● محل تـولد: تهـران
زندگینامه، آثـار و سوابق هنری
نام اصلی وی، کمال مصفای تبریزی است. او در سال ١٣۵۶، در رشته راه و ساختمان، وارد دانشگاه امیرکبیر شد. او در آن سالها به عضویت کمیته فرهنگی دانشجویان مسلمان در آمد و به فعالیتهایی نظیر نمایش برخی فیلمهای سینمایی پرداخت. وی از دانشجویان فاتح سفارت آمریکا بود و از آن ماجرا عکسهایی تهیه و نمایشگاهی بر پا کرد. کمال نبریزی، فعالیت در سینما را از سال ۱۳۵۸ با فیلم کوتاه: انقلابی بزرگتر از انقلاب اول آغاز کرد. او فارغالتحصیل رشتهٔ سینما و تلویزیون از دانشگاه هنر است و تا به حال در رشتههای: تدوین، تهیه و تولید، صحنه و لباس، فیلمبرداری، فیلمنامه و کارگردانی فعالیت کرده است. کمال تبریزی، بعد از انقلاب اسلامی و وقوع انقلاب فرهنگی وارد بخش فرهنگی سازمان صدا و سیما شد و چندین کار کوتاه و بلند و داستانی حاصل فعالیتهایش در این دوران است و هم زمان دورههایی را با برخی از اساتید سینما گذراند. با شروع جنگ تحمیلی به همراه یک گروه برای فیلمبرداری عازم میدان جنگ شد و سپس بعد از پایان جنگ و بازگشایی دوباره دانشگاهها، جهت ادامه تحصیل، تغییر رشته داد و در رشته سینما، از دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر فارغ التحصیل شد. او فعالیتهای سینمایی خوذ را را با کارگردانی و نویسندگی و فیلمبرداری و تدوین فیلم های کوتاه از سال ١٣۵٨، با فعالیت در سینمای آزاد تهران آغاز کرد و سپس مسئول پخش آموزش مرکز اسلامی آموزش فیلم سازی، از سال ١٣۵٩ تا ١٣۶٢ شد و بعد از آن اولین فعالیت سینماییاش را به عنوان فیلم بردار فیلم آوای غریب، ساخته سعید حاجی میری، در سال ١٣۶٢ آغاز کرد. اما فعالیت حرفه ای او به عنوان دستیار ابراهیم حاتمی کیا در فیلم: هویت آغاز شد.
کمال تبریزی، از جمله فیلمسازانی است که در حوزه سینمای جنگ و دفاع مقدس، فعالیت چشمگیری از خود نشان داده است. تبریزی با فیلم: لیلی با من است، تواناییهای خود را به اثبات رساند. این فیلم، یکی از بهترین نمونه های سینمای کمدی به شمار می آید. تبریزی چندی بعد با فیلم: مهر مادری، که فضای تلخ زندگی بچههای بیسرپرست را به نمایش می گذاشت؛ حضور خود را در سینمای ایران مستحکمتر کرد. او در سال ١٣۶۶ ، اولین تجربه مستقل فیلم سازیاش را ارائه داد. این فیلم، عبور نام داشت و خود فیلمنامه آن را نوشته بود. ماجرای فیلم عبور، در جنگ می گذشت و درباره دو دوست قدیمی بود که بعد از شش سال جدایی، بار دیگر در میدان های جنگ یکدیگر را مییابند و با هم همدل میشوند. فیلم عبور، به عنوان اولین اثر مستقل تبریزی قابل قبول بود، اما این فیلم، دارای ضعفهایی بود که تنها تجربه، می توانست آنها را برطرف کند. دومین فیلم بلند تبریزی، در مسلخ عشق، ساخته شده در سال ١٩۶٩ بود. این فیلم نیز در جنگ میگذشت و درباره گروهی از رزمندگان بود که در محاصره دشمن قرار می گیرند و شکست میخورند و علت آن نیز، خیانت فرماندهان ارتش به دستور بنی صدر، فرمانده وقت کل قوا، در اوایل دوران جنگ تحمیلی است. این فیلم چندان مورد توجه قرار نگرفت. اما سومین فیلم تبریزی با نام: پایان کودکی(کودک قهرمان)، ساخته سال ١٣٧٢ است، که بخشی از استعدادهای بالقوه تبریزی را در عرصه فیلمسازی نشان داد و به نوعی آغاز دوران درخشش او بود. پایان کودکی، فیلمی ساده بود که ماجرای بزرگ شدن یکباره کودکی روستایی را در نبود پدر و در دفاع از مادر و خواهرش، در وسط یک دشت و در برابر چند سرباز عراقی نشان می داد.
