● محل تـولد: تهـران
● وب سایت: www.davoodshahidi.com
زندگینامه، آثـار و سوابق هنری
وی کاریکاتوریست، نویسنده، طنزنویس و معمار ایرانی است. او تحصیلات ابتدائی و متوسط خود را در تهران به پایان رساند. در مهر ۱۳۴۶ در کنکور دانشگاه شیراز، مهندسی الکترونیک پذیرفته شد. سپس در ۱۳۴۹ به دانشگاه تهران رفت و در رشته مهندسی معماری فوق لیسانس گرفت. او دانشآموخته معماری دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران است. وی در دانشگاه شهر بوستون در ماساچوست آمریکا، دوره های تحقیقی را گذراند و تحصیلات تکمیلی خود را در معماری شهری با درجۀ فوق لیسانس به پایان رسانید. شهیدی، کاریکاتور را یک کار بسیار جدی می داند و از چهارده سالگی، با آشنائی با اردشیر محصص، به موج نوی کاریکاتور ایران پیوست و طرح هایش در نشریات فرهنگی و روشنفکری آن زمان بسیار به چاپ رسید. او از جوانی و از سال ۱۳۴۴ فعالیت هنری خود را در زمینه کاریکاتور و طنز سیاه شروع کرد و دو سال بعد با چاپ آثارش در مجلات آبنوس، جهان نو، خوشه، اطلاعات و تماشا به شهرت رسید. مسافرت آمریکای وی وقفهای در حضورش در صحنه کاریکاتور ایران بود. وی بعد از بازگشت نیز همواره با نشریاتی چون کیهان کاریکاتور همکاری داشت همکاری ای که دامنه آن در چند سال اخیر به گل آقا، گلستانه، و… نیز گسترش یافت. او بعد از انقلاب اسلامی، به حرفۀ اصلی اش معماری روی آورد و پس از سال هفتاد، با برپائی نمایشگاه های انفرادی در گالری سیحون، گالری برگ، نشر ثالث، مان هنر نو و خانۀ کاریکاتور ایران و چاپ مقالات تحقیقی در کیهان کاریکاتور، روزنامۀ شرق و…، خود را مجددا در عرصۀ هنر کاریکاتور مطرح کرد. محور اصلی کار او طنز سیاه است که او آن را در ۱۳۴۷ با چاپ طرح حضور در برابر مرگ آغاز کرد و تا بحال تداوم بخشیده است. او چندان میانه ای با همایش های کاریکاتور دیگر کشورها ندارد ولی در ایران با همایش ها و دوسالانه ها، همکاری جدی داشته است.
نام داود شهیدی، در کنار نامهایی چون اردشیر محصص و کامبیز درمبخش، از پیشگامان کاریکاتور ایران است و در سالهای پس از انقلاب که کاریکاتور ایران بیشتر به حوزه طنز محدود میشد، از معدود کسانی بود که در ایران، از دید هنری به کاریکاتور میپرداخت. فضای طنزسیاه شهیدی تا چند سال اخیر فضایی سیاه با هاشورهای وهم آور بود ولی در چند سال اخیر با گرایش به روشی انتزاعی تر از رنگ نیز به صورت عنصری فرعی استفاده میکند. وی در طرحهای جدیدش دست به کارهای تجربی و خارج از چارچوب متعارف خودش و کاریکاتور میزند.
از جمله گرایشهای جدید شهیدی، کارهای کودکان وی است که با حضور شخصیت خیالی آبی کوچولو، پپرخانوم و پروفسور دال شین (شاید مخفف نام داود شهیدی) به آموزش کاریکاتور به کودکان میپردازند. همچنین از آخرین نمایشگاههای شهیدی میتوان به نمایشگاه کاریکاتورهای دوران تینیجری و نمایشگاه پانسمان اشاره کرد.
دیدگاههـای شخصی
– هنرمندان کاریکاتوریست باید از مردم و جامعه بیاموزند و به آنها نیز آموزش دهند.
– کاریکاتور در عین حال که یک محور فکری مستقل بر مبنای تئوری،تکنیک،تحقیق و سپس رسیدن به یک بینش شخصی را داراست، اما نباید دور از مردم باشد. چرا که فایده هنر کاریکاتور زمانی است که بتواند با توده مردم ارتباط برقرار کند و فرهنگساز باشد.
– کاریکاتور با جهان مدرن شکل گرفت و توانست به یک هنر مستقل تبدیل شود. وی با اشاره به خصوصیات این هنر گفت: کاریکاتور باید بتواند با مردم ارتباط برقرار کند. ولی نباید به گونهای باشد که دچار عوام زدگی شود و همچنین نباید تنها راوی بینش شخصی هنرمند باشد.
