● محل تـولد: تهـران
● درگـذشت: ۵ اسفند ۱۳۵۸ در تهران
زندگینامه، آثـار و سوابق هنری
وی پیش از آغاز فعالیت هنری، حروفچین و مصحح روزنامه اطلاعات بود. در سال ١٣٣٧ با حضور در کلاسهای هنرهای دراماتیک، با جمعی از دوستان گروه تئاتر گل سرخ را تشکیل داد، و در سال١٣۴۰ به عضویت گروه تئاتر پازارگاد درآمد. او پس از این زمان، بعنوان بازیگر حرفه ای تئاتر به فعالیتهایش ادامه داد، و کار در روزنامه اطلاعات را رها کرد و به اجرای نقشهایی در صحنه و تلویزیون پرداخت. فنی زاده در سال ١٣۴۵ به استخدام اداره هنرهای دراماتیک(اداره برنامه های تئاتر) درآمد و از همان زمان استعداد خود را در ایفای نقشهای طنزآمیز نشان داد. درخشش وی در نمایشهایی چون: در منطقه جنگی، مستأجر، فرانسوا، پرواربندان، وای بر مغلوب، یک نوکر و دو ارباب، حسن کچل، خوشا به حال بردباران، مردههای بی کفن و دفن، باغ وحش شیشهای، استثنا و قاعده، سرگذشت مرد خسیس، سرباز لاف زن، خبرچین، استحاله، دست بالای دست، جعفرخان از فرنگ برگشته، جایی که صلیب گذاشتهاند، آی بی کلاه آی با کلاه، چوب به دست های ورزیل، پست خانه، مترسکی در شب، قطار سریع السیرسانتیاگو، مسافران، گرگ ها و شش شخصیت در جست و جوی نویسنده ، به همراه استعداد و انعطاف ستودنی در بازیگری؛ امکان هنرنمایی وی را در عرصه سینما فراهم کرد. ایفای نقش یک روشنفکر پرحرف و مخالف خوان در خشت و آینه(١٣۴۴)، ساخته ابراهیم گلستان، نخستین حضور فنی زاده در مقابل دوربین فیلمبرداری است.
شادروان فنی زاده در پنجمین دوره جشنواره سپاس ( ١٣۵٢) با ایفای نقش در فیلم رگبار جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کرد. ساخت فیلم سینمایی رگبار در سال ۱۳۵۱ علاوه بر ثبت اثری متفاوت در تاریخ سینمای ایران، نقطه آغاز درخشش یک هنرمند ارزشمند بود که تاکنون تکرارنشدنی باقی مانده است، پرویز فنیزاده از هفت سال قبلاز آن در سینما و تئاتر فعال بود اما این فیـلم رگبار استاد بیضایی بود که مسیر هنری او را هموار و مشخص کرد.
فنی زاده همچنین در دو مجموعه تلویزیونی دایی جان ناپلئون، به کارگردانی ناصر تقوایی در سال ١٣۵۴، در نقش مش قاسم و سلطان صاحبقران، به کارگردانی علی حاتمی در سال ١٣۵۵، در نقش ملیجک استعداد خارق العادهای از خود به همگان نشان داد. او در سال ۱۳۵۸ بر اثر بیماری کزاز در ۴۲ سالگی در بیمارستان ایرانمهر درگذشت. فیلم سینمایی اعدامی که او در آن زمان در آن مشغول ایفای نقش بود، با مرگش ناتمام ماند و نقش او را در آن فیلم مرحوم رضا کرم رضایی ادامه داد.
نظر استاد محمد علی کشاورز
اولین باری که با پرویز برخورد کردم، در زنگ تفریح کلاس حمید سمندریان بود. حمید همیشه از استعداد او صحبت می کرد و وقتی برای اولین بار با اجرای نقش فیگوران در پیس پولوفت در نمایش شبح کوچک، بر روی صحنه رفت، با همان نقش، جوهر هنری خود را بروز داد. نخستین نقش بلندی که روی صحنه بازی کرد، در پیس غروب روزهای خطرناک پاییز بود که نقش مقابل او را من داشتم. با وجود آنکه جوان بود و کم تجربه، ولی نقش خودش را چنان بازی کرد و چنان تمامی ابعاد مختلف پرسوناژ را تجسم بخشید که واقعا فوقالعاده بود، همبازی بودن با او باعث خوشحالی من بود.
سینما
۱۳۵۸ – اعدامی
۱۳۵۷ – سرخ پوستها
۱۳۵۷ – قدغن
۱۳۵۷ – باغ بلور
۱۳۵۶ – جمعه
۱۳۵۴ – شام آخر
۱۳۵۴ – بوف کور
۱۳۵۴ – گوزنها
۱۳۵۲ – تنگسیر
۱۳۵۲ – قربون هر چی خوشگله
۱۳۵۱ – رگبار
۱۳۴۸ – گاو
۱۳۴۴ – خشت و آینه
تلویزیون
١٣۵۵ – دایی جان ناپلئون
١٣۵۴ – سلطان صاحبقران