● محل تـولد: گتـوند – شوشتر
● درگـذشت: ۸ آبان ۱۳۸۶ در تهران
زندگینامه، آثـار و سوابق هنری
وی دوره راهنمایی و متوسطه خود را در مدرسه راهنمایی دکتر معین و آیتالله طالقانی دزفول گذراند و در سال ۱۳۵۷، در رشته دامپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد، ولی پس از مدتی از تحصیل این رشته انصراف داد. وی در سال ۱۳۶۳، بار دیگر اما در رشته زبان و ادبیات فارسی به دانشگاه رفت و این رشته را تا مقطع دکترا گذراند و در سال ۱۳۷۶، از پایاننامه دکترای خود با راهنمایی دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی با عنوان: سنت و نوآوری در شعر معاصر دفاع کرد. این پایاننامه در سال ۱۳۸۳ و از سوی انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد. او در سال ۱۳۵۸، از جمله شاعرانی بود که در شکلگیری و استمرار فعالیتهای واحد شعر حوزه هنری تا سال ۱۳۶۶ تأثیرگذار بود. وی طی این دوران مسئولیت صفحه شعرِ هفتهنامه سروش را بر عهده داشت و اولین مجموعه شعر خود را در سال ۱۳۶۳ منتشر کرد. اولین مجموعه او به نام: در کوچه آفتاب، دفتری از رباعی و دوبیتی بود و به دنبال آن در محموعه: تنفس صبح، تعدادی از غزلها و حدود بیست شعر نیمایی که بعضی به اشتباه این اشعار را سپید میپندارند منتتر شد. این کتاب از سوی انتشارات حوزه هنری وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی به چاپ رسید. امین پور هیچگاه اشعار فاقد وزن نگفت و در عین حال این نوع شعر را نیز هرگز رد نکرد.
دکتر قیصر امینپور، تدریس در دانشگاه را در سال ۱۳۶۷ و در دانشگاه الزهرا آغاز کرد و سپس در سال ۱۳۶۹، در دانشگاه تهران مشغول تدریس شد. وی همچنین در سال ۱۳۶۸، موفق به کسب جایزه نیما یوشیج، موسوم به مرغ آمین بلورین شد. او در سال ۱۳۸۲، به عنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزیده شد. زندهیاد قیصر امین پور، یکی از تأثیرگذارترین شاعران مرد در دوره انقلاب اسلامی و منتخب هفتمین همایش چهره های ماندگار در سال ۱۳۸۷ (بعداز وفات) است. وی از زمرهِ شاعرانی بود که از همان آغاز فعالیت های حوزه هنری به جمع گروه شعر آنجا پیوست و همگام با سایر شاعران فعال حوزه هنری، در بسیاری از شب های شعر برگزار شده در جبهه های دفاع مقدس شرکت کرد و در مناطق مختلف عملیاتی به شعرخوانی پرداخت. او عضو شورای شعر و ادبیات حوزه بود و در تشکیل جلسات شعرخوانی و نقد و بررسی شعر و تشویق و ترغیب شاعران جوان انقلاب، نقش مؤثر و ارزندهای داشت. وی سپس به جمع نویسندگان و شورای سردبیری مجله سروش نوجوان پیوست.
امین پور، به تدریس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه اشتغال داشت. وی در آخرین روزهای سال ١٣٧٧، دچار سانحه تصادف در جاده کناره شمال شذ و به شدت مجروح شد. شدت جراحات وارده، به حدی بود که وی به دفعات تحت عمل های مختلف جراحی قرار گرفته و برای ادامه معالجات برای مدت کوتاه به کشور انگلستان اعزام شد. وی در سال ١٣٨١ تحت عمل پیوند کلیه قرار گرفت و بهبودی نسبی یافت . او در سال ١٣۶٧، از مؤ سسه گسترش هنر، جایزه ویژه نیما یوشیج را دریافت کرد. همچنین در سال ١٣٧٨ از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به عنوان یکی از شاعران برتر دفاع مقدس در دهه های ۶۰ و ٧۰ برگزیده شد.
همسرِ امینپور، زیبا اشراقی، در سال ۱۳۹۶، با انتشار کتاب: این ترانه بوی نان نمیدهد؛ سبکشناسی ترانههای قیصر امینپور؛ به قلمِ دکتر مهدی فیروزیان، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، به جمع ناشران کشور پیوسیت. شعرهای شادروان امینپور از حیث بلاغی ارزشمند بوده و بر ظرفیتها و توانمندی زبان فارسی افزوده است. او توانسته ویژگیهای سبکی و بلاغی شعر کلاسیک و شعر نیمایی را با شعرهایش تلفیق کند. یکی از عواملی که در نهایت، باعث برجستگی سبکی اوست، نوآوری در بلاغت و درک انتظار مخاطبان امروز از شعر است.
