● محل تـولد: یـزد
زندگینامه، آثـار و سوابق هنری
وی چهره نام آشنا در ورزش ایران و با سوابق درخشان، در هنر عکاسی است. او عکاسی را در دوران دبیرستان و از سال ۱۳۳۶، آغاز کرد و از سال ۱۳۴۰، در زمینههای عکاسی از طبیعت و عکاسی ورزشی با موسسات مرتبط تاکنون همکاری دارد. وی سالهاست که به تدریس هنر عکاسی در مراکز مختلف اشتغال داشته و در رشتههای گوناگون عکاسی از قبیل حیات وحش، محیط زیست، مستند اجتماعی، دفاع مقدس و ورزش جهانی، به صورت عکاس آزاد و عکاسی تخصصی فعالیت کرده است. استاد علی قلمسیاه، یکی از موثرترین مدیران فدراسیون قایقرانی و در طی سالیان اخیر و همواره در مسیر پیشرفت این رشته ورزشی بوده است. ایشان از سال ۱۳۶۴ تاکنون، سابقه تدریس عکاسی در دانشگاههای: الزهرا، دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه بینالمللی قزوین، دانشکده سینما و تئاتر وموسسات آموزشی بسیار دیگر را در کارنامه آموزشی و فرهنگی خود دارد. همکاری قابل توجه و موثر وی با نشریات معتبر طبیعت و ورزشی و سازمانهای هنری از سال ۱۳۵۲، کسب جوایز معتبر از جشنوارههای متعدد، عضو افتخاری خانه عکاسان ایران، انجمن عکاسان میراث فرهنگی و انجمن عکاسان مطبوعات، مشاور هنری اولین دوره بازیهای غرب آسیا، عکاس ارشد در بازیهای جهانی و همچنین عکاسی از بازیهای المپیک و پارالمپیک طی سالهای ۱۹۸۸، ۲۰۰۰، ۲۰۰۴، ۲۰۰۸ و چاپ و انتشار عکسهای ایشان در کتابها و نشریات مختلف، ایراد سخنرانیهای تخصصی در زمینه های مختلف عکاسی در انجمنها و مجامع هنری، برگزاری دهها نمایشگاه انفرادی از آثار عکاسی وی در ایران و سایر نقاط جهان، داوری دهها جشنواره عکاسی معتبر دانشجویان کشور، بخشی دیگر از فعالیتهای استاد علی قلمسیاه است. وی گواهینامه درجه یک هنری (معادل دکترا) را از شورایعالی ارزشیابی هنرمندان کشور دریافت کرده است. او هم اکنون به عنوان مشاور عالی رئیس در فدراسیون قایقرانی فعالیت میکند. از ایشان به عنوان یکی از ۱۰ عکاس تاثیرگذار بر عکاسی ایران نیز تجلیل و قدردانی به عمل آمده است. استاد علی قلمسیاه سمت دبیر اجرائی ۳ دوره اول تا سوم نمایشگاه دوسالانه عکس موزه هنرهای معاصر ایران را از افتخارات کارنامه عکاسی خود میداند.
در باره زندگی شخصی از زبان ایشان نقل شده است: من زاده کویر هستم. پدرم کرمانی است و من در یزد متولد شدم، تا چهارم دبستان را هم در یزد تحصیل کردم. وقتی به تهران آمدم هنوز پس زمینه ذهنی من همان مناطق کویری بود و حتی در دوران دانشجویی که چند بار به ارتفاعات توچال صعود کرده بودم همچنان ذهنیت من گرم و خشک بود. در دوران سربازی و حضورم در قائمشهر، مه و جنگل تاثیر بسیار زیادی روی من گذاشت. آن روزها هنوز خانهها و ویلاها جنگلها را نتراشیده بودند. من آن روزگار با یک لنز نرمال عکاسی می کردم و بعدها توانستم یک لنز تله ارزان قیمت هم بخرم تا از منظره های دورتری به شکار طبیعت بروم. همین علاقه باعث شد بعدها به سازمان محیط زیست بروم. حتی عشق به قایقرانی هم در آن زمان در من شکل گرفت. عکاسی برای من از خانه و مدرسه شروع شد. ششم دبستان را که تمام کردم پدرم یک دوربینهای صندوقچه ای برایم گرفت. یادم می آید سوم دبیرستان رشته کاردستی داشتیم و باید در این درس به کارگاه می رفتیم و نجاری می کردیم. دبیر شیمی ما فارغالتحصیل آلمان بود و به مدیر مدرسه پیشنهاد کرد که میتواند به کسانی که دوست دارند به جای نجاری، عکاسی یاد بدهد. همان پیشنهاد باعث شد یک تاریکخانه بسازیم و ظهور عکس را یاد بگیریم. از آنجا علاقهام به عکاسی جدی شد. در دوران دانشگاه بود که ورزش برایم به اوج جدیت خودش رسید. من سه رشته دانشگاهی عوض کردم؛ اول رشته زبان خارجی خواندم و بعد شیمی اما در نهایت این دو را ترک کردم. می خواستم بروم دانشگاه هنرهای زیبا که خانواده مخالفت کرد. با تحصیل در رشته تربیت بدنی هم مخالفت کردند و در نهایت حسابداری صنعتی خواندم. در همه این دوران ورزش و عکاسی برایم جدی بود ولی بعد از دانشگاه و در دوره خدمت سربازی اولین عکسهای حرفهایام را گرفتم.
سابقه ورزشی من از قهرمانی آموزشگاهها در رشته دو و میدانی شروع میشود تا قهرمانی در دانشگاه و کشور. من در دبیرستان و دانشگاه در رشتههای ده گانه فعالیت می کردم و همزمان عضو تیم شنای تهران هم بودم. تقریبا از سال اول دانشگاه، به مدت ۲ سال زیر نظر مرحوم جبار زادگان بسکتبال بازی میکردم و در تیم دانشگاه بودم؛ همچنین عضو تیم ملی قایقرانی کشور و سپس رئیس فدراسیون قایقرانی شدم. اینها را گفتم تا به این نقطه برسم که به اعتقاد من هر فنی را میشود آموخت. ورزش را هم به عنوان یک فن میشود آموخت و در نهایت بر حسب نوع مربیای که هر فرد دارد قابلیتهای او در آن رشته کم یا زیاد میشود. گرچه سازگاری سیستم اندامی هر فرد با رشته ورزشی انتخابیاش بسیار مهم است، اما یک جایی ممکن است ذهنیت انسان در تعریف بالاتری قرار بگیرد و فرد به مهارتهایی دست پیدا کند که او را در برخی مواقع منحصر به فرد کند. حتی در حوزه تحلیل رفتاری، فرد مبدع رفتاری شود که مخاطب او را با آن رفتار بشناسد و حتی لقبهایی به او بدهد.
عکاسی هم به همین ترتیب آموختنی است. شما میتوانید تکنیک عکاسی را بیاموزید اما یک چیزهای بیشتری در عکاسی لازم است تا شما را از تصویربردار از یک لحظه خاص فراتر ببرد و در این عرصه صاحب سبک کند. برای اینکه در عکاسی صاحب قاب شخصی خود شوید نیاز دارید علاوه بر فن چیزهای دیگری هم بیاموزید. وقتی اثر شما به تفسیر نیاز داشته باشد و از دانش های دیگر مثل نشانه شناسی در تفسیر عکسهایتان بهره گرفته شود، یا تحلیل عکستان وارد زیرساختهایی مثل جامعه شناسی و فلسفه شود آن وقت است که دیگر شما به عنوان عکاس تنها به یادگیری یک فن نپرداختهاید بلکه مشخص میشود وارد عرصه ای شدهاید که عنوان هنرمند را برای شما به ارمغان می آورد. در واقع شما از یک فضای کلی چگونه عکس گرفتن به چگونه ساختن یک عکس وارد شدهاید.
تاثیر مستقیم هنر عکاسی در سبک زندگی ایرانی اسلامی
استاد برجسته هنر عکاسی کشور گفت: هنر عکاسی در سبک زندگی ایرانی اسلامی و مسیر حرکت جامعه تاثیر مستقیم دارد و باید مورد توجه قرار گیرد.
علی قلمسیاه استاد هنر عکاسی در مراسم آئین نکوداشتی که بعداز ظهر روز بیست و نهم مرداد ماه ۱۳۹۹ در دانشکده خبرگزاری فارس برگزار شد، گفت: از اینکه از پدرم یاد کردید از همه اهالی فرهنگ و رسانه سپاسگزارم. پدرم می گفت من چه خطایی کردم که این همه لطف در حق من زیاد است. وی افزود: هر روز ساعت ۵ صبح به مسجد برای اقامه نماز می رفتند این موضوع را مطرح کردم که او از این اتفاق ناراحت شد و گفت نباید به خاطر خواندن نمازی که برای هر فرد مسلمانی واجب است به عنوان یک ویژگی نام ببرید.