تبریزی در سال ١٣٧۴، دست به یک تجربه جسارت آمیز زد و نخستین فیلم کمدی – جنگی سینمای ایران را با نام: لیلی با من است؛ ساخت. در این فیلم حوادثی کمیک و شاد در متن جنگ شکل می گرفتند و تلاش و کوششهای طنزآمیز یک فیلمبردار جنگ برای فرار از خط مقدم، او را مرحله به مرحله به خط مقدم می کشاندند. این فیلم بر اساس فیلمنامهای از رضا مقصودی، که پیشتر در فیلم عبور با تبریزی همکاری کرده بود، ساخته شد. این فیلم با استقبال بسیار خوبی از جانب تماشاگران رو به رو شد. او در فیلم بعدی خود نیز ، فیلمنامهای از مقصودی را جلوی دوربین برد. این فیلم، مهر مادری نام داشت و در سال ١٣٧۶ ساخته شد. مهر مادری؛ ماجرای ساده دلتنگیهای پسر بچه ای در کانون اصلاح و تربیت بود که در رویاهایش به دنبال مادر نداشتهاش میگردد و سرانجام نیز به اشتباه گمان می کند که مددکار کانون، همان مادر اوست. مهر مادری، به ویژه در بخش سینمای کودک بسیار مورد توجه قرار گرفت.
در پروژه بعدی کمال تبریزی در سال ١٣٧٧، وی فیلم شیدا را ساخت. فیلم شیدا، نیز بر اساس فیلم نامهای از مقصودی ساخته شد. تبریزی در این فیلم بار دیگر، به سراغ جنگ رفت ، اما این بار جنگ، موضوعی حاشیهای بود که در متن آن، ماجرایی عاشقانه روایت می شد. فیلم بعدی وی بنام: گاهی به آسمان نگاه کن، نام داشت که در سال ١٣٨١ ساخته شد. فیلمنامه این فیلم را فرهاد توحیدی نوشته بود و برداشتی آزاد از کتاب مرشد و مارگریتا، نوشته بولگاکف، نویسنده روسی تبار بود. گاهی به آسمان نگاه کن، در باره روحی است که از آسمان به زمین میآید و به آسایشگاهی میرود که در آنجا جانبازان جنگ سکونت دارند و …. این فیلم، ساختار آشفتهای داشت و با وجود داستانها و شخصیتهای متعدد، کند و خسته کننده بود. این فیلم با وجود آنکه در فیلمنامه، ضعفهایی داشت، اما از کارگردانی خوب تبریزی بهره مند بود.
فیلم: فرش باد، فیلم بعدی کمال تبریزی، یک محصول مشترک بین ایران و ژاپن بود و قرار بود به نوعی یک فیلم تبلیغاتی در باره ایران، بویژه اصفهان باشد. فرش باد، ماجرای فرشی است که به یک ژاپنی تعلق دارد و باید به یاد همسر او که در یک تصادف جان خود را از دست داده است، بافته شده و به موقع تحویل داده شود. مرد ژاپنی، به همراه دخترش که در اثر مرگ مادر، دچار افسردگی شده به ایران میآید و مهمان نوازی دوستان ایرانی آنها، به نوعی درمانی است برای دلتنگی های این دختر غمگین و … . فرش باد، بهترین فیلمی است که ایران به عنوان محصول مشترک با کشورهای دیگر تولید کرده است، اما جنبه های تبلیغاتی فیلم، در بخشهایی از آن به فیلم صدمه زده است. با این وجود، این فیلم چه از سوی تماشاگران و چه از سوی منتقدان با استقبال بسیار خوبی مواجه شد، تا جایی که، برنده سیمرغ بلورین فیلم برگزیده تماشاگران از جشنواره فیلم فجر در سال ١٣٨١ شد.
فیلم بعدی تبریزی، فیلم جنجال برانگیز و پر سر و صدای: مارمولک بود. مارمولک بر اساس فیلم نامهای از پیمان قاسمخانی ساخته شد. این فیلم ماجرای یک زندانی است، معروف به زضا مارمولک، که از زندان فرار می کند و خود را به جای یک روحانی جا میزند ، او که قصد خروج از کشور را دارد ، در یک شهر مرزی با امام جماعت مسجد شهر که قرار بوده در همان زمان وارد شهر شود، اشتباه گرفته می شود و همین اشتباه موقعیتی کمیک ایجاد کرده و در نهایت موجب تحول دزد می شود. مارمولک به دلیل مضمونی که از آن برخوردار بود ، بسیار بحث برانگیز شد و توقیف فیلم و جمع کردن یک باره آن از سینماها نیز بر این جنجال افزود. در هر حال فیلم مارمولک، در سینمای ایران یک اتفاق بود و به نسبت فیلم های کمدی سطحی که در این چند سال در سینمای ایران ساخته شده ، از طنزی ظریف تر برخوردار بود و بازی خوب پرویز پرستویی نیز بر تاثیر کمدی آن افزوده بود.