– کاریکاتور هنری است که با دانش سرو کار دارد و نباید صرفاً هنری شعاری باشد و یا این که به دست انداختن دیگران محدود شود.
– کاریکاتور میتواند به صورت مجموعهای از مفاهیم اجتماعی ارائه شود و به صورت موضوعی به فرهنگسازی معضلاتی چون ترافیک بپردازد.
– کاریکاتور مطبوعاتی در ایران در وضعیتی است که میتواند هم بهعنوان سوپاپ اطمینان عمل کند و هم ضامن انفجار. به طور کلی، دو جریان متفاوت اصلاحات و اصولگرا، کاریکاتور مطبوعاتی را در کشور تحت تأثیر خود قرار دادهاند و طبیعی است که در این شرایط، تضادهایی به وجود آید. اگر کار روی این هنر، تابع قوانین کلی کشور باشد به محیط سیاسی سرزندگی میبخشد. من کاریکاتوری را میپسندم که در قالب قانون و عرف باشد و اگر بخواهد در مواردی به جای راهنمایی و تأثیر مثبت، به سمت تهدید، هیجانآوری بیمورد و منفیگرایی برود، باعث آشوب ذهنی و به وجود آمدن سوءتفاهم میشود. من همیشه کاریکاتور را هنری دانستهام که در مطبوعات میتواند هم مانند سوپاپ اطمینان عمل میکند و هم ضامن انفجار. سالها پیش، ما کاریکاتورهایی در نشریهی گلآقا داشتیم که با مردم همراه بود و در حالی که نیشتر میزد مانند مرهم نیز عمل میکرد. حرکت کاریکاتوریستها باید یک حرکت همراهانه در این زمینه باشد.
– من همواره به اهمیت مولف بودن یک کاریکاتوریست اعتقاد داشتهام. اگر کاریکاتوریست در استخدام کسانی باشد که به مسألهی فرهنگ توجه چندانی ندارند و هدفشان فقط این است که نظر بالادستی خود را جلب کنند و حقوق بگیرند، نمیتواند رسالت خود را انجام دهد و از مسیر منحرف میشود. آن چیزی که به ما کمک میکند این است که به دانش، سواد و معرفتمان در زمینه کاریکاتور بیفزاییم و بحث و جدل سازنده و مثبت داشته باشیم.
– سیاستهای فرهنگی در دولتهای نهم و دهم به خاطر برخی برخوردها و جبهه آراییها، به سمتی که هنرمندان توقع داشتند پیش نرفت. اگر سیاستهای دولت همگرا باشد و در داخل خودش اندیشههای مختلف را بهصورت سازنده و آگاهانه در کنار یکدیگر قرار دهد، طبیعتا از برخوردهای تشنجآمیز جلوگیری میشود. همانطور که سیاست کلی دولت یازدهم اعتدال است، باید این اعتدال در همه موارد حتی کاریکاتور اعمال شود.
– شهیدی دربارهی انتشار کاریکاتوری موهون در نشریهای فرانسوی و موضوع آزادی بیان، اظهار کرد: مسألهی آزادی بیان، این روزها با برداشتهای مختلف، نتیجههای متفاوتی را درپی داشته است. به نظر من، پیامبر (ص) بهعنوان قدرتمندترین محور معنوی شرق که نامش بهعنوان رهبر رنسانس شرق و تمدن اسلامی برده میشود، همواره مورد احترام بوده است. دانشمندانی مانند سهروردی، ابن سینا و ابن رشد در مقالههایشان با زمینههای مختلف ادبیات، فلسفه، نجوم، معماری، فقه، شیمی، ریاضیات و موسیقی به این موضوع اشاره کردهاند. بنابراین اگر به چنین شخصیتی توهین شود، مسلما از روی نادانی و جهالت است و اگر سادهلوحانه، متعصبانه و جاهلانه با این موضوع برخورد کنیم، ناخودآگاه در ورطه گرایشهای متفاوتی میغلتیم و به جای کمک و ارائهی راه حل، به پیچیدگی موضوع میافزاییم. آیا فلاسفه بزرگی که اعتقادات مذهبی و اسلامی نداشتند، به تمدن اسلامی و شخصیت پیامبر (ص) توهین و جسارت کردند؟ آنها همواره از ستایشکنندگان تمدن اسلامی، رنسانس شرق و شخصیت پیامبر (ص) بودند. در این مورد، دانش و معرفت تعیینکننده است. لازم نیست به بحثهایی وارد شویم که فقط دور باطل هستند و کمکی به شرایط بهوجود آمده نمیکنند و حتی به اسلامهراسی و برداشتهای جاهلانه دامن میزنند. پاسخ مسأله را در این میبینم که سطح بحث را بالا ببریم و به دست دانشمندان بسپاریم و از برخوردهای کوتهنظرانه، محدود و متعصبانه بپرهیزیم.