● محل تـولد: تهـران
● درگـذشت: ۱۷ بهمن ۱۳۹۰ در تهران
زندگینامه، آثـار و سوابق هنری
استاد احمدیه، در محله پامنار تهران به دنیا آمد. پدر وی از سرشناسترین پزشکان طب سنتی و نخستین مشوق او در امر هنر بود. او در دوران کودکی به رغم مشکلات در شنوایی و تکلم، ابتدا به کودکستان و بعد به مدرسه عادی رفت. وی در واقع بانی انیمیشن در ایران و پدر پویانمایی ایرانی است. وی در سال ۱۳۳۶ با ساخت دو فیلم: ملانصرالدین و قمر مصنوعی؛ نام خود را به عنوان بنیانگذار نقاشی متحرک در ایران به ثبت رسانید. احمدیه این دو فیلم را با مداد طراحی کرده و به مدت ۲ دقیقه به حرکت در آورده بود. وی حرفهای معلم را لب خوانی می کرد و وقتی معلم از انتهای کلاس دیکته می گفت نمی توانست بنویسد و این بسیار ناراحت و عصبانی اش می کرد .هر طور بود تا ششم ابتدایی را خواند و پدرش که نگران فرزند بود و استعداد شگرف و روحیه جستجوگرش را می دید ابتدا او را به کارگاه نجاری فرستاد. خودش هم خیلی به نجاری علاقه داشت ولی پدر آرزوهای بزرگتر برای او داشت وی را نزد استاد اصغر پتگر در کلاس نقاشی به خیابان منوچهری برد. استاد پتگر برایش حرف می زد و او فقط سر تکان می داد و چشمش به انگشت ها و قلم مو بود .حرکتهایی قلم مو را در خاطر می سپرد و آموزش رنگ و روغن و آبرنگ را نزد او کامل کرد و در سال ۱۳۲۶ راهی هنرستان کمال الملک شد و نقاشی را به صورت آکادمیک آموخت. علی چیت ساز، عباس کاتوزیان و صادق پور از جمله همدوره ای های وی در دوران تحصیل در هنرستان بودند.
اسفندیار احمدیه، به علت شاگردی در نزد شاگردان کمالالملک و نیز به علت همفکری با این جریان مهم نقاشی معاصر ایران، در امتداد منطقی مکتب کمال الملک قرار گرفته است. مضامین تابلوهای اسفندیار احمدیه، نیز همان حال و هوای آثار کمالالملک را دارد که از جمله می توان به تصاویری از طبیعت، زندگی، کار، آداب و سنن مردم عادی، تک چهرهسازی، طبیعت بی جان (ترکیبات هنرمندانهای از بطری و ساعت و لیوان و گلدان و میز و ظروف سفالی و شیشهای و انواع اشیای مختلف بنا به سلیقه نقاش که آن را اصطلاحاً طبیعت بی جان یا Still Life می گویند)، مصور کردن قصص دینی، حماسی و فولکلوریک اشاره کرد. این همه را او در تجربه گری های متنوعی با ابزارهای مختلفی همچون رنگ روغن، آبرنگ، مدادرنگی و … به نمایش درآورده است. او در بخش نقاشی روی سفال و سرامیک، در اداره کل هنرهای زیبا و نیز در بخش گرافیک همان اداره چندسالی کار و فعالیت داشته است.
استاد احمدیه، در سالهای پایانی دهه ۳۰ و سال های آغازین دهه ۴۰، آثار زیادی در زمینه نقاشی متحرک به وجود آورد که از آن جمله است: طراحی و نقاشی و کارگردانی فیلم اردک حسود، در سال ۱۳۴۱، طراحی و نقاشی و کارگردانی فیلم خوشه گندم، در سال ۱۳۴۲، نقاشی فیلم خروس بی محل و نقاشی فیلم بادبادک به کجا می روی؟ به کارگردانی افخم ماکویی. ورود اسفندیار احمدیه به دنیای انیمیشن و تیتراژ فیلم در اثر کنجکاوی و کوشش های تجربی وی بود و در این حیطه هیچ آموزشی ندیده بود. اما در زمینه هنر نقاشی، وی را باید در زمره پیروان مکتب کمال الملک به حساب آورد.
نیم قرن بعد از اینکه امیل کوئل فرانسوی، بانی هنر انیمیشن به معنای امروزی در دنیا شد، اسفندیار احمدیه، به گفته خودش بی خبر از این جریان، با دیدن فریم های متوالی یک نوارفیلم(سلولوئیدی) که به تصادف به دستش رسیده بود به مکانیسم حرکت در سینما پی برد و توانست با استفاده از یک دوربین بولکس شانزده میلیمتری، طراحی هایش را به انیمیشن تبدیل کند. فیلمی سیزده ثانیه ای با عنوان ملانصرالدین که در سال ۱۳۳۶ ساخته شد. این فیلم را اولین نقاشی متحرک ایران می دانند و اگر پیش از آن تلاشی برای ساختن انیمیشن در این شده بود جایی به ثبت نرسیده است.