او حدود ساعت ۳ بامداد سهشنبه ۸ آبان ۱۳۸۶، در بیمارستان دی درگذشت. پیکر این شاعر در زادگاهش گتوند و در کنار مقبرهٔ شهدای گمنام این شهرستان به خاک سپرده شد. پس از مرگ وی میدان شهرداری منطقه ۲، واقع در محله سعادت آباد به نام قیصر امین پور نامگذاری شد. بعد از حذف میدان در سال ۱۳۹۷ (تبدیل به ۴راه)، بلوار جنوبی منتهی به میدان که قبل از آن تاریخ، شهرداری نام داشت به بلوار قیصر امینپور تغییر نام یافت.
از نگـاه دیگران
رهبر انقلاب اسلامی، آیت الله خامنهای، در پیام تسلیت درگذشت او آوردهاند: با اندوه و دریغ، خبر تلخ درگذشت شاعر فرزانهٔ انقلاب دکتر قیصر امینپور را دریافت کردم. از دست دادن او برای اینجانب و برای همهٔ اصحاب شعر و ادب، خسارتبار است. او شاعری خلاق و برجسته بود و همچنان به سمت قلههای این هنر بزرگ پیش میرفت… او و دوستانش نخستین رویشهای زیبا و مبارک انقلاب در عرصهٔ شعر بودند و بخش مهمی از طراوت و جلوهٔ این بوستان، مرهون ظهور و رشد آن عزیز و دیگر دوستان همراه اوست.
سید عباس سجادی، مدیرعامل بنیاد آفرینشهای هنری نیاوران گفت: امینپور از نظر من انسان غریبی بود و پشت چهره همیشه خندان وی، غمی نهفته بود زیرا این شاعر بزرگ هیچگاه از درد جامعه دور نبود.
در بخشی از مقاله دکتر نظری استاد دانشگاه در خصوص آمده است: قیصر از معدود شاعرانی است که اخلاق و انصاف را در اشعارش رعایت کرده است. وی شاعری بوده که انقلاب را تجربه کرده؛ ولی از شتاب زدگی در اشعارش اجتناب میکند، در اشعار قیصر، میتوان ظرایف و تعامل را دریافت کرد. قیصر شاعری است که ساکن آرمان شهر و سازنده آرمان شهر بود. قیصر، جامعهای آرمانی که عدالت در آن گسترده باشد را طلب میکرد، آرمان شهری که پیوند میان فرد و مذهب را میپندارد.
نوآوری در شعر قیصر امین پور
نوگرایی (مکتب Modernism) در ادبیات، بیانگر گسستن از سنن و قراردادهای حاکم و ایجاد شیوه های تازه در نگرش به جایگاه انسان و نقش او در نظام هستی است.
مدرنیسم، ویژگی های صوری و محتوایی خاصی دارد، مانند جدایی از نسبت فردگرایی و تاکید بر فردیت خلاق هنرمند، احساس تنهایی، بیگانگی و یاس، ترجیح ناخودآگاهی برخود آگاهی، تداعی معانی آزاد و جریان سیال ذهن، توجه به نظریه های روانشناسانی، چون فروید و یونگ و بعضی از اگزیستانسیالیست ها. نوآوری معانی فراگیرتر از نوگرایی یا مدرنیسم دارد. مدرنیسم در مورد دوره خاصی است (اوایل قرن بیستم ) و مانند هر نهضت ادبی دیگر به انتهای خود رسیده و جای خود را به نهضت دیگر، پسامدرنیسم داده است، ولی نوآوری آغاز و پایان مشخصی ندارد و همواره در طول قرون و اعصار در ادبیات و هنر یافت می شده و در مدرنیسم هم وجود داشته است. نوآوری؛ یعنی خلاقیت و خلاقیت تقلیدی نیست. پرسشی که در مقاله حاضر به آن پاسخ داده شده، این است که آیا اصول نوگرایی و ویژگی های نوآوری در شعر قیصر امین پور دیده می شود یا خیر؟
پیش از بررسی شعر قیصر امین پور، با پژوهش در ادوار شعر فارسی، نوآوری های خاصی در هر دوره دیده می شود، اما در شعر نو معاصر، نوآوری ها و خلاقیت ها نسبت به سبک بازگشت ادبی و حتی دوره مشروطه برتری دارد. شعر قیصر امین پور از جهت قالب بیرونی (outer form) و قالب درونی (inner form) نوآوری هایی را به همراه دارد. در شعرهای برجسته او چه کلاسیک و چه نو نیمایی- با نوآوری هایی رو به رو می شویم که در شاعران دیگر سابقه نداشته است و خلاقیت او را نشان می دهد. آشنایی زدایی را در ترکیباتی چون “آیینه ناگهان ” -که نام یکی از کتاب های اوست- می توان دید. در این مقاله مجموعه تنفس صبح بررسی شده است.
