علیرضا افتخاری

تـولد: ١۰ فروردین ١٣٣٧

محل تـولد: اصفهـان

زندگی‌نامه، آثـار و سوابق هنری
وی در کودکی نزد استاد طباطبایی، نوازنده روشندل ویولن، تعلیم دید. از ۱۲ سالگی نزد استاد تاج اصفهانی، به یادگیری ردیف‌های آوازی پرداخت. پس از مدتی نیز همزمان به بهره‌گیری از محضر جلیل شهناز و حسن کسایی در زمینه ردیف‌های موسیقی سنتی مشغول شد. در ١۴ سالگی، استاد تاج اصفهانی، وی را از خواندن و ضبط صفحه بر حذر و به یادگیری کامل ردیف‌ها توصیه کرد. در سال ۱۳۵۵، در آزمون باربد و در محضر اساتیدی چون علی اکبر خان شهنازی، داریوش صفوت، علی تجویدی و … موفق به کسب رتبه نخست گشت. از سال ۱۳۶۰، پس از درگذشت استاد تاج اصفهانی، نزد دادبه به ادامه تعلیم موسیقی پرداخت. در سال ۱۳۶۲، اولین آلبوم خود را به توصیه فرامرز پایور با نام: آتش دل و به یاد استاد فقیدش تاج اصفهانی، منتشر کرد. وی در همین سال‌ها، نزد استاد کسایی و استاد شهناز هم کسب علم کرد. در سال ۱۳۶۴ – ۱۳۶۳، با آوازی به نام: قصه گیسو در ماهور و با نی کیانی نژاد، در سریال امیر کبیر، صدای وی از تلویزیون پخش شد. وی در اوایل دهه هفتاد، با ارائه آثاری نظیر: نازنگاه، نیلوفرانه، سرو سیمین، یاد استاد و … خود را تبدیل به چهره‌ای شناخته شده کرد. افتخاری در همین سال‌ها، در برنامه تماشاگه راز، با اساتیدی نظیر جلال ذوالفنون، بهزاد فروهری، شهریار فریوسفی آثاری را بداهه خوانی کرد. وی در اواخر دهه هفتاد کنسرت‌هایی در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی اجرا کرد. پس از آن، آثار او از صدا و سیمای ایران به صورت مرتب پخش شده و کنسرت‌های مختلفی را در کشورهایی چون ژاپن، آلمان، کانادا و انگلستان برگزار کرده است.

وی در طول چهار دهه فعالیت حرفه‌ای خود، تاکنون، موفق به انتشار بیش از ۶۰ آلبوم موسیقی در سبک‌های سنتی، ارکسترال و تلفیقی، با همکاری اساتیدی چون: پرویز مشکاتیان، حسین علیزاده، علی تجویدی، عباس خوشدل، محمدعلی کیانی‌نژاد، مهرداد پازوکی، محمد جلیل عندلیبی، جواد لشکری، محمد موسوی، جلال ذوالفنون، هابیل علی‌اف، حسن میرزاخانی، محمدجواد ضرابیان، علی جعفریان، عبدالحسین برازنده، فضل‌الله توکل، محمدرضا چراغعلی، فریدون شهبازیان، کامبیز روشن‌روان و … شده‌است. از آلبوم‌های معروف او می‌توان به مقام صبر، راز و نیاز، سروسیمین، شور عشق، نیلوفرانه، یاد استاد، سرمستان، افسانه، مستانه، امان از جدایی، هنگامه و شب عاشقان اشاره نمود. وی در سال ۱۳۸۹ موفق به اخذ نشان چهره‌های ماندگار شد.

افتخـارات
– شاگرد استاد تاج اصفهانی، در مدت بیش از ۱۱ سال بصورت مداوم – از سن ۱۲ سالگی تا زمان فوت ایشان
– شاگرد استاد حسن کسایی و استاد جلیل شهناز در زمینه ردیف‌های موسیقی
– کسب مقام اول آزمون باربد در سال ۱۳۵۵
– خوانندهٔ پرفروش‌ترین و پر مخاطب‌ترین آلبوم تاریخ موسیقی ایران با عنوان: نیلوفرانه
– دریافت نشان رسمی چهره‌های ماندگار در سال ۱۳۸۹

