● محل تـولد: تهـران
زندگینامه، آثـار و سوابق هنری
خانواده وی اهل آران و بیدگل بودهاند. پدر وی ذکایی بیضایی آرانی، تعزیهخوان بوده است. عموی ایشان، ادیب بیضایی آرانی و پدربزرگش، ابن روح آرانی؛ همگی دستاندرکار تعزیه و تنظیم متن برای تعزیه بودهاند. او در سالهای آخر دبیرستان دو نمایشنامه با زبان تاریخی نوشت. او تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته ادبیات ناتمام گذاشت و در سال ۱۳۳۸، به استخدام اداره کل ثبت اسناد و املاک دماوند در آمد. او نوشتن نقد، پژوهش و مطالب پراکنده درباره نمایش و سینما را در نشریاتی چون: علم و زندگی، هنر و سینما، گاهنامه آرش، مجله موسیقی، کیهان ماه، ماهنامه ستاره سینما، کتاب چراغ و… را در همین سال آغاز کرد. در سال ۱۳۴۱، به اداره هنرهای دراماتیک که بعدها به اداره برنامههای تئاتر تغییر نام داد، منتقل شد. در این سال پژوهشهای نمایش در ایران را در مجله موسیقی چاپ کرد. در سال ۱۳۴۴، با منیراعظم رامینفر ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه فرزند به نامهای: نیلوفر متولد ۱۳۴۵، ارژنگ متولد ۱۳۴۶ – فوت شده در صد روزگی و نگار متولد ۱۳۵۱ بود. استاد بیضایی، فعالیت سینمایی را با فیلمبرداری یک فیلم هشت میلیمتری چهار دقیقهای سیاه و سفید و در سال ۱۳۴۱ آغاز کرد. پس از ساخت فیلم کوتاه عمو سبیلو در سال ۱۳۴۹، اولین فیلم بلندش رگبار را در سال ۱۳۵۰ ساخت. چریکه تارا و مرگ یزدگرد، فیلمهایی بودند که او در سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۶۰ ساخت و تاکنون در محاق توقیف میباشند. او اغلب برای ساختن فیلمهایش با مشکلات فراوان روبرو بوده است. از وی تاکنون ۱۰ فیلم بلند و ۴ فیلم کوتاه منتشر شده است. پس از نمایش همگانی فیلم سگکشی، در سال ۱۳۸۰، که با استقبال گسترده منتقدان و مردم روبرو شد، وقتی همه خوابیم را در سال ۱۳۸۷ روی پرده برد. بیضایی جز کارگردانی، تدوین، ساخت عنوان بندی و تهیهکنندگی را نیز در سینما آزموده است.
او از سال ۱۳۴۰ به صورت جدی به نوشتن نمایشنامه پرداخت و در سال ۱۳۴۵ اولین نمایش خود را کارگردانی کرد. وی به همراه اکبر رادی و غلامحسین ساعدی پایهگذاران موج نوی نمایشنامه نویسی ایران میباشند. اجراهای صحنهای او اغلب از نمایشهای پربیننده بودهاند. بهرام بیضایی، در سال ۱۳۵۸، نمایش مرگ یزدگرد را به روی صحنه برد. او بعد از هجده سال محروم شدن از صحنه در ۱۳۷۶ دو نمایشنامهٔ (کارنامه بندار بیدخش) نوشتهٔ خودش و (بانو آئویی) را به طور همزمان در سالن چهارسو و سالن قشقایی واقع در تئاتر شهر به روی صحنه برد. (شب هزارو یکم) را نیز در سال ۱۳۸۲ در سالن چهارسو اجرا کرد. نمایش بعدی او در ایران (افرا؛ یا روز میگذرد) در زمستان ۱۳۸۶، در تالار وحدت تهران به صحنه رفت و با موفقیت و استقبال کمنظیر تماشاگران مواجه شد. دیگر نمایش او، سایهبازی (جانا و بلادور) است که در تیرماه ۱۳۹۱، در استنفورد آمریکا به صحنه رفته است. دیگر نمایش اجرا شده توسط بیضایی تا زمان حاضر، گزارش ارداویراف است که در سال ۲۰۱۵، در آمریکا و با گروه بازیگران ایرانی به روی صحنه رفت.