عنوان مقاله: نوآوری در شعر قیصر امین پور – نشریه: پژوهش نامه ادبیات تعلیمی (پژوهشنامه زبان و ادبیات فارسی) : تابستان ١٣٨٩ , دوره ٢ , شماره ۶ ; از صفحه ١٣٣ تا صفحه ١۵٩
سهیلا صلاحی مقدم، عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا(س)
آثـار
۱۳۶۳ – تنفس صبح درکوچه آفتاب
۱۳۶۵ – طوفان در پرانتز – نثر ادبی
۱۳۶۵ – منظومه ظهر روز دهم – شعر نوجوان
۱۳۶۸ – مثل چشمه، مثل رود – شعر نوجوان
۱۳۷۰ – بیبال پریدن – نثر ادبی
۱۳۷۲ – مجموعه شعر آینههای ناگهان
۱۳۷۵ – به قول پرستو – شعر نوجوان
۱۳۷۸ – گزینه اشعار
۱۳۸۰ – مجموعه شعر گلها همه آفتابگردانند
۱۳۸۶ – دستور زبان عشق
دستور زبان عشق، آخرین دفتر شعر قیصر امین پور بود که تابستان ۱۳۸۶ در تهران منتشر شد و بر اساس گزارشها، در کمتر از یک ماه به چاپ دوم رفت.
نمـونـه شعر
حسرت همیشگی
حرفهای ما هنوز ناتمام…
تا نگاه میکنی:
وقت رفتن است
بازهم همان حکایت همیشگی
پیش از آنکه باخبر شوی
لحظهٔ عزیمت تو ناگزیر میشود
آی…
ای دریغ و حسرتِ همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر میشود!
طرحی برای صلح
شهیدی که بر خاک میخفت
سرانگشت در خونِ خود میزد و مینوشت:
به امّیدِ پیروزیِ واقعی
نه در جنگ،
که بر جنگ!
حتی اگر نباشی
میخواهمت چنانکه شبِ خسته خواب را، میجویمت چنانکه لبِ تشنه آب را
محوِ توام چنانکه ستاره به چشم صبح، یا شبنم سپیدهدمان، آفتاب را
بیتابم آنچنان که درختان برای باد، یا کودکانِ خفته به گهواره، تاب را
بایستهای چنانکه تپیدن برای دل، یا آنچنان که بالِ پریدن عقاب را
حتی اگر نباشی، میآفرینمت، چونانکه التهابِ بیابان، سراب را
ای خواهشی که خواستنیتر ز پاسخی، با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را؟!
کودکیها
کودکیهایم اتاقی ساده بود قصه ای، دورِ اجاقی ساده بود
شب که میشد نقشها جان میگرفت روی سقف ما که طاقی ساده بود
میشدم پروانه، خوابم میپرید خوابهایم اتفاقی ساده بود
زندگی دستی پر از پوچی نبود بازی ما جفت و طاقی ساده بود
قهر میکردم به شوق آشتی عشقهایم اشتیاقی ساده بود
ساده بودن عادتی مشکل نبود سختی نان بود و باقی ساده بود
دستور زبان
آنکه دستور زبان عشق را
بی گزاره در نهادِ ما نهاد
خوب میدانست تیغِ تیز را
در کفِ مستی نمیبایست داد
قاف
و قاف حرفِ آخرِ عشق است
آنجا که نام کوچک من
آغاز میشود
پاییز
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر دل دلیل است آورده ایم
اگر داغ شرط است ما برده ایم
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایم
آثار و فعالیتها در حوزه شعر و ادبیات، بعد از انقلاب اسلامی
تنفس صبح
این اولین مجموعه شعر قیصر امینپور است که در سال ١٣۶٣ چاپ و منتشر شد. این مجموعه شعر نماینده نگاه او به اتفاقات زمانهاش است. مضامین شعرها به فضای دهه ۶۰ نزدیک هستند و بعضی از آنها به یاد بزرگانی مانند: امام خمینی، دکتر شریعتی، مرحوم طالقانی و خانواده شهدا سروده شدهاند. بخش عمده شعرهای کتاب در قالب غزل سروده شدهاند و حدود ٢۰ قطعه هم در قالب شعر آزاد است. در همین سال، دومین مجموعه شعرش با نام: در کوچه آفتاب را با همان سبک و سیاق توسط انتشارات حوزه هنرى چاپ کرد.