از زبان اهالی موسیقی
استاد عباس خوشدل (آهنگساز آلبوم نیلوفرانه):
ارکستر و خواننده به آهنگ زنده است. این آهنگ است که می‌تواند خواننده را به اوج رساند و برعکس به حضیض بکشاند. این را تجربه نشان داده. کما اینکه آقای افتخاری خواننده بسیار خوش صدا و صاحب‌نامی بود اما شنوندگان آقای افتخاری را با نیلوفرانه‌ها شناختند. به نظر من، آقای افتخاری یکی از بهترین خواننده‌هایی است که بعد از انقلاب ظهور کرده است. از نظر وسعت صدا و همچنین رنگ صدا و جذابیت صدا و به خصوص اطلاعاتی که در مورد اشعار قدما به خصوص حافظ دارد. آقای افتخاری در کارهایی مثل نیلوفرانه و رازگشا، به نحو بسیار مطلوبی و شاید بیش از توان خود ارج گذاشته است. با در نظر گرفتن مطالب فوق و از آنجا که من علاقه شدیدی به صدای ایشان داشته و دارم، گاهی متأثر می‌شوم که این خواننده دوست داشتنی چرا باید از کارهای سست استفاده کند؟ آقای افتخاری می‌گوید اگر بخواهم کار فاخر بخوانم باید فقط از ساخته‌های خوشدل بخوانم و آن هم سه سال به سه سال طول می‌کشد. واقعاً هم همین‌طور است. رازگشا سه سال طول کشید تا آماده شد و از نظر ارکستراسیون و رنگ آمیزی شاید کمتر شنیده باشید. در حال حاضر اکثر خواننده‌ها خوب کار می‌کنند و مورد احترام من هستند. اگر خواننده‌ای باشد که شرایط اجرایی افتخاری را داشته باشد و ملودی من بتواند چون نیلوفرانه‌ها، صدایم کن و رازگشا اجرا شود، با کمال میل از این خوانندگان استقبال خواهم کرد.

استاد محمد جلیل عندلیبی(آهنگساز آلبوم امان از جدایی):
علیرضا افتخاری بی‌شک یکی از بهترین و با استعدادترین خوانندگان ماست. اما ایشان در این دوره از کار هنری خود نیاز به پشتیبانی و دلگرمی و تشویق دارند؛ چیزی که این روزها خیلی از ایشان دریغ می‌شود. در این زمانه کار هنرمندان خیلی سخت شده است و با ستم مضاعف و با این هزینه‌های سنگینی که دارند، مرد می‌خواهد تا با این وضعیت مقابله کند. علیرضا افتخاری، از آن دسته هنرمندانی است که در این وضعیت کاری، همیشه کار کرده؛ هر چند روند رو به بالا و پایینی داشته است. در این رفت و برگشتی که علیرضا افتخاری بین موسیقی سنتی و پاپ داشت، خیلی از طرفدارانش را از دست داد. کار علیرضا افتخاری از کار خیلی از هنرمندان این زمینه، مانند شهرام ناظری بهتر است اما آن‌ها می‌دانند باید چه کار کنند، در صورتی که افتخاری از آن‌ها ساده‌تر است.

ابوالحسن مختاباد(روزنامه‌نگار و منتقد موسیقی):
روزی یکی از آهنگسازان نامی که با آقای افتخاری کارهای فراوانی انتشار داده بود، گفت: جنس این صدا حیرت‌انگیز است. حتی اگر ترشی هم بخورد می‌رود داخل استودیو می‌خواند، بدون اینکه حنجره‌اش خشی بردارد. این سخن اغراق نبود، جنس صدای آقای افتخاری و سبکی که او در آواز می‌خواند(آواز مکتب اصفهان) از ظهور پدیده‌ای در آواز خبر می‌داد. شخص خود من بیست سال قبل آوازی از آقای افتخاری در مخالف سه گاه شنیده‌ام (اجرایی خصوصی) روی شعر حافظ: زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست؛ در حق ما هر چه گوید، جای هیچ اکراه نیست؛ که از معدود آوازهای مخالف سه گاه ماندگار در تاریخ موسیقی ایران است. به گمانم آقای افتخاری می‌توانست وزنه‌ای در موسیقی آوازی ایران باشد، اما راهی را انتخاب کرد که مردم او را بیشتر تصنیف خوان بدانند تا آوازخوان و البته تصنیف خوانی که تجربه‌هایی در ترانه خوانی و … هم دارد و این یعنی نزول در نگاه اهل نخبه موسیقی.