قلمسیاه تصریح کرد: ۷ نسل پدری بنده همه فرزندان پسر بودند که متاسفانه در یک روز یکی از برادرانم در آزمون پزشکی قبول شدند و یکی دیگر از برادران بر اثر تصادف فوت شد این موضوع را عموی بنده به پدرم اطلاع داد که پدرم با تواضع درخواست کرد کسی از این ماجرا خبردار نشود چون او در یک مراسم در یکی از شهرها در میان سایر اساتید بود. وی ادامه داد: پدرم اگر در دانشگاه تهران با کارگری که در حال تمیز کردن محوطه بود مواجهه می شد جاروی کارگر را از او می گرفت و خود به نظافت می پرداخت و هیچ گاه خود را با دیگر افراد جامعه متمایز نمی دانست.
قلمسیاه گفت: امروز را به عنوان یاد و خاطره ابوالقاسم قلم سیاه میدانم که توانست قشر توانا و متخصصی را از عکاسان به جامعه تحویل دهد. وی افزود: ورزش زیبایی های شکوهمندی دارد که باعث انرژی شده و تاثیر مثبت بر رفتار افراد دارد.در واقع عکاسی امری است که نیاز به پشتکار دارد.
مصاحبه
پای حرف های قلمسیاه که می نشینید احساس میکنید در دام ذهن منظم او در بیان روایت هایش از دنیای عکس و عکاسی گرفتار شده اید، اما این دامی نیست که بخواهید از آن بگریزید. او سالهاست که معلمی می کند و بعد از دهه ها تجربه در میدان عمل حالا آنچه آموخته را به شاگردانش یاد می دهد.
چه پیش آمد که در دوران سربازی عکاسی را حرفهایتر دنبال کردید؟
من در روستاهای قائم شهر خدمت می کردم و آن روزها یک دوربین روسی داشتم و از آنجا که باید به ۱۴۰ روستا به تناوب سر می زدم در این میان تفریح جدی ام عکاسی بود. من مجبور بودم برای رسیدن به یک روستا گاه ۴ ساعت پیاده یا با اسب از گل و لای و جنگل عبور کنم. از کنار رودخانه ها و مسیرهایی که اسب هم به سختی می توانست از آنها عبور کند میگذشتم و در این مسیر به تصاویر نابی برمی خوردم که از آنها عکاسی می کردم و کم کم این تفریح به دغدغه تبدیل شد.
عکاسی طبیعت بعدها چه کمکی به شما در فرایند حرفه ای شدنتان در عکاسی کرد؟
موقعیت شمال کشور که آنجا خدمت می کردم با موقعیت زیستی من به کل متفاوت بود و برای اولین بار توانست پس زمینه ذهنی مرا به کل تغییر دهد.
چه زمان دقیقا به عکاسی ورزشی علاقهمند شدید؟به گمانم تثبیت جایگاهتان به عنوان یک عکاس از روزگاری است که شما در حرفه عکاسی ورزشی قدم گذاشتید.
من بارها در مسابقات ورزشی برنده شده بودم و قاسم فارسی، از من عکس های زیادی گرفته بود و آنها را که نشانم میداد من علاقهمند می شدم که خودم از این عرصه عکاسی کنم. اولین بار المپیک ۱۹۸۸ سئول بود که آثارم دیده شد و شهرتی پیدا کردم. همانجا بزرگترین موسسه خبری ورزشی جهان از من عکسهایم را می خرید اما من آنها را نفروختم که البته الان فکر می کنم اشتباه کردم.
سالی که در سئول عکاسی می کردید دوربین دیجیتال نبود که بتوانید پشت سر هم شاتر بزنید و همانجا عکسهایتان را ببینید؛ یک حلقه فیلم بود و شاترهای محدودی که میتوانستید بزنید و ورزش که ویژگی آن سرعت است. چطور در آن شرایط با امکانات محدود عکس هایتان توانست بدرخشد؟
درست می گویید. همیشه به عکاسان ورزشی میگویم اگر ندوید نمیتوانید عکاس خوبی شوید. ببیند من دو و میدانی کار بودم، قهرمان شنا بودم یعنی لااقل از سه رشته محض ورزشی دو رشته اش را خوب میدانستم. تکنیکها و زیباییها و فراز و فرودهای این رشته ها را می شناختم. با یک سرعت مشخص و دیافراگم باز مشخص آماده بودم که بتوانم در هزارم ثانیه لحظه را شکار کنم. خوشبختانه همیشه ذهنم آماده و آنقدر تمرین کرده بودم که بتوانم سریع با انگشت شصتم رل فیلم را عوض کنم و سه عکس پیاپی بگیرم.
به نکته ای اشاره کردید که برای من این سوال را پیش می آورد که اگر یک عکاس در عرصه ای که فعالیت می کند خودش هم مهارت داشته باشد عکاس بهتری می شود؟
لزوما نه. ممکن است نتواند زاویه دید منطقی یا لنز درستی را برای این کار انتخاب کند و بخشی از ظرافت کار را از دست بدهد.
منظورم در رقابت بین دو عکاس با مهارت یکسان بود!
قطعا درست می گویید. مثالی برایتان بزنم. شما حتما فیلم های: راز بقا را دیده اید یا فیلم های: دنیایی که شما هرگز نمی بینید. بسیار فیلم های جذابی از حیات وحش هستند اما کسانی وارد عکاسی در این حرفه می شوند که عموما زیست شناسی خوانده اند. در آن روزها که در محیط زیست کار می کردم سه شخصیت برجسته از دانشگاه آکسفورد به نام های دکتر جان کوک، دکتر فیلینگ و دکتر موار برای عکاسی از کویر مرکزی ایران و حیات وحشش به ایران آمدند. آنها برای تکمیل مجموعه ای به نام: صحرای زنده که در آریزونای آمریکا عکاسی کرده بودند به ایران آمدند. من از طرف محیط زیست مسئول شدم همراه این دانشمندان باشم تا هم ببینم آنها چه می کنند و یاد بگیرم و هم کمک آنها باشم. من همان دوربین روسی و لنزی که گفتم را داشتم. یک فرانسوی هم آن روزها بود که با هلیکوپتر و حقوق بالا و امکانات می رفت عکاسی اما عکس های من در رقابت با عکس های او روی جلد مجله شکار طبیعت می رفت. در برخی رشته های عکاسی حتما باید عکاس تخصص آن رشته را داشته باشد اما این را کم و بیش می توان به عرصه های دیگر هم تعمیم داد. وقتی شما یک عرصه را از درون بشناسید یعنی فراز و فرودهایش را می شناسید و می توانید لحظه های بعد را پیش بینی و زاویه دید منطقی تان را بهتر انتخاب کنید و…
می خواهم دوباره شما را به دنیای ورزش برگردانم و این سوال را بپرسم که از وقتی دنیای عکاسی دیجیتال شد خصوصا در عرصه عکاسی ورزشی چه پیشرفت هایی حاصل شد و آیا چیزی در این میان بود که از دست برود؟
سوال شما در محافل آکادمیک مورد مناقشه و بحث است. قبلش پرانتزی باز کنم و این را بگویم که سال ۱۹۸۸ کمپانی های: کانن و نیکون، پیش برنده های(موتور درایو) سریعی روی دوربین هایشان نصب کرده بودند که عده محدودی از عکاسانی که در المپیک آن سال بودند این دوربین ها را داشتند. بر اساس این تکنولوژی دوربین ها دارای موتور درایوهایی میشد که چهار فریم در ثانیه عکاسی می کرد. بعد از آن کمپانی نیکون، موتوری را زیر دوربین اف ۱ خود اضافه کرد که در واقع یک خانه فیلم به دوربین هایش اضافه کرده بود. به جای حلقه ۳۶ تایی دیگر عکاسان ۲۵۰ نگاتیو داشتند که البته همین هم ظرف ۱۰ ثانیه پر می شد. همان طور که گفتم عده محدودی این دوربین ها را داشتند من بعد از دومین حضورم در المپیک اجازه داشتم بروم و دوربین و لنز قرض کنم و عکاسی کنم. درباره اینکه آیا دیجیتال ماهیت کار را تغییر داده است یا نه باید بگویم ماهیت عکاسی تغییر نکرده است. عکاسی دو متغیر جدی زمان و نورگیری دارد. یک تناسب ریاضی است و چون مبنای علمی دارد پس ماهیتش تغییر نمی کند. شما با یک زمان مشخص و یک دیافراگم مشخص می توانید با هر دوربینی عکس استاندارد بگیرید. آن چیزی که این روزها دنیای دیجیتال باعث تغییرش شده در بخش پست پروداکشن رخ می دهد. یعنی وقتی شما عکسی را گرفتید و بعد آن را تغییر می دهید و چیزی را به آن اضافه یا از آن کم می کنید. در واقع سندیت عکس در این مرحله ممکن است مخدوش شود. ضمن اینکه شخصا معتقدم به خاطر اینکه با دوربین دیجیتال عکاسان امکان این را دارند که در لحظه عکس هایشان را ببینند و تصمیم بگیرند آن را پاک کنند یا کار را ادامه دهند، بیشتر سرها به جای اینکه به سوژه گرم باشد به سمت پشت دوربین جلب شده و ممکن است برخی لحظه های زیبا را از دست بدهند. مثلا من برای اینکه بتوانم از نمای بالا درست لحظه آغاز دو دویست متر را عکاسی کنم بیست دقیقه بدون حرکت در پشت بام استادیوم دراز کشیده بودم و در حالیکه دو فریم هم بیشتر برایم نمانده بود و حتی جرات نداشتم فیلم دوربین را عوض کنم تا نکند دچار استرس شوم، از این صحنه عکاسی کردم و شش دانگ حواسم به صحنه و سوژه بود.