اسفندیار احمدیه گفته است: من در این زمینه تخصصی نداشتم و فقط با بهرهگیری از فکر و علاقه خود و مطالعاتی که کرده بودم، توانستم اولین فیلم انیمیشن ایران را با فیلمبرداری پطرس پالیان بسازم. یادم می آید چهارپایه دوربین را از کارگران ساختمانی گرفتم و با میخ کاری و طناب، دوربین را روی چهارپایه مهار کردم و در راهرو اداره، نقاشی ها را که در هر ثانیه ۲۴ نقاشی بود روی زمین گذاشتیم و فیلم گرفتیم و ملانصرالدین ساخته شد. وی افزود: در آن زمان تلویزیون نبود و کارتون هم نمایش داده نمی شد. پس از آنکه به خاطر کشیدن یک نقاشی درباره واقعه سی تیر، به زندان قزل قلعه افتادم، پس از آزادی در خیابان سپه یک دستفروش کنار خیابان بساطی پهن کرده بود و تکه فیلم های نقاشی متحرک و فیلم های زنده می فروخت. وقتی تکه فیلم های نقاشی متحرک را در نور آفتاب دیدم متوجه شدم می توان نقاشی متحرک ساخت. چند تکه فیلم که به گمانم کارتون میکی ماوس بود خریداری کردم و در اداره فرهنگ و هنر فیلم ملانصرالدین را ابتدا به صورت اسلاید ساختم. آقای مهرداد پهلبد خیلی خوشحال شد و فوراً دستور داد از آمریکا دوربین ۱۶ میلیمتری خریداری شود و اصانلو را به آمریکا جهت تحصیل در این رشته اعزام نمود.
در دهه ۳۰ شمسی در ایران، هنوز نه از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خبری بود و نه از هیچ مرکز هنری دیگری که به انیمیشن توجه داشته باشد. طبیعتا مدرسه و آموزشگاهی هم برای فراگیری هنر انیمیشن دایر نشده بود. و فیلمش را به وزارت فرهنگ و هنر برد و توانست نظر مسئولین آن اداره را جلب کند و بودجه و امکانات برای ساخت انیمیشن های بعدی اش تهیه کند.
در سالهای ۱۳۳۵ – ۱۳۴۰، اداره کل فرهنگ و هنرهای زیبا( که بعدا وزارت فرهنگ و هنر و امروزه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است)، جایی که کارگاه سرامیک، قالی بافی، مینیاتور سازی و غیره دایر بود و ادعای حمایت از هنرهای ملی داشت، آرزوهای دور و دراز و مرارتهای تمام نشدنی و آزمون و شکست جوانانی چند، که در پی تشکلی هنری بودند، منجر به تاسیس دفتری شد که قرار بود کارخانه رویا سازی کشور شود که نشد. این گروه متشکل بود از: اسفندیار احمدیه(نقاش کارگاه سرامیک)، جعفر تجارتچی(افسر نیروی هوایی و کاریکاتوریست)، پرویز اصانلو (فیلمبردار دوره دیده و کارگردان)، پطروس پالیان و اسدالله کفافی، که هر پنج نفر از موسسان بخش انیمیشن وزارت فرهنگ و هنر بودند. چندی بعد نصرت الله کریمی، کارگردان تحصیلکرده در چکسلواکی نیز به این گروه اضافه شد که با کمک چند دختر و پسر مستعد توانستند اولین فیلم های کارتونی ایران را بنیان گذارند.
شادروان استاد احمدیه، در سال ۱۳۸۴ از سوی انجمن سینمایی فیلم سازان انیمیشن ایران(آسیفا)، به عنوان پایه گذار انیمیشن(پویانمایی) در ایران شناخته شد و در سال ۱۳۷۰ نیز از سوی شورای ارزشیابی هنرمندان کل کشور نشان درجه یک هنری را دریافت کرد. در دیدار از آثار استاد اسفندیار احمدیه، با دنیایی از رنگ، شور، تنوع، حرکت، زندگی، ایمان، شعف و مهر آشنا می شویم و بار دیگر به خاطر می آوریم که پاکیزگی و ایمان، مبنای هنر والای ایرانی بوده است. این شور و شعف، وجد و سرزندگی و شفقت و مهر تنها جلوه ای مادی از آن مبنای لایزال است. موش و گربه، نارنج وترنج، خوشه گندم، اُردک حسود، شکار ماه، ملک جمشید، آدم شاخ در میاره، سگ طمعکار و پیدایش آتش؛ از جمله آثاری هستند که احمدیه به عنوان کارگردان و یا طراح و انیماتور در آن حضور داشته است.
او علاوه بر خلق این آثار؛ تیتراژ فیلم های: فرار از تله، مرغ تخم طلا، علی کنکوری، گدای میلیونر، شوفر خوشکله، ماه پیشونی و … را بر عهده داشت و در تولید فیلمهایی از جمله: کی از همه پررورتره، کدو قلقله زن، موش دم بریده، لیلی حوضک، مرغک قرمز پا کوتاه و وقتی بابا کوچک بود، با بهروز یغماییان مشارکت داشت.
استاد اسفندیار احمدیه که از سال ۱۳۷۴، همکاری خود را با مرکز پویانمایی صبا آغاز کرده بود، علاوه بر تولید میان پردههای مختلف: زاغی زیرک و طراحی انیمیشن: رستم و اسفندیار را برای چهار قسمت ۲۰ دقیقه ای کلید زد که توانست سه قسمت آن را نهایی کند.