سیدعلیرضا میرعلینقی(منتقد و پژوهشگر موسیقی):
علیرضا افتخاری، بسیار کم مصاحبه می‌کند، می‌گویند اصلاً اهل مصاحبه نیست و چیزی هم نمی‌نویسد. او فقط می‌خواند و صدایش، محکم‌ترین دلیل برای بودن اوست. صدای او ماندگارترین صدا در خاطره مردم در سالهای بعد از انقلاب است. اگر پیش از ۱۳۵۷ را در نظر بگیریم(که دو سال پیش از آن، افتخاری در آزمون باربد نفر اول شده بود) و ملاک مقایسه را بین صداهای متعددی در نظر بگیریم که هر کدام با ویژگی‌های خودشان در میدان خوانندگی ظهور کرده‌اند، بدون اینکه بخواهیم به روش خطی و پلکانی، یعنی نفر اول، دوم، سوم… به هنرمندان نمره بدهیم، باید قبول کنیم که توانایی‌های اجرایی علیرضا افتخاری مجموعه‌ای است که او را با هیچ‌کس قابل مقایسه نمی‌کند و جایگاه خاص به او می‌بخشد. او این مسیر را در مدتی کمتر از بیست سال حضور مداوم در صحنه آواز پیموده و در زمانی که کارخانه خواننده‌سازی موسیقی ایران پرکارتر از همیشه بوده است، بعبارتی هر کدام از این خوانندگان با همه ویژگی‌های انحصاری و اختصاصی خود، با همدیگر قابل قیاس هستند و وجه مشترک بسیاری از آنها همان تقلید از استاد شجریان است چه قبول داشته باشند و چه با شدت آن را رد کنند؛ افتخاری به‌طور طبیعی از فشار سایه سنگین استاد برکنار مانده است. او از شهری برخاسته که سنت آوازخوانی قوی داشته است و دارد، هنوز هم بهترین استاد آواز به سبک قدیم یعنی استاد محمدطاهرپور در همین شهر است، و سنت تک‌نوازی و جواب آواز نیز در آن به کمال است. با وجود بزرگانی مثل استاد کسایی و استاد شهناز، مشکل بتوان توانایی‌های افتخاری در کار خود را در خواننده‌ای دیگر پیدا کرد. منظور از توانایی به قول قدیمی‌ها فقط شش‌دانگ خواندن و چهچهه زدن نیست. در عصر وسایل پیشرفته ضبط و پخش، و در دوره‌ای که نود و چند درصد نیازهای موسیقایی مردم از طریق کالای صوتی تحصیل می‌شود نه از طریق اجرای زنده، این توانایی‌های فیزیکی کمتر به کار می‌آید. تسلّط افتخاری در خواندن سبک‌ها و روش‌های مختلف است و حتی موسیقی طبقات مختلف فرهنگی، نداشته‌ایم و نداریم خواننده‌ای که هم بتواند ردیف استادش را خوب بخواند، البته اگر انگیزه و حوصله داشته باشد و تمرین کند، هم مدل خوانندگان برنامه گلها را خوب از آب در بیاورد، هم ضربی و تصنیف قدیمی بخواند مثل نوار: آتش دل، با تنظیم استاد پایور،که آن را شنیده‌اید، هم از عهده ترانه‌های محلی خوب برآید و هم موسیقی مردمی را با همان لحن و لهجه حتی گیراتر و گرم‌تر از اصل ادا کند. درست مثل بازیگری منعطف آماده که نقش‌های متضاد و مختلفی را با مهارت اجرا می‌کند و خود را طوری به جای آن‌ها می‌گذارد که بیننده جریان زندگی و حضور را پشت این نقش حس کند. افتخاری در آواز چنین شخصیتی است. بازیگری به هزار چهره. در کارنامه هیچ خواننده دیگری در تاریخ آثار ضبط شده موسیقی ایران، این همه قطعات مختلف، متنوع، متفاوت با یکدیگر و متعلق به یک خواننده وجود ندارد. افتخاری به اندازه چندین نفر، خوانده و ضبط کرده است و کارنامه‌اش به طرز شگفت‌انگیزی متنوع است.