یا من پشت پای محل فرود کارل لوئیس در سال ۱۹۸۸ عکاسی کردم که از آن پرتاب مدال طلا گرفت. ببینید همین جا بگویم که ما در عکاسی شاخه های مختلفی داریم. در عکاسی ورزشی ما مدل های مختلفی می توانیم عکس بگیریم. مثلا عکس هایی است که به آن خصیصه ورزشی می گویند. یعنی عکس هایی که نوعی زیبایی شناسی ورزشی را نشان می دهد. عکاس به دنبال این نیست که نشان بدهد یک ورزشکار چقدر پریده است بلکه وارد یک ساخت نشانه شناسی می شود و عکس از صحنه مستقیم و از صحنه اکشن فاصله می گیرد و به نوعی ژرف نگری وارد می شود.
یک بخش دیگر که اهمیت دارد که من در المپیک ۱۹۸۸ نمونه ای از این عکس را گرفتم و از تکنیک اسلوموشن استفاده کردم و حرکات را کشیدم، وارد نوعی زیبایی شناسی و آرت می شود. در این عکس شما نمی بینید دست چه کسی بالا رفته است. سایه های محوی روی خطوط ثابت می بینید که صحنه را شبیه نت های موسیقی روی خطوط کرده است. در این میان المان هایی هم هستند که رسمی بودن این مسابقه ورزشی را نشان بدهد. یک عکس هم در المپیک آتن ۲۰۰۴ گرفتم که باز بیان غیر مستقیم دارد و از شهامت انسانی که پا ندارد ولی پای مصنوعی خود را گذاشته تا برود در مسابقه شرکت کند، حرف می زند.
الان عکاسان ورزشی ما در المپیک هستند. به آنها چه توصیه ای دارید؟
الان خوشبختانه ما عکاسان شاخصی در عرصه عکاسی ورزشی داریم. سال قبل در آکادمی المپیک در خدمت ۵۰ عکاس ورزشی بودم و بخش هایی از عکس های ورزشی ام را نشانشان دادم و درباره جایگاه آنها به عنوان عکاس صحبت شد. آنجا هم این صحبت را کردم و این جا هم می گویم که متاسفانه عکاسان ورزشی ما بیشتر وقتشان را صرف فوتبال می کنند. همه یک جا نشسته اند و با موتور درایوهای سریع از بلند شدن یک ورزشکار و هد زدن او و…. پشت سر هم عکس می گیرند و حالا یکی از این حرکات هم گل می شود. یا اتفاقی در زمین می افتد که جذاب است. بعد روی جلد همه نشریات ورزشی عکس فوتبال است. همه هم شبیه هم ولی عکاسی در ورزش زمانی به اوج می رسد که عکاسان وارد عرصه های دو و میدانی شوند. از ژیمناستیک عکس بگیرند. توصیه جدی من به آنها این است که از دو و میدانی عکس بگیرند. با همه اینها مسابقات ماهانه و سالانه و لیگ هایی در این رشته ها برگزار می شود که اتفاقا سخت گیری های مسابقات رسمی را هم ندارد و می توانند به جایگاه نزدیک تری برسند و عکس های فوق العاده زیبایی بگیرند.
شما در شاخه های متعددی عکاسی کردید؛ از عکاسی در دوران انقلاب و عکس های اجتماعی تا ورزشی و طبیعت. کدام یک از این عرصه ها به نظرتان سخت تر است؟
عکاسی اجتماعی و عکاسی خبری چند بخش می شود که به نظرم در این دو رشته شما به شاخه های سختی برمیخوردید. ما عکاسی خبری داریم که روی افراد خبرساز متمرکز است و هر جا آنها باشند دوربین ها به سمتشان است. عکس های خبری داریم که شامل زندگی مردم است مثلا یک معضل اجتماعی را بیان میکند و یا عکس هایی که مردم در خبر هستند یعنی سیل یا زلزله ای می آید و سوژه اصلی مردم هستند. در عکاسی جنگ هم همین شکل از عکاسی خبری است اما خودش یک شاخه جدا شده است. به نظرم در عکاسی خبری از نوع سوم یک جراتی لازم است چون خود عکاس علاوه بر اینکه شکار لحظه ها می کند خود ممکن است شکار شود. در صحنه نزاع های خیابانی یا در جنگ این اتفاقها بیشتر می افتد. عکاسانی هم داشتیم که جانشان را در این راه از دست داده اند و این شغل از خطرناک ترین شغل هاست. بخش دیگر که به نظرم سخت است عکاسی اجتماعی است. یعنی آن بخشی از عکاسی که شما به عنوان عکاس به زیر پوست شهر می روید تا شرایط مردم را عکاسی کنید. این مکان ها معمولا محل وقوع جرم و خلاف است. یک فرهنگ نگاری و مستندسازی در دل این نوع عکاسی است البته منظور از این نوع عکاسی سرک کشیدن به زندگی خصوصی مردم نیست بلکه حضور در زندگی اجتماعی مردم است.
به عنوان یک مدرس و پیشکسوت عکاسی اگر بخواهید یک برآیندی از عکاسی کشور به ما بدهید و بگویید در کدام شاخه ها رشد داشته ایم یا در کدام شاخه ها ایستا بوده ایم چه می گویید؟
به نظرم عکاسی در کشورمان به عنوان بحث کلی هنری خود جایگاه رفیعی ندارد. در عکاسی جنگ ما یک تاریخ و آرشیو بسیار غنی داریم که مرجع است و عکاسان بزرگی در این عرصه عکاسی کرده اند و ما در عکاسی جنگ سرآمد هستیم. برخی عکس های حیات وحش در حوزه تخصصی ما قابل تامل است ولی در زمینه عکاسی اجتماعی خیلی جدی وارد میدان نشده ایم. یک بخش عکاسی مفهومی هم چند سالی است در کشورمان به صورت جدی پیگیری می شود و چند نفر عکاس شاخص در این عرصه کار می کنند و این بخش هم رو به رشد است. در ورزش هم چند عکاس خوب داریم و باید منتظر باشیم ببینیم بعد از المپیک چه عکس هایی می رسد، اما در مجموع عکاسی در کشور ما جای رشد بسیار زیادی دارد.
منبع: خبرگزاری مهر – آزاده سهرابی
توسعه رسانهای در ایران از عوامل رونق یافتن عکاسی خبری و مستند اجتماعی است
علی قلمسیاه، توسعه رسانهای در ایران را از عوامل رونق یافتن عکاسی خبری و مستند اجتماعی دانست و گفت: خبرگزاریها و رسانهها از محورهای اساسی توسعه نگاه جدید و پیشرفته در این رشته عکاسی هستند. این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: در گذشته کتابهای عکاسی که برای معرفی ایران وجود داشت (مانند کتاب آب، باد، آتش، خاک) کتاب ایران پل فیروزه و…، کتابهایی بودند که توسط عکاسان دعوت شده از اروپا و کانادا بوجود آمده بودند. وی با اشاره به ارائه امکانات مناسب در گذشته به عکاسان خارجی حاضر در ایران، افزود: متاسفانه به عکاسان حرفهای ایرانی چنین امکاناتی را نمیدادند و بسیاری از موسسات همچون سازمان محیط زیست و… در گذشته با دستمزدهای بسیار بالا عکاسان غیرایرانی را به استخدام خود درمیآوردند. قلمسیاه همچنین با نام بردن از مطبوعات پیش از انقلاب همچون تهران مصور، فردوسی، اطلاعات و کیهان و… گفت: این مطبوعات و نشریات نقش مهمی را در معرفی عکاسان خبری – مطبوعاتی ایرانی داشتهاند.
