشور، در واقع با همین نیت تاسیس شد تا بر اقدامات شفاف بخش های نظارت کند، ادامه داد: بنابراین وقتی مدیری علت تصمیمات خود را صریح بیان و مقدار هزینه ای که برای برگزاری یک رویداد را اعلام میکند در واقع به بخش های نظارتی کشور کمک کرده است.
عالمی با تاکید بر اهمیت و نقش رسانهها در شفاف شدن تصمیمات مدیران گفت: در تمامی جوامع استوار، رسانهها چشم بیدار ملت هستند و باید بر همه امور نظارت داشته باشند. وی افزود: جوامع سالم رسانههای هوشمند دارد که در همه امور مطالبه گر است و دخالت میکند، بنابراین در این جوامع مدیران هوشمند، خود اطلاعات درست را در اختیار رسانهها قرار میدهند. عالمی در ادامه به دوران مدیریت خود در سینمای ایران اشاره کرد و گفت: در آن دوران تلاش می کردیم دلایل انتخاب شدن یا نشدن فیلم ها را با استناد به یکسری از فاکتورهای عقلی و منطقی بیان کنیم و شک نداشته باشیم که اگر دلایل منطقی برای رفتار مدیران وجود داشته باشد مردم و هنرمندان آن را قبول خواهند کرد. نویسنده کتاب: تمهیدات سینمایی، با بیان اینکه برخی تصمیمات خود را به سلیقه شخصی مرتبط می کنند، خاطرنشان کرد: سلیقه مختصات منطقی دارد و نمیتوان هر تصمیمی را به سلیقه افراد تعمیم داد بنابراین چنین رفتاری خود به نوعی غیرشفاف عمل کردن است. وی با بیان اینکه سینمای امروز، شانه به شانه فلسفه گام بر میدارد، خاطرنشان کرد: هنر هفتم یک مقوله حساس و ظریف است که در قرن جدید باید دوباره بازنگری شود حال با این شرایط اگر بخواهیم در مواجه با این هنر شفافیت نداشته باشیم، بطور قطع موفق نخواهیم بود.
٢۴ سال پختهتر شدهام
اکبر عالمی استاد دانشگاه، منتقد، مجری و کارشناس در حوزه سینماست که در طی این سالها تالیفات ارزشمندی درباره سینما داشته و به جز «هنر هفتم»، برنامه «سینما ماوراء» نیز با اجرای او توانست موج تازهای در ساخت برنامههای تحلیلی سینما ایجاد کند و بعدها برنامههایی چون «سینما چهار»، «سینما اقتباس»، «سینما یک»، «سینما پنج» و… از این الگو پیروی کردند.
عالمی درباره اجرای برنامه تازه سینماییاش در شبکه چهار گفت: پیش از همه باید بگویم نام هنر هفتم از کجا آمد. این نام برگرفته از مقاله نظریهپردازی ایتالیایی است که تمام مقالاتش را به زبان فرانسه منتشر میکرد. او در مقالهای در سال ١٩١١، به این موضوع اشاره کرد که تا کنون شش هنر اصلی در جهان هنر وجود داشته است که حالا سینما با گردهم آوردن هنرهایی چون نویسندگی، معماری، نقاشی و … هنر هفتم به حساب میآید. این استاد دانشگاه در پاسخ به اینکه هنر هفتم چه فرقی با برنامه سالها پیش او خواهد داشت، ادامه داد: «در سالهای ١٣۶٩ یا ٧۰ بود که این برنامه را اجرا میکردیم، باید بگویم من ٢۴ سال نسبت به آن زمان پیر شدهام! هر سال که از عمر میگذرد میتوانید این شوخی را با اطرافیان بکنید که یکسال به عمر شما اضافه یا از آن کاسته شده است؟ به تعبیری من ٢۴ سال پختهتر شدهام.
این منتقد با سابقه سینما، با اشاره به اینکه پس از «هنر هفتم»، «سینما ماوراء» هم مورد توجه دانشگاهیان قرار گرفت و مباحث مطرح شده در آن بعدها موضوع پایاننامههای بسیاری شد، گفت: «درباره این برنامه تازه هم ما در حال طراحی چارچوب اولیه هستیم و اگر معجزه شود نیمه اول مهرماه این برنامه آماده پخش خواهد شد.» البته به گفته او شکل کلی برنامه با موافقت مدیران سیما و نظر تهیهکننده طراحی خواهد شد. به دلیل همزمانی برنامه سینمایی «هفت» در شبکه سه با این برنامه در شبکه چهار، مجری این برنامه در پاسخ به اینکه راهاندازی همزمان این دو برنامه میتواند موازیکاری به حساب آید یا نه؟ توضیح داد: اگر هر دو برنامه درباره سینمای ایران باشد و قرار بر نقد فیلمهای در حال اکران، باید گفت تفسیر و نقد هر منتقد با دیگری کاملا متفاوت است. انگار دو شاعر درباره بهار سخن بگویند، دیدگاه آنها متفاوت خواهد بود اما هیچکدام دیگری را نفی نمیکنند پس در تضاد با هم نیستند. شبکه چهار حال و هوای متفاوتی با شبکه سه دارد، پس نمیگویم موازی بلکه به نظرم هر دو برنامه در مدار ارزشمند خود حرکت خواهند کرد و باید سعی کنند کار ارزشمندی را به ملت ایران ارائه دهند تا دوستدار سینما و سینمای ایران باشند. به گفته او آنطور که تا کنون درباره این برنامه گفته شده، قرار است محوریت برنامه سینمایی شبکه چهار، سینمای ایران باشد و حرفی از سینمای جهان به میان نیامده است.
اما عالمی که به گفته خودش با پاسخ به این سوال در واقع بخشی از برنامه را لو داده، درباره تفاوت شرایط فعلی سینما با سالها پیش و مهمترین نکتهای که نیاز است به آن پرداخته شود، اینطور توضیح میدهد: به نظر پرداختن به تهیهکننده و نوبت پخش فیلمها همان نکته اصلی است. به این معنی که سینما دو وجه هنری و اقتصادی دارد، وجه هنری آن که به مباجث هنری در اینباره میپردازد، اما در وجه اقتصادی آن تولید اثر یک کهکشان است و پخش اثر نیز مدیریت و کهکشان دیگری به حساب میآید. این نکته امروز هم در مورد سینمای جهان و هم سینمای ایران صدق میکند. این منتقد سینما ادامه میدهد: فرض کنید کارگردانی مثل فدریکو فلینی، فیلمی می سازد و آن فیلم ارزشهای هنری خودش را دارد، اما وقتی قرار به نوبت اکران میرسد، کسانی که اربابان پخش در دنیای سینما هستند، به آن نوبت پخش نمیدهند، به این ترتیب این فیلم زمین خواهد خورد و این همان نکتهای است که در سینمای امروز باید به آن پرداخت. به عبارت دیگر در پخش فیلم یک امپراتوری مجازی تشکیل شده است که به فیلمها، بهترین یا بدترین روزهای اکران را اختصاص میدهند.