اگر بخواهیم از شاعران جنگ نام ببریم، حتما سرآمد آنها، قیصر امینپور خواهد بود. شعر بلندی که اسفندماه سال۱۳۵۹ براى جنگ و شهرش – دزفول – سرود و در تنفس صبح چاپ شد، همیشه در ذهن مخاطبان و شاعران خواهد ماند:
مىخواستم
شعرى براى جنگ بنویسم
دیدم نمىشود
دیگر قلم زبان دلم نیست
گفتم باید زمین گذاشت قلمها را
دیگر سلاح سرد سخن کارساز نیست
باید سلاح تیزترى برداشت
باید براى جنگ
از لوله تفنگ بخوانم
منظومه ظهر روز دهم
ای مجموعه، در سال ١٣۶۵، توسط انتشارات برگ به بازار آمد. قیصر امینپور در این منظومه، ظهر عاشورا، غوغاى کربلا و تنهایى عشق را به تصویر میکشد. این منظومه، همراه چند مجموعه دیگر با نامهای: چشمه»، مثل رود بیبال پریدن و به قول پرستو، از کتابهایی هستند که در فاصله سالهای ١٣۶۰ تا ١٣٧۰ برای نوجوانان سروده شدهاند.
آینههای ناگهان
این کتاب، دربردارنده سرودههای سالهای ١٣۶٧ تا ١٣٧١ امینپور است. تحول کیفى و کمى او در شعر را نشان میدهد. درد، عمیقترین مضمونی است که شعرهای آینههای ناگهان از آن خالی نیستند. در میان سرودههای این کتاب، نوعی سرخوردگی و یأس دیده میشود؛ انگار که شاعر در میان انسانهای جامعه چیزی جز بدی و تلخی و دورویی ندیده است. آینههاى ناگهان، امینپور را شاعرى تأثیرگذار در گروه شاعران نسل جدید قرار میدهد. آینههاى ناگهان ٢، مجموعه شعر دیگری است که در دهه ٧۰ منتشر شد. اشعارى مثل: نه گندم نه سیب، که بعدها برای معرفی شعرهاى موفق نسل جدید در کتابهای درسی کودکان آمد، از این مجموعه انتخاب شدهاند. شعرهای مجموعه اول، تفکر و اندیشه ای را نشان مىدهد که در شکل و قالب تازهای عرضه مىشود. او به بیتفاوتی واژهها دل میبندد و میگوید:
وقتی که یک تفاوت ساده در حرف
کفتار را به کفتر تبدیل میکند
باید به بیتفاوتی واژهها مثل نان دل بست
نان را از هر طرف که بخوانی
نان است!
گزیده اشعار
هیچکدام از کتابهای شعر منتشر شده قیصر امینپور پیشگفتار ندارد؛ دلیلش را هم در گزینه اشعاری که در نشر چشمه چاپ کرد، در نهایت فروتنی گفته است؛ چون او اهل پیشگفتار و پسگفتار نیست! چون معتقد است صدور بیانیه کار کسانی است که مدعی ابداع سبک و سیاق تازه هستند و اینکه زندگی دراز و نامه پراوج و فرازی ندارد که بخواهد زندگینامهای داشته باشد و گفته بود اگر کار درخور و شایستهای داشته باشد، شاید شرح حالی و احوالی بنویسد؛ کاری که در هر صورت نکرد و لابد این هم به خاطر این بود که اعتقاد داشت بهترین شعرها و ارزشمندترین نوشتهها آنهایی هستند که هنوز سروده و نوشته نشدهاند. کتاب گزینه اشعار را هم به اصرار و پافشاری انتشارات مروارید چاپ کرد در حالی که زیر بار انتخاب بهترین شعرها برای اینکه به عنوان گزیده اشعار چاپ شوند، نرفت و این کار را به عهده دوستان به قول خودش بهتر از آب روان سپرد و در عوض پیشگفتار، به ۵ پرسش بیپاسخ جواب داد. این ۵ پرسش ساده و به ظاهر تکراری، درباره شعر و شاعر و محتوا و احساس شاعر است. در این مجموعه ١۶ شعر تازه و ٣۶ شعر از کتاب آینههای ناگهان، ٩ شعر از کتاب تنفس صبح و ١۴ شعر از در کوچه آفتاب انتخاب و چاپ شد. گزینه اشعار در سال ١٣٧٨ منتشر و چند بار نیز تجدید چاپ شد.