بسیار شنیده و خوانده‌ام که به انتخاب‌های علیرضا افتخاری در خواندن فلان یا بهمان قطعات، ایراد می‌گیرند. ایراد داشتن و ایراد گرفتن، چیز عجیبی نیست و جزء جداناشدنی کار یک هنرمند است. اما تمامیت وجود هنرمند را نمی‌شود بر اساس ایرادهایش داوری کرد. به هر حال آن‌هایی که اشکالات نخبه‌گرایانه بر خوانده‌ها و نوارهای او می‌گیرند، نسبت به خریداران و هواداران آثارش در اقلیت هستند و خوب این اکثریت است که تکلیف هنرمند را معلوم می‌کند. مهم این است که خواننده با آنچه می‌خواند احساس همدلی و صمیمیت کند و در صدایش حضور داشته باشد. اگر افتخاری موفقیت‌های زیادی داشته، بخشی را مدیون همین است، وگرنه صدای گرم و قوی در خوانندگی همه‌چیز نیست.

او بر سکویی ایستاده که هیچ‌کس نمی‌تواند کاری را به او تحمیل کند و اگر او قطعه‌ای را می‌خواند، به هر حال در چارچوب سلیقه‌هایش می‌گنجیده است. وانگهی، افتخاری ثابت کرده است که برای هر نوع خواندن، حتی موسیقی پاپ بر پایه ملودی‌های سنتی و محلی نیز قدرت و توانایی دارد. اگر شرایط اجرای آثار هنری و نخبه‌گرا، اعم از آهنگساز و ارکستر آماده و ترانه خوب و آهنگ‌نواز ممتاز و … و تهیه‌کننده با فرهنگ، آماده باشد، باز هم افتخاری است که برای خواندن آماده است. دیگران، با کلی منم زدن‌ها و افکت‌های روشنفکری برای پوشاندن عجز و ناتوانی‌ خود، وقتی پای کار پیش می‌آید، عملاً زه می‌زنند… بگذریم که شرایط اجرای آن کارهای نخبه‌گرایانه در حال حاضر از لحاظ اجتماعی اصلاً مهیا نیست. زیرا اثر هنری را تنها هنرمند نمی‌سازد بلکه شرایط اجتماع است که می‌سازد. یادم آمد از ملاقاتی که چندین و چند سال پیش با آقای منوچهر معروفی، فرزند استاد جواد معروفی داشتم و سخن از آثاری به میان آمد که پدر ارجمندشان برای ارکستر بزرگ و آواز تنظیم کرده بودند و تا حالا هم اجرا نشده است. پرسیدم چرا این‌ها اجرا نشده‌اند؟ جواب دادند: پدرم دنبال یک صدای خوب و رسا می‌گشت و هر صدایی را نمی‌پسندید. پرسیدم: اگر الآن زنده بودند این کارها را به چه کسی می‌دادند که بخواند؟ جواب دادند: افتخاری. فقط به علیرضا افتخاری.

سید عماد توحیدی(آهنگساز آلبوم قلندروار):
نفر اول آواز آزمون باربد در سال ۱۳۵۵، از اصفهان، صاحب مکتب آوازی قدرتمند آمده است و با این حال علاوه بر تأثیراتی که از سلوک آوازی استاد تاج اصفهانی گرفته، از مطالعه آواز ادیب خوانساری و طاهرزاده و دادبه توشه‌ها برگرفته؛ ولی زمانی که بسیاری از خوانندگان، مسخ آوازخوانی فاخر شجریان سعی در تقلید از او داشتند و دارند، به میدان آمد و توجه عام و خاص را به خود جلب کرد. خوانندگی در آثار متنوع و حتی بازخوانی تعدادی از آثار قدیمی توسط او چنان با قدرت، گرمی و زیبایی همراه است که در تاریخ معاصر موسیقی ایران، خواننده‌ای به این حد ماهر در اجرای طرح‌های متفاوت یافت نمی‌شود. علیرضا افتخاری مرد مدارا و مردم‌مدار است. او نگاهی متکبر به مردم سرزمینش ندارد. مردم او را دوست دارند و با صدایش خاطره دارند. دربارهٔ استادش تاج شنیده‌ام که در نانوایی، تاکسی و کنار زاینده رود، روی کسی را برای خواندن به زمین نمی‌انداخته است؛ افتخاری دوستدار واقعی مردم سرزمینش است و از آن‌ها دوری نمی‌کند. حتی منتقدان جدی این سال‌های او، چه آنانی که دلایل قابل قبولی برای نقد آثارش، از جمله آلبوم‌های پاپ دارند و چه آن‌هایی که دلایل مردودی از جمله اینکه هنرمند نباید در دسترس باشد؛ در یک باور مشترکند؛ او خوب می‌خواند! نه! او بسیار خوب می‌خواند!