استاد بهرام بیضایی، یکی از پایهگذاران و اعضای اصلی کانون نویسندگان ایران در سال ۱۳۴۷ بود که در سال ۱۳۵۷، از آن کانون کنارهگیری کرد. در سال ۱۳۴۸ نیـز به عنوان استاد مدعو با دانشگاه تهران همکاری کرد. در سال ۱۳۵۲، از ادارهٔ برنامههای تئاتر، به دانشگاه تهران به عنوان استادیار تمام وقت نمایش دانشکده هنرهای زیبا و مدیریت رشتهٔ هنرهای نمایشی انتقال یافت. در سال ۱۳۶۰، پس از بیست سال کار دولتی از دانشگاه تهران اخراج شد. در سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۶، خانوادهاش از ایران مهاجرت کردند. در سال ۱۳۶۵ نیز پدرش استاد نعمتالله ذکایی بیضایی درگذشت. او در سال ۱۳۷۱ با مژده شمسایی ازدواج کرد. فرزند آخرش نیاسان، در سال ۱۳۷۴ متولد شد. در سال ۱۳۷۵ به دعوت پارلمان بینالمللی نویسندگان، در استراسبورگ اقامت نمود. در سال ۱۳۷۶ به ایران بازگشت و کار بر روی نمایش بانو آئویی نوشته میشیما یوکیو را پس از هجده سال دوری از صحنه آغاز کرد. مادرش نیره موافق، در سال ۱۳۸۰ بدرود حیات گفت. وی هم اکنون در ایالات متحده اقامت داشته و در دانشگاه استنفورد مشغول تدریس و تحقیق است. در سال ۲۰۱۲، جایزه میراث فرهنگ دانشگاه استنفورد به او اهدا شد. و در سال ۲۰۱۳ نیز دانشگاه هاروارد؛ جایزه سینا را به بیضایی اهدا کرد.
در سالهایی که بیضایی از صحنه به دور ماند و مجال فیلمسازی را نداشت، به نوشتن نمایشنامه و فیلمنامه و پژوهش مشغول بود. که برخی از آنان توسط انتشارات روشنگران و مطالعات زنان منتشر شدهاند. برخی نمایشنامههای مهم وی عبارتند از: مرگ یزدگرد، فتحنام کلات و سهراب کشی. نوشتههای وی از جهت زبان بکار رفته در آنها مورد توجه است، چرا که در برخوانیهای(آرش)، (اژدهاک)، (مرگ یزدگرد)، (سهراب کشی) و (کارنامه بندار بیدخش)، هیچ واژه عربی به کار نبرده است!. او یکی از معدود هنرمندان ایرانی است که هم در صحنه نمایش کارنامهای درخشان دارد و هم در سینما. در عین حال او همیشه به پژوهش در زمینه نمایش هم علاقه داشته و در سالهای دهه ۱۳۴۰ کتابهایی را درباره نمایش در چین، ژاپن و ایران منتشر کرده که هنوز هم منبع درسی دانشجویان رشته نمایش به شمار میرود.
در مقالهای سینمایی درباره فیلم سگکشی که در فرهنگ معیری درج شده است در باره استاد بهرام بیضایی آمده است: ییضایی یک کلمه است: استاد. تنها یک کلمه. کاش میتوانستم آن گونه که بیان میکنم نوشته شود استاد. چشمهایش چیزهایی میداند آن قدر دور، ناب و کمیاب که نمیتوان در مورد آنها صحبت کرد.