این عکاس پیشکسوت در بخش دیگری از سخنان خود، هنر را عاملی برای تغییرات عمده در جامعه دانست که میتواند منجر به تولید فکر و تحولات اجتماعی شود و خاطر نشان کرد: وقتی از هنر تعریف میکنیم نیاز به قدرت ادبیات ویژهای داریم، در تعریف هنر باید هویت و دانش تاریخی و فلسفی و جهان بینی معرف آن مورد توجه قرار گیرد. اگر اندیشهای و یا عملی قابلیت تغییرات عمده در جامعه را نداشته باشد و نتواند دگرگونی و تغییر ایجاد کند، نمیتواند در قالب هنر تعریف و بررسی شود. وی عکاسی را حاصل دانشی دانست که نتیجه آن برانگیختگیِ آگاهی و احساس است و گفت: اگر چیزی در بستر زمان تغییرات عمدهای را در تفکر بشر ایجاد کند، میتواند به عنوان یک پدیده هنری مطرح شود. حتی در فرهنگ معارف بشری، اقداماتی که موجب تغییرات پیش رونده جامعه بشری شده است را رفتار و اقدامات هنرمندانه تعبیر میکنند. وی رفتارهایی را که سبب تغییرات عمده در زندگی بشر میشود را نوعی رفتارهای هنرمندانه عنوان و خاطرنشان کرد: عکس و یا هر کدام از آثار تجسمی که قادر باشند مخاطب خود را به سمتی هدایت کند که یکی از احساسات او را برانگیخته کند، نیزمیتواند به عنوان یک اثر هنری و یا شبه هنری مطرح شود.
معنای عکاسی
به نظر این هنرمند پیشکسوت، عنوان عکاسی از ترجمه کلمه: فوتوگرافی گرفته شده و گفت: البته در ادبیات ما عکس به معنای: بازتاب نیز به کار رفته است؛ مانند مصرعی که میگوید «ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم…». کلمه عکس از گذشته تا کنون به معنای بازتاب در دفتر لغات ما وجود دارد. وی با اشاره به عکس مشهوری که جان آدامز در ویتنام از جوانی پیش از مرگ گرفت، گفت: این عکس رفتار بشر مستبد را نسبت به مردمی که قدرت مبارزه ندارند نشان میدهد، در اینجا دیگر نیاز نداریم بدانیم دوربین او چه بوده است و یا با چه دیافراگم و سرعتی عکس گرفته است. آنچه مهم است این است که تاثیر این عکس بر افکار عمومی در عمق تاریخ بشری ماندگار شده است. عکاسی همواره جزء موثرترین هنرها در طول تاریخ معاصر بوده است.
قلمسیاه با بیان اینکه عکاس باید فرهیخته باشد تا یک اثر هنری را خلق کند، اظهار داشت: انسان ژرف نگر، رفتاری هنرمندانه را ارائه میدهد و به همین خاطر است که انسانهایی که درد آشناتر هستند در ارائه آثار هنری نیز موفقترند. وی، جامعه عکاسی را جزو تاثیرگذارترین جوامع بشری دانست و گفت: عکاسی همواره جزء موثرترین هنرها در طول تاریخ معاصر بوده است. حتی برخی از روشنفکران اعتقاد دارند که عکاسان فراتر از آن هستند که اثری را که یک نقاش و یا مجسمهساز به نمایش میگذارند، ارائه دهند.
ویژگی عکس خوب
این هنرمند پیشکسوت با بیان اینکه اگر در حال حاضر عکسهایی را با مضامین تکراری و تقلیدی بگیریم، در حقیقت عقبنشینی کردهایم، گفت: در حال حاضر نیاز به گرفتن عکسهایی تازه با هویت جدید داریم. وی ادامه داد: زاویه دید هر عکاس با عکاس دیگر متفاوت است. برای همین است که اگر دهها نفر عکاس از یک محیط عکس بگیرند، احتمال آنکه همه این عکسها با یکدیگر متفاوت باشد بسیار است. قلمسیاه با بیان اینکه برای گرفتن عکس خوب باید دانش فنی و وسیله مناسب آن را داشت، تصریح کرد: مطمئنا عکاس برای گرفتن یک عکس خوب وابسته به وسیله خوب هم هست. ولی آنچه که مهم است، هنر دیدن عکاس است. وی خاطرنشان کرد: باید دانست دوربین کار خودش را انجام میدهد و این مغز پردازشگر انسان است که در عکاسی مهم است. البته ممکن است در این میان عدهای بنا براصل ژنتیکی عکاس خوبی باشند امّا آنها پدیدهای استثنایی هستند. پدیدهها را در ورزش و هنر میتوان یافت. پدیدهها چهرههای محبوبی هستند. اما تکامل بشر بر اساس اندیشیدن مداوم، کار، تمرین، ممارست و جدیت امکان پذیر است. این هنرمند افزود: امروزه با فنآوریهای جدید میتوان به راحتی حتی چیزهایی را در عکس کم و زیاد کرد و تصاویری متفاوت از آنچه که در واقعیت وجود دارد را به مخاطب نشان دهد که ممکن است در بعضی موارد موجب گمراهی و یا کج روی و یا حتی به ناهنجاریهای اجتماعی منجر شود.
رابطه انسان و عکس
قلمسیاه، انسان را محور اساسی همه تغییرات دانست و گفت: این انسان است که قابلیت هنرمند شدن را دارد و نقش اساسی را در هر زمینه از جمله هنر عکاسی ایفا میکند. فن و هنر و عکاسی، به تاریخِ آموزش و فرهنگ بشر معاصر و آینده انسان کمکهای ارزندهای ارائه کرده است. به همین دلیل سازمانها و نهادهای بسیاری در جهان وجود دارند که هزینههای بالایی را برای ثبت تصاویر از نادیدههای جهان پرداخت میکنند. برای مثال یک موسسه خبری ۴۰ میلیون پوند در طی دو سال هزینه میکنند تا تصویر پلنگ برفی را در ارتفاعات نپالبه ثبت برساند، موسساتی وجود دارند که برای مکاشفات یک سرزمین هزینههای سنگینی را با گشاده دستی میپردازند. علی قلمسیاه در مورد نحوه نمایش یک اثر هنری گفت: نمایش و قاب بندی عکس از اهمیت ویژهای برخوردار است و قاب بندی باید در جهت درست برای معنا دار کردن عکس انتخاب شود. این عکاس در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: یک عکس ممکن است با تغییر قاب بندی از افقی به عمودی به کلی مفهومش عوض شود. چون خطوط افقی آرام بخش و کم ماجرا هستند اما فرمهای عمودی همواره حس مقاومت و سختی را در انسان برمی انگیزانند.
اقتصاد هنر
وی همچنین با اشاره به اقتصاد هنر در برخی از کشورهای آسیایی و اروپایی و آمریکایی اظهار داشت: در این کشورها مدتهاست که توجه ویژهای به مدیریت اقتصادی آثار هنری میشود و در این کشورها واسطههای حرفهای، آثار هنری را به شهرت میرسانند و آنها را شناسنامهدار میکنند. این عکاس با بیان اینکه نمایش و فروش آثار هنری در حراجیها به صورت حرفهای بر پا میشود، گفت: مخاطب این حراجیها محدود به افراد مجموعهدار و علاقهمندان به آثار هنری در جامعه است. برای کسانی که بدون مطالعه وارد چنین عرصهای میشوند، ممکن است زیان و بیاعتمادی ایجاد شود. قلمسیاه افزود: در ایران هیچ کدام از قواعد علمی و حرفهای و مدیریتی نمایش و فروش آثار هنری و به ویژه آثار عکاسی را رعایت نکردهایم. فعالیتهایی چون بازاریابی، تبلیغات که نقش مهمی در معرفی هنرمندان دارد مورد غفلت واقع شدهاند. در حراجیها و اکسپوهایی که در ایران برگزار شدهاند، نوعی نگاه غیر حرفهای بر آن حاکم بوده است و یا احتمالا افراد یا موسساتی با این پیش فرض که شبیه حراجیهایی مثل: کریستی را در ایران راه بیندازد، بدون اینکه سوابق مدیریتی و حرفهای و نوآوریهای این مدیریت اقتصادی را مطالعه کرده باشند و یا از تجربهٔ نخبگان این حرفه بهره گرفته باشند وارد این عرصه میشوند.