گلها همه آفتابگردانند
ما در تمام عمر تو را درنمییابیم
اما تو
ناگهان
همه را درمییابی!
این شعری است در رثای مرگ که در مجموعه «گلها همه آفتابگردانند» چاپ شده است. همیشه رسم بر این بوده هنگامی که بزرگان از دست میروند، دیگران در رثایشان مینویسند و میسرایند؛ این یک سنت است برای حرمت و ارج گذاشتن. اما هیچکس بهتر از خود استاد امینپور سهشنبهای را که اتفاق افتاد نسرود. انتشارات مروارید، کتاب گلها همه آفتابگردانند امینپور را در سال ١٣٨۰ منتشر کرد. ۴۰ سروده امینپور از سال ١٣۶٩ تا ١٣٧٩ در این کتاب جمع شدهاند. این کتاب هم با استقبال روبهرو شد و به چاپهای متعدد رسید.
شعر و کودکی
شعر و کودکی، دکتر قیصر امینپور کتابی است که در زمینه ادبیات و روانشناسی تالیف شده است. انگیزه اصلی این نوشتار از نشستهای کارگاهی دفتر شعر جوان شکل گرفته که ابتدا به صورت مقالهای در پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان چاپ شد و اگر به شکل کتاب به چاپ رسید؛ فقط به خاطر اصرار دوستان بوده، و گرنه قیصر امینپور به چاپ و نقد و بررسی همان مقاله بسنده کرده بود. مسئلهای که در این کتاب بررسی شده، این است که آیا شعر نوعی بازگشت به کودکی است یا نه. شعر و کودکی، کتابی است که در حوزه تخصصی شعر نوشته شده و بیشتر برای اهل فن کاربرد دارد تا عامه مردم. این کتاب را هم انتشارات مروارید در ١٣٨۵ منتشر کرد.
دستور زبان عشق
در مردادماه سال ١٣٨۶ مجموعه: دستور زبان عشق چاپ شد و در کمتر از یک ماه به چاپ دوم رسید. دستور زبان عشق، از شعرهای سالهای ١٣٨۰ تا ١٣٨۵ استاد امینپور گرد آمده است. در این مجموعه، ٢۶ اثر در قالب نیمایی در کنار ٢٨ غزل و چند رباعی و ترانه کوتاه منتشر شده است. هنر شاعری امینپور در کتاب دستور زبان عشق، در چند غزل و رباعی تجلی کرده است. شعرهای این مجموعه، محصول دوران بیماری وی هستند با این حال، این کتاب سرشار از غزلهای زیبا و تاثیرگذار و لحظات درخشان هنر قیصر امینپور است. او در نشستی که در شهر کتاب درباره این کتاب داشت، گفته بود: این مجموعه نه اولین کار من است که ناچار از این بیم داشته باشم که دیگران مرا نیازمند تشویق برای بهتر سرودن و چاپ مجموعه شعرهای بهتر بدانند و نه آخرین کار من خواهد بود؛ که بترسم از اینکه بگویند حد فلانی همین میزان بود، چرا که در جوانی معتقد بودم هنرمند یا نباید کاری انجام دهد یا اگر انجام داد، باید آن کار شاهکار باشد؛ اما الان معتقدم آن کمالگرایی درست نبود و تکلیف ما این است که تکلیفمان را انجام دهیم و البته رو به کمال حرکت کنیم. و افسوس که دستور زبان عشق، آخرین مجموعهای بود که دکتر امینپور در زمان حیاتش منتشر کرد!
آثار قیصر امینپور، در محافل و جشنوارههای ادبی همیشه مطرح بوده و هستند. او در سال ١٣۶٨ توانست تندیس مرغ آمین را از جایزه ویژه نیما دریافت کند و ٢ کتابش با نامهای: ظهر روز دهم و به قول پرستو، در همان سالهای نشر، یعنی در سالهای ١٣۶۵ و ١٣٧۵، برنده جایزه جشنواره کتاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شدند. او همچنین جایزه تندیس ماه طلایی را که به برگزیدگان شعر کودک و نوجوان ٢۰ سال اخیر اهدا میشود به دست آورد.
از رفتنت دهان همه باز…
انگار گفته بودند
پرواز!
پرواز!