وی پیش از آغاز فعالیت هنری، حروف چین و مصحح روزنامه اطلاعات بود. در سال 1337 با حضور دركلاس های هنرهای دراماتیك، با جمعی از دوستان گروه تئاتر گل سرخ را تشكیل داد، و در سال1340 به عضویت گروه تئاتر پازارگاد درآمد. او پس از این زمان، بعنوان بازیگر حرفه ای تئاتر به فعالیتهایش ادامه داد، و كار در روزنامه اطلاعات را رها كرد و به اجرای نقشهایی در صحنه و تلویزیون پرداخت. فنی زاده در سال 1345 به استخدام اداره هنرهای دراماتیك(اداره برنامه های تئاتر) درآمد و از همان زمان استعداد خود را در ایفای نقشهای طنزآمیز نشان داد. درخشش وی در نمایشهایی چون: در منطقه جنگی، مستأجر، فرانسوا، پرواربندان، وای بر مغلوب، یك نوكر و دو ارباب، حسن كچل، خوشا به حال بردباران، مردههای بی كفن و دفن، باغ وحش شیشهای، استثنا و قاعده، سرگذشت مرد خسیس، سرباز لاف زن، خبرچین، استحاله، دست بالای دست، جعفرخان از فرنگ برگشته، جایی كه صلیب گذاشتهاند، آی بی كلاه آی با كلاه، چوب به دست های ورزیل، پست خانه، مترسكی در شب، قطار سریع السیرسانتیاگو، مسافران، گرگ ها و شش شخصیت در جست و جوی نویسنده ، به همراه استعداد و انعطاف ستودنی در بازیگری؛ امكان هنرنمايي وي را در عرصه سينما فراهم كرد. ایفای نقش یك روشنفكر پرحرف و مخالف خوان در خشت و آینه(1344)، ساخته ابراهیم گلستان، نخستین حضور فنی زاده در مقابل دوربین فیلمبرداری است.
شادروان فنی زاده در پنجمین دوره جشنواره سپاس ( 1352) با ایفای نقش در فیلم رگبار جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت كرد. ساخت فیلم سینمایی رگبار در سال ۱۳۵۱ علاوه بر ثبت اثری متفاوت در تاریخ سینمای ایران، نقطه آغاز درخشش یک هنرمند ارزشمند بود که تاکنون تکرارنشدنی باقی مانده است، پرویز فنیزاده از هفت سال قبلاز آن در سینما و تئاتر فعال بود اما این فیـلم رگبار استاد بیضایی بود که مسیر هنری او را هموار و مشخص كرد.
فنی زاده همچنین در دو مجموعه تلویزیونی دایی جان ناپلئون، به كارگردانی ناصر تقوایی در سال 1354، در نقش مش قاسم و سلطان صاحبقران، به كارگردانی علی حاتمی در سال 1355، در نقش ملیجك استعداد خارق العادهای از خود به همگان نشان داد. او در سال ۱۳۵۸ بر اثر بیماری کزاز در ۴۲ سالگی در بیمارستان ایرانمهر درگذشت. فیلم سینمایی اعدامی که او در آن زمان در آن مشغول ایفای نقش بود، با مرگش ناتمام ماند و نقش او را در آن فیلم مرحوم رضا کرم رضایی ادامه داد.
نظر استاد محمد علی كشاورز
اولین باری كه با پرویز برخورد كردم، در زنگ تفریح كلاس حمید سمندریان بود. حمید همیشه از استعداد او صحبت می كرد و وقتی برای اولین بار با اجرای نقش فیگوران در پیس پولوفت در نمایش شبح كوچك، بر روی صحنه رفت، با همان نقش، جوهر هنری خود را بروز داد. نخستین نقش بلندی كه روی صحنه بازی كرد، در پیس غروب روزهای خطرناك پاییز بود كه نقش مقابل او را من داشتم. با وجود آنكه جوان بود و كم تجربه، ولی نقش خودش را چنان بازی كرد و چنان تمامی ابعاد مختلف پرسوناژ را تجسم بخشید كه واقعا فوقالعاده بود، همبازی بودن با او باعث خوشحالی من بود.
۱۳۵۸ - اعدامی
۱۳۵۷ - سرخ پوستها
۱۳۵۷ - قدغن
۱۳۵۷ - باغ بلور
۱۳۵۶ - جمعه
۱۳۵۴ - شام آخر
۱۳۵۴ - بوف کور
۱۳۵۴ - گوزنها
۱۳۵۲ - تنگسیر
۱۳۵۲ - قربون هر چی خوشگله
۱۳۵۱ - رگبار
۱۳۴۸ - گاو
۱۳۴۴ - خشت و آینه
1355 - دایی جان ناپلئون
1354 - سلطان صاحبقران
برای شروع گفتگو و چت با همکاران ما، بر روی نام آنها کلیک کنید. در صورت ضرورت، به آدرس زیر ایمیل ارسال نمایید: info@artmag.ir