وی با اشاره به موانع اقتصاد هنر در ایران گفت: مردم ما اشتیاق و قدرت اقتصادی خوبی را برای خرید آثار هنری ندارند و موسساتی که باید حامی هنرمندان باشند و آثار هنری را در ادارات، موسسات، بانکها، شرکتها و مکانهای عمومی برای فرهنگسازی قرار دهند، ضعیف عمل کردهاند و یا اصلا وارد این خط مهم فرهنگی نشدهاند. نشریات و مطبوعات نیز از این اقدام فرهنگی عقب ماندهاند! این هنرمند پیشکسوت تصریح کرد: البته دلیل دیگر این است که مردم ما مطمئن نیستند اگر یک قاب عکس نفیس را هدیه بگیرند و یا بخرند بتوانند آن را بعدها به فروش برسانند. در حقیقت تفکر بسیاری نسبت به عکاسی فقط فشار دادن دکمه دوربین عکاسی توسط عکاس بوده است و هنوز هم بسیاری بر این عقیدهاند که دوربین کار اصلی را در عکاسی ایفا میکند نه عکاس! غافل از اینکه یک اثر بدیع، نتیجهٔ مغز و اندیشه انسان پردازشگر و متفکر است، که جوهرهٔ احساس و فرهنگ و هویت شخصی و تجارب فنی و آموزشهای خود را در کسری از زمان که چکاندن دکمهٔ دوربین عکاسی است متبلور میکند.
عکاسی و دانشگاه
قلمسیاه، تعداد افرادی که به عکاسی خلاقانه در ایران میپردازند را انگشتشمار برشمرد و اظهار داشت: متاسفانه در دانشگاههای ما بسیاری از استادان علاقه داشتند، دانشجویان مطابق میل آنها عکاسی کنند، نه مطابق سلیقه و ذوق هنری خود دانشجو. باید گفت با این شیوه هنرمند را نمیتوان از دل دانشگاه بیرون آورد. در حقیقت دانشگاه تکنیکها را به فرد میآموزد نه رفتار هنرمندانه.
هنرمندان سینما و عکاسی
وی در بخش دیگری از سخنان خود، به عکاسی هنرمندان سینما اشاره کرد و گفت: اولین باری که من عکسهایی از هنرمندان سینما را در نمایش و فروش عمومی آثار عکاسی دیدهام به سالهای اخیر بر میگردد. آثاری که برخی از آنها شبیه به سیاهمشقهای دانشجویان ۳۰-۲۰ سال پیشِ رشتهٔ عکاسی بوده است و برخی دیگر از آثار عکاسی هنرمندان سینما شبیه عکسهای دورههای دهه ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰ میلادی مانند ریختن مداد تراشهها بر روی مقوا و عکس گرفتن از آنها بود که در ژانر فرم گرایی قرار میگیرند و ما در آثار عکاسی برخی از سینماگران با این چنین پدیدههای کهنهای از عکاسی مواجه میشویم! علی قلمسیاه خاطرنشان کرد: اینکه کسی در سینما حضور داشته باشد و عکاسی کند که چیز بدی نیست، اما استفاده از شهرت سینمایی آنان برای به فروش رساندن عکسهای ایشان مورد چالشی جداگانهای است و جای تامل دارد!
تاریخچه عکاسی
استاد علی قلمسیاه، با بیان اینکه هر تکنولوژی بر حسب نیازهای بشر، تولید میشود و توسعه مییابد ادامه میدهد، اگر مولد آن نباشیم، یا از آن محرومیم و یا باید آن را خریداری کنیم و هزینهٔ انتقال آن را پیردازیم. ورود عکاسی به ایران نیز تقریبا چنین وضعیتی را داشته است، ما آن را تولید نکردهایم. وی ادامه داد: علاقه ایجاد شده در ناصرالدین شاه پس از سفرش به اروپا و مشاهده جذابیتهای عکس و سینماتوگراف، سبب شد تا پای عکاسی به ایران باز شود، متاسفانه باید گفت عکاسی بدون دانش فنی آن وارد ایران شد و در حدود ۸۰ سالی نیز در اندرونی قاجارها جای خوش کرده بود. قلمسیاه با اشاره به اینکه عکاسی در دوره قاجاریه بیشتر به صورت محفلی و در دربار سلطنتی بود اظهار داشت: تا سال ۱۹۱۴ که مصادف با شروع جنگ جهانی اول بود عکاسی چندان توفیق حضوری در دست مردم ایران نداشته است، اما بین سالهای ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۴، در جریان جنگ جهانی دوم با حضور سربازان اروپایی در ایران و توسعه سیستم خبری جهانی باعث توجه بیشتر به عکاسی خبری- مستند اجتماعی و به ترتیب سایر ژانرهای عکاسی از ایران در آثار عکاسان ایرانی شده است. وی با بیان اینکه ورود عکاسی به عرصه هنری طی ۸۰ سال اخیر و به تدریجا اتفاق افتاده است، گفت: عکاسی در بیش ازنیم قرن اخیر توسعه بیشتری پیدا کرده است و همزمان با جنگ تحمیلی در ایران این پیشرفت سرعت بیشتری به خود گرفته است و مشاهد میشود که مکتب عکاسی ایرانی متولد میشود و شهرت جهانی نیز پیدا میکند.
تقسیمبندی عکاسی
وی با تقسیمبندی عکاسی در بخشهای تخصصی مانند: خبری و مستند اجتماعی، صنایع و تبلیغات و کاربردی و هنری و… تصریح کرد: البته عکاسی عمومی را باید در این میان جداگانه بررسی کرد، چون بیشتر در خانوادهها این شکل عکاسی به صورت سرگرمی حضور داشته است و دارد. استاد قلمسیاه، در تقسیمبندی دیگری عکاسی را به دو بخش قبل از تدریس آن در دانشگاه و بعد از آن تقسیم کرد و گفت: آکادمیک شدن عکاسی و فراگیری آن به عنوان یکی از درسهای آکادمیک در پدید آمدن هنر عکاسی، نقش بسزایی داشته است.
توصیه به عکاسان جوان
این عکاس در توصیه به هنرمندان عکاس جوان گفت: دانشجویان و علاقمندان به عکاسی باید مطالبی چون جامعهشناسی، فلسفه، تاریخ ادبیات و هنر را به خوبی بخوانند و درک کنند و با مسائل روز بشر معاصر به خوبی آشنا باشند تا بتوانند در حرفه و هنر عکاسی پیشرفت کنند.
عکاسی ورزشی
این هنرمند درباره عکاسی ورزشی گفت: از عوامل مهمی که به عکاسان ورزشی برای تهیه عکسهای مناسب کمک میکند شناخت کافی نسبت به رشتههای مختلف ورزشی است. عکاس ورزشی ضمن اینکه باید خصیصه رفتار ورزشی و فرازهای حرکات ورزشی و هنر نمایش ورزشی را بشناسد باید خود نیز به ورزش بپردازد.
منبع: خبرگزاری ایسنا
جشنوارههای عکاسی معتبر زیادی هستند که ورودیه دارند / حضور داوران سطح بالا آثار ارسالی را هم قوت میبخشد
علی قلمسیاه، عکاس پیشکسوت معتقد است جشنوارههای مختلفی توسط کمپانیها و سازمانهای معتبر در دنیا برگزار میشود که شرکت کنندگان آنها باید ورودیه بپردازند. به گزارش خبرگزاری فارس، علی قلمسیاه، تجربهای طولانی در تدریس عکاسی دارد و سالها به عنوان داور در جشنوارههای مختلف داخلی حضور داشته است. وی با اشاره به اینکه بسیاری از کمپانیهای معتبر جهان جشنوارههایی به نام خود برگزار میکنند، گفت: مثلا جشنوارههای عکاسی سونی در جهان شهرت خاص پیدا کرده است. در واقع کمپانیهای تولیدکننده دوربینهای عکاسی، معمولا رقابتی برای عکسهایی که با دوربینهای خودشان گرفته شده است، برگزار میکنند و جوایزی هم در نظر میگیرند. سازمانهای معتبری مثل لنز کالچر هستند که معمولا بیش از ۵۰ هزار نفر هم در این رقابت شرکت میکنند و عکاسان برای حضور در این رقابت باید برای هر عکس ۳۰ تا ۶۰ دلار بپردازند. البته جوایز بزرگی هم داده میشود و به طور کلی نیز جوایز نقدی قابل اعتباری میدهد. سایتهای چنین مسابقاتی نیز سایتهای معتبری هستند یعنی صدها هزار نفر در جهان این سایتها را میبینند و اگر به عنوان عکاس در این رقابت برگزیده شوید شهرت جهانی پیدا میکنید. شهرت جهانی به ریسک این قضیه میارزد و البته داوران نیز از برترین داوران جهانی هستند.