علی شیرازی(خواننده و پژوهشگر موسیقی آوازی):
جنس صدای علیرضا افتخاری، نه تنها در میان خوانندگان پس از انقلاب، که در بین تمامی خوانندگان ایرانی یکصد سال تاریخ ضبط موسیقی کشور ما ممتاز و کم‌نظیر بوده است. قدرت و انعطاف توأمان، حجم مناسب، گرما، وسعت زیاد، وضوح و شفافیت و قابلیت دادن تحریرها و غلت‌های پی‌درپی و سرعت بخشیدن به آن‌ها، افتخاری را صاحب صدایی کرده که بر دل همگان می‌نشیند، به طوری که مجموعه این ویژگی‌ها را در خوانندگان معدودی در قرن اخیر در ایران دیده‌ایم. دیگر صفت بارز صدای افتخاری وحدت تنالیته صدایی او در نقاط مختلف بم، میانی و اوج است. در سده اخیر و هرچه به امروز نزدیک‌تر می‌شویم کمتر خوانندگانی را می‌شناسیم که با تغییر صدا از بم به میانی یا اوج، رنگ صدایشان تغییر نکند. ویژگی کمیابی که زبانزد آن در بین تمام خوانندگان ما، استاد غلامحسین بنان بوده و از این نظر نام او چون نگینی درخشان بر تارک همه صداهای این قرن می‌درخشد. نام افتخاری نیز به جز معدود دفعاتی که در موقع دو بیتی خوانی تنالیته صدایش تغییر کرده، در این سیاهه می‌گنجد. دیگر ویژگی صدای افتخاری گرمای آن است. او تمام مصوت‌ها را به شکل آوازی و به تعبیر استاد نورعلی خان برومند، متمایل به «اُ» اجرا می‌کند. تنها زمانی که به شدت در قالب صدای «ایرج» قرار می‌گیرد فتحه‌هایش تابع همان رنگی است که این خواننده خوش صدا و صاحب یکی دیگر از آواهای فاخر قرن در اجرای این مصوت دارد. افتخاری همچنین کلمات شعر را به وضوح بیان می‌کند و با فونتیکی که لازمه کار خوانندگی است، تک تک حروف کلمات شعر را به خوبی ادا می‌کند. به بیان کامل‌تر صدای او دارای قدرت و شفافیت صدای ایرج، رنگ‌آمیزی و گرمای صدای بنان به ویژه در نقطه بم، بی‌پروایی و قلدری صدای تاج و گاه در ترکیب تحریرها و ادوات آن متأثر از شجریان است. اما صاحب‌نظران و اهالی کم‌شمار نقد موسیقی در ایران، با انتقاداتی که بر کارنامه افتخاری وارد می‌دانند، همواره ویژگی‌های مثبت صدای او را نادیده می‌گیرند. بر طبق یک سنت قدیمی، ما در ایران به آن صورت نقد مکتوب در زمینه موسیقی نداریم، در مقابل تا دلتان بخواهد متأسفانه حاشیه و فضای موسیقی ما پر است از نقد شفاهی و محفلی و بیشتر آمیخته با حرف‌های خاله زنکی. از این رو نگارنده اهل نقد موسیقی را کم‌شمار توصیف کرده است.