سینمـا
۱۳۸۷ – وقتی همه خوابیم
۱۳۸۰ – سگ کشی
۱۳۷۰ – مسافران
۱۳۶۶ – شاید وقتی دیگر
۱۳۶۴ – باشو غریبۀ کوچک
۱۳۶۰ – مرگ یزدگرد
۱۳۵۷ – چریکه تارا
۱۳۵۵ – کلاغ
۱۳۵۲ – غریبه و مه
۱۳۵۰ – رگبار
فیلم کوتاه
۱۳۴۹ – عمو سیبیلو
۱۳۵۱ – سفر
۱۳۷۷ – گفتگو با باد
۱۳۸۵ – قالی سخنگو
تئـاتر
۱۳۴۵ – عروسکها
۱۳۴۶ – ضیافت و میراث
۱۳۴۸ – سلطان مار
۱۳۵۸ – مرگ یزدگرد
۱۳۷۶ – ۱۳۷۷ – کارنامه بنداربیدخش
۱۳۷۶ – ۱۳۷۷ – بانو آئویی
۱۳۸۲ – شب هزار و یکم
۱۳۸۴ – مجلس شبیه خوانی در ذکر مصایب استاد نوید ماکان و همسرش مهندس رخشید فرزین
۱۳۸۶ – افرا یا روز میگذرد
۱۳۹۱ – جانا و بلادور
۱۳۹۲ – آرش
۱۳۹۴ – گزارش ارداویراف
۱۳۹۵ – طربنامه
۱۳۹۷ – چهارراه
کتابشناسی
از بیضایی چیزی حدود هفتاد کتاب فارسی تاکنون به چاپ رسیده است. که نمایشنامهها و فیلمنامهها؛ داستان، گفتگو، پژوهش تاریخی و فرهنگی و غیره هستند. برخی از آنهـا به زبانهای دیگر نیز ترجمه شده است. گزیدهای از اینها کتابها عبـارت است از:
نمایشنامهها
۱۳۴۱ – مترسک ها در شب
۱۳۴۱ – عروسک ها
۱۳۴۱ – غروب در دیاری غریب
۱۳۴۲ – قصۀ ماه پنهان
۱۳۳۸ – اژدهاک
۱۳۳۷ – ۱۳۴۲ – آرش
۱۳۴۰ – ۱۳۷۴ – کارنامهٔ بُندارِ بیدَخش
۱۳۴۶ – ضیافت
۱۳۴۶ – میراث
۱۳۸۲ – دیوان نمایش
۱۳۳۸ – اژدهاک
۱۳۴۲ – پهلوان اکبر میمیرد
۱۳۴۳ – هشتمین سفر سندباد
۱۳۴۴ – دنیای مطبوعاتی آقای اسراری
۱۳۴۶ – چهارصندوق
۱۳۴۷ – ساحل نجات
۱۳۴۷ – دیوان بلخ
۱۳۴۷ – در حضورِ باد
۱۳۴۸ – گُمشدگان
۱۳۴۹ – راهِ توفانیِ فرمان پسرِ فرمان از میان تاریکی
۱۳۵۶ – ندبه
۱۳۵۷ – نوشتههای دیواری
۱۳۵۷ – ۱۳۵۸ – مرگ یزدگرد
۱۳۶۰ – چاپ ۱۳۶۲ – خاطرات هنرپیشهٔ نقش دوم
۱۳۶۱ – فتحنامه کلات
۱۳۶۴ – پردهخانه
۱۳۶۷ – جنگنامه غلامان
۱۳۷۳ – طربنامه
۱۳۷۳ – سهراب کشی
۱۳۷۶ – مجلس بساط برچیدن
۱۳۷۶ – افرا یا روز میگذرد
۱۳۷۷ – مجلس قربانی سنمار
۱۳۷۸ – گزارش ارداویراف
۱۳۷۹ – مجلس ضربت زدن
۱۳۸۲ – شب هزار و یکم
۱۳۸۳ – مجلس شبیه خوانی در ذکر مصایب استاد نوید ماکان و همسرش مهندس رخشید فرزین
۱۳۹۰ – تاراج نامه
فیلمنامهها
۱۳۴۹ – عمو سیبیلو
۱۳۴۹ – رگبار
۱۳۴۹ – عیار تنها
۱۳۵۱ – سفر
۱۳۵۱ – غریبه و مه
۱۳۵۴ – حقایق دربارهٔ لیلا دختر ادریس
۱۳۵۴ – چریکه تارا
۱۳۵۵ – کلاغ