وی در بخش دیگری از مصاحبه، روند معمول جشنوارههای داخلی را اینطور ارزیابی کرد: به طور کلی جشنوارههای عکاسی را میتوان از نظر درجه و اهمیت به چند دسته تقسیم کرد. جشنوارههای سالانه یا دوسالانه که توسط مراکز مهمی در حوزه عکاسی برگزار میشوند، مثل دوسالانه موزه هنرهای معاصر؛ معمولا این جشنوارهها سبک و سیاق خاصی را تعریف نمیکنند بلکه چند ژانر را در نظر میگیرند، مثلا اینکه شما بر اساس یک کانسپت عکاسی کنید، ذهنیت مفهومی خود را به نمایش بگذارید یا عکاسی فاین آرت را مد نظر قرار دهید. بخش دوم اغلب طبیعت یا مردم است و بخش سومی هم هست که معمولا آزاد است.
این عکاس ورزشی و مستند ادامه داد: این اتفاق در حال حاضر یک رویه شده است و اگر بخواهیم به معتبرترین این جشنوارهها بعد از انقلاب اشاره کنیم، یکسالانه و بعد دوسالانه عکاسی موزه هنرهای معاصر است. دبیری دوره اول تا سوم این جشنواره را که آغاز آن مربوط به سالهای ۱۳۶۵ میشود خود من به عهده داشتم. بخش دوم مسابقات عکاسی دانشجویی است که معمولا به مناسبت پایان یک دوره برگزار میشود و به نوعی یک مبارزه دانشجویی است. قلمسیاه با اشاره به اینکه جشنوارههای خارجی معیارهای خاصی دارند، مثلا ورلد پرس فوتو نگاه خبری دارد و خبرهای محض را میبیند، در این باره گفت: استانداردهایی که جشنوارههای خارجی دارند و نامهای آنها نامهای مطرحتری است و به همین دلیل هم جدیتر گرفته میشوند. جوایز آنها نیز از نظر مالی جوایز بزرگتری است برای مثال هر کدام از جوایز بخشهای مختلف ورلد پرس فوتو حداقل ۱۰ هزار یورو است. البته در این نوع رقابتها دیگر آژانسهای عکس مطرح خودشان را دخیل میکنند نه عکاسان به تنهایی.
مطبوعات با عکس فاخر کاری ندارند/ باید مشت کپیکاران را گشود
عکاس و مدرس عکاسی معتقد است غالب مطبوعات در زمینه عکس فاخر با نگاه معاصر کار مولفی نمیکنند، بلکه زیرا ورود به عرصه حرفهای در این زمینه، برای مطبوعات مقرون به صرفه نیست. به گزارش گروه فرهنگی آنا، علی قلم سیاه عکاس و مدرس عکاسی و داور دومین دوسالانه عکس تامین اجتماعی، با بیان اینکه عکاسی مستند اجتماعی ارتباطی تنگاتنگ با روابط و کنش اجتماعی و عاطفی عکاس با محیط پیرامونی خود دارد، گفت: در عکاسی مستند اجتماعی عکاس باید اطلاعات و درک درستی از جامعهشناسی، نشانه هاو نمادشناسی و زبان بدن و موضوعاتی از این دست داشته باشد. در صورت نبود این آگاهی عکاس در دریافت و ارایه عکس (ها) مستند اجتماعی با ارزش ونتایج مشخص موفق نخواهد بود و تصویری آسان و ساده نگر از خود ارایه میدهد!
وی دانش و بینش و انتخاب زاویه دید و مهارت در انتخاب دیافراگم و ژرفای آشکارسازی و… ترکیب بندی را مهمترین ابزارهای مورد نیازعکاس برای هر ژانر عکاسی به ویژه عکاسی مستند اجتماعی برشمرد و اظهار داشت: دانش ابزارشناسی نیز از مهمترین مواردی است که عکاس باید بتواند به خوبی خود را با آن مجهز کند. در کنار این موضوع باید نگاه زیباشناسانه را نیز افزود. اگر هر کدام ازسه ضلع: دانش ومهارت فنی (تکنیک) – بینش و سبک شخصی (تاکتیک) – زیباییشناسی و فلسفه زندگی (جهانبینی) برای عکاس وجود نداشته باشد فرو ریختگی در نتیجه هر تولید فکری و عقلانی؛ بویژه درعکس پدید میآید. قلمسیاه در مورد کیفیت آموزش هنر جویان وعکاسان فعال ایرانی در زمینه مستند اجتماعی به این موارد گفت: به زعم من این روزها تعداد زیادی از دانشجویان و هنرجویان عکاسی اقدام به خودآموزی میکنند که این اتفاق به کمک رسانههای مجازی؛ سایتهای بین المللی و مطرح عکس رخ میدهد. مخاطبان این سایتها در مقابل از کیفیت آموزشهای ارائه شده توسط مراکز آموزشی به ویژه مراکز آموزش عالی راضی نمیشوند و در آموزش آنها سردر گمی پدید میآید. در حالی که استادان و محققان وصاحبنظران بر جسته نیز دردانشگاه حضور پر برکتی دارند.
داور دومین دوسالانه عکس تامین اجتماعی همچنین در همین زمینه گفت: با وجود اساتید برجستهای که در مسیر آموزش دانشجویان قرار دارند، متاسفانه برخی تنها روش و شیوه (علایق) خود را در عکاسی مطرح میکنند و هنرآموزان را تنها در حد سلیقه خودشان نگاه میدارند؛ وضعیتی که درشان دانشگاه نیست. وی در ادامه به موضوع عکاسی مستند اجتماعی در رسانهها اشاره کرد و گفت: متاسفانه در سالهای اخیر جز ۲ یا ۳ رسانه، مطبوعاتی را ندیدم که در زمینه عکس فاخر با نگاه معاصر کار مولفی کرده باشد. متاسفانه رسانههای ما نقد ادیبانه قوی و فاخر را کمتر دنبال میکنند و البته باید اذعان کرد که ورود به این عرصهها نیز چندان برای رسانهها؛ اقتصادی و مقرون به صرفه نیست.
وی افزود: در بسیاری از رسانهها عکسهای زیبای سر راست برای جذب مخاطب عام را ترجیح میدهند. البته این موضوع انتقاد سختی را هم ندارد! اما؛ راه حل جدی دارد؛ دانشگاه و یا سازمان مردم نهاد (سمن) حرفهای؛ دانش و خرد محور با گرایش هنری عکاسی پایگاه (نشریه مجازی) نقد و بررسی عکسهای برتر معاصر جهان را با رویکرد آموزش و آگاهی بخش سازمان و ساماندهی کند. شخصا این کار را وظیفه مشترک دانشگاه با انجمن عکاسان میدانم که بخشی از بودجه اجرایی آن باید: از کمک دولت تامین شود…. عملیاتی شدن چنین پایگاهی ضمن قدرت بخشیدن به آموزش؛ مشت کپی کاران پرادعا و تیم مدار را نیز میگشاید! قلمسیاه در همین زمینه گفت: این روزها حضور عکاسان در مکانهای عمومی بهویژه خیابانها سخت شده است و متولیان شهر باید بیشتر به این مورد توجه کنند. به جای سخت گیری؛ خود باید مشوق حضور عکاسان در خیابانها باشند. عکاسان باید بتوانند وارد بخشهای مختلف شهر شوند. از انواع ممانعتها و مزاحمت ها که پیش روی عکاسان است دست بردارند. مدیریتهای شهری آگاه باشند.
وی ادامه داد: عکس و عکاسی برجسته و ظریف از شهر میتواند به آسیبشناسی و دوباره سازی شهر و بازنمایی زیرپوست شهر به مدیران تصمیم ساز شهرها کمک کند. رفتار شهروندان (فرهنگ اجتماعی) ترافیک و وسایل حمل ونقل: داخل وسایل (فرهنگ استفاده و اخلاق) در سطح شهر (مدیریت ترافیک)؛ ویترینها و تبلیغات و نقاشیهای شهری؛ دکهها و رستورانهای شهری (هنرهای تجسمی و فرهنگ تغذیه) پیاده روها (هنجارها و ناهنجاریهای رفتاری و امنیت شهروندی و مبلمان شهری) و دهها مورد اثربخش در دامنه عکاسی مستند اجتماعی از عکاسی خیابان برمیآید.