آثـار
۱۳۶۲ – آتش دل – اثر عبدالحسین برازنده و تحت نظارت فرامرز پایور
۱۳۶۴ – مهرورزان – اثر محمد علی کیانی نژاد
۱۳۶۴ – همتای آفتاب – اثر عماد رام
۱۳۶۷ – راز و نیاز – اثر حسین علیزاده
۱۳۶۸ – دریغا – اثر محمد موسوی
۱۳۷۰ – کاروان – اثر عبدالحسین برازنده
غریبستان – اثر محمد جلیل عندلیبی
مقام صبر – اثر پرویز مشکاتیان
راز گل – اثر محمد آذری و مجتبی میرزاده و علیرضا افتخاری
سرو سیمین – اثر محمد علی کیانی نژاد
سرمستان – اثر جلال ذوالفنون و هابیل علی اف
ناز نگاه – اثر محمدجواد ضرابیان
۱۳۷۴ – شور عشق – اثر فریدون شهبازیان
۱۳۷۵ – نیلوفرانه – اثر عباس خوشدل
۱۳۷۵ – زیباترین – اثر محمدجواد ضرابیان
۱۳۷۵ – مهمان تو – اثر جمشید عندلیبی
۱۳۷۶ – امان از جدایی – اثر محمد جلیل عندلیبی
۱۳۷۷ – افسانه – اثر علی جعفریان
۱۳۷۷ – یاد استاد – اثر علی تجویدی)
۱۳۷۷ – تازه به تازه – اثر محمد جلیل عندلیبی
۱۳۷۷ – هنگامه – اثر حسن میرزا خانی
۱۳۷۸ – عطر سوسن – اثر محمدجواد ضرابیان
۱۳۷۸ – نیلوفرانه ۲ – اثر عباس خوشدل
۱۳۷۸ – صدایم کن – اثر عباس خوشدل
۱۳۷۸ – پاییز – اثر مهرداد پازوکی
۱۳۷۹ – گل هزار بهار – اثر کامبیز روشن روان
۱۳۷۹ – شبان عاشق – اثر عباس خوشدل
۱۳۷۹ – گل میخک – اثر جواد لشکری
۱۳۷۹ – نسیما – اثر فضل‌الله توکل
۱۳۷۸ – خداحافظ – اثر محمد جلیل عندلیبی
۱۳۷۹ – مستانه – اثر جلال ذوالفنون و علیرضا افتخاری
۱۳۸۰ – خوش آمدی – اثر جواد لشکری
۱۳۸۰ – همسایه – اثر عطا جنگوک
۱۳۸۰ – خنده بارون – اثر مهرداد پازوکی
۱۳۸۱ – عشق گمشده – اثر جواد لشکری
۱۳۸۱ – شب عاشقان – اثر جلال ذوالفنون و علیرضا افتخاری
۱۳۸۲ – بابا طاهر – اثر جمشید عندلیبی
۱۳۸۲ – غم زمانه – اثر فضل‌الله توکل
۱۳۸۲ – قصه شمع – اثر جمشید برازنده، حسین یوسف زمانی، کامبیز روشن روان، علی جعفریان، علی بکان، مهیار فیروزبخت، مجید اخشابی و همایون شجریان
۱۳۸۲- شکوه عشق – اثر فریدون خشنود
کنسرت لندن – اثر محمد جلیل عندلیبی
۱۳۸۲ – به دنبال دل – اثر علی تجویدی
۱۳۸۳ – بردی از یادم – اثر حبیب‌اله بدیعی، مهدی خالدی، اسداله ملک
۱۳۸۳ – خاطرات جوانی – اثر فضل‌الله توکل
۱۳۸۴ – صیاد – اثر اکبر محسنی و محمدرضا چراغعلی
۱۳۸۵ – آوای عشق – اثر بهزاد خدارحمی
۱۳۸۵ – ماه خراسان – اثر حسن میرزاخانی
۱۳۸۵ – تو می‌آیی – اثر حسن میرزاخانی
۱۳۸۶ – سفر – اثر بهزاد خدارحمی و علیرضا افتخاری
۱۳۸۶ – هوای تو – اثر محمدرضا چراغعلی
۱۳۸۶ – عطر مهر – اثر فریدون خشنود
۱۳۸۶ – راز گشا – اثر عباس خوشدل
۱۳۸۶ – قلندروار – اثر سید عماد توحیدی
۱۳۸۶ – خروش بحر – اثر فردین کریم خاوری
۱۳۸۷ – تنها تو می‌مانی – اثر علی خشتی نژاد و امیر رحیمی آذر
۱۳۸۷ – عاشقا سلام، عاشقا درود – اثر فریدون خشنود
۱۳۸۷ – نوای اساتید – اثر اسداله ملک، فضل‌اله توکل، جهانبخش پازوکی و اکبر محسنی
۱۳۸۹ – گرفتار – اثر محمد جلیل عندلیبی
۱۳۸۹ – کنسرت جاده ابریشم – اثر محمد جلیل عندلیبی، هابیل علی اف و رامیز قلی اف
۱۳۹۰ – شب کوچه‌ها – اثر فریدون خشنود و الهام افتخاری
۱۳۹۱ – جام مصفا – اثر محسن حسینی، حبیب‌اله بدیعی و علیرضا افتخاری
۱۳۹۲ – خانه دوست کجاست – اثر مهدی تاری، بر روی اشعاری از زنده یاد سهراب سپهری
۱۳۹۳ – پادشاه فصل‌ها – اثر حسین پرنیا

اقامت 24
0 0 رای ها
امتیـازدهی
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ارسـال پیـام
لطفـا مقـاله یا رزومـه هنـری خود را به این آدرس ارسال کنید: info@artmag.ir
تا دقایقی دیگـر، پاسخ شما ارسـال خـواهد شد.