۱۳۵۵ – آهو، سلندر، طلحک و دیگران
۱۳۵۸ – قصههای میر کفن پوش
۱۳۵۹ – شب سمور
۱۳۵۹ – اشغال
۱۳۶۳ – روز واقعه
۱۳۶۳ – پروندۀ قدیمی پیرآباد
۱۳۶۸ – طومار شیخ شرزین
۱۳۷۱ – مسافران
۱۳۸۰ – سگکشی
روایتها
۱۳۴۰ – اژدهاک
۱۳۴۲ – آرش
۱۳۴۹ – حقیقت و مرد دانا
پژوهشها
۱۳۴۳ – نمایش در ژاپن
۱۳۴۴ – نمایش در ایران
۱۳۴۹ – نمایش در چین
۱۳۸۳ – ریشهیابی درخت کهن
۱۳۹۱ – هزار افسان کجاست؟
جـوایز
۱۳۵۱ – برندهٔ مجسمهٔ سپاس بهترین فیلمنامه – رگبار دورهٔ پنجم جشنوارهٔ سپاس
۱۳۵۱ – برنده جایزه بهترین فیلم از نخستین دوره فستیوال فیلم تهران – رگبار
۱۳۵۱ – برنده جایزه بهترین فیلم کوتاه از جشنواره بینالمللی فیلم شیکاگو – سفر
۱۳۵۱ – برنده جایزه بهترین فیلم کوتاه از جشنواره فیلم مسکو – سفر
۱۳۵۴ – برنده جایزه ویژه جشنواره بینالمللی فیلم قاهره – غریبه و مه
۱۳۶۶ – نامزد لوح زرین بهترین تدوین جشنواره فیلم فجر – شاید وقتی دیگر…
۱۳۶۹ – برنده جایزه اول جشنواره فیلم و هنر فرانسه – باشو؛ غریبه کوچک
۱۳۷۰ – نامزد سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی از جشنواره فیلم فجر – مسافران
۱۳۷۰ – برنده سیمرغ بلورین جایزهٔ ویژهٔ هیئت داوران – مسافران
۱۳۷۰ – نامزد سیمرغ بلورین بهترین تدوین – مسافران
۱۳۷۳ – نامزد سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه – روز واقعه
۱۳۷۹ – برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه – سگکشی
۱۳۷۹ – نامزد سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی – سگکشی
۱۳۷۹ – نامزد سیمرغ بلورین بهترین فیلم – سگکشی
۱۳۸۷ – برنده سیمرغ بلورین بهترین تدوین – وقتی همه خوابیم
۱۳۸۷ – نامزد سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی – وقتی همه خوابیم
جـوایز خانه سینما
۱۳۷۹ – نامزد تندیس زرین بهترین فیلمنامه در جشن خانه سینما – سگکشی
۱۳۸۰ – برنده تندیس زرین بهترین کارگردانی جشن خانه سینما – سگکشی
۱۳۸۰ – نامزد تندیس زرین بهترین فیلم جشن خانه سینما – سگکشی
۱۳۸۰ – نامزد تندیس زرین فیلم منتخب انجمن نویسندگان و منتقدان – سگکشی
۱۳۸۰ – نامزد تندیس زرین بهترین تدوین جشن خانه سینما – سگکشی
۱۳۸۰ – نامزد تندیس زرین بهترین عنوانبندی جشن خانه سینما – سگکشی