وی در ادامه با بیان اینکه برگزای جشنواره دوسالانه عکس تامین اجتماعی به صورت مستقیم و غیر مستقیم در فرهنگ عمومی تاثیر دارد، گفت: اگر دلیل و منطق سیاست گذاری استنتاج جمع بندی شده از تفسیر کارشناسانه از فرهنگ و زبان هنر عکس و عکاسی باشد، میتوان آینده بهتری را در تامین منافع اجتماعی از مسیر توسعه پایدار فرهنگ شهروندی به واسطه آثار این دست از جشنوارهها متصور بود. به باور من سیاستگذاری برای دریافت و درک درست از میزان کیفیت سلامت اجتماعی، هنجارها و ناهنجاریهای پیرامونی و ورود تیزبینانه به آسیبهای فرهنگی و اخلاقی و جسمانی زیر پوست شهر، مهمترین کارکرد جشنواره عکس تامین اجتماعی میتواند تعریف شود و الگوی عکاسی مستند اجتماعی میتواند سیاستگذاریهای تامین اجتماعی و مدیریتهای شهری را در راه بهبود کیفیت و سلامت جامعه ارتقا ببخشد.
نمایشگاه قابهای سفید، خیریه عکاسانه در گالری تم
چهارمین دوره نمایشگاه: قابهای سفید؛ جمعه ۱۰ اسفند ماه ۱۳۹۷ به روی دیوارهای گالری تِم رفت. قابهای سفید، یک نمایشگاه عکس در قطع کوچک و دکوراتیو است. این نمایشگاه خیریه به همت مدرسه هنرهای معاصر و گالری تم هرساله پیش از آغاز سال نو برگزار می شود. این نمایشگاه، هر ساله در دو بخش «مسابقه» و «مهمان» برگزار میشود. در بخش مسابقه، هیات داوران از میان ۱۵۰۰ اثر ارسالی به این نمایشگاه ۹۹ اثر را برای نمایش برگزیده است. علی قلمسیاه، سیف الله صمدیان و کیارنگ علایی داوری چهارمین دوره قابهای سفید را به عهده داشتند. در بخش مهمانان ساتیار امامی، شهرزاد اکرمی، الناز امینی، امیر آذری، میرصفی اندیکلایی، بهنام اعتمادی، حسین بهرامی، محمد برنو، هوفر حقیقی، حمید جانیپور، شهرام جهانسوز، شهرام جعفری، مرجان خلح، مسعود حاج جعفری، امیرعلی چیت ساز، ابراهیم خادم بیات، نادر داودی، محمدرضا رضانیا، مجید سعیدی، فرهاد سلیمانی، بردیا سعادت، سعید دستوری، سیوا شهباز، رهام شیراز، کمالالدین شاهرخ، یاشار شیرمحمدی، کیارنگ علایی، حسن غفاری، سیف الله صمدیان، محمد فرنود، علی قلمسیاه، محمد مهدی قلمسیاه، صمد قربان زاده، حسین کریمزاده، آرش کریمی، داریوش کیانی، ساسان مویدی، مهدی منعم، مجید ناگهی، مصطفی نوده، ساعد نیک ذات، روشن نوروزی، فرزاد هاشمی، و ایمان یاری مهمانان افتخاری نمایشگاه قاب های سفید هستند که هریک آثاری را به این نمایشگاه هدیه داده اند.
دبیرکل کنفدراسیون قایقرانی آسیا
پانزدهمین کنگره عادی و انتخاباتی کنفدراسیون قایقرانی آسیا؛ با انتخاب مجدد ˈعلی قلمسیاهˈ از ایران به عنوان دبیرکل این کنفدراسیون در تاریخ چهارشنبه مورخ ۲۱ مهر ۱۳۹۰ به پایان رسید. به گزارش ایرنا، پانزدهمین کنگره عادی و انتخاباتی کنفدراسیون قایقرانی آسیا با حضور روسا و نمایندگان ۲۵ کشور آسیایی، اعضای هیات رئیسه و کمیتههای این فدراسیون قارهای در هتل المپیک تهران برگزار شد. در پایان این جلسه علی قلمسیاه با کسب ۲۳ رای از ۲۵ رای ماخوذه، برای چهارمین دوره متوالی به عنوان دبیرکل کنفدراسیون قایقرانی آسیا انتخاب شد. در این انتخابات، ˈبورنیانˈ از اندونزی به عنوان نایب رئیس اول انتخاب شد؛ خانم ˈتاتیاناˈ از ازبکستان، به عنوان نایب رئیس دوم از حاضرین رای اعتماد گرفت و ˈربوتانˈ از هندوستان هم نایب رئیس سوم شد.
آثار ۵۴ عکاس در بخش مسابقه چهارمین جشنواره عکس ورزشی
پس از بررسی ۱۷۸۳ عکس دریافتی، ۷۰ عکس از ۵۴ عکاس برای حضور در بخش مسابقه چهارمین جشنواره عکس ورزشی برگزیده شدند. به گزارش سینماپرس؛ هیأت انتخاب و داوری چهارمین جشنواره بین المللی عکس ورزشی شامل علی قلم سیاه، علی سامعی، ابوالفضل امانالله، فرشاد عباسی و ژان سلی از فرانسه آثار ۵۴ عکاس را انتخاب کردند.
پدرو لوئیز از اسپانیا، هونگ کام از استرالیا، تاش هوآنگ از ویتنام، افشین آذریان از ایران، آندری تارفیلا از اسلوونی، وینگ چانگ لئونگ از هنگ کنگ، اسحاق آقایی از ایران، یان انگلیش از استرالیا، راب ون تیئنن از بلژیک، کوک کی دنیل از هنگ کنگ، خاویر پدرو فرراس از اسپانیا، آنهلینا تاراسنکو از اوکراین، الکساندر پانتیوشین از روسیه، دسی کونکز از مجارستان، ویکتور شون ونگ از هنگ کنگ، لیاک سونگ تئو از مالزی، هاتف حسینی از ایران، امیرحسین کمالی از ایران، باریس بارلاس از ترکیه، کاشیک ماجومدر از هند، یواخیم اشمیت از آلمان، امین دهقان از ایران، دسان ایگناچ از اسلواکی، جواد حسن پور، حجت الله عطایی، عقیل مهقانی، شهروز اسماعیلی، جمال الدین تیموری، علی حسنعلی زاده، مسعود زربخش صمدی، حامد نظری، سید علی صالح، فائزه لعل دشتی، محمد علی نجیب از ایران، نگوس آن باش از ویتنام، تیم داونتن از انگلیس، دراگان پرول از بوسنی و هرزگوین، سودیپتو داس از هند، دسان گوراست میسکا از اسلوونی، کیاو وین کیاو از میانمار، کاسمی اوریول از اسپانیا، سومنات موخوپادهی از هند، ای لانگ تان از مالزی، سوزان بوکلند از انگلستان، توماس لانگ از آمریکا، عیسی ابراهیم از بحرین، لیوینوس بلین از بلژیک، آبهیجیت بنرجی از هند، پرابهات راتنایاکا از سریلانکا، تیاگو کوراتزا از برزیل، احمد عبدالحمید شعبان از قطر، شیباسیش ساها از هند، مصطفی کارااصلان از انگلستان و الکساندر گورکسی از روسیه عکاسانی هستند که آثار آنها در بخش مسابقه پذیرفته شده است.
آثار برگزیده همزمان با برگزاری یازدهمین جشنواره بین المللی فیلم های ورزشی ایران در معرض دید علاقه مندان قرار می گیرد و در کتاب ویژه جشنواره منتشر می شود. گفتنی است؛ یازدهمین دوره جشنواره بین المللی فیلم های ورزشی ایران و چهارمین جشنواره بین المللی عکس ورزشی ۲۵ تا ۲۸ دی ماه ۱۳۹۶ به دبیری سید مجتبی علوی در سینما فلسطین تهران برگزار شد
معرفی داوران نمایشگاه عکس ثبت جهانی جنگلهای هیرکانی
به گزارش خبرگزاری ایلنا، علی قلمسیاه، فرزاد هاشمی و افشین بختیار به عنوان داوران نمایشگاه عکس ثبت جهانی جنگلهای هیرکانی معرفی شدند. و کار داوری عکسهای این نمایشگاه را از روز شنبه ۷ مهر ماه ۱۳۹۷؛ در انجمن سینمای جوان آغاز کردند. علی قلمسیاه، فرزاد هاشمی و افشین بختیار از جمله عکاسانی هستند که در حوزه عکاسی طبیعت فعالیت کردهاند و ۳۴۱ عکس ارسال شده به دبیرخانه نمایشگاه عکس «ثبت جهانی جنگلهای هیرکانی» را داوری کردند. توجه داوران برای ارزیابی آثار ارسال شده به این نمایشگاه، بررسی جنبههای حمایتی عکاسان از منابع طبیعی کشور و در راستای کمک به ثبت جهانی جنگلهای هیرکانی بود. نخستین نمایشگاه عکس و فیلم جنگلهای هیرکانی با موضوع به تصویر کشیدن وجوه مختلف جنگلهای هیرکانی حوزه دریای خزر در استانهای گیلان، مازندران و گلستان، معرفی ویژگیهای طبیعی و طبیعت بکر هیرکان، تنوع گونه حیوانات، پرندگان خاص و گونههای گیاهی توسط کمیسیون ملی یونسکو ایران و با همکاری انجمن سینمای جوانان ایران، در مهرماه ۱۳۹۷برگزار شد.