یکی از آخرین فیلمهایی که تبریزی تا به امروز ساخته، یک تکه نان، نام دارد. یک تکه نان درباره معجزه و پاکی و معصومیت است. این فیلم از چند داستان تشکیل شده که همگی در یک روز اتفاق می افتند و همگی سرانجام به یکدیگر می پیوندند. این فیلم مضمونی عمیق و اصطلاحا معناگرا داشت و همچنین از کارگردانی خوب، بازی های خوب و قابل قبول، فیلمبرداری زیبا و… بهره مند بود. تبریزی کارگردانی است که استعداد خوبی در به تصویر کشیدن موقعیتهای مختلف دارد. نگاهی اجمالی به کارنامه او نشان میدهد که او فیلمهای متفاوتی ساخته، برای مثال، فیلم جنگی، فیلم عاشقانه، فیلم خانوادگی و اجتماعی ، فیلم کمدی و … ، و در عمده آنها نیز موفق عمل کرده است. همچنین فعالیتهای او در زمینه فیلمبرداری، دانش خوبی در زمینه شناخت تصویر و ایجاد جاذبههای بصری در اختیار او گذاشته است و عمده آثار از این حیث قابل توجه هستند. او کارگردانی است که مسلما در آینده سینمای ایران نیز نقش مهمی خواهد داشت.
سینمـا
۱۳۹۷ – ما همه با هم هستیم
۱۳۹۶ – مارموز
۱۳۹۴ – امکان مینا
۱۳۹۳ – طعم شیرین خیال
۱۳۹۲ – طبقه حساس
۱۳۸۹ – خیابانهای آرام
۱۳۸۸ – دونده زمین – پروژه سینمایی مشترک با ژاپن
۱۳۸۷ – از رئیسجمهور پاداش نگیرید – نمایش در سال ۱۳۹۴
۱۳۸۶ – همیشه پای یک زن در میان است
۱۳۸۳ – یک تکه نان
۱۳۸۲ – مارمولک
۱۳۸۱ – فرش باد – پروژه سینمایی مشترک با ژاپن
۱۳۸۱ – گاهی به آسمان نگاه کن
۱۳۷۷ – شیدا
۱۳۷۶ – مهر مادری
۱۳۷۴ – لیلی با من است
۱۳۷۲ – پایان کودکی (کودک قهرمان)
۱۳۶۹ – در مسلخ عشق
۱۳۶۷ – عبور
سریالها
۱۳۹۸ – الف ویژه
۱۳۹۶ – ۱۳۸۷ – سرزمین کهن
۱۳۹۳ – ابله – شبکه نمایش خانگی
۱۳۸۴ – شهریار
۱۳۸۰ – دوران سرکشی
۱۳۷۹ – ۱۳۷۸ – قصههای رودخانه سیاکیا – تولید مشترک با کشور مالزی
شبکه نمایش خانگی
۱۳۹۳ – ابله
جوایـز خارجی
۲۰۰۵ – برندهٔ جایزهٔ بهترین فیلم برای فیلم مارمولک از جشنوارهٔ بینالمللی فیلم سیدنی
۲۰۰۴ – برندهٔ جایزهٔ بهترین فیلم آسیایی برای فیلم مارمولک از جشنواره بینالمللی فیلم مونترال
۱۹۹۹ – برندهٔ جایزهٔ بزرگ صندوق کودکان آلمان برای فیلم مهر مادری از جشنواره فیلم برلین
۱۹۹۹ – برندهٔ جایزهٔ سیپیای برای فیلم مهر مادری از جشنوارهٔ بینالمللی سینمای جوان کاسل
۱۹۹۹ – نامزد جایزهٔ استاربوی برای فیلم مهر مادری از جشنوارهٔ بینالمللی فیلم کودکان اولو
جوایـز داخلی
برنده سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیئت داوران برای فیلم مارمولک
برنده سیمرغ بلورین فیلم منتخب تماشاگران برای فیلم مارمولک
۱۳۸۲ – کاندید سیمرغ بلورین فیلم منتخب تماشاگران برای فیلم گاهی به آسمان نگاه کن
۱۳۸۱ – کاندید سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی برای فیلم گاهی به آسمان نگاه کن
۱۳۸۱ – کاندید سیمرغ بلورین بهترین اثر هنر و تجربه برای فیلم فرش باد
۱۳۸۱ – برنده سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیئت داوران برای فیلم فرش باد
۱۳۸۱ – برنده سیمرغ بلورین فیلم منتخب تماشاگران برای فیلم فرش باد
۱۳۸۱ – برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه برای فیلم لیلی با من است
۱۳۷۴ – کاندید سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول و دوم برای فیلم عبور
۱۳۶۷ – برنده تندیس زرین فیلم منتخب انجمن نویسندگان و منتقدان برای فیلم فرش باد
۱۳۸۲ – کاندید لوح زرین هفتمین جشن خانه سینما – بهترین کارگردان سال برای فیلم فرش باد
۱۳۷۵ – دومین فیلم سال (لیلی با من است) دوره ۱۱ منتخب نویسندگان و منتقدان در بهترینهای سال
۱۳۸۲ – ششمین فیلم سال (فرش باد) دوره ۱۸ منتخب نویسندگان و منتقدان در بهترینهای سال
۱۳۷۳ – هشتمین فیلم سال پایان کودکی (کودک قهرمان) دوره ۹ منتخب نویسندگان و منتقدان – بهترینهای سال
۱۳۷۷ – هشتمین فیلم سال (مهر مادری) دوره ۱۳ منتخب نویسندگان و منتقدان در بهترینهای سال
– ۴ دوره منتخب سایت ایران آکتور – بهترینهای سال