رونمایی از کتاب عکس گرفتن ، عکس ساختن در کاشان
مراسم رونمایی کتاب «عکس گرفتن، عکس ساختن» با حضور اساتید و علاقه مندان هنر عکاسی برگزار شد. تالار فرهنگ کاشان روز پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۶، میزبان آیین رونمایی کتاب بهنام اعتمادی(آذر) بود .علی قلمسیاه، اسماعیل عباسی ، محمد غفوری ، مسعود زنده روح کرمانی، حسن غفاری به دعوت شهرداری شهر کاشان در مراسم حضور داشتند. مرتضی والی زاده شهردار منطقه یک کاشان در این مراسم، عکس را یکی از پرنفوذترین ابزارهای رسانه ای نامید و اظهار کرد: عکس می تواند یک مجموعه از مفاهیم و معانی را در لحظه به مخاطب منتقل کند و از این جهت یکی از مهم ترین و موثرترین رسانه های پیام رسان محسوب می شود. وی تبدیل شدن شهرداری ها از یک نهاد خدمات رسان به یک نهاد اجتماعی یادآور شد و افزود: رویکرد مدیریت شهری استفاده از ابزارهای اطلاع رسانی برای معرفی کاشان و ارائه توانمندی های گردشگری و ظرفیت های ناب فرهنگی و مذهبی است.
علی قلمسیاه یکی از پیشکسوتان عکاسی، این هنر را در دنیای امروز نه فقط ابزاری برای ارضای علایق شخصی بلکه عاملی برای توسعه اقتصادی دانست و افزود: در دنیای امروز، گردش مالی حاصل از این هنر که به صنایع دیگر مانند گردشگری، ورزش و…گره خورده در مقیاس هزاران میلیارد است. وی، سپس با اشاره به آشنایی خود با بهنام اعتمادی، مهارت های چندگانه این هنرمند در زمینه شعر، نویسندگی، عکاسی و گرافیک را یادآور شد و در واکنش به قیاس این شاعر تصویرپرداز با سهراب سپهری عنوان کرد: به جای آنکه بگوییم سهراب آینده ظهور کرده باید از «بهنام» و «آذر» سخن بگوییم چراکه اعتمادی یک هنرمند مولف است.
علی قلمسیاه مقدمه کتاب عکس گرفتن و عکس ساختن را نوشته است و در خصوص چگونگی شکل گیری ایده این کتاب بیان کرد: در شرایطی که توسعه الکترونیک، پاسخ ها و اطلاعات غلط و نارسایی را در زمینه عکاسی ایجاد کرده و رغبت چندانی برای مطالعه کتاب های حجیم وجود ندارد اعتمادی برآن شد تا کتابی در مورد تاریخ عکاسی معاصر جهان منتشر کند.
اسماعیل عباسی، مدرس دانشگاه و از عکاسان پیشکسوت نیز در این مراسم، با بیان اینکه گاهی یک جمله یا مقاله یا توصیه مسیر زندگی انسان را تغییر می دهد اظهار کرد: گزافه نیست این کتاب در حقیقت همان تلنگری است که می تواند مسیر زندگی بهنام و بهنام ها را در آینده مشخص کند.
بهنام اعتمادی(آذر)، ضمن تقدیر از همراهانش در تألیف این کتاب، از اختصاص عواید حاصل از فروش این اثر برای حمایت مالی از دو هنرمند مستعد و آینده دار کاشانی خبر داد. در ادامه مصطفی جوادی مقدم رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشان این خطه را دارای جایگاه ارزشمند در عرصه کتابخوانی دانست و کاشان «پایتخت کتاب» را رویدادی موثر در ترویج این فرهنگ نامید و خواستار کمک بیش از پیش دستگاه ها و نهادها برای دستیابی کاشان به این عنوان ملی شد. مسعود زنده روح کرمانی نیز در ادامه، حضور مسئولان مختلف حوزه شهری و فرهنگی در آیین رونمایی یک کتاب را ارزشمند خواند و در خصوص کتاب عکس گرفتن و عکس ساختن گفت : زمانی که از انتشار این کتاب مطلع شدم در ابتدا پنداشتم کتابی در مورد طبیعت یا حوزه خاصی از خطه کاشان است اما وقتی از محتوای آن که در مورد عکاسی معاصر و ۸۰ ساله اخیر جهان است آگاه شدم بسیار این رویکرد را تحسین کردم. محمد غفوری و حسن غفاری از دیگر سخنرانان این مراسم بودند که رونمایی این کتاب را گامی بلند برای ارتقای دانش عکاسی در میان جوانان دانستند. در ادامه این مراسم از هنرمندان عکاسی کاشان علیرضا شاه همزه، مجید قهرودی و محمد رضا دمیری گنجی که دارای عناوین برگزیده ملی و بین المللی بودند و همچنین پیشکسوتان عکاسی امیرعباس مهندس و عباس شافعی تقدیر شد.
لوح تقدیر ار علی قلمسیاه
لوح تقدیر علی قلمسیاه، از سوی کنفدراسیون کانوئینگ آسیا، در ۴ آذر ۱۳۹۴، توسط کیومرث هاشمی رئیس کمیته ملی المپیک به وی اهدا شد. به گزارش سرویس ورزشی برنا در مجمع عمومی کنفدراسیون کانوئینگ آسیا که همزمان با مسابقات قهرمانی آسیا در اندونزی برگزار شد، شوکن ناریتا رئیس این کنفدراسیون لوح تقدیری خطاب به علی قلمسیاه به پاس سال ها تلاش در قایقرانی به رئیس فدراسیون قایقرانی تقدیم کرد. علی قلمسیاه، بین سال های ۱۳۶۳ تا ۱۳۸۳ ریاست فدراسیون را بر عهده داشته و پس از آن به عنوان مشاور در کنار دیگر روسای فدراسیون فعالیت کرده است. نائب رئیسی فدراسیون جهانی قایقرانی و نائب رئیسی و دبیرکلی کنفدراسیون قایقرانی آسیا از دیگر سمت های این مرد پرسابقه در قایقرانی است.
کارگاه علی قلمسیاه در آموزشگاه هنرهای معاصر
جمعه ۲۳ تیر ۱۳۹۱، کارگاه یکروزه با عنوان: چگونه عکس بهتری بسازیم، توسط علی قلم سیاه در آموزشگاه هنرهای معاصر برگزار شد. در این کارگاه آموزشی یک روزه، هنرآموزان با هدف آشنایی با دانش استفاده از دیافراگم و سرعت، بکارگیری فیلترهای مناسب، شناخت بهتر از لنزها و کاربرد آنها، تفاوت عکاسی در نور و سایه، زوایای مختلف تابش نور طبیعی و مصنوعی و نورهای مخلوط شده (Mix Light)، و با استفاده از ابتکاراتی ساده و کم هزینه، نکات ارزشمندی در زمینه عکاسی را تجربه کردند.
عصرگاهی یادگاران
دومین نشست عکاسان برجسته و پیشکسوت دوران انقلاب و دفاع مقدس با عنوان: عصرگاهی یادگاران، با حضور استاد علی قلمسیاه و بسیاری دیگر از نام آشنایان عکاسی دفاع مقدس، عصر دوشنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۷، به همت انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس در بنیاد فرهنگی روایت فتح برگزار شد.
نمایشگاه عکس در گالری فروهر
علی قلمسیاه علاقمندان عکاسی را به تماشای عکسهایش از آبستره طبیعت پیرامون به گالری فروهر فرا خواند. این نمایش عکس از ساعت ۱۶.۳۰ جمعه سوم دی ۱۳۸۹ افتتاح شد و به مدت ۱۰ روز ادامه داشت. در این نمایشگاه، استاد قلمسیاه آثارش را با نام: ماهور ارایه کرد. ماهور در ادبیات فارسی به معنای پیچ و تاب رملهای کویر است به ویژه آنگاه که با سایه روشنهای ناشی از انوار خورشید درآمیزد. ماهور همچنین نام یکی از دستگاههای پر رمز و راز موسیقی سنتی ایران است. همچنین گلهای خودروی زیبایی به نام گل ماهور در بهاران در دشت و دمن سرزمینمان میروید. علی قلمسیاه در برخی از عکسهای خود در این نمایشگاه، راز صورتکها را از نقشهای نهفته بر تنه درختان افرا آشکار ساخته است.